زبان بازتاب خرد آدمی است و انسان با زبان و با واژه ها جهان پیرامونش را می شناسد ، درحقیقت زبان نهاد هستی آموزش و گسترش دانش بشری در جهان است.
درمورد پیدایش زبان فارسی دری و جایگاه پیدایش و پرورش آن دیدگاه های گوناگونی وجود دارد.
برخی دانشمندان از آنجمله بزرگواران: دکتر پرویز ناتل خانلری ، ، سعید نفیسی ، ملک الشعرا بهار در سبک شناسی ودیگر دانشمندان به این باور هستند،که زبان فارسی با( یای نسبتی) مربوط به فارس می شود.
از همین رو اغلب نویسندگان دوره زبان فارسی را به زبان پارسی باستانی ( دوره زبان هخامنشی) پارسی میانه (دوره ساسانی ) و پارسی جدید دوره پس از پیدایش الفبای جدید زبان پارسی یا دوره پس از گسترش زبان عربی دانسته اند.
اینجا لازم است تا درمورد زبان پارسی باستانی که آیا نام درست آن است یا خیر؟ نگرشی مستندی ارایه شود:
تا پایانی های سده هجدهم ترسایی خط میخی بکلی مجهول مانده بود در سال ۱۸۰۲ ترسایی گورتفند( Georg Friedrich Gortefend 1775-1853) دانشمند آلمانی با دریافت ده نشانه خط باستانی میخی موفق گردید.
در سال ۱۸۳۷ ترسایی یک افسر انگلیسی به نام راولین سن ( Sir Henry Creswick Rawlinson 1810-1895) همه نشانه ها و علامات خط میخی را دریافت و ترجمه کامل کتیبه بزرگ داریوش کبیر در بیستون را تهیه و جهت بررسی های بعدی به انجمن آسیایی سلطنتی در لندن تسلیم کرد .
ده سال پس ترجمه کامل و دقیق کتیبه بیستون بچاپ رسید .
طی سال های پسین رلف نارمن شارپ (Ralph Norman Sharp ) زبان شناس و استاد دانشگاه تمام متن های این سنگنوشته ها را بر خوانی کرد و در کتابی به نام ( فرمانهای شاهنشاهی هخامنشی که بزبان( آریایی ) اند بازتاب داد.
در این اثر تمام کتیبه های خط میخی که بر لوحه های زرین و سیمین و سنگی و گلی ودر کمر کوه ها وروی ظروف سنگی بنام آریارمن ، ارشام ، کوروش ، داریوش کبیر ، خشایارشاه ، اردشیر اول ، اردشیر دوم ، داریوش دوم ،اردشیر دوم و اردشیر سوم در ایران ، ترکیه و مصر پیدا شده بود ودر موزه های ایران ، لندن ، پاریس و برلین ولیننگراد موجود بود برخوانی وچاپ نمود ، در این سنگنوشته ها موضوعات جالب توجهی در باره رویداد ها تاریخی ، فتوحات جنگی و برپایی کاخ های سلطنتی و نام کشور ها یی که این شاهنشاهی ها را تشکیل می داد و سجایایی اخلاقی شهریاران هخامنشی و زبان نوشتاری آن ها بازتاب دارد که البته با خوانش این اثر گرانبها با ژرفنگری به حقایق جدیدی دست می یابیم.
در گام نخست. همانگونه که استاد نارمن شارپ اشاره کرده است این فرمان ها به زبان آریایی ( آرییی) است و نام زبان آریایی یا اریی یا اریویی است نه زبان فارسی باستان ، نام زبان پارسی باستان پسان ها بالای آن گذاشته شده است.
در این کتاب و در تمام سنگنوشته ها وظروف زرین و سیمین واژه سرزمین پارس آمده است و سرزمین بومه پارس که یک ساحه گسترده میان عراق امروزی و ایران امروزی را در بر می گرفته است و در کناره های آن مردمان ماد، پارت ، باختریا ، رخج ، کشور های باکتریا ، ابر یا عرب ، اسگرت ، پرثو ، زرنگ ، هرات ، بلخ ، خوارزم ، (ث ت گوش) ، هند گندار ، سکاها و مک زندگی می کنند، نام برده شده اند . مگر از زبانی به نام پارسی نامی برده نشده است ، همانگونه که در بالا آمد نام زبان آریایی یا آریو است. به این منظور بنگرید به این سند ژرف و غیر قابل انکار:
در کتیبه داریوش کبیرشاهنشاه هخامنشی در بیستون در سطر ۸۹ آن به خط میخی ( که من آن را به الفبای فارسی می نویسم) چنین آمده است :( رمزدا ه : یی یم دیپی(۱) یم یی : تُ یام آدم اکون وم پتی شم آری یا آ ه اُتا پ وست ).
یعنی : داریوش شاه گوید: بخواست اهورا مزدا این نبشتهء من است که من کردم بعلاوه به زبان آریایی بود هم روی لوح چرم تصنیف شد.
اینجا به صراحت دیده می شود ، که زبان دولتی و نگارشی شاهان هخامنشی و ساسانی زبان آریی ویا اریویی بود. این زبان آریایی یا آریویی چی شد ؟ به گفته کابلیان زمین چاک شد و داخل آن درآمد ؟
نخیر! این زبان وجود داشت ، پیش از آن که به بودن و تغییر نام زبان آریایی بپردازم ، به چند پرسش دیگر که در اغلب جستار های نویسندگان زبان فارسی بازتاب دارد و این اینست که زبان فارسی از نام زبان پارتی یا پرثوی گرفته شده است می پردازم
اما پیش از آن در مورد نام پارسی :نام پارس به مثابه سرزمین در این اثر گرانبها نزدیک به سی و هشت بار آمده است مگر در هیچ جای به نام زبان فارسی یا زبان پارسی نیامده است. (۲)
آیا نام پارسی تغییر خورده نام پرثوه یا پارتی است؟
برخی ها بر این باور اند ، که نام پارسی از نام زبان پارتی یا پرثوه یا پرثوی گرفته شده است که توسط شاهان اشکانی این زبان پارتی یا پرثوی به ایران امروزی آورده شد وفارسی یا پارسی تغییر خورده واژه پارتی یا پرثوی است. این دیدگاه هم درست نمی باشد ، زیرا در این فرمان ها نام پرثوه یا پارتی چندین جای آمده است از آن میان در بند ۶ رویه ۳۳ چنین می خوانیم :
داریوش شاه گوید: این (است) کشور هایی که از آن من شدند ، بخواست iورامزدا من شاه انها بودم پارس ( خوزستان یا عیلام)، بابل ، آشور، عرب ، مصر ، اهل دریایی سارد ، لیدی ( یونان ) ( یونانیهای ساکن آسیایی صغیر ) ماد ،ارمنستان ، کپدوکیه ،پرثوه Parthie خراسان، زرنگ ، ( سیستان ) هریی وه( هرات) ، خوارزم ، باختر (بلخ) سغد گندار ( دره کابل ) سک Scythie ( تبار های دو طرف دریایی خزر، ثتگوش Sattagydie دره رود هیرمند، رُخج Arachosie و مک مکران( بلوچستان امروزی) جمعآ ۲۳ کشور .(۳)
از متن سنگنوشته پیداست که پرثوه وجود داشت و نام پرثوه یا پارتی به پارسی تغییر نخورده است ، زیرا نام پارس به مثابه کشور شاهی وجود داشته است .
انچه پیداست که مراد از پارس نه زبان بلکه تبار پارس یا ملت پارس مراد است. چنانی که در یک سنگ نوشته چنین آمده است : (( آهورا مزدای بزرگ بزرگترین خدایان او داریوش شاه را آفرید ، او به وی شاهی را ارزانی فرمود ، بخواست اهورا مزدا داریوش شاه است ، این کشور پارس که اهورمزدا آن را بمن ارزانی فرمود زیبا دارای اسبان خوب ودارای مردان خوب است ، بخواست اهورا مزدا و بخواست من داریوش شاه از دیگری نمی ترسد.(۳).))
همچنان در رویه ۸۵ همین کتاب در مورد نژاد و تبار داریوش شاه چنین آمده است:
((بند۲ - من داریوش شاه بزرگ شاه شاهان شاه کشور های شامل همه گونه مردم ، شاه در این زمین بزرگ دور ودراز پسر ویشتاسپ هخامنشی پارسی ، پسر پارسی آریایی دارای نژاد آریایی .)).
از این متن ها بر می آید ، که زبان و نژاد آریایی فراگیر تر از پارس است.
آیا زبان فارسی تغییر خورده واژه( اپارییی سینا) اوستایی است؟
بدون شک این واژه نیز در اوستا آمده است که هدف آن کوه بلند تر از پرواز شاهین یعنی هندوکش است ، مگر اینکه این واژه از این منطقه به پارس رفته باشد ، علمی به دیده نمی آید.
نام دری از کجاآمد و چگونه پدیدار شد ؟
در بالا از زبان آریویی یا آریایی با اسناد یاد شد.
در یک سنگنوشه شلمانسر سوم پادشاه بابل از زبان آریایی و اریو که در پارسوا سخن زده می شود در کنار شاهی او قرار دارد ، نام برده شده است.
در مورد نام آریویی در آثار شاهان هخامنشی و ساسانی در بالا اشاره شد.
همچنان در یک سنگنوشته رباطک به زبان بلخی که با دبیره یا خط یونانی است این سنگ نوشته در سال ۱۹۹۳ ترسایی در نزدیکی سرخ کوتل در افغانستان پیدا شد که بدستور کنیشکا شاهنشاه کوشانی حک شده است . در این سنگنوشته کانیشکاه زبان خود را زبان آریو یا آریایی معرفی می کند و می نویسد : من فرمان دادم تا این فرمان را به دو زبان زبان آریویی و زبان یونانی بنویسند(۴).
زبان آریویی کدام زبان است؟
بدون شک : زبان اریویی یا همان زبان آری یا زبان آریایی است که پسان ها به زبان( دیا اری) که ( دیا شناسه یا ارتیکل آری است و با تغییر کوچک دری شده است.می باشد.
زبان دری به هیچروی تغییر خورده نام طخاری نیست که به مرور زمان تخاری به تهاری وسپس دری شده باشد. زیرا ؟
زبان تخاری به روایت دانشمندان از روی اسناد به خط براهیمی از ترکستان چین بدست آمده است آن را به دوگویش تخاری الف و تخاری ب یا تخاری کوچی تقسیم کرده اند ، این زبان سالها پیش در ترکستان چین مروج بود که نابود شده است. (۵) پرسش اینجاست که یک زبان مرده بدون دلیل نام آن تخاری به تهاری و سپس به دری تغییر می خورد؟ در حالی که ما هیچ نمونه تغییر آوایی تخا به در نداریم ، پس به این فرایند می رسیم که نام دری تغییر خورده نام تخاری یا تهاری نیست و نام دری از نام( دیا آری )تغییر خورده است که به دری مبدل شده است زیرا (دیا آری) به سادگی می تواند( دری) شود.
آیا نام دری از نام دربار گرفته شده است؟
این دیدگاه نیز به هیچروی علمی نمی باشد ، زیرا زبان دربار یعنی چی ؟ زبان که به مردم تعلق دارد ، آنهم زبانی که در یک منطقه وسیع و گسترده کاربرد داشت ، نمی شود، که زبان دربار باشد و دربار به دری تغییر خورده باشد. و هیچ دلیلی علمی و کتابی در این مورد در آثار بزرگان دیده نمی شود.
آیا نام دری از از نام دره گرفته شده است؟
این دیدگاه نیز علمی نیست ، زیرا این زبان درمیان مردم تیسفون ، در میان مردم سند ، کابل ، سرزمین های گسترده عراق امروزی نیز همزمان صحبت می شد ، پس واژه دره هم دری نشده است و درست نیست .
و اما نام زبان فارسی :
نام زبان فارسی در دوره آمدن اعراب برای مردم پارس ، فارس گفتند و برای زبان آنها هم فارسی به زبان معمول مروج یافت ، این به این .معنی نیست که زبان فارسی در دوره های پیشین وجود نداشته است. این زبان به نام زبان اوستایی ، زبان اریایی ، زبان بلخی ، زبان پارسی ، زبان دری از سالیان دور ودراز در تمام قلمرو از اعراق کنونی ، به شمول کرانه های میان رودان ، تا کابل و سند صحبت می شد. که در تمام قلمرو خود گاهی به نام های زبان آریایی با تغییر به نام زبان دری و گاهی به نام فارسی یاد می گردید، یعنی هم زبان دری و هم زبان فارسی هردو نام یک زبان است، نام دری نیز در دوره های گوناگون به زبان مردم تیسفون ومداین که با آن سخن می راندندو ان را به کار می بردند اطلاق شده است ، به منظور روشن شدن این مهم سری به کتاب زین الاخبار گردیزی می زنیم : در رویه ۷۷ این کتاب چنین آمده است :
(( … وبهرام گور بهر زبان سخن گفتی بوقت چوگان زدن پهلوی گفتی ، واندر حربگاه ترکی گفتی و اندر مجلس با عامه دری گفتی و با موبدان واهل علم فارسی گفتی و با زنان هریوا ( گویش هراتی) گفتی وچون در کشتی نشستی نبطی گفتی و چون خشم گرفتی تازی گفتی ))(۶) از متن این نگارش بر می آید که زبان دری تنها در افغانستان و یا سمرقند و بخارا صحبت نمی شد ، بلکه زبان مداین و تیسفون دولت ساسانی نیز بود ودر آنجا کاربرد داشت.
با به دیده نگریستن اسناد بالایی به این فرایند می رسیم :
۱ - نام اصلی زبان در دوره های شاهان پیشدادیان زبان اوستایی بود ، سپس در دوره شاهان مادی و هخامنشی نام آن زبان اریایی یا آریو یی شد که در یک قلمرو وسیع شامل عراق عجم ، خوارزم ، پارت یا پرثوه ،فرارودین ،کابل ، سند ، رخج ، سیستان ، خوزستان ،پارس صحبت می شد،نام زبان آریایی یا آریویی یا آری به مرور زمان در بلخ و باختریا و خراسان از آری به (دیا آری )و سپس دری شد. از سوی دیگر نام این زبان همزمان در تمام مناطق سند ، کابل ، خراسان ، پارس ، عراق عجم به نام پارسی نیز یاد می شد.ودر دوره شاهان ساسانی هردو نام در تمام قلمرو شاهان ساسانی همراه با زبان های پهلوی ، خوارزمی ، سغدی ، سکایی ودیگر زبان ها صحبت می شد.
۲ - اینکه برخی اگاهانه یا نا اگاهانه نام گویش زبان مردم افغانستان را دری و نام زبان گویشی مردم ایران را فارسی می خوانند یک اشتباه تاریخی و یک جعل غیر زبانشناسیک می باشد. زیرا نام دری در ایران امروزی بیشتر از مردم افغانستان کاربرد دارد وداشت وحتی در هندوستان کمتر کسی نام دری را به کار برده است، ودر کابل نیز نام فارسی نام معمول ، مروج و کاربردی این زبان نسبت به نام دری بود واست . از اینرو تلاش های ناسوده و غیر علمی دولت ها در افغانستان به منظور جاگزینی نام دری بجای نام فارسی یک اقدام غیر علمی ، نادرست و ناسوده بوده و موجب تجرید زبان فارسی مردم افغانستان از کارگاه جهانی زبان فارسی می شود. با درود ومهر
دکتر حمیدالله مفید
————
۱ - واژه دیپی اصل آن سومری است که به معنی نگارشی که در سنگ ها حک شده باشد ، این واژه در زبان فارسی آمده و از آن واژه های دبیر، سردبیر ، دبیرستان ، دبیره یا خط و غیره ساخته شده است.
۲ - کتاب فرمانهای شاهان هخامنشی که بزبان ( آریایی ( پارسی ) باستان نوشته شده است ، تالیف زلف نارمن شارپ ناشر موسسه فرهنگی و انتشاراتی پازینه نوبت چاپ دوم زمستان ۱۳۸۴ رویه ۷۳
۳ - همان کتاب رویه ۳۳
۳ - همان کتاب رویه ۸۱
۴ - Rabatak inscription Wikipedia English 13..03.2019
۵ - دستور زبان فارسی دری دکتر اسدالله حبیب ناشر هدایت حبیب جای نشر مرکز نشر اینفورما پرنت سال نشر ۱۳۸۸ رویه ۱۱
۶ - تاریخ گردیزی تآلیف ابو سعید عبدالحی بن ضحاک ابن محمود گردیزی در حدود ۴۴۲ تا ۴۴۳ هجری قمری به تصحیح وتحشیه و تعلیق عبدالحی حبیبی ناشر دنیایی کتاب نوبت چاپ اول سال ۱۳۶۳ رویه ۷۷