واقعیت قرار داشتن پاکستان بهمثابه مرکز امن برای شرارت پیشه گان جهان و نقش دولت آن کشور به حیث حامی تروریسم، چنان آفتابی گردیده است که سرانجام در بحثهای رسمی و علنی مجلس نمایندگان، کنگره و دیگر مجامع امریکایی نیز بدان اعتراف صورت گرفته است. شاهدان و منجمله آقای خلیل زاد دیپلومات سرشناس امریکایی افغان الاصل، با این اعتراف و شهادت در پهلوی اذعان به حقیقت، بهنوعی عذاب وجدانی و تاریخی خود نیز مرهم گذاشتهاند.
شاید بهتر بود تا این کلام اقبال لاهوری را در تالار نصب مینمودند که:
تخم دیگر بکف آریم و بکاریم زنو
زانچه کشتیم زخجلت نتوان کرد درو
ما بهخوبی درک مینماییم که این لابی و تدویر جلسه در راستای منافع ملی امریکا انجام میآبد و از نخستین گامها برای ترسیم و تعریف جایگاه بعدی پاکستان در بازیهای کلان جیوپولوتیک جهانی خبر میدهد.
قدر مسلم این است که آنچه انجام یافته، در واقع اثبات حقانیت صدای برحق افغانستان میباشد که طی چهار دهه اخیر قربانی تجاوز و جنگ اعلام نا شده پاکستان میباشد و تروریستان و خرابکاران صادرشده از آن کشور، دمار از روزگار مردم بیرون نموده و هست و بود آن را در مقاطع مختلف به مخاطره انداختهاند.
بدینرو در احوال کنونی و به خاطر بهره برداری دقیق از جو ایجاد شدهای جهانی، ضرور است تا در مقابله با پاکستان دارای سترایژی ملی باشیم. البته در مورد کم و کیف و چگونگی این ستراتیژی دوستان نظر خواهند داد و بدون شک در گام نخست باید شناخت دقیق از جیوپولوتیسم حاکم بر منطقه و جهان که بر مبنای آن بازیهای کلان منطقوی و جهانی شکل میگیرد، داشته باشیم (بازیهای بزرگ که مقدرات تاریخی افغانستان، پاکستان و ... را تعین خواهد نمود).
همچنان نیاز مبرم است تا ما تعریف دقیق و روشن از منافع ملی خود داشته باشیم و در گام سوم باید متوجه کارهای خانگی خود باشیم که فقط و فقط توسط خود افغانها انجام یافتنی میباشد.
ما همین اکنون با بحرانات شدید و خانه بر انداز مواجه میباشیم (بحران مشروعیت، بحران سیاسی، بحران اقتصادی، بحران اجتماعی و ...) و خطرناکتر از همه بحران اعتماد در مقیاس ملی میباشد (به گفته وطنی ما، یکی ما ت میگوییم و دیگری از تیاق صحبت مینماید) یکی در فکر لوی افغانستان است و دیگری عجله برای شناخت دیورند، دارد و دیگری پلان تجزیه پاکستان را طراحی مینماید و به یاد باید داشت که:...
هیچ کار نمیتوانیم، تا افغانستان متحد و مقتدر و دولت نیرومند ملی که بر قوای مسلح ملی (غیر قومی و تنظیمی) متکی و حاکمیت قانون را ملاک عمل قرار دهد، نداشته باشیم؛ و این مأمول زمانی سراب نخواهد بود که برای انجام وظایف یاد شده صادقانه گام نگذاریم.