دشمنی تاریخی و هدف سترتیژیک پاکستان در قبال افغانستان را جنرال ضیآالباطل چنین فورمولبندی و اعلاام نمود:
کابل باید بسوزد!
هیهات!
افسوس و صد افسوس!
که این پلان کثیف، خبیث ترین دشمن تاریخی افغانستان، توسط خود افغانان دست پرورده پاکستان عملی گردید.
پاکستان، این مخلوق نا میمون استعمار انگلیس، بمثابه کشور تصنعی طی این هفتاد و شش سال موجودیت خود، پیوسته و البته بر اساس تعریف از منافع ملی آنکشور بخاطر تضعیف افغانستان تلاش نموده است و درین راستا، چه در مدار پیمانهای نظامی سنتو و سیاتو و بویژه در نقش مجری دوکتورین برژینسکی در مسیر ستراتیژی «کمربند سیز» بدور اتحاد شوروی وقت، در مراحل مختلف و تا اکنون با دسایس الحیل همان هدف را تعقیب مینماید. (البته باید اعتراف نمود که در تمام مراحل اشتباهات سهمگین جانب افغانستان، نیز در ناکامی ما بخاطر مقابله با پلانهای سوپر شیطانی بی تاثیر نبوده است و افغانان دسته تبر شان گردیده اند.)
تا دو ماه دیگر و درسرطان امسال درست چهل و هشت سال از شروع جنگ اعلام ناشده پاکستان بر علیه افغانستان می گذرد. در آنزمان ذوالفقارعلی بوتو صدراعظم وقت پاکستان، جنرال را نصیراله بابر گورنرخیبر پشتونخواه را موظف نمود تا فعالان اسلامگرای افغان را که درمخاصمت با رژیم جمهوری به پاکستان رفته بودند، تجیهز و تسلیح نموده وبه ضد نخستین جمهوریت افغانستان اعزام نماید. بدینترتیب هسته های «جهاد» افغانستان را سیاستمدارسیکولرپاکستان که تظاهر به سوسیالست بودن مینمود، گذاشته شد.
از بوالعجبی های تاریخ:
که همان جنرال بابر در دور بعدی که وزیر داخله دختر رهبر خود بود، توظیف میگردد تا حرکت طالبان را ایجاد نماید و در هردو، دور کرنیل امام معروف، مسوُلیت تربیه و تجیهز جهادیست های تنظیمی و طالبی را عهده داربوده است.
بیاد باید داشت که:
در تمام این مراحل حکومت های ملکی و نظامی، سیاستمداران، مولانا ها و ... بشمول خان های دوسره خاین به آرمان رهبر بزرگ خان عبدالغفار خان در تحقق پلانهای ضد افغانستان، منافع ملی پاکستان خط سرخ شان بوده است.
اکنون و در «ورق گردانی وضع جهان»، این مرغ زیرک (پاکستان) در گرداب طوفانزای رقابت خونبار جیوپولوتیک (اقتصاد محور) رقبای قدرتمند بین المللی، در دو دام، امریکا و چین، گیر مانده است که اوج بحران سیاسی و دولتی را در بد ترین سقوط اقتصادی تاریخ آنکشور با افلاس پولی و تنزیل بیسابقه پول تجربه مینماید. عامل اساسی مصیبت مردم پاکستان سیاستمداران و جنرالان فاسد بشمول شخص عمران خان می باشند که تا بیشتر از سه صد ملیارد دالر پول بیت المال را دزدیده اند.
آنچه درین چند روز در پاکستان می گذرد، در واقع خشم و نفرت مردم در برابر اربابان فساد سالار ملکی و نظامی است که سرانجام طلسم «حریم مقدس» جنرالان را شکستاند و خانه مخمد علی جناح را به آتش کشیدند.
مجموع این دود و آتش به تاسی از تعبیر حضرت مولانا در مورد «جهان و فعل» و «کوه و ندآ» با آه وضجه مردم مظلوم عجین و مصداق کلام وخشورانه حضرت خافظ است که:
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر
کای نور چشم من به جز از کشته ندروی
مردم مظلوم و بزرگمنش افغانستان، با وجودیکه قربانی مداخله و تجاوز پاکستان اند، بخاطر نفرت از جنگ، خونریزی، آشوب، تخریب، چپاول و غارت بیت المال، آرامی و پیروزی مردم مظلوم پاکستان و نجات شانرا از شر فساد سالاران ملکی و نظامی آرزو میبرند.
انسانیت تجزیه نا پذیر است! دشمن مشترک مردم در افغانستان و پاکستان همین تاجران دین (دین فروشان) و سیاستمداران مزدور و مفسدان فی الارض اند که در راستای تحقق پلان های اجنبی، حقوق و آزادی مردم را غضب و عامل تباهی شان می باشند.
این دجالان دشمن دین و آیین مردم باید آگاه شوند که:
د خلکو زور د خدای زور دی!
دیر و یا زود طومار سیاه سیطره شیطانی شانرا مردم درهم می پیچد!
با حرمت