خبرهای تایید ناشدهیی در برخی از سایتهای انترنتی دیده میشود (که امیدواریم صحت نداشته باشد) دال بر این دولت جاهل سعودی در اندیشه دارد صدها میلیارد دالر به ترامپ بدهد تا وی را برای برهم زدن برجام و همدستی با برنامههای شوم عربستان و اسراییل برای ناآرام ساختن ایران، دامن زدن به تنشهای مذهبی و برانگیختن اقلیتهای قومی و مذهبی بهویژه کردها در برابر ایران برانگیزد. شماری از تحلیلگران بر آناند که ایران بهنوبه خود تهدید کرده است که در پاسخ به هر گونه اقدامات امریکا حاضر است پایگاه هوایی همدان را برای مدت نامعلومی در دسترس هواپیماهای راهبردی دورپرواز بمب افگن روسیه از نوع تو قرار دهد. همین گونه احتمال دادن پایگاههای دریایی برای ناوگان دریایی روسیه در خلیج پارس منتفی پنداشته نمیشود. بیگمان تیره شدن روابط ایران و امریکا میتواند پیامدهای بس ویرانگری برای افغانستان داشته باشد. زیرا به هر پیمانهیی که امریکا بر ایران فشار بیاورد، ایران میتواند در پاسخ انگشت افگار و پاشنه آشیل امریکا یعنی افغانستان را زیر فشار بگیرد و امریکاییها را در افغانستان مودماغ گرداند.
شرق: بسته میلیاردی عربستان به ترامپ برای مقابله با ایران
تهران- ذاکرنیوز- «بسته میلیاردی عربستان به ترامپ برای مقابله با ایران»، «سیاست نفتی ترامپ بازار را دچار اخلال میکند»، «فندک روسیه زیر آتش جنگ نفت» و «دین و سیاست در عربستان» از مهمترین موضوعهای اختصاصی روزنامه شرق در شماره سه شنبه ۹ آذر است.
**بسته میلیاردی عربستان به ترامپ برای مقابله با ایران
سالهای ٨٢ تا ٨٤ و در واپسین سالهای دولت اصلاحات، یک موضوع خطرساز، امنیت ملی ایران را به چالش کشید؛ ایران متهم به مخفی کاری در روند فعالیتهای هستهای شده بود. حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» روایتی تفصیلی از آن سالها و نقش یکی از چهرههای محوری دیپلماسی آن روزها را در گفتوگو با «سه بزرگ اروپایی» ارائه کرده است؛ مردی که پای ثابت گفتوگوهای رسانهای و حتی مناظره با نواصولگرایانی بود که مجلس هفتم را در دست گرفته بودند و بهجای همراهی برای دفع خطر، اتفاقاً به یک عامل بازدارنده در دیپلماسی ایران تبدیل شده بودند. سید حسین موسویان، سخنگوی تیم مذاکره کننده هستهای و معاون وقت شورای عالی امنیت ملی، از دیپلماتهای باسابقه ایران بود که آن روزها در همه جا دیده میشد و پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و تغییر در تیم مذاکره کننده هستهای، به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و معاون حسن روحانی شد.
گفتوگوی «شرق» با وی را درباره پیروزی دونالد ترامپ و نوع مواجهه او با ایران میخوانید.
شما در نشستهای مختلفی در درون ایالات متحده و همچنین کشورهای اروپایی و عربی بهعنوان یک پژوهشگر مستقل حاضر شده و در حوزه دیپلماسی عمومی به دفاع از سیاستهای ایران و انتقاد از کشورهای دیگر میپردازید. به نظر شما، کدام یک از این کشورها میتوانند تأثیر بیشتری روی رئیس جمهور منتخب آمریکا برای فشار بر ایران بگذارند؟
فرق دولتهای عربی و دیگر دولتها با جمهوری اسلامی این است که آنها هم به لابی در آمریکا اعتقاد دارند، هم برنامه دارند و هم فعال عمل میکنند. جمهوری اسلامی یا اعتقاد ندارد یا اگر اعتقاد هم دارد، برنامه و فعالیتی ندارد. برای مثال، سعودیها در دوره مبارزات انتخاباتی، با هر دو کمپ انتخاباتی روابط فعال برقرار کرده، بهنحو مقتضی کمک کردند و وعده دادند. بعد از انتخابات هم بیسروصدا چند تیم فرستاده و رایزنیهایی بسیار گسترده با جمهوری خواهان تأثیرگذار در کنگره و نیز با ستاد ترامپ داشتهاند. شنیدهام آنها یک بسته اقتصادی بزرگ و جذاب چند صد میلیارد دلاری روی میز ترامپ گذاشتهاند و خواسته اصلی آنها هم مقابله با ایران است.
**سیاست نفتی ترامپ بازار را دچار اخلال میکند.
«علی شمخانی» حالا دبیر شورای عالی امنیت ملی است. در محوطه میدان نفتی یادآوران میایستد و با سربازان و افسرانی که به سمتش آمدهاند به گرمی گفتوگو میکند. عکس میگیرد و به فارسی و عربی به سؤالات پاسخ میدهد. میایستم تا صحبتهایشان تمام شود. دبیر شورای عالی امنیت ملی که در یک میدان نفتی باشد، اجلاس اوپک که نزدیک باشد، میتوان از او این سؤال را پرسید: آقای شمخانی، تصمیمات مهمی که وزیر نفت ایران برای اجلاس اوپک اتخاذ میکند، آیا از قبل در شورای عالی امنیت ملی مورد بحث قرار میگیرد؟
«خیر. در این موارد بحثی نمیشود. نیازی هم نیست. چون این مسئله از وظایف ذاتی وزارت نفت است. اما تصمیم راهبردی توسعه (افزایش) تولید نفت و افزایش سهم صادرات، تصمیم کاملاً درستی است که ممکن است در تاکتیک، زیانهای اقتصادی مختصری داشته باشد ولی در راهبرد، درست است».
با توجه به اظهارات انتخاباتی دونالد ترامپ و مشاوران او درباره احتمال بازنگری در توافق برجام، برخی معتقدند ممکن است با شروع ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا، توافق برجام تأثیراتی بپذیرد و در پی آن صنعت نفت ایران و بازار جهاتی نفت متأثر شود. نظر شما دراینباره چیست؟
«من فکر میکنم بیش از موضوع برجام، سیاست نفتی ترامپ ممکن است تأثیراتی در پی داشته باشد. سیاست او گشادگی عرضه نفت و از بین بردن محدودیتهای مربوط به تولید و صادرات نفت از خاک آمریکاست. این سیاست بهطور قطع میتواند روی بازار نفت مؤثر باشد و روند شکننده فعلی بازار نفت را دچار اختلال کند که البته این نمیتواند درازمدت باشد».
** فندک روسیه زیر آتش جنگ نفت
فریدون برکشلی، کارشناس برجسته نفت است که در وین، محل برگزاری صد و هفتاد و یکمین نشست اوپک، نشسته و اوضاع را رصد میکند. در گفتوگوی خود با «شرق» از نقش مهم روسیه در مذاکرات میگوید که در نشستهای قبلی بعد از تظاهر به همراهی دبه کرده و از عربستانی میگوید که برای جنگهایی که در خاورمیانه به راه انداخته، به پول نفت نیاز دارد تا اختلافات داخلی و خارجی که عمده آن با ایران است. ٢٠ سؤال برای برکشلی فرستاده شده بود که به صلاحدید این کارشناس در پنج سؤال خلاصه شد.
این گفتوگو ماحصل آن پنج سؤال است که به دلیل ادغام سؤالات خواندنیتر هم شده است:
همواره نام چهار کشور در نشستهای اوپک بسیار شنیده میشود؛ ایران، عربستان، روسیه و عراق. ایران بهعنوان کشوری که هر بار به فریز «نه» گفته و خواهان بازگشت به سهمیه پیش از تحریمهاست. روسیه بهعنوان کشوری که خود را همراه با سیاستهای اوپک میداند اما در لحظههای آخر دبه کرده است. عربستان هم مانند روسیه که همواره در آخر نشستها به نفع خود زیر میز میزند و عراق هم مانند ایران که دنبال سهم خود از بازار است. در حال حاضر مواضع این کشورها را بررسی کنید؟
سادهترین پاسخ به مواضع چهار کشور موضوع سؤال جناب عالی درباره روسیه است. روسیه در بخش گاز و دیپلماسی خطوط لوله گاز، بسیار پیچیده و سیاسی برخورد میکند. گاز طبیعی روسیه برای رسیدن به مقصد نهایی در اروپا میبایستی از هفت مرز در اروپا عبور کند؛ بنابراین روسیه در بخش انتقال گاز طبیعی در اروپا قدرتمندانه رفتار میکند. اروپا بابت ٣٤ درصد از گاز مصرفی خود به گاز روسیه وابسته است؛ اما در بخش نفت سیاست مسکو روشن است. این کشور میخواهد تا اوپک دشواریهای تعادل بازار را به دوش گیرد و روسیه نفت خود را به بهترین قیمت به بازار عرضه کند.
** دین و سیاست در عربستان
عربستان سعودی، یکی از ثروتمندترین کشورهای توسعه نیافته خاورمیانه، به یُمن تولید روزانه بیش از ده میلیون بشکه نفت، توانسته در بازار انرژی جایگاهی استراتژیک برای خود فراهم کند. از سوی دیگر، نزدیکی فوقالعاده با کشورهای غربی، این کشور را به متحد و نقطه اتکای سیاست بازیگران قدرتمند جهانی و در رأس آن ایالات متحده تبدیل کرده است. عبدالعزیز در سال ١٩٣٠ با کمک انگلستان و در سایه فروپاشی امپراتوری عثمانی و تحولات بعد از جنگ جهانی اول، این پادشاهی را بر تلی از افراط گرایی مذهبی و جنگهای خونین بنا نهاد. تولد این عنصر نوظهور در بستر جنبش وهابیت و بعد از آن با حضور و فعالیتهای اخوان التوحید صورت گرفت؛ به گونهای که تاکنون نیز دو مفهوم دین و سیاست در عربستان درهمتنیده و به هم وابسته هستند.
پادشاهان بعدی برای رها شدن از قید مفاهیم خشک وهابیت و مدرنسازی کشور، بهویژه در بخش آموزش و نظام قضائی بسیار تلاش کردند، اما هرگز نتوانستند بهطور کامل از این وضعیت پیچیده رها شوند؛ زیرا کسب مشروعیت مذهبی و مقبولیت سیاسی آنان، وابسته به نظام معرفتی وهابیت است. جریانهای فکری سیاسی حاضر در عربستان سعودی از دهه ٧٠ به بعد شاهد تحولات عمیق و پرحادثهای بودند. این تغییرات عموماً با عنوان بیداری اسلامی (الصحوه الاسلامیه) شناخته میشود. جریان بیداری اسلامی حاضر در عربستان، عموماً به تمام جریانهایی گفته میشود که به ادامه روند فکری سیاسی در کشور معترض بودند.