امروز، روز اعتراض، روز فریاد، در برابر توافق ننگین و ظالمانه دولت اشرف غنی و گلب الدین حکمتیار در حق مردم افغانستان بود، روزی که همه مردم افغانستان باید، دَین شان را در برابر قربانیان بیگناه و بیدفاع شهر کابل که هدف شش هزار راکت گلب الدین قرار گرفتند، ادا میکردند، و شعار مرگ بر جنایتکاران و قاتلان مردم افغانستان سر میدادند ولی آی اس آی پاکستان با دقت و طراحی دقیق زمانی و تطمیع افرادی مشکوک و بیحیثیت زیر نام جنبش روشنایی چنان اوضاع مملکت را مکدر و آشفته کرد که اصلاً مسئله توافق غنی و گلب الدین حکمتیار به فراموشی رفت و بجای اعتراض در برابر این معامله ننگین، طرفداران و مخالفین انتقال پایههای برق از بامیان و سالنگ چنان به جان هم افتادند که فضای مجازی و انترنتی را مملو از فحش و دشنام کردند، و این فضای مکدر برای چندین روز دیگر هم ادامه مییابد غافل از اینکه ریشه سخن جای دیگر است و آی اس آی لعنتی برای مخدوش ساختن افکار عامه این حرکت را به راه انداخته است، ولی باید گفت که ما به هیچ صورت قصد توهین به مردم و شرکت کننده گان در تظاهرات امروزی را نداشته و نداریم، چشم مان کور، اگر روشنایی بامیان و دایکندی و مناطق محروم سرزمین خود را دیده نتوانیم العیاذ بالله من ذالک ولی درد جان سوز براین است که قرارداد ننگین صلح با گلب الدین در سایه تظاهرات جنبش روشنایی انجام گرفت، ای کاش گردانندگان جنبش بجای طرح پایههای انتقال برق عدالت را در مفهوم جامع و درستش مطرح میکردند، مسئله قرارداد صلح با گلب الدین بهمراتب پراهمیتتر و سرنوشت ساز تر از پایههای برق است.
اگر گلب الدین میخواهد صلح کند، طرف مقابلش کیست؟ موشکهایش چه کسانی را کشته است خانههای چه کسانی را ویران کرده است، همین عملیات شاه شهید که چند ماه قبل انجام شد و بیش از پنج صد تن از مردم بیچاره را کشته و زخمی کرد کار گلب الدین بود همه رسانهای داخلی و خارجی تائید کردند، هنوز سال آن کشتههای بیچاره نگذشته است، این گلب الدین است که از مردم افغانستان قرض دار است آن هم قرض خون قرض شرف نه مردم افغانستان، به لحاظ خدا گوشی شنوا وجدانی زنده و سالم در این دنیا وجود دارد یا خیر، حالا این آدم میخواهد وارد کابل شود، عدالت خدا عدالت آدم و حتی عدالت شیطان چه حکم میکند، یک کسی نیست بگوید که آی انگلیس، آمریکا، آی اس آی، کرزی، اشرف و افندی، گلب الدین با مردم افغانستان طرف واقع است نه با کرزی و اشرف غنی و اتمر و پیر بدنام افندی و مجددی، ضرر گلب الدین به هیچ کدام اینها نرسیده است، این مردم افغانستان بودند و هستند که از دست این خائن مزدور جنایت کار تباه شدند بیآبرو شدند شرف شان عزت شان ناموس شان از خباثـت این آدم برباد رفت به خدا قسم آبروی خدا را آبروی پیامبر و دین و قرآن را این خبیث از بین برد، حالا با سفارش پاکستان گلب الین میخواهد بیاید، حد اقل کاری که باید کند این است که رسماً از تکتک مردم افغانستان، بخصوص مردم کابل عذرخواهی کند، بهصراحت بگوید آی مردم مرا ببخشید، غلط کردم، خیانت کردم در حق شما جفا کردم آی شوهر مردهها، پدر مردهها، مرا ببخشید که آیا مردم میبخشند یا خیر، مسئله آزادی زندانیانی که گلب الدین مطرح میکند و همگان در حق مردم ما جنایت کردند معنی ندارد تمامی آن جنایتکاران باید محاکمه شوند، تازه اینها محاکمه نمیشوند که هیچ بیستوپنج امتیاز از مردم ما میگزند، آیا این امتیاز دهی برای جنایتکاران جفای بزرگ در حق مردم افغانستان نیست؟
وقتی طالبان کثیف داکتر نجیب را اعدام کردند، گفتند آدم کشته، جنایت کرده باید اعدام شود، اگر انسان کشتن جنایت است چرا گلب الدین حکمتیار از این قاعده مستثنی میشود و بجای اعدام بیستوپنج امتیاز میگیرد، آیا این عدالت است این اسلام است، دو هزار تن از زندانیهای جنایت کار منسوب به گلب الدین نه تنها محاکمه نمیشوند که از مردم افغانستان خواهان نمره زمین و خانه وشاید هم یک دختر و خرچ عروسی هم باشند! آیا این عدالت است، شاید هم تعدادی بگویند که داکتر نجیب کمونیست بود ولی گلب الدین مسلمان است! در پاسخ آقایان باید گفت که عدالت، مسلمان و کافر، اخوانی و پرچمی و خلقی و شیعه و سنی، مسیحی و یهودی نمیشناسد، قرآن کتاب مقدس مسلمانان هم به این موضوع تأکید میکند، هرگاه عدالت قامتش به خاطر مسلمان بودن و کافر بودن خمیده شود، فاتحه آن ملک و دیار را باید خواند و آنچه ما میبینیم و میکشیم نتیجه همان خمیده کردن قامت راست عدالت در سرزمین ما بوده است، من وقتی این ظلم وبیعدالتی را در جامعه و سرزمین خودم میبینم بهعنوان یک مسلمان و مخالف فکری و اعتقادی با خجالت و شرم بیپایان از داکتر نجیب و همه کسانی که در سرزمین پر از نکبت و بدبختی من، با بیعدالتی جان دادند معذرت میخواهم، امیدوارم ظالمان و جنایت کاران عالم انسانیت در دادگاه الهی محاکمه شوند و به کیفر اعمال خود برسند.