به هیچ‌کس پوشیده نیست که افغانستان در مرکز داغ حوادث داخلی و خارجی قرار دارد. از دوام جنگ‌های ویرانگر سی ساله گرفته تا به تشدید حملات گروه‌های تند رو اسلامی طالب، داعش و لشکر مسلح مهاجر آمده از خاک پاکستان با هزینه هنگفت از سوی خارجی‌ها به‌منظور دنبال نمودن استراتیژی‌های کلان در منطقه که با دستیاری رژیم اسلام‌آباد بر کشور ما تحمیل می‌شود که در اثر آن روزانه ده‌ها نفر از هموطنان ما جان‌های خود را از دست داده و صدها بی‌گناه دیگر زخمی و هزاران نفر از سکنه کشور بی خان ومان می‌شوند.

با آنکه نیرو های امنیتی کشور به خاطر دفاع از خاک و نوامیس ملی در برابر دشمنان وطن تا پای جان می‌رزمند و نقشه‌های شیطانی دشمن را نقش بر آب می‌سازند، ولی عدم دسترسی به امکانات لازم و تجهیزات پیشرفته از یکسو و از سوی دیگر ضعف مدیریت در رهبری ناکارآمد دولت، خلأی امنیتی را بوجود می‌آورد که به موجب آن دامنه جنگ‌ها در بیش از بیست ولایات کشور کشانیده شده و چند ولسوالی به دست طالبان وداعش افتاده است؛ که در پیآمد خطرناک آن مردم از خانه و کاشانه خود فرار نموده، مکاتب، شفاخانه‌ها مؤسسات دولتی وزیر ساختار های اقتصادی به آتش کشیده شده و تعدادی از انسان‌های بی‌گناه سر بریده می‌شوند. گذشته از آن چرخ صنعت، زراعت و هرگونه فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از فعالیت بازمانده و به حالت رکود قرار دارد.

مردم جنگ‌زده باز هم در گرداب ناامنی فقر، مرض و بیچارگی، بیکاری، بیماری و محرومیت بسر برده و در میان شعله‌های آتش و باروت به سختی نفس می‌کشند. به این ترتیب دارد کشور در بحران عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فرو می‌رود که به موجب آن استقلال سیاسی، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی را بیش از هر زمان دیگر به خطر جدی روبرو می‌سازد و در صورت عدم توانایی مقابله لازم و نیرومند با این صاعقه خطرناک، دشمنان افغانستان با خیالات خام که گویا تقدیر کشور پنج هزار ساله افغانستان و سرنوشت ملت آن به دستان ناپاک سندی‌های اجیر و مزدوران پنجابی رقم زده خواهد شد.

چنانچه در سایه این رویا های شوم، گروه‌های مسلح صادرشده از خاک پاکستان همچون مار و ملخ، زاغ و زغن به دور سنگ‌های لاجورد، معادن مس، نفت و گاز و ثروت‌های رده اول زیرزمینی‌های کشور همچو کفچه ما ران سیاه حلقه‌زده و منابع اقتصادی کشور را در کمین گرفته‌اند. از سوی دیگر دشمنان افغانستان در روند پروسه داعش سازی می‌خواهند کشور را به تخته خیز اجیران گماشته شده پاکستانی مبدل سازند که از حضور بالفعل و بالقوه شان حتا سران منطقه نگرانی خود را ابراز داشته‌اند.

 این مداخلات نشان‌دهنده آن است که آن‌ها افغانستان را در محراق نیات شوم خود قرار داده‌اند. با چنین حال و هوا و اوضاع پیچیده کشور واضح است که مبارزین و ترقی خواهان کشور به خاطر نجات وطن از حالت کنونی با موضع‌گیری مشخص و برنامه‌های کاري علما تنظیم‌شده و با بیان روشن، حقایق اوضاع داخلی و خارجی کشور را دنبال نموده و در پیشاپیش آنان اندیشمندان فرهیخته و قلم به دستان متعهد و مسؤول با تحلیل عمیق و همه‌جانبه اوضاع و حوادث داغ کشور را به بررسی گرفته و با موضع‌گیری های وطن‌پرستانه و مسؤولانه راه حل های قابل‌قبول را به پیشگاه مردم شریف کشور ارایه می‌دارند و با آفرینش‌ها و آموزه‌های علمی و اکادمیک شان راه را به سوی نجات وطن می‌گشایند که قلم شان توانا باد.

اما هستند عده‌یی از رفقای قلم به دست ما که حتا با داشتن تجارب گران‌بها و دسترسی کافی در عرصه علم و فرهنگ تا هنوز از کنار این همه حوادث خونین با سکوت می‌گذرند و اگر چیزی هم می‌نویسند از حاشیه روی پا فراتر گذاشته و با سرهم‌بندی جملات مقبول و جدا از وقایع و حوادث داغ روز، به موضوعات دور از مسایل ضروری و مبرم می‌پردازند. درحالی‌که مردم گیرمانده در بحران جنگ فقط در حال حاضر به خاطر پیدا کردن راه برون‌رفت از بحران کنونی نیازمند راه‌حل‌هایی هستند که به موجب آن بتوانند حد اقل نفس بکشند و چاره بهتری را برای نجات خود پیدا کنند چنانچه این موضوع به مثابه مبرم‌ترین مسأله برای مردم الویت دارد.

زیرا الویت دادن به مسایل ضروری و اساسی طبعاً بحث های دیگری را در قد مه دوم قرار می‌دهد. چیزی که مردم به آن چشم امید دارند همانا کار روشنگرانه و آگاهی دادن مردم از طریق رسانه‌های جمعی و سایر امکانت موجود برای بیداری مردم است که نیازمند شعارهای مشخص و پیام های روشن به خاطر اتحاد و همبستگی و مبارزه مشترک برای پیدایش راه حل های موثر و نجات وطن از حالت کنونی می‌باشد. این در زمانی میسر شده می‌تواند که رفقای قلم به دست و فرهیخته ما به مسایل مبرم تمرکز نموده با نیروی قلم با بیان روشن و استخراج طرح‌های عملی برای تصامیم مشترک وظایف مبرم و حیاتی را مشخص ساخته و به جامعه پیشکش نمایند. ضرورت زمان است که نویسندگان متعهد و مسؤول، گذشته از همه مسایل فرعی، بیش‌ترین توانایی خود را به تحلیل مسایل داغ روز و جریان سیر تحولات جاری در کشور جنگ‌زده افغانستان باز هم متمرکز ساخته و دیگر آفریده‌های علمی و غیر عاجل را متعاقباً روی دست بگیرند.


قلم زیباست در ابهام رنگش را مکن ضایع

که شف شف گفتن بیحد به شفتالو نمی‌ارزد


طوری که معلوم است مردم در زیر پاشنه‌های خونین ستمگران و زورگویان، در میان خون و آتش و حملات جنگی دو سوی جبه گیر مانده‌اند و در گرداب بحران‌های سیاسی، منطقوی، قومی و مذهبی نفس کشیده و در حالت بی سرنوشتی بسر می‌برند و هرلحظه بیم آن می‌رود که در چنین تیره راه ظلمت به اشتباه قدم بردارند. ازین رو مردم در حال حاضر نیازمند جهش هشیارانه و بیدارکننده‌ای هستند که بر بنیاد آن بتوانند سرنوشت خود را به دست خود گرفته در راه صلح و ثبات کشور سهم فعالانه بگیرند. پس ازین مردم نباید قربانی نیرنگ‌ها، تظاهر و طلسمات دشمنان گردند. آنچه مسلم است عمل است و عمل ملاک معرفت آن‌هاست که بر پایه آن شناخت دوست از دشمن تکمیل می‌شود مردم باید دشمنان خود را از نیات شوم و اعمال و کردارشان شناسایی کنند و پس ازین فریفته بازی با کلمات نشوند. از معاملات پشت پرده آن‌ها و زد و بندهای پی در پی ایشان را تشخیص دهند. وقتی مردم درست می‌توانند بیاندیشند که در پرتو اندیشه‌های نجات‌بخش و آفرینش‌ها و پیام‌های مشخص سروران قلم بیشتر از پیش قرار بگیرند که چشم امید ملت به سوی آن‌ها باز است.


هموطنان بگویید چاره و تدبیر چیست

بهر نجات وطن مشکل تا خیر چیست

می‌رود این سر زمین در لبه پرتگاه

راه برونرفت ازین حالت دلگیر چیست

هستیء این میهنم رفته بکام بلا

راه نجاتش بگو توضیح و تفسیر چیست

ملت هر دم شهید منتظر کار ماست 

گر نشویم ما یکی شکوه ز تقدیر چیست

تا به ثریا ر سید ناله و فریادها

گوش اگر نشنود حاجت تقریر چیست

با عمل ظالمي ظاهر دین پروري

شخص مسلمان را لازم تزویر چیست

خیز که همره شویم در پی این کوره راه

عاشق سر گشته را غصه زنجیر چیست

گر من وتو ما شویم، مشت توانا شویم

خاک شود کیمیا حاجت اکسیر چیست

عبدالوکیل کوچی


سرطان ۱۳۹۴