نیروهای امنیتی بهمثابه خدمتگزاران جامعه، خادمان مردم و پاسداران منافع علیای کشور، در استحکام پایههای نظام و دفاع از وطن و امنیت مردم، مکلفیتهای قانونی را به عهده دارند.
پروسه خدمت و کارایی پلیس در دولتهای دموکراتیک و غیر دموکراتیک متفاوت بوده و چگونگی فکتورهای بنیادین از اهداف تا ایجاد، مراحل رشدیابی، سیستم آموزشی، تعلیم و تربیت، نحوه مدیریت، رویکردها، مورال رزمی و روحیه سیاسی، دسپلین، مسؤولیت پذیری، میزان مهارت مسلکی، رشد شخصیت، دیدگاهها، کارایی و کاربردی، میزان سطح آگاهی، احساس، اندیشه، قدرت درک، پاکیزه گی، حوصله مندی، وظیفهشناسی، تحلیل، و دیگر مشخصات فکری نیروهای امنیتی خصلتاً به ماهیت نظام و سیستم آموزشی آنها مرتبط است.
باآنکه افغانستان دارای تمدن باستانی وفرهنگ بلند تاریخی میباشد ولی جریان مستقیم درگیری های داخلی وخارجی واقتدار رژیمهای مطلقه، استبدادی وارتجاعی بر بافت فکری، سلیقه، موقف، کرکتروروان پلیس اثرگذاربوده است که مولفه عینی ودرونمایه اصلی آنرا نیازمندی جدی به کار تعلیم و تربیت مسلکی تشکیل میدهد.
تعلیم وتربیتی که بر بنیاد آداب، آدات، اخلاق، اعتقادات، احساس روحیه همدلی وهمکاری مجهز با آموزه های روانشناسانه مسلط بر سایکولوژیک جامعه ورود کامل داشته باشد که در پروسه تامین امنیت برقراری نظم ودفاع از قانون ودر مبارزه با بیعدالتی، بینظمی، قانون شکنی، کشف وخنثی سازی دسایس وحملات دشمنان افغانستان منحیث نیروی همیشه آماده کاروخدمت میکنند.
در کشور ما در حال حاضر برغم کاستی های جدی در شیوه های مدیریت وعدم مواظبت لازم از نیروهای امنیتی، بآنهم نیروهای امنیتی بخاطر دفاع از وجب وجب خاک وطن وتامین امنیت تا آخرین قطره خون خود با استواری وقهرمانی رزمیده ورسالت وطنپرستانه خویش را موفقانه ایفا میکنند.
درین میان قبل از همه تامین معشیت، تجهیز واکمالات لازم تخنیکی، تهییه وسایل کار، وارسی وطیفوی، رشد دادن مهارت های مسلکی باروحیه عالی وطنپرستی، احساس مردمی ومواظبت دایمی از نیروهای امنیتی یکی از مکلفیتهای اصلی دولت را تشکیل میدهد؛ زیرا که کارایی پلیس با درک رنجها وآلام مردم مهم است و کاربردی آن بخاطر رفع مشکلات مهمتراز آن بوده روی این اصل است که وجوهات مردم با پلیس ملی را باید تحکیم بخشید. برای اینکه سیاست سرکوب وچماق وشقه کردن صفوف دادخواهان مشکل اساسی را حل نخواهد کرد.
چونکه کم توجهی وعدم مواظبت دایمی از پلیس ملی، کمبود کار فرهنگی ورشد نا متوازن صفوف وپایین بودن سطح مهارتهای مسلکی آنها، در جریان وظایف دشوار، زمینه لغزش، اشتباهات وعدم اعتماد را بوجود می آورد. واضح است که در جوامع عقب نگهداشته شده از دولت گرفته تا مردم ونهاد های دیگر، روی همین مشکل بریکدیگر میتازند زیراکه همه محصول چنین جامعه ی هستند.
نیروهای امنیتی بخصوص درهرگونه شرایط وبخصوص شرایط جنگ، همواره با چالشها یی روبرو هستندکه که در آرام ترین مکان وزمان، حتا بدون تبارز عمل از سوی خود، عکس العمل های ذهنی وهشدار دهنده ی از سیمای جامعه در ذهن شان نقش بسته وبعضاًاحساس درونی شان را متحول ساخته وگاهگاهی در جریان اجرای وظایف خطیر بروز احساسات هیجان انگیز ولو از هرطرفی که باشد، انگیزه اشتباه هات خورد وبزرگ را بوجود می آورد.
بگونه مثال برخورد خشونت آمیز برخی از نیروهای امنیتی در قبال تظاهرات خیابانی ومسالمت آمیزهفته گذشته در شهر کابل احساسات مردم داغدیده وبازماندگان قربانیان حملات انتحاری مورخ 31 ماه می را جریحه دار ساخت.
بنا بر آن جنبش رستاخیز تغیر نیازمند جدی فعالیتهای فرهنگی ورسانشی بیشتری بمنظور توضح وتشریح اهداف دادخواهانه خود در میا ن مردم میباشد. طبعیست که توضیح اهداف، برنامه های کاري و شاخص های اساسی خواسته های قانونی و دادخواهانه در پیشگاه مردم ونهاد های امنیتی از الویتهای کاری جنبش دادخواهانه بوده میتواند؛ زیرا پلیس ملی از میان مردم برخاسته وبا مردم وجوه مشترک دارد.
تقویت روحیه سازنده با کار عظیم تبلیغاتی، رسانشی وفعالیتهای توضیحی بمنظور آگاهی بیشتر از اهداف مبارزات دادخواهانه به فعالیت روزمره جنبش روشنفکری کشور نیازمند بیان روشن اهداف عدالتخواهی بوده و ایجاد فضای اعتماد متقابل همدلی وهمسویی و تکیه بر وجوهات مشترک مبرمیت حیاتی داشته که بر بنیاد آن نیروهای امنیتی در کنار مردم قرار گرفته و ازنفوذ عناصر مخرب و بروز سوی تفاهمات وحرکات تحریک آمیز عمال دشمن درصفوف جنبش جلوگیری بعمل می آید درینصورت انگیزه تیغ کشیدن نیروهای امنیتی بروی مردم از میان برداشته خواهد شد زیرا مبارزه مدنی طبق قانون حق مسلم مردم است واز آن حمایت باید کرد.
در کشور های اروپایی نیروهای امنیتی که با سلاح علم ودانش، مهارتهای مسلکی وتجهیزات ضروری مجهز اند با تکیه بر اساسات قانونی وپرنسیپ های کاری در امر تامین امنیت با دسپلین عالی وظیفوی واقدامات بازدارنده وپیشبینی های لازم در اجرای وظایف با حوصله مندی فراوان در میان مردم از محبوبیت خاصی بر خوردار هستند.
با توجه به تجارب تاریخی، بگونه مثال در حادثه تغیرسیاسی سال ۱۹۹۱ روسیه حاکی ازآنست که «برغم اینکه ماهیت، خصلت واهداف رویداد که شامل درعمق حوادث مشخص است»، فقط با استفاده از ابزار وسیع تبلیغاتی وفعالیتهای رسانشی نیروهای امنیتی را تغیر جهت دادند.
همچنان در مبارزات عدم تشدت برهبری مهاتما گاندی در سالهای دهه پنجاهم میلادی، بلاخره پلیس هند راه مردم را در پیش گرفتند. ودر رویداد دیگری در سال ۱۹۷۷ نیروهای امنیتی پلیس از برخورد خشن با حزب کانگرس خود داری کرده ودر کنار اعضای جنبش ملی ومردمی هند قرار گرفت.
همچنان نقش اساسی مردم به همراهی وهمگرایی گروهای دادخوهانه ومردمی کشور یونان در جهتگیری عدالتخواهی ودفاع از جنبش دموکراسی سالهای اخیر درین کشور نمونه خوبی از فعالیتهای مردمی وتفاهمات بزرگ ملی این کشور میباشد.
ولی در گوشه دیگری از دنیا دیده میشود که فعالیت تحریک آمیز عمال نفوذی از بیرون در صفوف مبارزات آزادی خواهان وبرخورد نیروهای امنیتی به آن، سرنوشت لیبیا ومصر را دگر گون ساخت که تا بحال جنگ ادامه دارد. در کشور تیونس فقط باشکستاندن کراچی دستی یک جوان سبزی فروش در سال ۲۰۱۰ توسط پلیس محلی انقلاب ی را به بار آورد که سر آغاز جنبش آزادی وبهار عرب خوانده میشود. این همه تجاربیست که از یک گوشه دنیا تا دگر نقطه آن زمین تا آسمان متفاوت است.
بنا بر آن نقش واهمیت نیروهای امنیتی در راستای سلامتی نظام و آرامش مردم تعین کننده بوده کم بها دادن به نیروی عظیم مردم در پیوند با نیروهای امنیتی، اشتباه بزرگ وجبران ناپذیر میباشد.
همه نهاد های مربوطه این را میدانند که ایجاد روحیه همدلی وهمسویی وتفاهم، نیاز مبرم جامعه بوده وبا ابراز همبستگی ملی، مردمی وهمگرایی دادخواهانه مردم و مبارزات مسالمت آمیزمردمی، جنبش عدالتخواهی را به هدف نزدیک میسازد زیراکه از یکطرف از بروز سوی تفاهمات وحوادث دلخراش جلوگیری نموده واز سوی دیگردسایس داخلی وخارجی را خنثی وچالشهای پشت پرده را دفع میسازد و روحیه همگرایی را در میان نیروهای مردمی تحکیم میبخشد.
به این ترتیب نیروها با نگاه مسولانه درعمق حقایق و با اقدامات پیشگیرانه میتوانند از بروز حوادث ناگوار وسوی تفاهمات جلوگیری بعمل آورند. وقتی از مردم سحن بمیان می آید در واقع مردم همانهایی اند که در میدان مبارزات مسالمت آمیز با راه اندازی تظاهرات صلح خواهانه خواستار عدالت اند ونگذارند تا عناصر مخرب وعوامل نفوذی دشمن انگیزه برخورد خشونت آمیز ورخنه در صفوف مبارزات دموکراتیک و دادخواهانه مرد م ایجا کرده همبستگی دادخواهانه مردم را دچار آشفتگی سازند.
جنبش عدالتخواهی این رسالت را دارد که با هوشیاری کامل وارایه خواسته های قانونی باایجاد تفاهم عمومی وگسترش اهداف وطنپرستانه وبشردوستانه در میان مردم، پیروزی صلح رابر جنگ تحقق بخشد.