هیبت الله خیالی، رهبر طالبان به تازگی خواهان حل اختلافات در میان گروه طالبان شده و گفته است که حاضر است برای بقای این گروه، از مقامش کنار برود. گذشته ازماهیت موضوع، این نکته ی عطفی در تاریخ این گروه است که رهبر شان بدون کدام عامل خارجی منحیث فشار ازبیرون، حاضر می شود تا ا زمقامش کنار رود و راه را برای یک تحول جدید در تاریخ آن باز نماید.
نگارنده دلایل این موضوع را در چند نکته خلاصه می نویسم:
- هیبت الله این کار را منحیث بخشی از تلاش های انجام می دهد تا بر اختلافات داخلی میان گروهی طالبان، غلبه کرده و از حجم فشار های بیرونی، کاسته شود؛
- اینکه نشان دهد که برای مقام نه بل برای دین و شریعت و مصالح گروه طالبان، مبارزه می کند؛
- اینکه بتواند اختلافات داخلی را مدیریت کند، و برای یک تحول جدید بستر سازی نماید که قرار است در آینده نزدیک، در افغانستان و مخصوصا بعداز نشست سوم دوحه، اتفاق بیفتد؛
- هیبت الله به علت اینکه این اختلافات هرروز در میان طالبان، اوج می گیرد، از موقعیت متزلزل خود آگاهی پیدا کرده و می خواهد با یک تاکتیک خاص، زمینه را برای هرگونه اغتشاش، محدود سازد؛
- چون رضایتی در میان طالبان از خودسری های هیبت الله بسیار بالا گرفته است، بنا احتمال یک نزاع درون گروهی وجود دارد که شاخه های مختلف در میان طالبان مانند شبکه حقانی، گروه ملایعقوب، گروه قطر، شبکه هلمندی ها، گروه قندهار و ضلع جدید که به رهبری عبدالحق وثیق رییس استخبارات طالبان، شکل گرفته، طرف های درگیر آن خواهند بود. هیبت الله با درک وضعیت پیچیده و میزان اختلافات میان گروه های مختلف طالبان که عمدتا مباحث تقسیم قدرت و ثروت را در بر می گیرد، می خواهد از طریق فضا سازی به خنثی ساز شدت در گیری های بپردازد.
اما عمدتا اختلاف در میان طالبان، عوامل مختلف دیگری را هم در بر می گیرد. مسایل مدیریتی، اختلافات منطقه ای، اختلافات سیاسی، فکری و ایدیولوژیک، اختلافات ناشی از قدرت های بزرگ و درگیر مسئله افغانستان، هم در ایجاد شکاف در میان طالبان نقش دارند و هر روز کمر این گروه را می شکند.
رو یهمرفته، در صورت کنار رفتن و یا عزل فزیکی هیبت الله خیالی، سراج الدین حقانی محتمل ترین گزینه برای رهبری طالبان خواهد بود. چون هم قدرت رهبری دارد، شبکه منظم جنگی در اختیارش است و در تلاش است تا با ایجاد روابط اجتماعی گسترده در میان مردم، از قبل زمینه سازی کند.
این شبکه در حال حاضر، وزارت داخله افغانستان، والیان استان های مختلف و دو واحد انتحاری مانند واحد 313 بدری و المنصور را در اختیار دارد که هردم برای انفجار آماده هستند. با این هم، اگر چنین شود و حقانی به قدرت اصلی در میان طالبان مبدل شود، ریشه اختلافات در میان طالبان، نخشکیده و کماکان ادامه خواهد داشت.