بستر خون آلود افغانستان پذیرایی یک جنگ بزرگ ابرقدرتهای جهانی و منطقویست. در تازهترین انکشافات و در اوج این بازی بزرگ رقابتی و صدور پیام زورمندانه، برای بار نخست بزرگترین بمب غیر هستهٔ تاریخ، از سوی آمریکا در لابراتوار افغانستان آزمایش گردید.
این کشور به دنبال قتل عام شفاخانه چهار صد بستر اخیراً بزرگترین فاجعهٔ انسانی را با کشتار بیش از ششصد نظامیان اش بدست تروریسم در قول اردوی ۲۰۹ شاهین در مزار شریف تجربه نمود و به طرز بی باورانه و واکنش غضب آلود در برابر فریادهای دادخواهانه مردم، مقامات مسئول فاجعه از سوی حکومت در ازای این جنایت هولناک به حیث «سفیران» صلح! گماشته شدند.
در هردو قطب متضاد اردوگاه قدرت جهانی آمادگی شدید برای یک نبرد فیصله کن در افغانستان در جریان است، ایالات متحدهٔ آمریکا که با اشغال افغانستان و با پیاده نمودن (۱۳۰) هزار سرباز از ۵۱ کشور جهان نتوانست آهنگ صلح را در کشور به سرایش کشد و در زیر درفش آن قارچ گونه لانههای تروریسم روئیدن گرفت، پس از ظهور علایم شکست درین نبرد استراتیژیک در جستجوی اعزام قوای تازه دم در افغانستان است. این در حالیست که بارک اوباما قبلاً اعلام داشت که "طالبان دشمن ما نیست". پس معلوم است که ارتش تازه نفس آمریکا نه با دشمنان مردم افغانستان بل با اشباح درنبرد خواهند بود.
آمریکا در تبانی با پاکستان ودر خط اهداف ژئوپولتیک و ژئواستراتیژیک خویش در گستره پیاده سازی گروههای داعش در دهلیزگاه شمال و در اوج گرمایش این کوره زار جنگ، آخرین مهرهٔ ریزرفی خویش گلبدین حکمتیار را وارد بازی ساخت که بدون شک پیامدهای سنگین را بر جامعهٔ افغانستان تحمیل نموده وصف بندیهای جدیدی را در خط مقابل آن ایجاد خواهد نمود.
به قول «M.k Bahadrarkumar» نویسنده معروف هند امضای توافقنامهٔ صلح میان مقامات کابل و حکمتیار نتیجهٔ معاملهٔ آمریکا و پاکستان میباشد. (*۱)
در اوج وخامت اوضاع امنیتی شمال، نظر بند ساختن جنرال دوستم و آغوش گشایی برای حکمتیار سؤالات بیپاسخ را برای جامعه افغانستان و هواداران صلح و امنیت درین اتمسفیر غبار آلود در کشور برانگیخته است.
از سوی دیگر یورش داعش در افغانستان، مقامات کرملین را مجبور ساخته است تا با همه تدابیر ممکن از اقمار جغرافیای سیاسی و مرزهای جامعهٔ مشترکالمنافع شان دفاع نمایند.
به گزارش اسپوتنیک والری سمریکوف قائم مقام دبیرکل سازمان پیمان امنیت جمعی، اظهار داشت:" که شبه نظامیان گروه تروریستی "داعش " در حال انتقال از سوریه و عراق به سمت کشور افغانستان هستند."
او ادامه داده افزود: "در افغانستان رویارویی گروههای مختلف مذهبی ادامه دارد، از سوی دیگر اعمال طالبان و افزایش قاچاق مواد مخدر به معنای تهدیدها در قلمرو کشورهای همسایهٔ عضو سازمان پیمان امنیت جمعی نیز میباشد ".
به دنبال نگرانیهای فزونبخش مقامات ماسکو، ولادیمیر پوتین در سفر خویش به تاجیکستان در جریان ملاقات با رییس جمهور تاجیکستان گفت:
"در صورت تهدید، در مرز افغانستان از خود دفاع میکنیم." در یک رویکرد دیگر بر قول خبر گزاری تسنیم پوتین اظهار داشت:" امیدواریم مجبور به حل بحران افغانستان از طریق نظامی نشویم."
نشست اخیر بینالمللی در ماسکو پیرامون صلح افغانستان که در غیاب آمریکا، پنج کشور آسیای میانه و مشارکت روسیه، چین، هند، ایران و پاکستان دایر گردید بر گستره بحران افغانستان و واکنشها و نگرانیهای منطقوی به طرز جدی سخن میراند.
گروه بندیهای تازه در منطقه در چرخش است. به دنبال کنفرانس ماسکو پیرامون راه حل بحران افغانستان، بر اساس گزارشهای خیبر نیوز پاکستان، اخیراً خواجه محمد آصف وزیر دفاع پاکستان در حاشیه شرکت در کنفرانس امنیت بینالمللی در ماسکو و ملاقات با وزیر دفاع روسیه از مقامات کرملین تقاضا نمود تا "روند باثبات سازی اوضاع افغانستان را در دست گیرند. "از قراین سیاسی برمی آید که همه کشورهای منطقه بهویژه هند، ایران و پاکستان و قدرتهای بزرگ جهانی شامل غرب روسیه و چین درنبرد افغانستان حضور فعال دارند. موجودیت ارتش آمریکا و (نه) پایگاه نظامی آن کشور در افغانستان، ترس وحشت و نگرانیهای بزرگی را برای کشورهای همسایه و رقبای آمریکا شکل داده است.
در چنین اوضاع پر آشفته، صلح به سراب مردم افغانستان مبدل شده و، فریاد ملت در گوش جهانیان شنوایی خویش را از دست داده و سوگوارنه در دایره اصلی که رؤیای رهایی و آزادی را رقم میزند گوشه نشینی و روحیهٔ اندیودیوالیسم و بیتفاوتی در درون همه اقشار و طبقات اجتماعی، حتی نیروهای دموکراتیک ملی، دامنه این آشفتگی و بحران مهار ناپذیر را بیش از پیش گشایش بخشیده است.
در میان این آتش و دود، درین سرزمین اشغالی به طرز دراماتیک یکی از آهنگهای که خاموش است، صدای جهاد است. رهبران مجاهدین و صاحبان قدرت و ثروت همه ساله در تحت پرچم آمریکا نعره آزادی را به سرایش کشیده ستون اشغال را تحکیم بخشیده و از فتح و ظفر حرف میزنند. همان فتح که به لطف خیانت گرباچف نظم جهانی دگرگون شد، و میدان برای تاراجگریهای جهانی و پیروزی غرب و پاکستان بازگردید.
افغانستان در آیینهٔ جهان
اخیراً نویسنده و تحلیلگر مشهور ایالات متحده امریکا مقیم نیویارک و نویسنده مجله (نیو استرن اوتلوک) بنام (Ulson Gunner) اوضاع افغانستان را در مقاله تحت عنوان «حملات مزار شریف و شکست دیگر رژیم تحتالحمایه آمریکا» مورد تحلیل قرار داده مینویسد:"
اخیراً ایالات متحده آمریکا بزرگترین سلاح خویش " مادر بمبها "را در افغانستان بالای تونل که گفته میشود به داعش متعلق بود، استعمال نمود.
منظور از استعمال مادر بمبها عبارت از برتافتن نیروی آمریکا در برابر چالشهای بزرگ و فزونبخش و تأمین سفارشات و قراردادهای جهانی برای بازار فروش آن بود.
با این حال حمله بالای تونل گروه تروریستی در کشوری که شبکه تروریستی قبل از حضور آمریکا در افغانستان در جریان شانزده سال وجود نداشت، نه نمایش قدرت آمریکا بل بازتاب ضعف آن و حتی نمایانگر یک دسیسه میباشد.
رشد پیچیدگی مناقشات افغانستان و فرورفتن پای آمریکا در منجلاب حوادث افغانستان این فرصتها ها را از کف آمریکا بیرون ساخته است تا نیروی خویش را در برابر جهانیان به نمایش بگذارد.
استعمال «مادر بمبها» که برای ارسال پیام برای دشمنان آمریکا طراحی شده بود، حتی قادر به صدور چنین پیامی برای طالبان که آمریکا را به چالش کشیده، و این کشور را در جریان یکنیم دهه با عقب نشینی اهداف شان در آسیای مرکزی وادار ساخته و مبهوت شان نموده است، نگردید."(۲*)
السون گنر خاطر نشان میدارد: به دنبال استعمال مادر بمبها در افغانستان، مبتنی بر گزارشهای آژانس خبررسانی بی بی سی و تایید وزارت دفاع افغانستان در یک حمله جداگانه در پایگاه نظامی مزار شریف که بهوسیله طالبان به اجرا در آمد، بیش از (۱۰۰) سرباز اخیراً به هلاکت رسیدند و نبرد برای چندین ساعت، نزدیک شهر مزار شریف در ولایت شمالی بلخ ادامه یافت.
گفتنیست که طالبان طی ماه مارچ ولسوالی «سنگین» را در ولایت جنوبی هلمند نیز به تصرف خود درآوردند.
این حملات و سایر فعالیتهای طالبان مبین مقاومت شدید در برابر اشغال آمریکا و رژیم تحتالحمایه آن و نیروهای نظامی در کابل و سایر نقاط کشور میباشد.
چشم انداز پایان این حملات و کسب " پیروزی "درین نبرد مشابه شکست آمریکا در نبرد ویتنام خواهد بود."
تحلیلگر موصوف در بخشی از مقاله خویش موضوع احیای مجدد افغانستان را مورد بحث قرار داده مینگارد:"
تلاشها در راستای اعمار مجدد افغانستان، به خاطر فقدان مشارکت واقعی و شریک ساختن دیدگاه افغانها با مقاطعه کاران خارجی، اشکالات معین را ایجاد نموده در عوض مقاطعه کاران خارجی با تحقق قراردادهای معین پولهای حاصله را در کشورهای مربوطشان ارسال داشته و آن را به مصرف میرسانند، که واضحاً چنین تلاشها، رؤیاهای واشنگتن را برای تبدیل افغانستان به مشتری مورد نظرشان بیاثر خواهد ساخت.
فساد در میان مقاطعه کاران محلی و پیمانکاران خارجی در رژیم تحتالحمایه آمریکا به بیماری همه گیر مبدل شده است. مقادیر عظیم پولهای مصرفی عرصه ساختمانی با توجه با آنچه که عملاً در کار ساختمانی مشهود است غارت شده است."
این تحلیلگر آمریکا حضور آن کشور را در افغانستان مورد نقد قرار داده مینگارد:"
سؤال واقعی اینجاست:"در هردو سمت چه در میان نیروهای امنیتی دولت افغانستان و شهروندان غیرنظامی و چه نیروهای ایتلاف تحت رهبری آمریکا در اثر حملات طالبان، بمباران هوای آمریکا، بهوسیله بزرگترین بمب غیر اتمی و هواپیماهای بدون سرنشین، چه تعداد دیگر باید به هلاکت برسند تا ایالات متحده آمریکا درک نماید که در آستانه تجربه دومین شکست جنگ ویتنام قرار دارد؟"
نویسنده مزبور در خصوص سکوت مرگبار جامعه جهانی حول بحران افغانستان مینویسد:"یکی از باارزشترین سؤالی که مورد پرسش است عبارت از اینست که چرا بهاصطلاح، جامعه جهانی و بهصورت ویژه ملل متحد در خصوص اشغال افغانستان بهوسیله آمریکا و جنگهای شانزده ساله این کشور، همچنان جنگهای ایتلاف آمریکا در کشور «یمن» بیتفاوت باقی مانده اما برعکس در برابر کشور «سوریه» به خاطر احیای مجدد صلح و امنیت در داخل قلمرو آن کشور موانع ایجاد مینمایند؟"
این تحلیلگر در بخش پایانی مقاله خویش در خصوص نظم بینالمللی طراز آمریکایی بیان میدارد:"
نظم بینالمللی به رهبری آمریکا دچار شکست شدید گردیده و به مقاومت مراکز قدرتهای الترنتیو جهانی مواجه بوده و به طرز مشهود بیثباتی آن نمایان است.
اما باید به یاد داشت " نظم جهانی "که در راستای زندگی بشر و ثبات جهانی با بیتفاوتی عمل نماید احتمال آن موجود است تا با شتاب هرچه تمامتر برهم خورده و منهدم گردد."
با احترامات بیپایان
لندن، اپریل ۲۰۱۷
منابع:
(*۱) آسیا تایمز آنلاین مورخ ۲۴ دسامبر ۲۰۱۶
(*۲) پایگاه گلوبال ریسرچ مورخ ۲۷ اپریل ۲۰۱۷