دیریست که موجی از نعره های هواداران طالبان با آب زمزم آمیخته شده ودر تلاش اند تا لکه های سیاه طالبان را تطهیر نموده و دریچه امید های کاذب را در راستای اصلاحات طالبان این نیروی نیابتی پاکستان باز نمایند.
آنها با ترفند های متعدد نسبت به جایگاه اسلام آباد در چرخش این گروه دهشت افگن که به مثابه ابزار سیاسی در خدمت استراتژیک پاکستان قرار دارد و زمینه ساز «عمق راهبردی» انکشور است، اغماض نموده وبرای آنها مشروعیت کذایی اهدا میدارند.
اما آگاهان جهان در آیینهٔ دیگر به سیمای این نیروی افراطی متحجر نگاه نموده و داوری مینمایند.
اخیرا وبگاه «معتبر آسیاتایمز» در مقاله تحت عنوان «در حالی که طالبان از تحریم ها طفره می روند، زنان بهای آن را می پردازند» رفتار اصلاح ناپذیری طالبان ووضعیت کشور تحت سیطره آنها را مورد کنکاش قرار داده مینویسد (۱)
حاکمان افراطی به جای واکنش مثبت به کاهش تحریم ها [از سوی جامعه جهانی-م]، سیاست های سرکوبگرانه را تشدید کردند.
انزوای سیاسی و اقتصادی افغانستان از زمان تسلط طالبان در آگوست ۲۰۲۱، بحران انسانی را در این کشور بدتر کرده است. برنامه جهانی غذا پیش بینی کرد که ازنوامبر ۲۰۲۲ تا مارچ ۲۰۲۳ تعداد افغان های که کمبود غذایی را تجربه خواهند کردبه ۲۰ میلیون نفر افزایش خواهد یافت که سه ونیم میلیون نفر از آنها زیر پنج سال سن دارند. حدود شش میلیون نفر طبق این طبقه بندی به کمک فوری نیاز دارند.
نویسنده این مقاله به خوشباوری های دولت های پیشین کابل که عمدا وبرطبق برنامه های مطروحه زمینه ساز اقتدار طالبان شدند در خصوص اصلاح پذیری طالبان پرداخته می افزاید:
استدلالهایی مبنی بر اینکه غرب باید تلاش کند تا با طالبان تعامل مؤثرتری داشته باشد، در همه دولتهای تحت حمایت ایالات متحده در کابل، پس از تهاجم ائتلاف در سال ۲۰۰۱ درست پس از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر به نیویورک مطرح شد.
اینها [دولت های تحت الحمایه] نیروی محرکه مذاکرات صلح دوحه در سال ۲۰۱۸ بودند که منجر به توافقی شد که در آن ایالات متحده موافقت کرد تا نیروهای خود را تا ماه مه ۲۰۲۱ از افغانستان خارج کند. ایالات متحده نتوانست به این ضرب الاجل عمل کند و با تأخیر دولت تازه نصب شده بایدن، نیروهای آمریکایی به این مهلت نرسیدند. قبل ازاینکه طالبان کنترل کابل را در ماه اگوست همان سال به دست گیرند، نیرو های آمریکایی مجبوربه عقب نشینی بطرز آشفته ای شدند.
در بخش دیگری این مقاله ماهیت اصلی تروریستی گروه طالبان تبلور روشن یافته است:
طالبان از سال ۲۰۰۱ به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شده است. معهذا استدلالها برای تعامل دو دسته است: نخست به دلایل صرفاً بشردوستانه، اما همچنین ناشی از این باورکه ادامه انزوای کامل منجر به تشدید سیاستهای ظالمانه توسط طالبان میشود.
برخی از مدافعان این بحث استدلال می کنند که تعامل باید فراتر از تمرکز فعلی که صرفاً حمایت بشردوستانه است و به عرصه سیاسی و دیپلماتیک پیشرفت کند. واشنگتن حتی در ماه مارچ ۲۰۲۲ آماده بود تا کانال های دیپلماتیک را برای به رسمیت شناختن بالقوه رژیم طالبان باز کند؛ اما زمانی که طالبان مدارس متوسطه برای دختران را ممنوع کردند، این طرح لغو شد.
نویسنده در بخشی دیگری این مقاله به مهرورزی های ایالت متحده نسبت به این گروه وکاهش تحریم های انکشور بدون توجه به ماهیت تروریستی آنها پرداخته می نگارد:
بسیاری از تحریم های آمریکا علیه امارت اسلامی طی ۱۸ ماه گذشته با صدور مجوزهای عمومی خزانه داری ایالات متحده کاهش یافته است. این رویکرد به منظور اجازه دادن به روابط مالی گسترده بین ایالات متحده و سایر کشورها و نهادها در سراسر جهان است.
مجوزهای مربوط به افغانستان از دسامبر ۲۰۲۱ عملاً اکثر معاملات مالی را که شامل طالبان و شبکه حقانی وابسته به آن است مجاز می سازد؛ اما انتقال مستقیم پول به این گروه ها که هنوز به عنوان نهادهای تروریستی شناخته می شوند، همچنان ممنوع است.
نویسنده در خصوص تأثیرات تحریم ها بالای طالبان تمرکز نموده می نگارد: اما ۱۸ ماه حکومت طالبان در افغانستان نشان میدهد که این کاهش تحریم هابا هیچ واکنش مثبت از سوی اداره طالبان مواجه نشده است. به نظر می رسد کسانی که انتظار دارند این تعامل ممکن است برطالبان اثر متقابل ایجاد نماید، در واقع پایبندی قاطع این گروه به ایدئولوژی اصلی سرکوبگرانه ایشان را دست کم گرفته اند. حتی به قیمت نادیده گرفتن واقعیت های رو به وخامت میدانی.
حاکمان افراطی افغانستان به جای واکنش مثبت به کاهش تحریم ها، سیاست های سرکوبگرانه خود را تشدید کرده اند. این امر به ویژه در مورد سیاست های مربوط به زنان مشخص شده است.
نویسنده مقاله به حجم کمک های غربی برای چرخش نظام سرکوبگر طالبان پرداخته می نویسد: کابل در طول سال ۲۰۲۳ بیش از ۳.۷ میلیارد دلار از کشورهای کمک کننده دریافت کرد که نزدیک به یک سوم آن از ایالات متحده بود. این مبلغ کمتر از نیمی از بیش از ۸ میلیارد دلاری است که جمهوری سابق تحت حمایت غرب سالانه قبل از سال ۲۰۲۱ دریافت می کرد؛ اما این نشان می دهد که هنوز درجه ای از حسن نیت بین المللی وجود دارد که هر رژیم کمتر ستمگر می تواند از آن استفاده بهتری کند.
در جای دیگری این نبشته، نویسنده پرسش ذیل را مطرح نموده بحث را ادامه میدهد:
آیا طالبان توپ بازی می کند؟
بی میلی در میان رهبری طالبان برای پیگیری تعامل واقعی را می توان در این واقعیت مشاهده کرد که دفتر طالبان در دوحه قطر، که در مذاکرات توافقنامه خروج ایالات متحده در فوریه ۲۰۲۰ نقش مهمی داشت، از زمان تصاحب قدرت به حاشیه رفته است. شیرمحمد عباس استانکزی، مردی که بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ مذاکرات را از طرف طالبان رهبری میکرد، از رفتار رژیم با دختران انتقاد کردو به سمت نسبتاً مبهم یعنی معاون وزیر امور خارجه تنزل یافت.
یکی از رویکرد های معما گونه و شگفت انگیزی که درین مقاله بازتاب روشن دارد عبارت از توهمات نویسنده در مورد ملا هبت الله رهبر گروه طالبان است که در هیچ جای نشانی از زندگی و حضور فیزیکی او مطرح نیست واین جنرال های «ای اس ای» است که در کندهار به عوض او فرمان صادر مینمایند.
نویسنده مقاله جریان اقتدارظام طالبانی را تصویر آرایی نموده می نگارد:
اداره حکومت طالبان کاملاً درچنگال هیبت الله آخوندزاده است، که پایگاه قدرت این گروه را به ولایت جنوبی قندهار منتقل کرده است، جایی که وفاداران محافظه کار تسلط دارند. اکنون به نظر می رسد که او کنترل جناح را بر سیاست داخلی و منطقه ای امارت تحکیم کرده است.
نگرش آخوندزاده به زنان را می توان در امتناع او ازملاقات معاون مدیرکل سازمان ملل متحد آمنه محمد مشاهده کرد که او در ماه جنوری به این کشورعمدتأبه خاطر تعامل با رژیم.
سفر کرد.
در بخش پایانی مقاله، نویسنده به رویکرد تعاملات جامعه غربی با طالبان پرداخته نتیجه گیری میکند: اما واقعیتهای میدانی از اگست ۲۰۲۱ نشان میدهد که نمیتوان با افراطگرایی ایدئولوژیک با افکار واهی مقابله کرد. هرگونه تعامل غربی باید با قیمتی برای امارت همراه باشد، نه اینکه تعاملات با قیمت ارزان عرضه شود. این رویکرد باید بر اساس اطلاع رسانی روشن اصلاحات توسط رژیم صورت گیرد، بویژه برای بهبود شرایط برای زنان و یک نسل کامل از دخترانی که از تحصیل محروم هستند.
با احترام بی پایان
عارف عرفان
لندن، اپریل ۲۰۲۳
منابع:
منابع: آسیا تایمز مورخ ۱۸ اپریل ۲۰۲۳