همانگونه که هر حزب سیاسی در یک مقطع معین سیاسی و سطح معین تکامل روان اجتماعی به وجود میآید، بر مبنای همان ضرورتها و واقعیتهای اجتماعی ساختار درودنی خود را تنظیم مینماید و سیاست و برنامه عمومی خویش را به حیث اهداف نهایی معین میسازد. اصطلاح "اهداف نهائی" نمیتواند برای یک حزب کاربرد دقیق باشد زیرا حزب باید متناسب با تکامل اجتماعی و فکتور های جدید اجتماعی، سیاسی و جو بینالمللی اهداف جدید را در کوتاه مدت و درازمدت معین و جز برنامه خویش نماید.
تغیر در ساختار درونی و فرمولبندی و تدوین خطوط فکری یک حزب سیاسی جوهر دموکراسی و پذیرش فکتور های جدید است که بدون شک در هنر و پختگی سیاسی و توان تفکر و تحلیل، بررسی و نتیجه گیریهای منطقی و مستدل و برآمدهای سیاسی آن تبلور میابد. این تغیر پذیری متناسب با روان اجتماعی، حزب را در جامعه قابل شناخت و مورد توجه و پذیرش بخصوص حلقات متفکر سیاسی میسازد.
هدف این مقاله در آن است که کدام قدمها و زمینههای ساده و عملی میتواند حزب را در چند سؤال زیر قادر به ارائه جواب سازد:
-کدام شیوه ساختار عملی تشکیلاتی میتواند رابطه اعضا را با رهبری سادهتر، مستقیمتر و عملیتر سازد.
-چگونه میتوان موازی با پروسهها ماشین فعال حزب را همگام به این پروسه به چرخش درآورد.
-با کدام راههای ساده و عملی میتوان نظر و سیاست روز حزب را فرمولبندی نمود و روند تدوین جهانبینی حزب را شکل داد.
-چگونه میتوان در یک کوتاه مدت به نظریات و آرای اعضای حزب در تنظیم و فورمولبندی ایدههای حزبی نایل آمد، و دهها سؤالات دیگر که با تجربه جدید میتوان به پاسخهای عملی نایل آمد.
با تکامل، تجارب و نوسازی احزاب سیاسی و ایجاد خط فاصل با کلاسیک اندیشی که جوابگوی عصر کنونی نمیتوانند باشند، در عصر کنونی شیوههای جدید و کاراتر زمینههای جدید را وسیعن گسترش داده است. دنیای بزرگ مجازی و استفاده وسیع از آن بهصورت غیرقابل باور امکانات انترنتی یکی از بزرگترین زمینههای اند که امروز به آن سؤالات در یک ثانیه پاسخ میدهند که در سیستم کلاسیک یک ماه هم برایشان کافی نبودند.
احزاب کنونی بخصوص احزاب چپ و ترقی خواه در کشور ما هنوز با شیوه تدویر کنگرههای شان باید، بهطور مثال از سه تا پنج سال اعضا را در انتظار " تصامیم مهم" بگذارند که بحثهای " نیم روزه " به هیچ صورت جوابگوی آنها نمیباشد. در حالت دومی مشکل است که آرای همه را بدست آورد و آنها را جمعبندی نمود و بالاخره در تنظیم حیات سیاسی حزب دخیل ساخت، از جهت دیگر اینکه اخذ تصامیم مهم در محدوده تصامیم تعداد از اعضای قرار میگیرد که نمیتواند بر آنها اصطلاح آرای حزب را گذاشت. سوم اینکه ممکن بعضی از تصامیم کنگره با تغییرات سریع پروسههای سیاسی و اجتماعی حتی بعد از گذشت یک سال دیگر قابل تجدید نظر میباشند. اگر زمینه چنین نوسازی و تجدید نظر موکول به کنگره بعدی گردد که اساسنامه آن را مانند قانون بدون تغیر منجمد ساخته است، پس حزب به ساده گی از پروسهها عقب میماند و آنچه در عمل نیز بعضن دیده میشود، در عقب فاکتها و روندها در حرکت فرسایشی قرار میگیرد. نباید از این واقعیت هم انکار نمود که در این حالت نقد، ارائه پیشنهادات مؤثر و بهکارگیری ابتکارات و ابداعات اعضای حزب نیز در نیمه راهها باقی مانده و منجمد میشوند و اصلهای بازپرس، نظرخواهی و جوابدهی در سطح شعارهای زیبا باقی میمانند.
هدف نویسنده همه روی همین نکات نظر متمرکز است که چگونه میتوان خود و سازمان خود را تجدید ساختمان داد و پروسهها تکامل حزب و ایدیالهای حزب را از راههای ساده، سریع، ممکن، عملی و متناسب با تغییرات در روان اجتماعی همگام ساخت.
یکی از زمینههای عملی که بدان اشاره گردید، نظر خواهیها و مراجعه به آرای اعضای حزب است که میتواند در یک سرعت زمانی جمع آوری و از آنها در تدوین پالیسیهای مقطعی و ضروری روز استفاده مؤثر نمود. البته با چنین نظر خواهیها رهبری هم میتواند امور کاری و عملی خویش را بهتر انجام دهند.
مراجعه و ارزیابی نظریات عامه حزب و ایجاد فضای باز بررسی و نقد میتواند از یک جهت اعتماد بین رهبری و اعضا را قویتر میسازد بلکه با بکار گیری شفافیت حزب در تمام عرصهها در جه رضائیت را بیشتر و از تراکم سؤالات جواب نا داد ه شده پیشگیری میگردد.
اعضای یک حزب سیاسی در چنین نظرخواهیها خود، نظر و آرزوهای خود را در تمام تصامیم حزب در میابند، آن تصامیم مهم که در مورد سرنوشت و آینده سازمان اتخاذ میگردند. این شیوه کار بدون شک انگیزه خوبی میباشد تا هر عضو سازمان حزبی خود در تصامیم و تطبیق آنها احساس مسئولیت مینمایند. این شیوه کار همچنان یک تجربه جدید است تا دیگر نباید صرفنن برای تصامیم قبلن ترتیب شده دست بالا گردد و زمینه تبادل نظر محدود باقی بماند.
هدف دیگر از این همه پرسیها این است که از این طریق باید فاکتهای انتقادی و پیشنهادی جمعآوری و تعین اهداف مقطعی درو ن حزبی و سیاستهای روز و همچنان به حیث یکی از اساسات پلان کاری واضح و عملی استفاده گردد که تبلور از خواستهای همه اعضای این سازمان باشد.
مفاد این شیوههای نظر خواهی در آن است که روی یک موضوع خاص متمرکز میگردد که در یک پیشمقدمه هدف و شیوه طرح و یا سؤالات توضیح داده میشوند. خواننده ضرورت ندارد جواب و یا انتخاب خویش را با یک توضیح بنویسد بلکه میزان نظر خود را در حلقه کردن یکی از جوابها، بهطور مثال از عدد یک الی پنج تبارز میدهد. این بدین مفهوم است که یک پرسشنامه از توضیحات و مقدمه چینیها اضافی و غیر مرتبط با موضوع پیشگیری مینماید.
شیوه طرح موضوع و یا سؤال مربوط به مهارت کاری ترتیب کننده فورم است که تا کدام حد باید موضوعات مورد همه پرسی را واضح و کوتاه فورمولبندی مینماید تا برای ابراز نظر کننده پیچیده و گیچ کننده نباشد. برای روشن شدن مفاد این روش کاری به مثال زیر توجه گردد.:
انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پیش رو است حزب سیاسی باید موقف و نقش خویش را پیرامون موضوع روشن سازد و هم باید نظر همه اعضای حزب را در مورد داشته تا بر بنیاد آن اخد موقعیت نماید. رهبری حزب سیاسی مسئولیت دارد تا در چنین یک تصمیم بزرگ نظر اعضا را نه به شیوه که پیشنهادات در نیمه راهها جامد و یخ زده گردند بلکه باید به نظریات و آرای حزب تمکین گردد و با اخذ تصامیم در حلقههای کوچک وداع نماید. حزب با این پرسشنامه به جمعآوری آرای حزب نایل میشود تا:
آیا برای حزب موقف اپوزیسیون مؤثرتر و مفاد بیشتر دارد؟
آیا حزب عملن داخل کارزار انتخابی گردد؟
آیا حزب میتواند و توانائی آن را دارد تا در این کارزار کاندید خویش را پیشکش نماید؟
آیا حزب تحت کدام پیش شرطها داخل ائتلافها میتواند گردد.
آیا هدف حزب در چنین کارزارهای انتخابی تقویه موضع و جایگاه حزب است و یا توجه به کسب کرسیهای دولتی و دهها سؤال دیگر.
مفاد دیگر این چنین بررسی و نظرخواهی یا همه پرسی درون حزبی در آن است که هر عضو حزب خود و روان خود را در پروسهها و تصمیمگیریها در میآید و با قوتمندی در عقب آن تصامیم قرار میگیرد که خودش با مسئولیت در آنها سهیم بوده است.
بدون شک مفاد دیگر این شیوه کار سبک ساختن بار مسئولیت همه اعضای حزب از شانههای رهبری و تقسیم دوباره
مسئولیت به. اعضا خواهد بود
مطمینن بکار گیری روشهای جدید و تجربه کردن آنها میتواند به تکامل و نوسازی حزب و تغیر در شیوههای کلاسیک بیانجامد که خواست و نیاز زماناند.
امید است احزاب هموند ترقی خواه، وطندوست و تغیر پذیر این چنین شیوههای کاری جدید و ابتکاری را به تجربه گرفته تا در نقش و کسب جایگاه مؤثرتر و قویتر اجتماعی در یک پروسه نائل گردند.
با درودها
اپریل 2019 هالند