محمد اشرف غنی، رئیسجمهوری افغانستان در نشست صلح ترکیه، پیشنهاد برگزاری انتخابات زودهنگام طی شش ماه آینده را ارایه خواهد کرد.
یکی از مؤلفههای دموکراسی روشی است که در آن مردم قدرت انتخاب حاکمان خود را دارند، این پروسه یکی از اصلیترین عناصر و مفاهیم ادبیات و گفتمان مردم سالاری محسوب میگردد
انتخابات یک فرایند تصمیم گیری رسمی است که طی آن مردم یا بخشی از مردم برای اداره امور عمومی خود شخص یا اشخاصی را برای مقامی رسمی به مدت معلوم با ریختن رأی به صندوقهای انتخاباتی برمیگزینند، در انتخابات هر شهروند با حق یک رأی در فضای کاملاً دموکراتیک و آزاد، حق رأی خود را داشته و از آن طریق سهم و کنترول خویش را بر حاکمیت میداشته باشد.
انتخابات در افغانستان و پیامدهای آن؟
پس از ۱۹۹۱ افغانستان سه دور انتخابات پارلمانی و چهار دور انتخابات ریاست جمهوری را تجربه کرد. هیچ یک از این انتخابات دور از تقلب گسترده و فساد انتخاباتی نبود، شرکت مردم خیلیها پایین بود و از هم مهمتر که همهی این انتخابات مدیریت ناسالم و پر از فساد اداری و مالی را که از طرف دولت و کمیسیونهای انتخاباتی آگاهانه دامن زده شد، تجربه کردهاند.
هر دور انتخابات مضحکتر و سخره تر نسبت به انتخابات قبلی مدیریت و رهبری شد، به همین دلیل علاقهمندی مردم و شرکت شان در انتخابات خیلیها کم رنگ و ناچیز بود.
نمونه بارز آن:
به اساس گزارش کمیسیون انتخابات در انتخابات دور اخیر ریاست جمهوری از مجموع سیزده میلیون نفر واجدین شرایط برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، تنها کمتر از دو میلیون و دو صد هزار تن از واجدین شرایط در این انتخابات شرکت کردهاند اما حقیقت پایینتر از رقمی است که کمیسیون انتخابات افغانستان اعلان کرد یعنی حدود یک میلیون شهروند افغانستان در پای صندوقهای انتخاباتی رفته و رأی دادهاند که پنجاه فیصد آن سهم اشرف غنی اعلان شد یعنی اینکه به اشرف غنی صرف پنج صد هزار نفر رأی دادهاند که خود بیانگر عدم مشروعیت سیاسی و اخلاقی رییس جمهوری میباشد.
افغانستان از جمله انگشت شمار کشورهای حساب میگردد که دموکراسی و انتخابات را به سخره کشاند.
این انتخاباتها:
• نفاق و تقابلهای سیاسیون را بیشتر و حتی گرایشهای قومی و زبانی را تشدید بخشید
• فاصله بیشتر میان نظام و مردم را ایجاد کرد
• اعتماد مردم و جامعه جهانی به دموکراسی نو پا افغانستان بیرنگتر شد
• بجای رسیدن به ثبات سیاسی، به بیثباتی بیشتر انجامید، ما شاهد دو رییس جمهوری و دو تحلیف بودیم و بعد هم حکومت مشارکتی که پیامد آن ناکامی حکومت موجود است
میخواهم با صراحت بیان دارم که طرفدار انتخابات و نهادینه شدن دموکراسی و مردم سالاری میباشم اما نه با این شیوه که افغانستان تجربه نموده است.
پس از این همه رسواییهای انتخاباتی، باز هم رییس جمهوری بسته پیشنهادی خویش را با انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تا شش ماه دیگر به کنفرانس ترکیه پیشکش میدارد که خود یک نوع سیاست پوپولیستی بوده که کمتر میدان عمل دارد.
به چه دلیل؟
• با حکومت غرق در فساد و کمیسیون انتخاباتی بد نام باز هم شاهد انتخاباتی بدتر از گذشته خواهیم بود.
• در نتیجه فاصله بزرگ میان دولت و مردم اعتماد مردم بر پروسه انتخابات بسیار پایین آمده که خود زمینه میشود برای عدم شرکت قابل ملاحظه شهروندان در انتخابات.
• طالبان که برخی از جغرافیه کشور را کنترول میکنند چه پاسخ به انتخابات خواهند داشت، آنان در فکر امارات و مطرح شدن خودشان بهمثابه فاکتور مهم قدرتاند.
• تدارک پول و تمام اسناد مربوط به انتخابات در مدت شش ماه دور از امکان میباشد، این روند حمایت مالی و معنوی جامعه جهانی را نیاز دارد که عملی شدن آن قابل سؤال است.
به فکر من اگر واقعاً اراده برای پایان جنگ با طالبان وجود دارد باید راههای درست و منطقی را جستجو کرد تا دگر فرزندان این کشور کشته نشوند.
مهمترین عنصر برای گذار به صلح، مردماند که فراموش همه طرفین جنگ شدهاند، نقش و جایگاه مردم را در پروسه صلح تقویت کرد، باید به مردم مراجعه کرد که چه شکل نظام را میخواهند و کدام میکانیزم را، راه درست برای صلح و آرامش میدانند.
ببینم کنفرانس ترکیه چه پاسخ روشن به پرسشها و تشویشهای مردم افغانستان میدهد، آیا افغانستان شاهد ادامه جنگ خواهد بود و یا آغازی برای رفتن بهسوی صلح و آرامش!
صمد کارمند
مارچ ۲۰۲۱