فریاد یک افسر کوماندو از یک سنگر آتشین
درین جا می خوانید:
- فریاد یک افسر کوماندو از یک سنگر آتشین
- طی سه سال نیرو های مسلح کشور در ولسوالی دولت آباد در محاصره قرار داشتند. اما جمهوری سه نفره اصلا به فریاد و ضجه های افسران، سربازان و زخمی ها گوش نداد.
- توطیه ی محو افسران کوماندوی تحصیلکرده در دولت آباد - ویدیو ها
- پاسخ من به روان پاک آن عده از افسرانی که جانبازانه برای دفاع از مام وطن در برابر پروژه طالبان انگلیسی با عشق به مام میهن رزمیند و جان باختند.
- وقتی یاسین ضیا، این نوکر انگلیس دژ مستحکم ولسوالی قیصار را در هم شکست
- راه اندازی برنامه های ترور فزیکی مارشال دوستم، محمد عطا نور و محمد محقق
- روند شوم تسلیم افغانستان به پاکستان!
- عقیم سازی انتقامجویانه ی مردم افغانستان پس از یک قرن
- اگر ما نجنبیم و طالبان را منکوب نکنیم، ما دگر هیچنوع استقلال و اقتدار و افتخاری نخواهیم داشت؛ جز مزدوری ذلیلانه به جنرالان پاکستان
- داغ ننگ بر پیشانی ناتو و حکومت نفاق ملی حک شد!
- ریسمان گردن "زعیم ملی" شئونیست ها به دستِ آی. ایس. آی!!!
- بالگردها؛ وقتیکه بال می شکنند و وقتیکه بال میدهند!
( در سوریه بال میدهند و در افغانستان بال می شکنند)
- و ده ها سند و مدرک از رویکرد های پنهانی سازمان های اطلاعاتی انگریز، سیا و موساد با نوکری استخبارات پاکستانی- سعودی را درین نبشتار با ارایه ی لینک های آن میخوانید.
- نتیجه گیری: آهای هموطن
فریاد یک افسر کوماندو از یک سنگر آتشین
فریاد یکی از افسران کوماندوی اردوی ملی را تعدادی از عزیزان، از طریق واتس آپ، برایم فرستادند که سخت تکان دهنده و جانکاه بود.
این افسر کوماندو در حقیقت درد و حرمان و رها شده گی توطئه آمیز و خاینانه ی هزار ها همسنگر خود در سراسر ولسوالی های افغانستان را در کام درندگان غلام پاکستان...با تمام انرژی فریاد میزند؛ فشرده پیاده شده این فریاد را که فاش کننده «ستون پنجم» و دسایس آن از مغز سرقوماندانی قوای مسلح است؛ بخوانید و اودیوی مرتبط را بشنوید:
"سلام و عرض ادب دارم به تمام بزرگان!
این که مه عسکر شما هستم، مه خدمتگار و خادم شما هستم، عرض می کنم!
قضیه طوری است که مدت یک و نیم ماه، در ماورای کوکچه جنگ چریکی ی گروپی دوازده نفری و پانزده نفری جریان داشت؛ که قوماندانای امنیه هر روز یک شفر در مورد درگیری( به مرکز) می فرستاد.
محاصره شدیم؛ بعضی به طالبا پیوست شده روان است؛ بری ما دو تا تانک باشه، بری ما چارتا تانک باشه، برای ما قوا باشه. کمک دوتا و چارتا تانک و قوا خو نرسید. بلاخره شش ولسوالی و یا پنج ولسوالی ماورای کوکچه سقوط کردند. بعد از سقوط ازی؛ پرسونل شکسته و ریخته ی آن، به رستاق پناه آوردند. بعد از پناه آوردن پرسونل شکست خورده؛ وقتی که ده اینجه رسیدند، اینا ویروس تبلیغات دشمنه، ده رستاق پخش کردن که پس از ویروس تبلیغات پخش شدن، پرسونل دیگری که ده اینجه خیزشی بود، پولیس بود، مردمه، کُلشه تحت تاثیر تبلیغات سرد خود قرار دادند. بعد از قرار دادن ازی، بعد ازی که جنگ شروع شد و ادامه داشت؛ یک شب و یک روزجنگ شد؛ شفر های مکرر دادیم، گفتند قوای هوایی مییایه. قوای هوایی امدن درینجا. ما کوردینات های دقیق دشمنه، در حالی که در هر لحظه ما راپور داشتیم، برایشان دادیم. کوردینات دقیق دشمنانه دادیم، مگر طیارا آمد. یک فشنگ انداخت یا تیر شد رفت. مسلک مه همین کوماندو است. ما با قوای هوایی بسیار سرو کار داشتیم. شانزده سال خود را با خارجی ها و قوای هوایی تیر کردیم. لذا به من معلوم میشود که این کار ازی بالایی ها گپ دادن است، راه جوری است. با این کار خود معلوم است که میخواهند یا تخار سقوط کند یا بدخشان سقوط کند. آمران قوای هوایی اگر دو طیاره هلیکوپتر، دو دانه اپاچی یا مقصد الیکوپتر باشد، فقط دو میل پیکا دران نصب باشه روان کند و مسلکی و تخنیکی اجراآت کند، آیا دشمن ایستادگی کرده میتواند؟
شما بزرگوارا از تمام مسایل فعلی ایکه جریان داره خبر دارین. چرا قوای هوایی مییایه دَورَک میزنه؟، دقیق اجراات نمیکنه (دشمن را مورد هددف قرار نمیدهد؟ نگارنده). اگر اجراات میکنه اجرااتش کجاست؟ تانک فرار میکند. ما برایش کوردینات میتیم، اما فرار میکنه.
بخیر و سلامت باشین، پیام بعدی خود را هم روان میکنم.".
(لینک اودیوی فریاد افسر کوماندو در ین جا نسبت اشکال تخنیکی جابجا نشد. عزیزانی که علقمند صحبت این افسر جانباز باشد میتوانند از طیق ایمایل من که در اخیر این نبشتار درج میشودف آن را مطالبه نموده و حاصل نمایند.)
شما پیام افسر کوماندوی کشور را که افشا گری از ترفند ها، نیرنگ ها و جنایات حاکمیت جمهوری سه نفری بود ملاحظه فرمودید. از شمال و شمال شرق و شمال غرب همین داد و فریاد بلند است که دولت، حکومت، وزارت دفاع، و در نهایت حاکمیت پوشالی هیچ گونه وارسی وهمکاری ای با نیرو های محاصره شده، و یا نیرو های تحت فشار و نیازمند به کمک در مبارزه با نیرو های تروریستی لشکر برونمرزی پاکستانی یا بلک واتر پاکستانی به نام طالبان نمی کنند.
طی سه سال نیرو های مسلح کشور در ولسوالی دولت آباد در محاصره قرار داشتند. اما جمهوری سه نفره اصلا به فریاد و ضجه های افسران، سربازان و زخمی ها گوش نداد.
اندکی آنسوتر... ولسوالی دولت آباد ولایت فاریاب، طی سه سال تمام در محاصره دشمن قرار داشت. اما فریاد های نیرو های امنیتی درآن ولسولی را کسی نمی شنوید؛ تا این که همه سربازان پس از مقاومت جانبازانه در برابر لشکر برونمرزی پاکستان، و با استفاده از آخرین مرمی های در دست داشته ی خویش، به ابدیت پیوستند که روان شان شاد باد آنها قربانی تئوطیه های حاکمیت کرزی احمد زی شده اند. به دنبال آن توطیه قتل بیست و سه کوماندوی تحصیل کرده در سطح ماستری اتفاق افتاد که باز هم در جال کارنامه های جنایتبارانه ی استخباراتی امریکایی- انگریزی کشانیده شده و بیخبر از توطیه آمران داخلی و خارجی شان، جان های شیرین خود را از دست دادند و به جاویدانگی پیوستند. راون شان شاد و یاد شان گرامی باد!
آیا شما فریاد های نماینده مردم فاریاب در پارلمان کشور را شنیده اید که میگوید: طی سه سال تمام ولسوالی دولت آباد ولایت فاریاب در محاصره ی طالبان قرار داشت؛ اما مرکز به صد ها صدای این رزمندگان گوش نداد، تا این که این ولسوالی سقوط کرد و توآم با یک توطیه بسیار مهیب وخاینانه؛ 23 تن از افسران تحصیل کرده ی کشور در جال تروریستان طالب قرار داده شد و همه یک جا به قتل رسیدند.
اصلا، در هیچ کجایی از کشور به فریاد نیرو های محاصره شده به و سیله طالبان گوش داده نشده است.
توطیه ی محو افسران کوماندوی تحصیلکرده در دولت آباد - ویدیو ها
قیصار به سان بسیاری از شهرستان ها یا ولسوالی های سقوط داده شده برای طالبان، ماه ها از خود دفاع کرد. خبر محاصره ی قوماندانی امنیه ی قیصار، هفته ها از جانب مردم فاریاب فریاد میشد. اما سرقوماندان اعلی خود خوانده، خود را در کوچه حسن چپ زده چشم ها و گوش ها را بسته بود. از همه عجیب تر اینکه 23 افسر تحصیلکرده در امریکا را همچو گوسپندانی برای ذبح، عمدا در ولسوالی دولت آباد ولایت فاریاب در بین طالبان دیسانت کردند.
به قول جناب اشرف غنی، این بیست و سه تن گوینده یک زبان بودند. پس از دیسانت این بیست و سه تن از کوماندو ها، به درخواست کمک ایشان نیز پاسخی داده نشد. برادران وحشی کرزی -غنی به نوکری دبل عبدالله- امرالله و بی دانش، این بیست و سه تن را به سان صد ها سرباز و افسر دگر بیرحمانه تیر باران کرده و به قتل رسانیدند که پسر آقای جنرال ظاهر عظیمی، سهراب عظیمی، جوان رشید و شجیع کشور از جمله و قوماندان آنها بود و صد ها آرزوی دفاع از وطن را دل می پرورانید. او و همسنگران خیلی ارزشمندش قربانی توطیه ننگین و خاینانه ی ارگ نشینان و طبق بعضی گزارشها قربانی توطئه انتقامجویانه باند حامد کرزی شدند.
از محاصره ی جزوتامهای نیروهای قوای مسلح که ماه ها ادامه داشته و حتا سربازان و افسران به خاطر زنده ماندن تا کنون هم علف میخورند، شنیده اید. فریاد این افسران و سربازان و خانواده هایشان گوش فلک را کر ساخت، اما گوش اشرف غنی و دار و دسته کوچکش را نه.
این در حالیست که ناجناب اشرف غنی برای دستگیری فرمانده علیپور، چه لشکر کشی هایی کرد. علیپور در خط دفاع از نظام سیاسی کشور برای داد خواهی و تامین عدالت، از حملات طالبان و کوچی های متجاوز به سرزمین هزاره ها به مبارزه برخاسته بود، مگر غنی زرادخانه ای از وسایل محاربوی و کمیت بزرگی از پرسونل به سرقوماندانی یک انگلیس افغانستان تبار به نام محمد یاسین ضیا( لوی درستیز وزارت دفاع، که پس از انجام وظایف محوله، فعلا واپس به انگلستان برگشتانده شده است) را برای دستگیری فرمانده علیپور به بهسود اعزام کرده بود. یاسین ضیا شهرک بهسود را به آتش کشیده و ویران کرد. اینکه فرمانده علیپور از حمایت مردمی برخوردار بود، به موصوف آسیبی نرسید.
اما به کمک نیروهای امنیتی ایکه ماه هادر محاصره دشمن قرار دارند، از گسیل اینگونه سفربری به سان بهسود اصلا خبری نیست. می بینیم که زیر کاسه، نیم کاسه ای است.
وقتی یاسین ضیا این نوکر انگلیس، دژ مستحکم ولسوالی قیصار را در هم شکست
همین آقای وطنفروش، یاسین ضیا که درین سن و سال رتبه ی ستر جنرالی را انگلیس به موصوف داده بود، چرا دژ مستحکم قیصار ولایت فاریاب را درهم شکست؟
به امر باداران خارجی، فرمانده قیصاری را با خدعه و نیرنگ، دسیسه و توطیه، دستگیر و با ضرب و شتم ولت و کوب به کابل انتقال داد؟
هرگاه، امروز، قیصاری به حیث فرمانده نظامی در قیصار حضور میداشت، قیصار به دست طالبان سقوط میکرد؟ ابدا نه. اما این همه پروژه های انگریزی اند که با سیاست نیو لیبرالیستی و نیو کلونیالیزم اعمال میشوند. کسی که قیصاری را با نیرنگ دستگیر و از هلیکوپتر آویزان کرد، جز این مهره ی ام آی سکس نبود!
می بینیم که گلادیاتور های طالب نام (اسم رمز پروژه انگلیسی - امریکایی، به مزدوری اجیران عربی و پاکستانی) در کشور من و تو محشر بر پا کرده اند. اما نهاد های حقوق بشر اروپا و در کل غرب!، سازمان ملل به رهبری مامور فرمانبردار الیگارشی اقتصادی آقای گوترش که مجددن به این مقام برگزیده شد، فقط از آمار و اعداد کشتار گزارش داده رذیلانه و دور از اخلاق انسانی، بی تفاوت به نظاره نشسته اند. وجدان و اخلاق انسانی تبهکاران غرب جدن زیر سوال است!
راز های پشت پرده محو فزیکی سهراب پسر جنرال ظاهر عظیمی را درین ویدیو بیشتر دریابید:
https://www.youtube.com/watch?v=AY5ahFZoJyY&ab_channel=NewsPlus
پاسخ من به روان پاک آن عده از افسرانی که جانبازانه برای دفاع از مام وطن در برابر پروژه طالبان انگلیسی با عشق به مام میهن رزمیند و جان باختند
پاسخ این جانب به این افسران شجیع و جانباز وطن و همسنگران مشابه اش در سراسر افغانستان در نبشتاری زیر نام " بالگردها؛ وقتیکه بال می شکنند و وقتیکه بال میدهند!" ارایه میگردد.
افسران دلیر و شجیع کوماندو!
شما، در شجاعت و وطنپرستی افتخار تمامی ی مردم کشور هستید!
درود بر شما!
سپاس از شما!
نسل در نسل این فریاد شجیعانه و وطنپرستانه ی شما را نی تنها که فراموش نمی کنند، بل رشادت و شهامت متجلی از آن را از نام یک افسر نامدار، با تمامی احساس و سجایای انسانی، درج تاریخ کشور میکنند.
ثابت و غیر قابل انکار است که اشرف غنی احمدزی ـ این فاشیست مکار خود عامل این همه جنایات خونبار در کشور، در خدمت دشمنان مردم افغانستان قبل از همه پاکستان و طالبانش است.
برنامه ی ترور فزیکی مارشال دوستم، محمد عطا نور و محمد محقق
مسموم ساختن مارشال دوستم، این دژ استوار علیه بنیادگرایی، افراطیت و تروریزم دولتی پاکستانی، به راکت بستن خانه ی آقای عطای نور با هاوان( که به پا خیزی خویش را بر علیه طالبان اعلان داشته بود) و توطیه ترور نافرجام محمد محقق عضو پارلمان کشور و یکی از مخالفین سرسخت لشکر پاکستانی به نام طالبان، درین اوضاع و احوال چیز های الله بختی و تصادفی بوده نمیتواند.
رویکرد ها و تصامیم هر سه این افراد سرشناس در شمال کشور که در مخالفت با طالبان قرار گرفته اند، همه و همه برنامه های شورای امنیت معلوم الحال در جمهوری سه نفره اشرف غنی می باشند.
جنگ غنی با طالبان «جنگ زرگری» است؛ اگر درست تحقیق و توزین گردد؛ طالب تر از غنی فاشیست و مارموک حامد کرزی و ابلیسک زلمی خلیلزاد وجود ندارد. یقین وجود دارد که تاریخ افغانستان حتی محتویات DNA این موجودات عجیب الخلقه را آشکار سازی خواهد کرد.
هم میهنان گرانقدر!
این کمینه، این برنامه های سنجیده شده ی استخباراتی پیچ در پیچ و رویداد های خونبار و فجایع هولناک امروزی را که به وسیله شبکه های اطلاعاتی غربی یا همانا "دیپت ستیت" ایمپیریالیزم جهانخوار و خونخوار جهانی در کشور من وتو به وقوع می پیوندد، حدود دوازده تا سیزده سال پیش، طی ده ها مقاله، تحلیل و پژوهش خدمت شما پیشکش نموده بودم. ا
آن پیشبینی ها و تحلیل های این کمینه، شوربختانه، امروز به صورت عملی و دقیق در معرض اجرا قرار گرفته اند. توطیه های دشمن به رهبری انگلیس - امریکا همه روزه مردم مان را به خاک و خون می کشاند. تا خود به اهداف اشغال و غارت چه به صورت مستقیم که طی بیست سال تمام حضور داشتند و تمام منابع زیر زمینی مان را با مدرن ترین ابزار معاصر در هر ثانیه و دقیقه و ساعت و شب و روز به تاراج بردند( بیست سال تمام)، و اکنون این روند با بلک واتر پاکستانی یا پیمانکاران قراردادی با رهبری کمیتی از ژاندارم نظامی انگلیس، امریکا، ادامه می یابد.
عقیم سازی انتقامجویانه ی مردم افغانستان توسط انگلیس پس از یک قرن. ادامه عنوان در لینکی که در پایان صفحه جا بجا شده است ملاحظه فرمایید. 1
///
روند شوم تسلیم افغانستان به پاکستان!
سلیمان کبیر نوری
2015/07/20
(با اسناد مسلم و اثباتیه ها و اتمام حجت های مکمل و فوق مکمل)
اوضاع پس از فتنه ی انتخاباتی و تقرر اشرف غنی توسط جان کیری به ریاست جمهوری؛ چرا اینگونه به طرف تباهی و تسلیم افغانستان به پاکستان روان است؟؟؟
یک تکانه
ای رفیقان! عقل باید در بدن
ورنه جان در کالبد دارد حمار
درود بر شما!
آرزومندم صحتمند و با عافیت باشید؛ خواستم «از درون بلا» فریادی برآورم.
تلخ و خشن و زشت است.
ولی لازم است، حیاتی و مماتی است.
مهمتر از همه حکم عقل و وجدان یعنی تمامت انسانیت است!
......................................................
اوضاع در کشور؛ وخیمترین است.
همه تلاش ها و توطیه های جنگ کنونی که "آی ایس آی " پاکستان را در آستانه تصرف شمال و غرب و مرکز کشور نیز قرار داده است و برهنه ترین همسویی امریکایی ها و انگلیس ها و دولت محصول کیری امریکا؛ و عربستان را به یکسو متمرکز کرده است جمع از سر گیری راکت پراگنی ها و دخالت های هوایی و هیلی کوپتری در جنگ از آن سوی سرحد و همه فتنه های صلح! «حاجی دین محمدی!» اشرف غنی... تسلیم تمام و کمال افغانستان به پاکستان و تصرف تمام و کمال این کشور توسط این، اسرائیل دوم را تقریبن شدنی و اجتناب ناپذیر گردانیده است.
تنها نیروی مقاومت که تلاش های شیطانی و مافوق حیوانی برای ارعاب و پراگنده ساختن و از هم پاشیدن آن هم به شدت پلانیزه شده و عملا و آشکارا دنبال میگردد، خصومت ذاتی و روحی و روانی و ناشی از تجربه و آگاهی نسبی مردم افغانستان از ملیشه ها و عساکر بیرون مرزی و «ستون پنجم» پاکستان و خود پاکستان و تا حدی؛ از اجانب امپریالیستی میباشد که در اغلب مشمولان قوت های مسلح و امنیتی مان وجود دارد و تا اندازه ای هم عجالتا نیرو های برخی مجاهدین سابق و متنفذان نظامی باقیمانده از مبارزات گذشته را شامل میشود.
واقعیت تاریخی این است که در لحظات جاری طیف های فراوان مردمان اصیل افغانستان در حالت قیام مسلح عمومی علیه پاکستان و عمال و جواسیس دولتی و طالبی آن قرار دارند و بیش از پیش به این قیام می پیوندند!
وقت موضعگیری و اتخاذ تاکتیک سازنده نیرو های چپ به دفاع از بقای وطن و مردم و فرهنگ و تاریخ و نوامیس است.
وقت آن است که دسایس دست اول هرچه قاطعتر و واضحتر افشا و همه آنانی که در خط ضد پاکستان قرار دارند، طرف حمایت و پشتبانی بی چون و چرا قرار گیرند .
وقت آن است که عزاییم* پاکستان و منجمله همانند آن تصریحات آقای "زید" افسر آی ایس آی که نیات و مقاصد پاکستان را بی باکانه برهنه ساخته و چندین بار در برنامه های شفیع عیار مورد تبصره و تحلیل قرار گرفته سیل آسا مورد افشا گری قرار گیرد.
حالا موضوع مهم مثلا نقد بر چگونگی کارکرد های این رهبر و آن رهبر، یا این حزب و آن حزب نیست یا آجندا های مسخره شورا های مرکزی و... و... و... احزاب به اصطلاح مترقی، ویا نقد از رمان ها و خاطرات، ویا یادداشت های رورزانه و یادواره ها، یا تسلیت بازی ها و نوحه سرایی ها. موضوع مهم افشای عزاییم و مهره های پاکستان در دستگاه حاکمه و در قوت های مسلح و امنیت و... و ... و انگیزه بخشیدن و ارشاد افغانها در نبرد بلافصل است.
موضوع مهم تکثیر و ساده سازی و پخش و تعمیم برنامه های ستلایتی و مقالات و تحقیق ها و آثاری است که سیر و پیاز دار و دسته ارگ نشین کنونی را از ابتدا تا کنون منظم و مکمل رسوا میکنند؛ کارستانی که حتی فیصدی کوچک آنرا چپی های مفشن ما نه توانسته اند و نه میتوانند انجام دهند و مانند پوچاق خربوزه نقد و تیار نزدیک پوز و دهن انقلابیون اصیل و رسالتمند!!!!! در یوتیوب و سایر قفسه های انترنیتی و غیر انترنیتی قرار دارند.
موضوع مهم فریاد دکتر وحید وحیدالله کارشناس مجرب و ارشد سازمان م.م. در امور حل منازعات منطقوی و جهانی (صرف نظر از اما و اگرها) از میان آسمانخراش محیط بر عالمِ این نهاد جهانی؛ در برهنه سازی طالب و پاکستان و «برادران» شان است.
موضوع مهم سانحه های امثال جلریز و وردوج و یمگان و المار و فاریاب و هلمند و غزنی و ننگرهار و در مجموع شمال و متباقی مردم نشین های افغانستان است. موضوع مهم اوضاع پیرامون شاهراه ها از جمله شاهراه سالنگ است!
موضوع مهم یکی بودن طالب و داعش و القاعده .... در ماهیت بد فرهنگی و بیفرهنگی و در وابستگی ها و در استراتیژی هاست!!!
موضوع مهم در معرض آزمون نهایی بودن چپ ها و چپول هاست که منحیث دستیاران نا آگاه پاکستان و امپریالیزم؛ موقف و موضع دارند!
در صورت ادامه لج و بلاهت؛ تاریخ؛ اینها را خائین ترین های ملی ثابت خواهد کرد نه حتی دزدان و قطاع الطریفان "بالفطره" و اشرار دیروزه را که بالاخره به هر دلیل عجالتا اندیشه و انگیزه ای برای مبارزه بر ضد پاکستان و عمال رنگارنگِ این شریر ترین دشمن ما افغانها دارند و عملا و علنا در سنگر اند!
مدخل یگانه و آزمون شده سیاست و مبارزه و حتی تنازع بقاست که:
«خود را بشناس و دشمن خود را بشناس؛ آنگاه در هر جنگ پیروزی!»
موضوع مهم این است که مدعیان وطن و آینده و ترقی و مردمدوستی را از این مالیخولیا بدر آریم که «وقتی من نمیخورم و تصاحب نمیکنم بگذار همه چیز بسوزد و بپاشد!!»
ای رفیقان؛ عقل باید در بدن ورنه جان در کالبد دارد حمار
در اینجا توجه شما را به برخی از اسناد و مدارک متقن ویدیویی در مورد «میراث خوار استعمار» کهن انگلیس ـ کشور تحمیلی و هنوز بی تمامیت ارضی پاکستان و وحشی ترین نماد و مظهر «عقده حقارت» و عامل شرارت آن سازمان جهنمی "آی ایس آی" و «ستون پنجم» آن در درون قدرت و کشور؛ معطوف میدارم:2
داغ ننگ بر پیشانی ناتو و حکومت نفاق ملی حک شد!
( تبصره و تکانه)
سلیمان کبیر نوری
2015/10/12
نباید در فهم پیام این افتضاح جهنمی اشتباه کرد!
ارچند اوضاع نابسامان و بحرانی ی جاری کشور کارمایه ی چندین ساله ی حاکمیت کرزی - احمد زی و فهیم در تبانی با استخبارات خارجی بوده است، اما در حاکمیت دو مزدور و دو مامور (عین و غین)، آن همه برنامه های استخباراتی ای که روی صفحه ی کاغذ ریخته شده بود، اکنون دارد عملی می شود. برنامه ها طی 15 سال به پختگی و قوام نزدیک شده است.
به همین سلسله؛ رویداد بی نهایت فجیع کندوز از چندین ماه پیش پلان شده بود تا در جریان تدویر مجمع عمومی سازمان ملل متحد اتفاق بیافتد ؛ تا همگان به سرعت و سهولت از آن آگاهی حاصل کنند که مزدوران جنگی پاکستان در افغانستان پس از مرگ ملا عمر هم منسجم و فعال و مقتدر استند.
البته علی الظاهر رجاله های حاکم غرب و ملل متحد آن را محکوم کنند ولی در عمق به ملل جهان افاده داده شود که طالب نیرویی است که باید باب مذاکره و جور آمد را با آن ها گشود و در سیستم سیاسی و نظامی افغانستان؛ آن ها را (چیزی برتر از پروژه انگریز- سعودی و پاکستان) در نظر گرفت.
پیش از حادثه ی کهندژ یا کندوز دیدیم که مهره های پنهان مزدور، مامور و فرستاده ی خاص اشرف غنی همچو گلاب منگل ( مهره ی انگلیسی) با وقاحت و نهایت بی شرمی عیان شد؛ وظایف ضد وطنی و ضد مردمی خویش را شجیعانه! انجام داد و منطقه ی سوق الجیشی «دند غوری» را برای نوکران پاکستان تسلیم نمود؛ تا مراکز فرماندهی پاکستان از همان منطقه توسعه و گسترش یافته و مدیریت شود.
قدرت تبلیغات و جنگ روانی را ببینید که بعد از سقوط کندز کمتر کسی از خاینان اصلی در استقامت این رویداد یعنی گلاب خان منگل و توظیف کننده اش نام می برد و در باصطلاح جلسه استجوابی ولسی جرگه برایش چنان درامه بازی میکنند که او سلامت و بی ملامت خوانده شده و برعکس افکار عامه با نفاق قومی ملتهب گردیده از مسئاله منحرف و منصرف شود !
قبل بر آن؛ اظهارات ناقص واعترافات اجباری مسوولین امنیتی در پارلمان شکی نگذاشته بود که پشت توطیه و همه ی این رخداد های مربوط؛ سرقوماندان اعلی قوای مسلح، مشاور امنیتی اش و سایر ارکان «ستون پنجم» بوده است.
از آنجمله رحمت الله نبیل رئیس امنیت ملی گفت: قرار بود در 27 نقطه قندوز عملیات تصفیوی اجرا گردد تا خطرات سقوط شهر کندوز و فاجعه ایکه پیش آمد؛ رفع شده باشد. بدین منظور قوت های ویژه داخلی و خارجی توظیف و به میدان هوایی کندوز جابجا شدند ولی ظرف 45 روز سر قوماندانی و شورای امنیت ملی دستور عملیات را نداد!
بلی هموطن. در حاکمیت کشور اشغالی؛ قاعدتا همه مهره های مهم مزدور اند و احتمال وقوع هر نوع عمل منجر به هر حادثه ای شوم برای ملت و مردم از سوی آنها متصور است.
رهبران دولتی این کشور فلک زده هم برای اغفال ذهنیت عامه در داخل و خارج؛ لایسنس و یا اجازه نامه ی دشنام دادن و موضعگیری کردن تند را از جانب سازمان جهنمی " آی ایس آی " به دست آورده اند و هرآنچه سخت و تند بخواهند به آدرس پاکستان و نوکران طالبش اظهار میدارند؛ مگر عمل شان چنین است و چنین است و چنین!
پیش از دیگر عرایض توجه تان را به تماشای این ویدیوی مستند از تجاوز به ناموس مردم و همچنان قتل عام کندوزیان معطوف می داریم:
https://www.youtube.com/watch?v=ghHzuuKFGL8
وقتی الان ویدیو را کنترول کردم، اینکه در ویدیو مشاهده کرده بودم که طالبان داخل لیلیه دختران دانشگاه کندز شده بودند و به دختران تجاوز نموده بودند، متاسفانه امروز، هنگام گشودن این ویدیو به این جمله مواجه شدم که:
Video unavailable
This video is no longer available because the YouTube account associated with this video has been terminated.
این ویدیو از مدت های زیاد به این سو غیر قابل دسترس است...
ببینید که بنگاه های رسانه های بین المللی مثل یوتیوب، فیسبوک، تویتر، انستاگرام... چونانیکه قویترین رقیب تلفونهای سامسونگ و اپل هایفون را با بیشرمانه زمینگیر کردند، این بنگاه ها امروز در خدمت استخبارا ام آی سکس، سیا و موساد اند.
این در حالی بود که دران زمان چرخه گیر غرب( سازمان ملل متحد و سازمان عفو بین الملل نیز اعتراف کردند که:
گروه طالبان در کندز مرتکب جنایات هولناک شده است.
در یک کشور اشغالی احتمال وقوع هر نوع حادثه ای غیر منتظره متصور است.
هموطنان اندکی به هوش باشید و از این رویداد ها و از تجربه های عینی سی و چند ساله درس بگیرید و الا در آینده ی نزدیک سرنوشت تان را باز کرنیل ها و جرنیل های پاکستانی به دست می گیرند. خاینین دست اول و دوم با گاو صندوق های پر از دالر و کلدار... از وطن فرار میکنند. پاکستان حاکمیت خود را می سازد.
اگر ما نجنبیم و طالبان را منکوب نکنیم،
ما دگر هیچنوع استقلال و اقتدار و افتخاری نخواهیم داشت؛ جز مزدوری ذلیلانه به جنرالان پاکستان.
غربی های اشغالگر با بازی شوم موش و گربه، طی 15 سال مردم مان را آن قدر خوار و ذلیل ساختند که اکنون می پندارند یارای به پا خواستن و مقاومت کردن را ندارند. شگرد های جنگ روانی و تبلیغاتی در همین راستا تیتر های همه رادیو ها ی غربی و رسانه های مزدور درونی آنان را انباشته است.
اگر مردم نجنبند، به پا نه ایستند؛ باید بپذیرند و آماده باشند تا ریسمان های پنجابی ها را تا سال های طولانی نامعلوم در گردن های خویش حمل کنند و کوله بار درد و رنج نفرت انگیز غلامی را همیشه بر دوش کشند!
چرا که اشغالگران دسیسه گر، متقلب، عوامفریب و جهانفریب گویا آخر به همین نتیجه رسیده اند که پنجابی های پاکستان و مزدوران جاهل و جلاد و وحشی و بربر آنها در افغانستان و فراتر از آن؛ به نیابت از غارتگران غربی استیلا پیدا نمایند و حکومت نفاق ملی را به مثابه «ستون پنجم» پاکستان با ترکیب جواسیس حتی لنگ و لاش خود به همین هدف ایجاد نموده اند . ببینید آیا این حکومت منفور و مزدور جز جاده صاف کنی در همین استقامت کدام عمل و کارنامه دیگر دارد؟!
از جمله به روند کند و ناهماهنگ باز پس گیری و عملیات تصفیوی 10 ـ 15 روزه غور دقت نمایید و ببینید که حکومت دست نشانده آقای جان کیری امریکایی با ده ها هزار آواره، زخمی، مصدوم و دربدر قندوز آفت زده و حتی با جنازه های پرت افتاده در خیابان ها و قصاب خانه های طالبان شریر و ابلیس؛ با چه اراده و ادا و خرام رفتار میکند.
مگر آن وکیل هموطن در تالار شورا از دیوانه گی فریاد زد که "مردم سران این حکومت منحط و خاین را با سنگ و چوب باید بکُشند!؟"
مطالب مرتبط:
خان آباد؛ صدای الله اکبر از قصاب خانۀ طالبان
گروهی میگویند که شاید قصابان خان آباد، طالب نباشند! یعنی طالبان به خون آشامی و سربریدن آشنایی ندارند!
دانشجویی که از چنگ طالبان در کندز نجات یافته، میگوید که این گروه در بندر خانآباد شهر کندز کشتارگاه انسانی دارند. به گفتۀ او، طالبان در این کشتارگاه انسانها را به جرم همکاری با دولت و هویت زبانیشان سر میبرند.
عبدالقدوس که دانشجوی دانشکدۀ شرعیات است، ناوقت روز گذشته (یکشنبه) هنگامی که از کابل به سوی ولایت تخار در حرکت بوده، برای تحقیق از سوی طالبان دستگیر و پس از لتوکوب، به کشتارگاه برده میشود.
به گفتۀ عبدالقدوس، کشتارگاه طالبان در پشت هوتل عروسی پامیر در بندر خانآباد واقع شده و طالبان قربانیان را پس از عبور دادن از داخل هوتل و دو حویلی دیگر، به آنجا میرسانند.
به روایت عبدالقدوس، در این کشتارگاهِ طالبان، آدمکشان مسلح به تبر و ساطور مصروف سربریدن مردم اند. او میگوید که در این کشتارگاه، مردان جوان را به تناب میبندند و پس از پایان تحقیقات، سرشان را از تنشان جدا میکنند.
عبدالقدوس همچنان میگوید کسانی که سر مردم را میبرند، به زبان دیگری صحبت میکنند و باشندهگان افغانستان نیستند. به گفتۀ او، آنها با گفتن «الله اکبر» قربانیانشان گردن میزنند.
این دانشجو که انگشت دستش از سوی طالبان بریده شده، میگوید که حوضی لبریز از خون و مردهگان بسیاری را دیده است که در گوشهیی از کشتارگاه انبار شده بودند. او میافزاید که هنگام رسیدن او به داخل کشتارگاه، طالبان سر جوانی را از تنش جدا میکرده اند.
طالبان پس از اینکه انگشت دست عبدالقدوس و دست هم سفرش را می برند، او را با پادرمیانی مردی از باشندهگان کندز که همکار طالبان است، رها میکنند.
اما محمدحسن حقیار، روزنامهنگار و معین وزارت معادن در زمان حاکمیت طالبان میگوید که این کار از سوی طالبان انجام نشده و شاید کار شبکههای استخباراتی خارجی برای ایجاد تفرقه و درگیری میان اقوام افغانستان باشد.
آقای حقیار میگوید که در میان گروه طالبان افرادی از اقوام گوناگون افغانستان حضور دارند و اکثریت کسانی که در شمال علیه دولت میجنگند، متعلق به اقوام ازبیک، تاجیک و... اند. او میافزاید که هماکنون قاری دینمحمد حنیف، یکی از اعضای دفتر سیاسی طالبان در قطر، تاجیکی از بدخشان است و همچنان در دوران حاکمیت طالبان، افرادی از اقوام مختلف افغانستان در ردههای بالای این گروه حضور داشتند.
به باور او، این کار از سوی هر گروهی که صورت بگیرد، «یک جنایت و عملی ضداسلامی» است.
این در حالی است که سازمان عفو بینالملل در گزارشی از سه روز تسلط گروه طالبان بر شهر کندز گفته است که این گروه در این سه روز دست به کشتار جمعی، تجاوز جنسی گروهی و تلاشی خانه به خانه در این شهر زده اند.
ریاست جمهوری افغانستان نیز پس از نشر این گزارش گفت که طالبان جنایتهایی را در شهر کندز مرتکب شده و دولت افغانستان در این باره تحقیق میکند.
تار برگ سلام وطندار
**
سلیمان کبیر نوری
بالگردها؛ وقتیکه بال می شکنند و وقتیکه بال میدهند!
در سوریه:
داعش در هیچ جایی در امان نیست.
بالگرد های می 24 در فضا مستی می کنند و رعد و رعب آفریده و بر داعشی ها هَی اتش می گشایند.
سربازان سوریه و مردان کردی شجیعانه آنها را تعقیب و مناطق را از لوث این مزدوران ارتجاع و امپریالیزم پاک میکنند.
جنگ خانه به خانه، جنگ کوچه به کوچه - قریه به قریه و شهر به شهر ادامه دارد.
داعش به وحشت افتیده است، بلی ...بلی ...داعش واقعن در پانیک رفته است. راه را گم کرده است، همچو موش ها غار می پالند. در ویدیوی مستند زیرمشاهده فرمایید!
این است مبارزه صادقانه بر ضد ترویزم و دهشتگری.
اما در کشور ما:
در کشور من وتو در برابر حدود 15 هزار طالب، 50 کشور با 150000 نیرو به بهانه جنگ با تروریزم زیر نام مبارزه بر ضد تروریستان طالب و القاعده هجوم آوردند. تا کنون ده ها هزار غیر نظامیان قربانی شدند. اما بالگرد های خارجی ها در افغانستان نیز گویا مستی کنان به انتقال طالبان پرداختند! به قول کرزی و نماینده های ولایات شمال و شمالشرق در پارلمان کشور، به کمک بالگرد های خارجی جنگجویان طالب از پاکستان و ولایات جنوبی به شمال و شمالشرق کشور انتقال داده شدند. تروریزم در شمال کشور نفوذ داده شد و حضور فزیکی یافت. مصایب و بیچارگی و ذلت ما به حدی رسیده است که به اساس ویدیو های مستند از یافته های تلویزیون شمشاد، با وجود پایگاه های خارجی و امضای قرار داد امنیتی، نظامیان پاکستانی طالبان را در جنگ رهبری و با آن ها یک جا برای تسخیر مناطقی از کشور ما آغاز نموده است. سران غرب از تروریزم دولتی پاکستان چشم پوشی نمی کنند؟ آنانیکه با 150 هزار نیروی نظامی بر ضد تروریزم در افغانستان تشریف فرما شده بودند، گویا اکنون باب مذاکره را با آن ها باز کرده اند و الان تحمیل کرده می گویند با طالبان تروریست مذاکره کنید!
به عنوان سمبول نتایج از مستی آن بالگرد ها، تا این بالگرد ها را- ببینید و قضاوت فرمایید!
برای تماشای ویدیو، لطف نموده بالای لینک زیر کلیک نمایید!
https://www.youtube.com/watch?v=2CDdFFKTCYQ
///
2016/10/31
سلیمان کبیر نوری
ریسمان گردن "زعیم ملی" شئونیست ها به دستِ آی. ایس. آی!!!
بسیار بسیار کوتاه و مختصر؛
پیامی دارم برای حامیان آگاه، نا آگاه، ناخودآگاه و بیماران قومی، زبانی و قبیلوی ی که پیوسته در دفاع از اعلیحضرت حامد کرزی این مهره ی سیاه و متقن مربوط دستگاه های عدیده اطلاعاتی ی منطقه یی و بین المللی، به ویژه آی ایس آی پاکستان قرار داشته اند.
من ده ها مقاله و پژوهش در مورد اجیر بودن، خاین ملی بودن، و با ماهیت شخصیت پست و پلشت، وبه قول آقای کیول امریکایی( نویسنده ی کتاب جنگ اشباح) اجیر بودن فامیلی کرزی به دست آی ایس آی پاکستان؛؛؛ نوشته ام.
اتفاق هم افتیده است که هموطنی، گاهی با ناراحتی از من پرسیده بود؛ چرا در مورد کرزی و طالب و پاکستان و چنین و چنان بیشتر می نویسی؟ اما من میدانم که این هموطنان بیمارانی اند قومی، زبانی و منطقه یی که تا کنون به بیماری ی خود پی نبرده اند. و خود را حق به جانب هم می دانند. و اگر خواسته باشند من حاضرم مدارک تاریخی خدمت شان ارایه دهم.
و من به پرسش چنین دوستان و هموطنان هیچ گاهی نپرداخته ام که بگویم: چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست - آدم شناس نه ای جان من خطا این جاست.
اما نه... این جا موضوع آدم شناسی مطرح نبوده است بل، فقط بیماری های شناخته وناشناخته ی ناخود آگاه قومگرایی مطرح بوده است و بس.
من در مورد آقای کرزی پرونده ای در اختیار دارم. عنوان این پروند " سلول های محکمه ی هاگ در انتظار حامد کرزی" نام دارد.
من با اغتنام از فرصت این پرونده ی آقای کرزی، دوسیه ی این خاین ملی را به دسترس هموطنان و نهاد های ذیربط قرار خواهم داد.
اما آنچه من را وادار ساخت تا این خامه را خدمت هموطنان پیشکش نمایم؛ اظهارات تازه ی یکی ازعمال شبکه ی اطلاعاتی آی ایس آی برای برنامه های فامیلی کرزی، جناب مشاهد حسین صایب!، سناتور ارشد پاکستان و عضو ارشد حزب «مسلم لیگ» حزب حاکم پاکستان، رئیس کمیته دفاعی مجلس سنا و نمایندۀ ویژۀ نخست وزیر پاکستان در امور کشمیر است. کشمیری که بنگاه و لانه شبکه های شریر و شیطانی و تروریستی بنیاد گرایی زیر نظر سازمان جاسوسی پاکستان است.
اظهارات جناب مشاهد حسین، با صراحت تمام، یک بار دگر مهر سجل و تایید بر اجیر بودن آقای کرزی، و یکی از مزدوران کرزی به نام مارشال قسیم فهیم می گذارد.
آقای مشاهد حسین اعلام داشت که: پاکستان به نفع «کرزی» در انتخابات ۲۰۰۹ افغانستان دست به تقلب زد.
مشاهد حسین، رئیس کمیته دفاعی سنای پاکستان اعلام کرد که حامد کرزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ افغانستان، اسلامآباد را بر واشنگتن ترجیح داد و در عوض پاکستان کاری کرد او برنده شود.
به نقل از نیوز انترنشنل، این سناتور می گوید: “ما به نفع حامد کرزی در انتخابات سال ۲۰۰۹ افغانستان دست به تقلب زدیم و به آمریکا نیز توصیه کردیم که کرزی از همه باهوش تر است و مردم را میتواند به سادگی فریب دهد بدون اینکه آنها متوجه شوند"
معلوم است که این آقایان و شبکه شان؛ حامد جان را از آوان برهنه صورتی و نوباوگی زیر کنترول و نظر داشته اند.
وی همچنان گفته است، که حامد کرزی می دانست که آمریکایی ها با او مشکل دارند و به همین دلیل هم به سمت پاکستان دست دراز کرد که نتیجۀ خوبی هم گرفت.
“ما تمام ۳ میلیون رای مهاجرین افغان در پاکستان را به نفع کرزی رقم زدیم.”
یکبار دیگر: مشاهد حسین، عضو ارشد «مسلم لیگ» حزب حاکم پاکستان، رئیس کمیته دفاعی مجلس سنا و نمایندۀ ویژۀ نخست وزیر پاکستان در امور کشمیر است.
این سناتور ارشد خاطرنشان کرد که سیاست اوباما در افغانستان ناکارآمد بوده است.
"آمریکا نمی داند که در افغانستان چه می خواهد. یک بار خواستار از بین بردن طالبان است و بار دیگر می گوید که پاکستان باید طالبان را به میز مذاکره بکشاند و در زمان دیگری علیه طالبان علام جنگ می کند، گاهی هم در بارۀ خروج از افغانستان صحبت می کند".
حامد کرزی این فرو مایه ترین عنصر جامعه ی مان، طی دو دوره بیشتر حکومت امریکا و پاکستان داده اش، طالبان و تروریستان مخلوق و مولود آی. ایس . آی را برادر خواند. از زندانها رها کرد. به کرات با همدلی و محبت، انتحاری های دستگیر شده ی آن ها را با عطیه ها و تحایف به آغوش کشیده و دوباره به پاکستان یعنی به نزد پدر مشترک فکری و سیاسی و جاسوسی خودش و آنها فرستاد.
به قول جناب مامون ژورنالیست و مبصر توانا، حامد کرزی، فرد نبود و نیست. بازوی قوی حامد کرزی درآن زمان مارشال فهیم بود که در دقایق نود، در و پنجره «جبهه ملی» را شکست و به اردوگاه کرزی و پاکستان پناه برد. حالا لایه های گمشده کم کم باز می شوند. کرزی، یک تیم بود، نه یک فرد. فاش گویی مشاهد حسین درهمین نقطه اهمیت تاریخی پیدا می کند.
آی، اس، آی و طالب، هرگز برحریم مارشال فهیم حتی یک بار هم حمله نکرد؛ درعوض، دیدیم که از جنرال داوود شروع تا استاد ربانی را دانه چینی کرد."
با اینکه امریکا و پاکستان و اجنبیان دیگر به زور چکمه های عساکر و با نیرنگ های نواستعماری شان، حامد کرزی گمنام را که صرف به عنوان کاندید نمایندگی طالبان در ملل متحد؛ سر و صدایی داشت؛ مانند شاه شجاع به تاج و تخت افغانستان برداشتند و نظیر انچه در فوق آمد؛ پیوسته با دسیسه و نیرنگ و عوامفریبی حکومت او را تمدید میکردند؛ بازهم زعیم ملی خواندن چنین خاین و دست نشانده و غلام و غلام جز شوونیزم و مرض قومپرستی چه معنایی میتواند داشته باشد.
حیف هموطنان غیور پشتون که در آینده نیز فاش شدن هزاران سند مزدوری و خیانت این عروسک و خانواده مزدورش؛ لکه های ننگ بیشتری بر جبین آنان بر می نشاند. البته که مسئول هموطنان ملیونی پشتون نه بلکه مشتی بیمار روانی و سیاسی و چه بسا مزدور و غلام دیگر است که این لته ننگ و نفرین را بر جبین خلق پشتون کوبیده می روند.
باید خلق برادر و با شرف و با غیرت پشتون این مجانین مریض یا اوباش نوکر شده را از خود برانند، تجرید و محکوم و مردود نمایند تا شرف و عزت شان بیش از این لکه دار و چرک و چتل نگردد.
برای فهم درست تر مطلب؛ از برادران غیور پشتون می طلبم که فرض کنند که همین حامد کرزی اگر پشتون نمی بود و مثلاً از خلق تاجیک یا اوزبیک یا هزاره می بود؛ آیا با اینهمه رسوایی و حتی 1000 فیصد کمتر از آن، بازهم اورا کس؛ حتی یک افغان حلالی حساب میکرد و قوم و قبیله اش را چگونه میخواند و چگونه می نامید ؟؟؟
خوب است که هر چه زود تر و بدون فوت وقت دست به کار شویم و خاینین را عاق و طرد، و خایین پرستان را مفلوج و منکوب نمائیم!
***
ریسمان گردن "زعیم ملی" شئونیست ها به دستِ آی. ایس. آی . 3
///
مرتبط تحلیل و بحث حاضر من نوشته ها عدیده، طی پانزده سال اخیر داشته ام که آن ها را فقط با عنوان ولینک آن برای عزیزان به معرفی میگیرم و بس.
شاد و پر انرژی باشد!4
یادداشت:
من پیوسته خواسته ام تا رسالت خویش را در برابر مردم مظلوم و از چاره بیچاره ی خویش در مقیاسی که توان و انرژی دارم به کار ببرم. ده ها و ده ها مقاله و تحلیل برای خردورزی و روشنگری نوشته ام و خواهم نوشت.
با حرمت احترام
چهارم جون 2021
آهای هموطن !
مگذار همچو پار :
آید به شهر ما
چون مور- چون ملخ
با یالهای چرک
بد بوی - بد نما
آید به شهر ما
سنگین دلان غرب
با طالبان جنگ
با دشمنان صلح
بر شانه ها تفنگ
با تیر و با خدنگ .
مگذار هموطن !
طاعون شوم قرن
در قرن بیست ویک
آید به شهر ما
با گامهای شوم
با شعله های خشم
با تیر و با خدنگ
وحشت بنا کنند
با دار و سنگسار
با کیبل و چماق
با قطع دست و پا و گردن و با مسخ و مثله کردنت !
*****
آیا ز یاد رفت :
آن روزگار شوم
کاین بربران عصر
سیلاب خون را
در هر کران روان
در کوی و در سرا
ماتم بپا نمود؟
***
فرزند بس حرام «ریگن» و «برژینسکی» و «رافیل» و «مارگریت»
کرنیل «امام» و «بابر» فاشیست و گل (حمید)...
دیوان بس پلید؛
شیخان فاجر قبایل امیه و یزید؛
آشوب آفرید؟
درد و دریغ آنکه تباه گشت و خوار و خاک شد
اما شعور مردم خوابیده و کمباور و خوش باور مان پاک شد
رخشنده رهیاب و جهانتاب شد
اینک دیگر تمامی وارثان میهن زیبای ما
هر لحظه، هر کجا
هوشیار میشوند
بیدار میشوند
*****
آری جهان نگر
بحران «نظم » غارت و سرمایه و تلبیس و انحصار
- این غول شبترین شب تاریخ روزگار-
بی مهار
بیداد میکند
یعنی زوال ِ قدرت فرعونیان قرن
یعنی شکست کاخ سلاطین نفتخوار
یعنی زوال ِ نظم ِ خرد باختگان پار
وان نوکران حلقه بگوش ستمگران
ٱغاز گشته است !
مشت نهان به پردهء دین ؛ نیز باز گشته است!
مشت نهان به پردهء دین ؛ نیز باز گشته است!
****
بنگر تو هموطن
عصر نوین ما
خواند بگوشها
شهنای آرزو
میلودی بلند نوین گشتن زمان...
*****
پس استوار باش
بیدار باش و واقف این تیرگی شب
چون تا هنوز هم
پایان کار نیست !
ممکن هنوز هم :
آید به مرز بی در و سقف حریم ما
غولان پاگلین
چون عصر بردگی
غیر از غلامی و کنیزی نخواهند و ندانند رسم و راه
پی افگنند، بساط وحشت و غرقاب تیره گی
آتش زنند به خرمن و باغ و نعیم ما
غارت کنند تمام ثروت سرشار این دیار
با نظم وحشت و با دار و سنگسار...
*****
یاد است و یاد دار
این کرگسان دون
این طالبان خون
در سالهای پار
کامد به شهر و دیهه و دشت و دیار ما
ویرانه شد همه !
بیچاره شد همه
آواره شد همه
در چادرو دلاق و به زنجیر و به زولانه شد همه
*****
داریم بیاد ما
آن ناله های زار
آن ضجه های درد
آن دود های آه...
ابر سیاه و سرکش و تند باد خونفشان
بر سر زمین ما
از هر وجب گذشت
از کوه و دشت و دره و شهر و دیار ما
با آتش ِ جنون عرب های «جاهلی»
با دره ، کیبل و با دار ، انفجار...
محشر به پا نمود
هر آنچه بود هستی ما خاک و دود شد
آن سان که بود ولع وحشی ی پنجابی و « ضیاء»
کابل – نه کشور افغان تمام سوخت !
تاریخ و ثروت فرهنگ و عز و شأن و نام سوخت
******
ای جان جان من!
بین تیرگی جهل درین برهه ی زمان
بنگر که ارتجاع سیاه ؛ خصم نابکار
زنجیر ها بکف
در فکر بردگیست
برخیز هموطن
با دانش و دها
با ثروت تجارب انبوه دهه ها
با نام و عشق و همت شیران این وطن
بر ضد شر و فتنه و سازش که در دور ها به پاست
بر ضد سرنوشت شوم که بهرت رقم زنند
دیوان روزگار
دد های کور و هار
آواز کن بلند
فریاد « نه !» به هر کرانه دنیا به پا بکن
چون موجهای سرکش دریای ملتهب
چون آذرخش پر غضب آسمان در بهار
با عزم آهنین
با خشم و غیظ و کین
آتش فگن به لانه ء این نوکران غیر
این یاوران دون ستم پیشگان نفختحوار،
اشرار جنگ و تازش و تاراج و اسلحه...
******
بشکن طلسم شوم
بنیاد بردگی و اسارت خراب کن !
از بیخ کاخ ظلم و زور و برده گی و جنایت خراب کن !
تفتین و توطئه
نقش بر آب کن !
******
دنیا به کام تست ؛
عصر و زمان و خلق جهان
همراه تو و همنبرد تو و پشتبان تست !
بر جنبش عظیم مردم مغربزمین ببین !
بر خیزش و قیام خلق های عرب ؛ تند تر نگر!
****بر بارگاه دیو
از شرق تا به غرب
قدرت نمانده است .
هر سازش و نمایش رسوا و مسخره
جز ترس ؛ جز شکست نیست
جز هم فرار با زبونی ز بن بست دست !
*****
آهای هموطن !
دیگر مکن درنگ !
با عقل راهبین
با دانش و هنر
با عزم آهنین
با همدلی و همرهی و همرسی در رزم و در هدف
پیروز میشویم
آینده ز آن ماست
زمان ؛ زمان ماست !
پیروز میشویم.
بهروز میشویم.
***
1
http://www.ariaye.com/dari17/siasi3/noori3.html
2
https://www.youtube.com/watch?v=udh49YvubuQ
133- ISI & Pakistan Perspective 2014 Afghanistan Presidential Elections by Shafie Ayar
…………………………………………
https://www.youtube.com/watch?v=6TzcEIdnslk
104 - Isi, Karzai, and USA by Shafie Ayar
……………………………….
https://www.youtube.com/watch?v=qe8ktUY9LIs
Dr. Waheed Waheedullah: Taliban Mercenaries: Pakanistani Sponsored Negotiations!
فقط در سه دقیقه
………………………………………………………………
https://www.youtube.com/watch?v=-By5UQBhwts
0041 Waheed Waheedullah by shafie ayar
فقط در بیست ویک دقیقه
……………………………………………………..
https://www.youtube.com/watch?v=CfRYRu5bKlw
Dr Waheed Waheedullah on Government & Cabinet Ongoing Crisis in Afghanistan
فقط در 9 دقیقه
........................................................................................
*عزاییم/ جمع عزیمه به معنی اراده ثابت و موکد – و همچنان مراد از آن افسون ها و دعاهایی است که بر بیماران بخوانند.
...............................
خاطره: متوقعست در نشر و تکثیر این شیون درد آلود یک ملت و یک تاریخ و یک فرهنگ اهانت شده و در حال ترکه و تاراج و نابودی؛ به وسیله کلیه رسانه ها و به سایر امکانات همکاری و سهمگیری نمایید!
http://www.vatandar.at/SulaimanKabirNoori79.htm
3
ttp://www.ariaye.com/dari13/siasi2/noori.html
4
رییس جمهور کرزی ملعبه ای در دست سازمان های جاسوسی!؟
http://www.vatandar.at/SulaimanKabirNoori64.htm
///
سیاهنامه ِ تازهء احمد رشید پاکستانی برای سیاه روزتر کردن افغانها
http://www.vatandar.at/SulaimanKabirNoori43.htm
///
جنرال نکلسون؛ قوماندان جنگ با پوقانه ها!!!
ttp://www.ariaye.com/dari14/siasi3/noori.html
///
داغ ننگ بر پیشانی ناتو و حکومت نفاق ملی حک شد!
http://www.ariaye.com/dari12/siasi2/noori4.html
///
اعتراف ننگین به حمایت از جنایات مرگبار تاریخی
رئیس جمهور کرزی به مزدوری خویش اعتراف کرد
http://www.ariaye.com/dari10/siasi/noori.html
///
ذلیل سازی مردم افغانستان با ریش و ریشخند
//
کشور و مردم افغانستان در لبه ی عقبگرد ارتجاعی دهشتناک
http://www.ariaye.com/dari17/siasi2/noori4.html
//
داغ ننگ بر پیشانی ناتو و حکومت نفاق ملی حک شد
///
استعمار کهن، نباید چون لسان سانسکریت مُرده شمرده شود
//
///
سیاهنامه ِ تازهء احمد رشید برای سیاه روزتر کردن افغانها
///
فجایع سازمان یافته ی تروریستی در کشور، مهر تاییدی است
///
بخش اول، دوم و سوم:
پاکستان ؛ و هوس شیطانی حاکمیت بلا منازع در افغانستان
پاکستان ؛ و هوس شیطانی حاکمیت بلا منازع در افغانستان
///
کاربرد ابزاری غرب از بنیادگرایی