وطن ای زاد گاه مردی مردان
تو مسکن وتو ما وایی دلیران
بروزی رزم و پیکار در نبردگاه
لبیک گفته بخواست تو شهیدان.
آمریكا براى اشاعه نفوذ خود مواجه با مبارزه همان بنیادگرایانى است كه به شكل گرفتن آنها كمك كرد.
حال براى تداوم تفوق خود بنیادگرایان را دشمن مییابد و از بین بردن آنها را ضرورى میبیند. این حقیقت تلخ جهان سیاست است. دوستى وجود ندارد و همه گروهها فقط وسیله هستند. وقتى استفادهای از آنها نیست، باید از بین بروند...
جنگ افغانستان، طولانیترین جنگ خارجی در تاریخ امریکا، حدود یک تریلیون دالر برای مالیات دهندگان امریکایی هزینه داشته و نیاز به صدها میلیارد دالر سرمایه دیگری دارد. روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی درباره هزینههای جنگ افغانستان برای آمریکاییها با استناد به تحقیقات مستقل آورده است: «حدود ۸۰ درصد هزینههای جنگ افغانستان در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما تأمین شده است.
اوباما از زمان آغاز ریاست جمهوریاش در سال ۲۰۰۹ حضور نظامی در افغانستان را شدیداً افزایش داد. هزینههای گسترده برای این جنگ ۱۳ ساله که دولت هرگز جزئیات آن را منتشر نکرد موجب گسترش تردیدها درباره جنگ در امریکا شده است. نظرسنجیها نشان میدهند که اکثر آمریکاییها معتقدند که جنگ افغانستان ایده بدی بوده است.
درحالیکه جنگ عراق تاکنون حدود یک تریلیون دالر برای آمریکاییها هزینه داشته، هزینههای جنگ افغانستان عامل مهمی در بیزاری گسترده مردم امریکا و دولت اوباما جهت دخالت نظامی در سایر نقاط دنیا ازجمله اعزام دوباره نیرو به عراق بوده است. جان ساپکو، بازرس ویژه دولت امریکا برای افغانستان کسی که سازمان تحت سرپرستیاش پروژههای بازسازی افغانستان به ارزش بیش از ۱۰۰ میلیارد دالر نظارت دارد.
میگوید: میلیاردها دالر از سرمایههای این پروژهها به هدر رفته و یا دزدیده شده است. آن هم طی پروژههایی که معمولاً تأثیر بسیار کمی بر شرایط افغانستان دارند. مطمئناً ما دوباره نمیتوانیم چنین پولی را از دست بدهیم. مردم آمریکا با این موضوع کنار نمیآیند. ساپکو با اشاره به مبلغی که امریکا صرف بازسازی افغانستان کرده بیش از هزینهای است که طی طرح مارشال برای بازسازی غرب اروپا صرف شد. من در سازمان کمک رسانی، امریکا دولت و پنتاگون به افرادی برخورد میکنم که گمان میکنند در کانزاس هستند نه افغانستان. بازرسان من اطلاعاتی درباره برنامههای هزینهها ارائه میدهند که من فقط میتوانم بگویم شما اینها را از خود ساختهاید.
عملیات نظامی ناتو در افغانستان که مدت کوتاهی پس از حمله ۱۱ سپتمبر در سال ۲۰۰۱ آغاز شد متأسفانه در حالی ظاهراً تا پایان دسمبر پایان مییابد که شورشیان طالبان باوجود اینکه کنترول هیچ شهر بزرگی را در دست ندارند ولی همچنان قدرتمند هستند. طبق برنامه فعلی حدود ۱۰ هزار نیروی امریکایی تا پایان سال ۲۰۱۶ در افغانستان باقی میمانند با این وجود دولت آمریکا بازهم برای افزایش نیروها در این کشور به دلیل نگرانیها درباره تجدید فعالیت طالبان با خروج آمریکاییها تحت فشار رو به افزایشی است.
از سال ۲۰۰۱، دولت آمریکا حدود ۷۶۵ میلیارد دالر برای جنگ در افغانستان اختصاص داده است. بیشتر این هزینهها مربوط به مخارج وزارت دفاع و بخش دیگری نیز مربوط به وزارت خارجه بوده است. نکته جالب اما این است که هزینه مالی هردو جنگ عراق و افغانستان قرض گرفته شده بود و بر اساس مدارک پوهنتون سیتی در نیویارک امریکا تاکنون ۲۶۰ میلیارد دالر از بدهیهای این جنگها را پرداخت کرده است. در رأس این هزینهها، تأمین منابع مالی برای درمان و دواهای سربازان زخمی و آسیب دیدهای است که اردو را ترک کردهاند.
لیندا بیلمز، اقتصاددانی که تحقیقات گستردهای درزمینهٔ هزینههای جنگ انجام داده، برآورد کرده است که هزینههای صحی و درمانی سربازان هردو جنگ عراق و افغانستان تاکنون به ۱۳۴ میلیارد دالر رسیده است. با این حال بیلمز معتقد است دسترسی به هزینههای درمانی تنها برای سربازان جنگ افغانستان غیرممکن است چرا که یک سوم این سربازان در هر دو جنگ عراق و افغانستان شرکت داشتند.
جنگ افغانستان باعث افزایش هزینههای عمومی دیگری نیز شده است مانند بودجه جداگانه جنگ که از سال ۲۰۰۱ به بعد مطرح شده، بودجه اولیه پنتاگون که تمام هزینههای این نهاد را پوشش میدهد و جنگ در عراق و افغانستان یکی از مهمترین عوامل افزایش این هزینهها بوده است.
همچنین براثر فشارهای سیاسی ناشی از جنگ حق بیمه سلامت اردو که توسط پرسونل این نهاد پرداخت میشود تا حد ممکن ارزان نگه داشته شده است. همزمان حقها به دلیل افزایش تورم افزایش یافته است. بهعلاوه از سال ۲۰۰۱، بودجه اولیه وزارت دفاع به ۱.۳ تریلیون دالر افزایش یافته است. هزینههای آتی جنگ افغانستان احتمالاً به بیش از صدها میلیارد دالر دیگر میرسد. پنتاگون پیش بینی کرده است که این نهاد برای سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ نیاز به بودجهای بالغ بر ۱۲۰ میلیارد دالر دارد. با این حال هزینههای دیگری بستگی به عملیات آتیای دارد که کاخ سفید درباره آنها تصمیم گیری میکند. در همین حال پرداخت بدهیهای ناشی از هزینههای جنگ، هزینههای درمانی نیز بهشدت در حال بالا رفتن هستند چرا که برخی از سربازان این جنگها اکنون وارد دهه ۶۰ زندگی خود شده و نیازشان به سرویسهای درمانی نیز افزایش یافته است.
طبق برآوردهای پروفیسور بیلمز، هزینههای ناتوانی و درمانی سربازان جنگهای عراق و افغانستان طی دهههای آتی به ۸۳۶ میلیارد دالر خواهد رسید. این دو جنگ همچنین هزینههای تقاعد را برای پنتاگون افزایش دادهاند.
اردو متعهد شده تا ۱.۲۷ میلیارد دالر به سیستم تقاعد خود اختصاص دهد. انتظار میرود این هزینه تا سال ۲۰۳۴ به ۲.۷۲ تریلیون دالر برسد. با این حال منابع این هزینهها هنوز تأمین نشده است. به گفته یکی از مقامات دولتی حقیقت تلخ درباره جنگ افغانستان این است که پنتاگون یا هرکس دیگری در دولت نمیتواند بگوید این جنگ چه قدر برای ما هزینه داشته است.
دست آورد های جنگ سیزده ساله
چرا مردم قفس را آفریدند؟
چرا پروانه را از شاخه چیدند؟
چرا پروازها را پر شکستند؟
چرا آوازها را سر بریدند؟ .
اکنون مواردی از تأثیرات چندجانبه جنگ نشرمیشود که واقعاً مایه شرمساری است. به گفته سکرتر جنرال سازمان هلال احمر بسیاری از دختران و زنان از سوی نظامیان خارجی مورد تجاوز جنسی قرارمیگیرند که به خاطر ترس از آبرو و حیثیت خود، آن را گزارش نمیکنند. قریب سیزده سال از لشکر کشی آمریکا و متحدانش به کشور ما میگذرد و هر روز بیشازپیش شاهد دخالتهای گسترده خارجیها در امور سیاسی، جسارت و اهانت به مقدسات مردم و گسترش بیثباتی هستیم. طی این سالها حاصل جنگی که تحت نام مبارزه با تروریزم صورت میگیرد، برقراری صلح و امنیت و ثبات در افغانستان که نبوده است هیچ، باعث کشتار افراد بیگناه غیرنظامی و حتی بسیاری از هموطنان در اردو و پولیس ملی شده که آمار موجود بسیار بهت آور است. جدای از اینکه طالبان نیز دوباره سر برافراشته و ادعای حیثت دارند.
در این شکی نیست که قربانیان اصلی این جنگ غیرنظامیان میباشند زیرا تلفات غیرنظامیان سال به سال افزایش مییابد. حملات قوای ناتو بخصوص عملیات هوایی، فعالیتهای جنگی طالبان و حملات انتحاری که در مناطق مزدحم صورت میگیرد، کمتر به نظامیان و بیشتر به غیرنظامیان آسیب میرساند.
جالب است بدانید بر اساس آمار موجود طی سیزده سال اخیر یعنی از سال دوهزاریک تا پایان سال دوهزارسیزده قریب به سی و پنج هزار نفر از هموطنان غیرنظامی ما در اثر این جنگ کشته شدهاند. بیش از شصت و پنج هزار غیرنظامی نیز در این عملیات زخمی شدهاند که تعداد نقص عضو شدگان، معیوب و معلول شدگان قریب به پنجاه فیصد میباشد. هرچند که اگر سازمانی مستقل موجود میبود تا این آمارها را ضبط کند مطمئناً بسیار بیش از اینها بود.
که البته کشته شدن قریب پنج هزار نظامی اردوی ملی و زخمی شدن ده هزار تن از این عزیزان و کشته شدن هزار محافظ شخصی را طی این سیزده سال باید به آمار فوق اضافه کرد. این تنها ارقام کشته شدگان و زخمیها میباشد. بهیقین نمیتوان گفت خسارت وارده به خانوادههای این افراد که بیسرپرست و یتیم شدهاند، چه میزان است؟ هیچگاه مقامات خارجی و داخلی درک نخواهند کرد چه تعداد از مردم بیگناه به خاطر سیاستهای آنها ناقصالعضو و معلول شدهاند. هرچند که خسارات وارده به منافع ملی نیز قابل تصور وبیان نمیباشد.
اما علاوه براین مسایل، اکنون مواردی از تأثیرات چندجانبه جنگ نشرمیشود که واقعاً مایه شرمساری است. به گفته ریس سازمان هلال احمر کشور بسیاری از دختران وزنان از سوی نظامیان خارجی مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند که به خاطر ترس از آبرو و حیثیت خود، آن را گزارش نمیکنند. هرچند که تاکنون قریب پنجاه مورد گزارش رسمی از تجاوز خارجیها به نوامیس افغانستان ثبت شده است.
پس واضح است جنگ صدمات و ضربات سنگینی بهجای میگذارد و عواقب سنگینتری بعد از جنگ برجای میماند. شیوع امراض مختلف ازجمله سرطان و تولد کودکانی که قلب آنها سوراخ است از پیامدهای جنگی میباشد که خارجیها آن را تحمیل کرد و قصد اتمام آن را ندارد. البته به گفته آگاهان مسایل صحی روز بهروز بر تعداد فرزندان ناقصالخلقه افزوده میشود که احتمالاً حاصل استفاده از سلاحهای بیوشیمی در جنگ است.
متأسفانه غربیها آنچنان اذهان عمومی را درگیر مسایل حاشیهای کردهاند، که بسیاری از دولتمردان و مردم کشور از اتفاقات وحشتناکی که پیرامون آنها رخ میدهد، غافلاند. مسایلی مانند فروش مشروبات الکلی و گوشت خوک در بازارهای داخلی، راه اندازی مخفیانه قمارخانهها، ترویج بیبندوباری، به فساد کشاندن جوانان، گسترش بیحجابی و تزلزل نظام خانواده، مواردی بود که داد شورای علما را که همیشه سکوت پیشه داشتند، نیز درآورده است.
کاش فرصت بیش از این مجمل بود تا میدیدیم این خارجیها علاوه برجان ما، با قلب و روح ما چه کردهاند؟ آیا واقعاً حاصل این سیزده سال جنگ در افغانستان که نمیدانیم چه حاصلش بوده است.
ارزش قربانی شدن این همه هموطن و این همه جرایم را داشت؟ اگر کسی بپرسد که این همه قتل و غارت و جسارت درازای به دست آوردن چه چیز بوده است، آیا کسی هست پاسخگو باشد؟ آیا دولت، ریس دولت و مستشارانش این قدر جرأت دارند تا کارنامهای برای سیزده سال حکمرانی خود براین سرزمین ارایه دهند که همه موارد اعم از ضرر و منفعت این جنگ، در آن قید شده باشد؟ بهیقین افغانستان بیدر و پیکر تراز آن است که کسی بخواهد به موضوع جنایاتی که طی این سالها در کشور ما مرتکب شدند، بپردازد.
فارین پالیسی نشریهی چاپ امریکا در شماره خود آورده است که زمان گفتگوهای صلح با طالبان گذشته و اکنون نبرد این گروه در افغانستان، نبرد قدرت و مواد مخدر است. این نشریه هشدار داده است که پاکستان به بهانهی کمک به روند صلح افغانستان، از کابل امتیاز میگیرد؛ هرچند اسلامآباد اختیار طالبان را از دست داده است. تحلیلگران این نشریه گفتهاند که نبرد طالبان، اکنون نبرد مواد مخدر است و اسلامآباد برای این که کابل را از نزدیک شدن با دهلینو دورنگه دارد، تعهد کمک به روند صلح داده است.
طالبان با آغاز حملههای بهاری، رییسجمهور را در گفتگوهای صلح که از سوی حکومت پاکستان زمینهسازی گردید، به چالش کشیدند. این حملهها نشان میدهند که ستراتیژی دولت کابل در این گفتگوها ناکام است، زیرا پاکستان خود با چالش طالبان درگیراست و اکنون خیلی دیر است که اسلامآباد طالبان را به گفتگوهای صلح بکشاند.
در بخشی از مقاله فارنپالیسی نیز آمده است که سیاست اسلامآباد در برابر کابل، حتا برای واشنگتن هم روشن نیست.
افغانستان میدان رقابت هند و پاکستان است. اسلامآباد هرگز نمیخواهد که دهلینو و کابل در پیوند با موضوعات مختلف همدردی داشته باشند. تلاش پاکستان همواره به دور نگهداشتن افغانستان و هند متمرکز بوده است، زیرا اسلامآباد یک افغانستان نیرومند در همسایهگیاش نمیخواهد.
اوباما؛ رئیس جمهور امریکا از کنگره خواستار بیش از یک میلیارد دالر کمکهای نظامی و غیرنظامی از جمله افزایش شش برابر در تأمین مالی نظامی خارجی این کشور شد. کمکهای پیشنهادی امریکا برای مبارزه علیه تروریزم، افراط گرایی، توسعه اقتصادی و ایمنی تأسیسات هستهای میباشد. کمکهای امریکا و تعامل با پاکستان برای آوردن ثبات به افغانستان و ترویج روابط بهتر میان اسلام آباد و دهلی نو میباشد. طرح بودجه پس از منتشر شدن در سال مالی جدید به کنگره برای افزایش بیش از شش برابر تأمین مالی نظامی خارجی فرستاده شد.
امریکا در سال مالی جدید به غیرنظامیان و برقراری امنیت در پاکستان مساعدت میکند.
دولت امریکا در سال مالی جدید بیش از ۸۰۰ میلیون کمکهای اقتصادی و امنیتی به پاکستان میکند.
تخصیص کمکهای مالی امریکا به پاکستان در حدود ۵۳۴۰۰۰.۰۰۰ دالر کمک نظامی و ۳۰۷۰۰۰.۰۰۰ دالر کمکهای امنیتی به این کشور میباشد.
سند بودجه نشان میدهد که درخواست کمکها بهمنظور تعهد امریکا به ارائه کمکهای امنیتی برای ترویج مبارزه علیه تروریزم و افراط گرایی و ارتقای سطح قابلیتها و تأمین مالی ارتش
پاکستان برای افزایش ثبات در منطقه مرزی و همچنین ثبات کلی در درون مرزهای این کشور است.
ادامه دارد...