تله ای امنیتی در واقع، اقدامات امنیتی شده، استخباراتی و سازماندهی شده برای ایجاد درگیری و تنش های نظامی، میان کشور های است که در یک محدوده ی جغرافیایی از لحاظ امنیتی، سیاسی و اقتصادی، محصور اند و دارای میزان آسیب پذیری مشابه در برابر حوادث امنیتی اند. همزمان با آن، وابستگی متقابل امنیتی به علت تهدید های امنیتی فراگیر و عمومی، این جغرافیا را به هم پیوست داده و در ذیل یک دینامیک امنیتی قرار می دهد.
در تله ای امنیتی، بازیگران دولتی و غیر دولتی می توانند نقش بازی کنند و تاثیر نقاط آسیب پذیر از لحاظ امنیتی، اطلاعاتی و موجودیت تهدید های بالقوه امنیتی، بر آن بیشتر محسوس است. در تله ای امنیتی، میزان روابط میان دولت ها، گروه ها، سازمان ها و نیروهای بالقوه و بالفعل که به لحاظ عملیاتی و نظامی دارای ظرفیت بلند اند و می توانند تاثیری در دینامیک امنیتی داشته باشند، مدنظر گرفته می شود. نقاط آسیب پذیر هریک از بازیگران امنیتی دولتی و غیر دولتی، با مشاهده حساسیت های موجود در نزد آن ها، می تواند به میزان کارایی هر تله ای امنیتی، تاثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد. در تله های امنیتی تعبیه شده در اجندا های دولت های بزرگ که هدف آن شکننده ساختن ثبات سیاسی و سطح تامین امنیت در یک منطقه مشخص است، ابزارهای مانند ایجاد معمای امنیتی، فراهم ساختن فضا برای شعله ورساختن درگیری های خونین، استفاده از نیروهای نیابتی و دارای روحیه جنگی، استفاده می شوند. در تله های امنیتی، معمولا هدف منحرف ساختن اندیشه استراتیژیک، رقبای است که اخیرا در بازی های امنیتی و نظامی، توفیقاتی داشته اند. پس به میزان کارایی و اثر گذاری ایجاد فضای سو اعتماد از لحاظ امنیتی و سیاسی، تله های امنیتی، تضمینی از موفقیت این روند را نشان میدهند. به عبارتی؛ هر اندازه که تله های امنیتی، صورت مشخص، جدی و ظاهرا پر از تهدید های امنیتی را داشته باشند، واکنش دولت های در تله افتاده، شدید خواهد بود و این به ایجاد تنش و درگیر ساختن آنها کمک فراوانی می کند و موفقیت تله ای امنیتی را نشان میدهد.
در تله های امنیتی، معمولا اجندا های سیاسی، ابتدا سازماندهی امنیتی می شوند و بعدا در قالب نظریه امنیتی ساختن و پر از تهدید نشان دادن آن، اجرایی می گردند. در پس چنین دیدگاهی های امنیتی شده است که دشمن در تله افتاده، تمام توان، انرژی و قابلیت و تمرکز خود را صرف مسایلی می سازد که به آن اصلا مربوط نمی شود و در برابر دشمن اصلی خود، بی توجه می ماند.
اساسا تله های امنیتی، در شرایط بحرانی، بی ثباتی سیاسی و بروز تهدید های متعارف و غیر متعارف امنیتی، اجرایی می شوند. در تله های امنیتی، راه اندازی یک جنگ تمام عیار، متعارف، ترکیبی و ادراکی به اساس نظریه ی سازه انگاری، که به موجب آن، ذهنیت دوستی و دشمنی به وجود می اید، هدف نهایی محسوب می شود. یعنی به میزانی که درز و انشعاب در صف دشمنان، به وجود بیاید، تله های امنیتی، کارساز تر، عادی تر و معمولی تر جلوه می کنند. آنچه که در مورد ذهنیت سازه انگارانه در مسیر جدا سازی صفوف دشمن از دوست مطرح است؛ تله های های امنیتی ابتدا به اساس ذهنیت شکل داده شده وارد تفکر سیاسی و جنگی دشمنان می گردند و بعدا با وجوه سخت افزاری، به یک رویکرد بی بدیل مبدل می شوند که دشمن نیز متوجه حساسیت و ماهیت موضوع نمی شود.
در دنیای امروز، قدرت های بزرگ از اینکه قدرت مطلق اعمال خواسته های هژمونیک و توسعه طلبانه خود را ندارند، به اعمال ترفند تله ای امنیتی، تمایل بیشتر دارند. نمونه های فراوانی از طراحی تله های امنیتی در دو جنگ جهانی، جنگ سرد، جنگ شش روزه اعراب، جنگ های بالکان، خاورمیانه، جنوب آسیا و اخیرا جنگ میان ارمنستان و آذربایجان و ایران و پاکستان به مشاهده می رسد.