کاسترو با عروج حماسه رفت
پدرود فیدل!
فیدل تا آخر فیدل ماند (۱) و با عبور از دالان تاریخ به جاودانگان نیکنام ابدی آن پیوست.
با رفتن فیدل یکی از آخرین انقلابیون رمانتیک دوران حاضر از دنیا رفت. بدون او دنیای انسانیت, دادخواهی چه قدر حسرت زده است. او با خاطر آرام از این دنیا رفت؛ بیهیچ حسرت و دغدغهای! آنچه را باید به نام انسان و انسانیت انجام میداد، بیهیچ فروگذاشتی به پایان رسانید. او زمانی گفته بود که تاریخ ما را تبرئه خواهد کرد. منتظر تاریخ نباشیم؛ خود زندگی او را تبرئه کرد و تاریخ مُهر نهائی بر آن خواهد گذاشت. او به روح پر از تقدس آزادی خواهی مبدل خواهد شد.
فیدل کاسترو اسطوره ذوجوانب تاریخ معاصر جهان بود؛ او مظهر غرور و پرچم عزت طبقات ستم کشیده و انقلابیون دنیا و فرزند خلف بشریت دادخواه و آزادی طلب بود. او در ذهن و قلب ملت خود جا گرفت و ستم کشان جهان در وجود او یار و یاور خود را یافتند.
وقتی یک فرد مظهر اراده تودهها میشود، یک لشکر است. کاسترو چنین بود؛ در این مقیاس او لشکری عظیم بود و با بیشتر از نیم قرن مبارزهای نفس سوز تاریخ کیوبا، امریکای لاتین، افریقا وجهان را تحت تأثیر قرار داد. او مرد روشنائی ها و امید امریکای لاتین و «جهان سوم» بود.
کاسترو یکی از بزرگترینهای تمام تاریخ بشریت خواهد بود. او سوار بر اسب سرکش تاریخ سرزمین مهر و عدالت را میخواست فتح کند.
کاسترو با تواضع بیبدیل خود سمبول عزت انسان و شرف نوع بشر بود؛ او اجازه نداد هیچ مکتب و شفاخانه و میدان و سرکی به نامش مسما گردد ولی همه مکاتب و شفاخانهها و جادهها و انسانها از و پُراند، او را در خود دارند و انسانهای بیشماری به او عشق میورزند. زیرا او یگانه تاریخ است. زندگی ساده و پر از تواضعش کتابی است که همه رهبران دنیا باید بخوانند.
این سیستم سوسیالیستی بود که سواد آموزی همگانی، صحت و فرهنگ برای همه و عدالت اجتماعی رابه مردم کوبا ارزانی داشت ولی همه به نام نامی کاسترو پیوند خورده است زیرا کاسترو سردار این قافله خوش قدم بود. دورانی به نام دوران کاسترو که مترادف با نشاندن عدالت اجتماعی بر تارک عمل انسان، احیای غرور بائیسته ملی، آزادگی و تمکین به شرف و عزت انسان است، زبانزد خاص و عام خواهد شد.
قلب چندین نسل از مردمان جهان با گامهای کاسترو تپیده است. مردمان کشورهای زیادی بهویژه در افریقا در آغوش پرمهر همبستگی رزمی کوبا از تیر بلا جستهاند؛ مردمان این کشورها در نیایشهای خود او را یاد میکنند؛ وقتی شبها مادران آنگولائی و ایتیوپیائی فرزند خود را در پناه لالائی میخوابانند قصه فرشتههای نجات کوبایی را زمزمه میکنند، یاد چه گوارا و دیگر یاران کاسترو را مردمان کانگو و الجزایر در پرتپشترین گوشههای قلب خود جا میدهند.
دیگر کاسترو را با لباسی که نماد سییر اما یسترا بود، سیگار نماد کوبا و ریشی که تا آخر نماد خود کاسترو بود، نمی بینیم ولی چهره مهربان و مصم او برای همیش در قلب و ذهن شیفتگان عدالت و انسانیت؛ انقلابیون دنیا حک شدگی است.
او را بسیار دوست خواهیم داشت؛ او بهترین نماد انسانی از نوع به گفته لنین دارای «سرشت ویژه» بود. او بهترین نماینده همه انقلابیون داد خواه عصر ما بود. یاد عزیزش گرامی باد.
شرف و افتخار جاویدان به این فرزند خلف بشریت دادخواه، این فرزند کبیر خلق کوبا!
پدرود فیدل!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) در زبان فرانسوی فیدل به معنی وفادار و پابند به عهد میباشد.
فیدل کاسترو رهبر انقلاب کوبا درگذشت
بدرود فرمانده !
دیشب راوول کاسترو رییس جمهور کوبا ، رفیق و همرزم فیدل ، رهبرانقلاب کوبا از طریق تلویزون ملی کوبا خبردرگذشت فیدل کاسترو را با جملات کوتاه به اگاهی خلق قهرمان کوبا وجهان رسانید :
« مردم عزیزکوبا،
بادرد جانکاه به شما رو می آورم ، تا مردم ما و خلق های جهان را در باره اینکه امروز ۲۵ نوامبر فرمانده کل انقلاب کوبا فیدل کاسترو ساعت ده و ۲۹ دقیقه شامگاه درگذشت اگاه سازم .
برای برآوردن خواست اکید رفیق کاسترو پیکر وی سوزانده می شود.
در ساعات اول فردا روز شنبه ۲۶ نوامبر کمیته تشکیل شده سازماندهی مراسم تشییع جنازه ، خلق ما را با جزییات درباره سازماندهی مراسم ارج و احترام به بنیادگذار انقلاب کوبا اگاه می سازد.
تا پیروزی،همیشه!»
بر بنیاد گزارشات منابع بین المللی شورای دولتی کوبا امروزبا انتشار بیانیه ای اعلام نمود که مردم کوبا روز سه شنبه ۲۹ نوامبر ۲۰۱۶ ترسایی با گردهمآیی بزرگ در« میدان انقلاب شهرهاوانا » برای آخرین بار با فیدل کاسترو وداع می کنند . درهمین حال قرار است خاکستر فیدل کاسترو به « کاروان آزادی » مسیری که او و همرزمانش در جریان انقلاب کوبا طی کردند، برده شود.
امروز میلیون های انسان در سراسر جهان و درکوبای انقلابی به خاطر درگذشت فیدل کاسترو روز ( فیدل آلخاندرو کاسترو روزFidel Alejandro Castro Ruz ) رهبر پیشین حزب و دولت کوبا ، اسطوره مبارزه و مقاومت ضد امپریالیتسی در سوگ نشسته اند. با آنکه فیدل کاسترو بیش از نود سال زنده گی نمود، ولی هیچ گاهی از سهم گیری فعال در مبارزه به خاطر رفاه اجتماعی و بهسازی شرایط زنده گی مردم کوبا و جهان فروگذاشت نکرد. کاسترو که درجوانی راه انقلاب و دگرگونی های اجتماعی به سود مردم و اقشارو طبقات تحت ستم و استثمار را برگزید ، پس ازپیروز ی انقلاب در کوبا با وجود توطیه ها و تجاوزات بی مانند امیریالیزم و ارتجاع ؛ به ویژه ایالات متحده امریکا توانست نظامی را پی ریزی و رهبری نماید که درآن بی سوادی ، بی عدالتی اجتماعی و ستم واژه های بیگانه هستند. درهمین سال های دشوار و بادرنظر داشت ابعاد گسترده جنگ روانی ـ اقتصادی ؛ و توطیه ها و تجاوزات دوامدارنظامی ایالات متحده امریکا و ارتجاع منطقه ، مردم کوبا توانستند از نظام مردمی و دستاورد های انقلاب شان دفاع ؛ و درفش آرمان های شریفانه آزادی ، برابری ؛ سهمگیری فعال در پروسه های اجتماعی و احترام به انسان را به اهتزاز نگهدارند. کوبا توانست در این راه به الگویی برای خلق های منطقه وجهان مبدل گردد.علاوتاً فیدل و خلق قهرمان کوبا توانستند با گزینش اصل همبسته گی و برابری درمناسبات میان مردم کوبا و درعرصه جهانی دستاوردهای بی مانندی را نصیب گردند. تاریخ معاصر کوبا نشاندهنده هزاران نمونه برازنده از این همبسته گی با خلق های جهان در مبارزه به خاطر آزادی ، صلح ، پایان بخشیدن به استثمار و اپارتایید، مبارزه برعلیه مرض و بی سوادی بوده و می باشد ؛ که در این میدان می توان از ده ها اقدام انسانی حزب و دولت کوبا دریاری به مردم افغانستان یاد نمود.
فیدل کاسترو درجریان دو دوره مسوولیت اش منحیث سرمنشی جنبش عدم انسلاک نقش ویژه ایی را در رشد و تکامل این جنبش جهانی ایفا نمود.
« فرمانده کاسترو » به خاطر اندیشه ها و عمل درخشانش درجنبش های سیاسی و اجتماعی قاره امریکای لاتین و جهان از نام و ننگ و حرمت بی مانندی برخوردار بوده؛ و اندیشه و آثارش درمبارزه برای برپایی نظام مردم سالار؛ و رشد و بهروزی انسان مورد استفاده گسترده قرارمی گیرد. فیدل را هوادارنش بنام های :« قهرمان سوسیالیسم » ، « قهرمان مبارزه ضد امپریالیستی » و « قهرمان بشردوستی » می شناسند. فرمانده فیدل درحالی که صدها بار مورد سوقصد تروریستی از سوی امریکا و ارتجاع منطقه قرار گرفت ، توانست در نتیجه درایت و جانبدای حزب و مردم کوبا از این توطیه های رذیلانه تروریزم دولتی جان به سلامت درآورد.
درگذشت فیدل کاسترو این شخصیت برازنده سیاسی جهان و دوست مردم افغانستان ، ضایعه بزرگی برای مردم کوبا و جنبش های انقلابی جهان می باشد.
تارنمای بامداد بزودی گفت و گوی ویژه با دیپلوم انجینرعمر محسن زاده ، دیپلومات پیشین، معاون انجمن دوستی افغان ـ کوبا ؛ وکارشناس ارشد امورکوبا و امریکا لاتین در باره:
پیشینه مناسبات سیاسی و فرهنگی افغانستان ـ کوبا، نقش فیدل کاسترو درپی ریزی و اثرمندی این مناسبات ، رهبران سیاسی افغان و روابط شان با فیدل ، انکشافات روان در قاره امریکا لاتین و سایر مسایل مربوط به انقلاب کوبا و امریکای لاتین را به نشر می رساند.
خواننده گان گران قدر بامداد ؛ شما در در روزه های آینده شاهد بررسی ها و گزارشات دست اول درباره کوبا و دستاورد های آن دربیش از نیم قرن گذشته خواهید بود.
جهان در سوگ عمیق فرو رفت
با درگذشت بزرگمرد حماسه ساز تاریخ فیدل کاسترو این ستارهٔ تابناک عدالت و دادخواهی، زحمتکشان جهان یکتن از اسطورههای ماندگار و مدافع صدیق و راستین خویش را از دست داد.
کاسترو بهمثابه رادمرد تاریخ ساز و پیشقراول پیکار جویان آزادیخواه جهان یکتن از شگفتیهای تاریخ مبارزات ضد استبدادی، ضد استعماری، ضد ارتجاع و امپریالیسم در جهان بود.
او در قلب امپریالیسم، درفش عدالت، دادخواهی و سوسیالیسم را در اهتزاز کشید و چون کوهپایهٔ شکست ناپذیر با تمام شجاعت و متانت در برابر بزرگترین طوفانهای سیاسی جهانی، از آن دفاع نمود و الگوی مقاومت و شکست ناپذیری را در جهان به میراث گذاشت.
کاسترو با توسل به نیروی لایزال خلق، قدرت استعمار را به چالش کشید و درس آزادی، آزادگی، عدالت، دادخواهی و شکست ناپذیری را وارد بایگانی تاریخ نمود.
کاسترو با همه خردورزی و شجاعت کمنظیر طومار استعمار و امپریالیسم را درهم پیچید، نسخه و کلید آزادی را برای بشریت دربند عرضه داشت.
با کاربرد دقیق نسخههای وارستگی و هنر آزادگی کاسترو، هیچ ملتی اسیر و دربند در جهان باقی نخواهد ماند .
فقدان کاسترو یک ضایعهٔ بزرگ برای بشریت زحمتکش جهان میباشد. کاسترو یک مکتب جاویدان است، مکتب رهایی، آزادی و استقلال واو شمعی است که مستدام بر تارک تاریخ میدرخشد.
خاطرش ماندگار باد
"تاریخ مرا تبرئه میکند"
فیدل کاسترو مردی که تاریخ مبارزات آزادیخواهی او را به خاطر خواهد داشت.
***
نو جوان و صنف دهم مکتب بودم و شیفتهء نوع انقلاب کوبایی با همان تیوری "کانون شورش".
من و یک دوست دیگرم شبهای متواتر بیدار نشستیم و با قلم خودکار و ورقهای کاربنی (کاربن پیپر) دفاعیهء کاسترو در زندان حکومت باتیستا را تحت عنوان " تاریخ مرا تبرئه میکند" را که بیش از صد صفحه بود؛ در ده کاپی تکثیر کردیم.
حالا از آن زمان حدود نیم قرن میگذرد و نونهء انقلاب کوبا هرگز تکرار نشد و با ایجاد "کانون شورش" هیچ انقلابی به پیروزی نخواهد رسید، ولی محبت این مرد مقاوم و یارانش هنوز هم در اعماق دلم جا دارد.
اگر "چه " با قربانی خویشتن به معنای همبستگی خلقها مفهوم بخشید؛ "فیدل" نیز با پایداریاش ثابت ساخت که حتی یک ملت کوچک نیز میتواند از استقلال و ارزشهای ملی خود در برابر بزرگترین قدرتها بایستد و از آنها دفاع کند.
امروز فیدل بعد نیم قرن رهبری مردمش با همان لباس سربازیاش با هموطنان و دوستانش در سطح کشورش وجهان وداع کرد، ولی او در قلب ملیونها انسان آزادیخواه این کرهء خاکی زنده خواهد ماند.
... و شاید به تبرئه تاریخ نیازی نداشته باشد!
راهش بی رهرو مباد!
در غم از دست رفتن انقلابی عصر و بی همتای جهان خورا شریک میدانیم!
چریک انقلابی و پیرمرشد هاوانا رفت : ابرمردی که در مقابل کاخ سفید زانو نزد
«چریکی که در برابر آمریکا سر خم نکرد»، این شاید کوتاه ترین و گویاترین تعبیر و توصیفی باشد که دوستان و دشمنان «فیدل کاسترو» رهبر انقلاب کوبا درباره وی به کار می برند. چریک قرن بیست و نام آور و انقلابی بی نظیر دوران ما پس از تحمل مدتها بیماری در گذشت. این انقلابی نستوه و خستگی ناپذیر امروز ساعت 4:30 صبح به وقت اروپا از میان ما رفت .فیدل کاسترو 90 سال و سه ماه و سیزده روز عمر کرد فیدل کاسترو متولد ۱۳ اگوست ۱۹۲۶ میلادی، اولین سیاستمدار و انقلابی بی همتای کوبایی بود که از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۶ علاوه بر رهبری انقلاب به عنوان نخستوزیر و سپس به عنوان رئیسجمهوری کوبا از سال ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۸ مشغول فعالیت بود.
کاسترو یکی از نمادها و چهره های اصلی انقلابی گری در آمریکای لاتین به شمار میرفت. به عبارت بهتر؛ انقلابی گری در آمریکای جنوبی و مرکزی با نام فیدل کاسترو عجین بود. او الگوی بسیاری از جوانانی بود که امپریالیسم آمریکا را ننگی برای نظام بین الملل می دانستند.
در دوران زمامداری فیدل کاسترو در کوبا صنایع و تجارت، ملی شد و اصلاحات سوسیالیستی دولت در سراسر جامعه به اجرا درآمد، اصلاحاتی که انجام آنها باعث خشم بیشتر آمریکا از انقلاب کوبا شد.
او همچنین دو دوره دبیر کل جنبش عدم تعهد و یکی از شخصیتهای تاثیرگذار جهان معاصر بوده است. او جوایز مختلف بینالمللی به دست آورده و حامیانش او را قهرمان سوسیالیسم، ضد امپریالیسم، بشردوستی و کسی که توانسته استقلال کوبا را در برابر امپریالیسم جهانخوار آمریکا حفظ کند، میدانند.
فیدل کاسترو طی سالهای پس از پیروزی انقلاب کوبا، با توطئه های مختلفی از سوی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا مواجه شد؛ سی آی ای بیش از ۱۵۰ بار توطیه ترور کاسترو را سازماندهی کرد ولی توطیه های سی آی ای هر بار در نطفه خنثی میشد.
دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا از اینکه فیدل کاسترو به نماد مقابله با امپریالیسم آمریکا تبدیل شده بود، همواره احساس ترس می کردند. از این رو هر رئیس جمهوری که طی ۶ دهه اخیر در کاخ سفید حاضر شد، از هیچ گونه تلاشی برای مواجهه مستقیم با انقلاب کوبا و و محو فزیکی شخص فیدل کاسترو فروگذار نکرد.
با وجود همه این توطئه ها، کاسترو به مقاومت خود در مقابل ایالات متحده آمریکا ادامه داد، مقاومتی که تا آخرین لحظه های حیات وی ادامه داشت.
از سال ۲۰۰۰ میلادی، آمریکای لاتین وارد فضای سیاسی تازه ای شد. از آن سال بود که زنجیره سوسیالیستی در آمریکای جنوبی و مرکزی مستحکم تر شد و افرادی مانند «هوگو چاوز»، «اوو مورالس»، «رافائل کوره آ» و ... در راس معادلات سیاسی و اجرایی کشورهای آمریکای لاتین قرار گرفتند.
فعالیت های فیدل کاسترو تنها محدود به فضای سیاسی کوبا نبود. او عملا اصلی ترین تکیه گاه زنجیره سوسیالیستی ایجاد شده در آمریکای لاتین بود. «جورج واکر بوش» رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا و نو محافظه کاران همراه وی، با قرار دادن کوبا در لیست کشورهای محور شرارت، در صدد مهار رفتارها و افشاگری های کاسترو برآمدند اما چریک پیر هاوانا نه تنها تسلیم این فشارها نشد و برعکس با انگیزه ای بیشتر در مقابل کاخ سفید قد علم کرد.
سرانجام در سال ۲۰۰۸ میلادی، جورج بوش پس از ناکامی در مواجهه با تحولات ضد ایلات متحده امریکا در آمریکای لاتین، کاخ سفید را ترک کرد. در حقیقت، این فیدل کاسترو بود که جورج بوش و نو محافظه کاران را در کاخ سفید به مانند رؤسای جمهور قبلی آمریکا به زانو در آورد.
حضور «باراک اوباما» در کاخ سفید و برخی وعده های فریبنده وی در خصوص اصلاح روابط آمریکا و آمریکای لاتین نیز نتوانست تاثیری در روحیه ضد امپریالیستی این انقلابی و نماد مقاومت بگذارد.
فیدل کاسترو نه تنها فریب لبخندهای موذیانه اوباما و دموکرات ها ـ که آنها نیز خواستار سرنگونی انقلاب کوبا بودند ـ را نخورد بلکه از هر فرصتی برای انتقاد از رئیس جمهور فریبکار آمریکا استفاده کرد.
در ماه اسد امسال و در جشن تولد ۹۰ سالگی کاسترو، وی از مردم کوبا از بابت حمایت های آنها از انقلاب این کشور تشکر کرد. رهبر انقلاب کوبا در نامهای مفصل که در رسانههای دولتی منتشر شد از مردم کوبا به خاطر آرزوهای خوب شان برای وی در تولد ۹۰ سالگیاش تشکر و از رئیس جمهور آمریکا به شدت انتقاد کرد.
کاسترو در آخرین انتقاداتش از اوباما، رفتار وی در جریان سفر به هیروشیما و عدم عذرخواهی وی از شهروندان جاپانی در این سفر را محکوم کرد.
امروز هاوانا کسی را از دست داد که دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا در تقابل با وی مستأصل و ناکام ماندند. مقابله با امپریالیسم افتخاری بزرگ برای چریک پیر و نامدار هاوانا محسوب می شود، افتخاری که همواره در صفحات تاریخ باقی خواهد ماند..
فیدل کاسترو، اسطورهیی از امریکای لاتین
۱۹۲۶-۲۰۱۶
در دامن تاریخ پر فراز و نشیب مبارزههای جانبازانه در برابر استبداد، استعمار، استثمار، ستم و بیعدالتی، مردان بزرگی سر بلند کردهاند و تمام دوران زندهگی شان را قهرمانانه و شجاعانه در این راه انسانی و شرافتمندانه وقف نمودهاند و با دریغ، بسیاریها پیش از آن که شاهد به پیروزی رسیدن آرمانهای شان در این راه بسیار دشوار، باشند، جهان ما را ترک گفتهاند. آنان جهان مان را ترک گفتهاند و خاموش شدهاند؛ ولی برای نسلهای پس از خود به مشعل درخشانی مبدل شدهاند که روشنگر این راه تاریک و پر از خطر میتواند بود.
در میان این مردان بزرگ تاریخ، فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا، یک استثنا است. وی و یارانش همچون چه گوارا، مصمم گردیدند که برای آزادی کوبا و سرنگونی رژیم مستبد و فاسد باتیستا مبارزه نمایند؛ حکومتی که نامش مترادف با فساد، انحطاط و نابرابری شدید نژادی، اجتماعی و اقتصادی در آن کشور بود و به بهشت ثروتمندان عیاش و به نهادی از فحشا، قمار و قاچاق مواد مخدر تبدیل شده بود. این حکومت در عمل توسط باندهای تبهکار مافیایی و به همدستی مافیای امریکا، اداره میشد. در چنین شرایط سخت دشوار، مردم کوبا در زیر یوغ ستم این رژیم فاسد و حامیان شان در ایالات متحده، خورد و خمیر میشدند و سخت رنج میبردند.
در سال ۱۹۵۲ زمانی که فیدل کاسترو، راول کاسترو و چه گوارا در یک کشتی کوچک ماهی گیری از سواحل فلوریدا بهسوی کوبا مسافرت کردند و پس از پیروزی انقلاب کوبا، مطبوعات امریکایی، آن کشتی کوچک را خطرناکترین و بزرگترین کشتی جنگی تاریخ نام نهاده بودند. فیدل کاسترو در سال ۱۹۵۳ به خاطر نقشش در یک کودتای نافرجام به زندان افتاد. بعد از آزادی از زندان به مکزیک رفت و سپس همراه با حدود صد نفر از یارانش با قایق به کوبا بازگشت. بیشتر این همراهان بهمحض رسیدن به ساحل دستگیر و یا کشته شدند. صرف ده نفر از آنها موفق به فرار شدند و به تپهها پناه بردند تا یکی از موفقترین مبارزات چریکی تاریخ را آغاز کنند و در کمتر از دو سال، و پس از شکست و فرار باتیستا، او و یاران پیروزمندش بهسوی هاوانا سرازیر شدند و انقلاب کوبا را به پیروزی رسانیدند. با ورود آنان به هاوانا مردم به جادهها ریختند، ناقوس همه کلیساها به صدا در آمده بودند و از آن لحظه استثنایی و آزادی کامل، همه شادمان بودند.
فیدل کاسترو در حدود پنجاه سال در قدرت بود. (از اول ژانویه ۱۹۵۹ تا فوریه سال ۲۰۰۸ که قدرت را به برادرش رایول کاسترو واگذارد کرد). مردم کوبا در دوران این رهبری به دستآوردهای بزرگی نایل گردیدند که از آن جمله میتوان به خدمات درمانی رایگان و آنهم در سطح بسیار بلند و با کیفیت عالی که از اثر آن سطح مرگ و میر نوزادان این کشور با اکثر کشورهای پیشرفته جهان قابل مقایسه است، محو بیسوادی، آموزش و پرورش رایگان و همهگانی آنهم در سطح عالی که مؤسسات پژوهشی آن کشور در موارد مهم در سطح جهانی از نام بلند برخوردار اند، نام برد. در دوران این زمامداری در کوبا صنایع و تجارت ملی سازی شد و اصلاحات سوسیالیستی در سراسر جامعه به اجرا در آمد. کاسترو برای دو دوره به صفت دبیر کل جنبش کشورهای غیر متعهد نیز ایفای وظیفه کرد. در جریان این دوران بسیار طولانی و پس از آنهمه رویدادهای بسیار ناگوار در مناسبات بینالمللی، سرانجام سقوط اتحاد شوروی و کشورهای سوسیالیستی و با وجود آنکه این کشور با دشواریهای بزرگ اقتصادی روبرو بود، اما وی به گونهیی به زعامت انقلابی مردم کوبا ادامه داد که نظم و اداره عامه و دولتی برهم نخورد و از هم نپاشد.
با وجود تغییرات شگرف در کشورهای که سمتگیری سوسیالیستی داشتند و در سیاستهای شان با شکست مواجه گردیدند، این کاسترو بود که به نماد یک شخصیت انقلابی و استوار همچنان زنده و در قدرت باقی ماند و مبارزه علیه مجتمع نظامی ـ صنعتی سرمایه جهانی را بهشدت ادامه داد. با وجود این که دولت امریکا و ادارههای استخباراتی آن به صدها حیل و برنامههای بسیار پیچیده و با در اجرا گذاشتن ۶۳۸ بار ترور نافرجام کوشیدند که کاسترو و دیگر رهبران نزدیک به وی را از بین ببرند؛ ولی بیداری نهادهای امنیتی کوبا و مردم آن کشور، و همچنان یک پارچگی و وحدت سازمانی حزب، مانع آن شد که این برنامههای شوم و نافرجام، آن هم از سوی کشوری که در ترور شخصیتها ید طولا و تجربه وافری دارد، در عمل تطبیق گردد.
تغییر در سیاستهای اتحاد شوروی در دوران گرباچوف و یالسین که برای بسیاری از کشورهای وابسته به آن دولت فاجعه بار بود و آنها را از گردونه زندهگی خارج ساخت ـ به شمول حاکمیت جمهوری افغانستان ـ کشور کوبا را هم سخت زیانمند ساخت. این کشور با بیش از پنجاه سال تحریم کامل و ظالمانه اقتصادی امریکا، یگانه منبع عواید خود که صادرات شکر به شوروی بود را نیز از دست داد. مسکو خرید شکر از کوبا را قطع کرد و با این کار عملاً اقتصاد کوبا را به بحران کشنده کشانید. با قطع کمکهای حیاتی شوروی، مردم به کمبودیهای جدی مواد اولیه و دارو، مواجه گردیدند ولی با درک دقیق دلایل و شرایط آن، این همه فشارها را با خونسردی و برده باری تحمل کردند و همچنان زنده ماندند؛ ولی هیچگاه به این فشارها تسلیم نشدند. کوبای قهرمان و رهبری خردمند آن، زیر تأثیر این همه فشارها، دسیسهها و توطیه های بسیار بزرگ، همچنان بهمثابه خار چشم جهانخواران به زندهگی پر افتخار خویش ادامه دادند.
کاسترو در اوایل تأکید داشت که ایدیولوژی وی قبل از هر چیز کوبایی است. او آن موقع میگفت:" ما به دنبال کمونیزم یا مارکسیزم نیستیم. بجای آن دموکراسی و عدالت اجتماعی میخواهیم، آن هم در چارچوب اقتصاد با برنامه." بعدها اندیشههای اجتماعی و سیاسی فیدل کاسترو بهعنوان کاسترویزم شناخته شد. در دانشنامه آزاد چنین آمده است:" کاسترویزم آمیزههای از سنتهای انقلابی امریکای لاتین و ایدیولوژی کمونیزم است. جنبش انقلابی کوبا که از ۱۹۵۳ آغاز شد، در شروع مبارزه ایدیولوژی یا نظریه روشنی نداشت و هدف آن تنها سرنگونی رژیم فاسد باتیستا بود. آمیزش جنبش چریکی با کمونیزم از ۱۹۶۱ پدید آمد و آن هنگامی بود که کاسترو به مارکسیزم ـ لنینیزم روی آورد و آن را ایدیولوژی رسمی کوبا کرد. اهمیت این ایدیولوژی بیشتر از نظر در پیش گرفتن یک روش انقلابی خاص است. بنابراین روش، پیش آهنگان انقلابی، بهجای آن که در انتظار پیدایش شرایط «عینی» مارکسیستی و شرایط «ذهنی» لنینیستی برای یک انقلاب کامل عیار بنشینند، باید این شرایط را با آغاز جنبش چریکی از مناطق روستایی و کوهستانی که خارج از چتر امنیتی رژیم حاکم است به وجود آورند؛ به عبارت دیگر، کاسترویزم نیز مانند لینینزم و مایوییزم، روش یک انقلاب پیروزمند در یک کشور را بهعنوان مدل برای کشورهای دیگر عرضه میکند. با این مدل، هم کاسترو و هم چه گوارا، اندیشههای مارکسیستی و لنینیستی در باره مراحل انقلاب را که تحول طبقاتی تعیین کننده آن است، کنار میگذارد."
این بزرگ مرد انقلابی، تنها به کشورهای امریکای لاتین محدود نماند و اندیشهها و شخصیت کرسمتیک و اثر گذار وی تمام جهان را درنوردید و بخش بزرگی از زحمتکشان جهان را بیدار ساخت و آنان را در مبارزه به خاطر آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی یاری رسانید. وی با این استواری انقلابی و مبارزه طولانی به یک نماد پُر افتخار و فراموش ناشدنی مبدل گردیده است. حالا که فرمانده و رهبر انقلابی کوبا با این عمر پُر بار و دراز در بیست و پنجم نومبر ۲۰۱۶ خاموش گردید و جهان مادی را ترک گفت، ایدهها، آموزهها و چگونگی مقاومت بینظیر وی برای آزادی و عدالت و در برابر بی داد و ستم و استثمار همچنان الهام بخش زحمتکشان جهان باقی میماند.
مردم کوبا و امریکای لاتین، و تمام بشریت ترقی خواه و زحمتکشان جهان، یاد این مبارز نستوه را همواره گرامی میدارند.
دستگیر صادقی
نومبر ۲۰۱۶
فیدل کاستر ابرمرد و الگوی تاریخی مبارزِ جنبش چپ جهانی درگذشت
فیدل کاسترو امروز ۲۶ نومبر ۲۰۱۶، با وطن ومردم خودبعداز هفتادسال مبارزه سیاسی به عمر نود سالگی پدرود حیات گفت، روح روانش شاد وخاطراتش گرامی باد.
فیدل آلخاندرو کاسترو ابر مرد تاریخي جنبش چپ جهان، این مبارزِ سر به کف راهی ازادی وعدالت اجتماعی که درجهان الگو بود، ازمیان همرزمان وخلق قهرمان خویش رخت بست. فیدل کاسترو این مبارز نستوه، بتاریخ ۱۳ اوت ۱۹۲۶ درشهر بیران واقع درایالت اورینه کوبا بدنیاآمده وبعد از سپری نمودن دوره جوانی در مکتب خصوصی واقع درشهر سانتیاگو کوبا وبعدآ در هاونا دردانشکدهء حقوق پوهنتون هاوانا تحصیل خود را به پایان رسانید. کاسترودر دروران جوانی به مبارزه اغاز نمود. کاسترودرسال ۱۹۴۷ ترسایی عضو حزب مردم کوبا شد که درانوقت بنام حزب اردتدوکس شهرت داشت. کاسترو سپس رهبرِ چپ ان حزب شد. کاسترو از عنفوان جوانی علاقمند به مبارزه علیه بی عدالتی های که درکشورش وجود داشت عضوی گروهی مسلح که علیه نظام رافائل تروخینو در جمهوری دومینیکن مبارزه مینمودند، شد. جنبش انقلابی کوبا که از ۱۹۵۳ به مبارزه اغازکرد، هدف شان سرنگونی رژیم فاسد با تیسا که نمایندگی از قشر اشراف زمیندار امریکایی شمالی میکرد ند، بود. دهقانان به شکل فجیع بهره کشی میشدند. این جنبش یک جنبش ملی ورهایی بخش بود.
که سپس جنبش کمونیستی به شکل چریکی بوجود امد، وایدیالوژ ی مارکسیزم را کاسترو در حزب رسمی ساخت. کاسترومانند لینن ومائومبارزه خلاق نظر به شرایط عینی جامعه مبارزه را پیش گرفت. کاسترو مبارز سرسخت علیه نظام کاپیتالیسی واستثمارانسان از انسان بود ودراین راه جانبازانه مبارزه نمود تا اینکه پیروز شد. با پیروزی انقلاب اکتوبر وایجاد دولت بزرگ شوراها درجهان که برای اولین بار نظام سوسیالیستی درجهان بوجود امد، به مثابه الگوی جهانی برای همه احزاب مترقی جنبش سوسالیستی ورهایی بخش درجهان تبارز نمود وازهمه جنبشهای انقلابی حمایت وپشتبانی میکرد که بالای این جنبش اثر گذاشت.
بدین اساس در سال ۱۹۵۹ با مبارزه خستگی ناپذیر فیدل کاسترو وهمرزم وفادارش چگواراانقلاب سوسیالیستی برای اولین باردرامریکای لاتین در زیر گلوی امپریالیزم امریکا به پیروزی رسید. پایه های نظام نوین سوسیالیستی را درکشوری خود اساس گذاری نمود. ازا ن وقت به بعد کاسترو در دوجبهه دست وپنجه نرم میگرد، یکی؛ برای از بین بردن میراث شوم بقایای نطام کهنه وفرسوده وایجاد جامعه سوسیالیستی. درسوی دیگر علیه امپریالیزم جهانی که میخواست انردرنطفه خنثی وازبین ببرد، اما به اثر جانفشانی حزب ومردمش توانست که فیدل کاسترو موفق بیرون اید ودرکشور خود عدالت اجتماعی را گسترش دهید. او مخالف حمله صدام به کویت وتجاوز امریکا وناتو به عراق، لیبی وسوریه بود وانرا محکوم کرده وجنایت بشری میدانست. امپریالیزم امریکا «۶۳۸» مراتبه توطئه توسط سی آیی ای علیه کاسترو به راه انداخت تا انرا ازبین ببرد، اما جان سالم بدر برد و تحریم های اقتصادی رابرضد رهبری کاسترو بکاربرد، اگر این تحریم های نمی بود، امروز کوبا یک کشور کاملآ بیشرفته با داشتن قشر متوسط عالی میبود وزندگی بیشتر وشایانی خلق کو با نسبت به حالی داشتند. بازهم کاستروبا رفقای همرزمش از راه های پرخم وپیچ مبارزه موافقانه عبور کرده و الگو جنبش سوسیالیستی درجهان تبدیل گردید.
ارمانهایش پیروز وخاطراتش گرامی باد!
۲۶/۱۱/۲۰۱۶ المان