در روزگار عجایب و غرایب کنونی که با شکست ارزشها رقم خورده است و به خیانت عصایی پادشاهی میبخشند و مفاهیم جاودان راستی، درستی، صداقت، صفا و وفا به طاق نسیان گذاشته شده است، شاید طرح این مفاهیم اهورایی نوعی «بدعت» پنداشته شود. بسیار ضرور است تا نسل جوان و بالنده کشور آگاه باشند که در کشورشان همیشه چنین نبوده است که کلمات دولتمرد و سیاستگر، جنرال، والی و قوماندان مرادف با چور، چپاول و قاچاق و... باشد، بدینرو ارجگذاری به خادمان صادق وطن در پهلوی تبجیل و ارجگذاری، نوعی ضرورت تاریخی و اجتماعی به خاطر بیداری وجدان جامعه پنداشته میشود.
بسیار بجا خواهد بود تا خادمان صادق وطن را که بر مبنای حب الوطن من الایمان با اخلاص و فداکاری در خدمت وطن و مردم بودهاند، گرامی بداریم و از شخصیت، کار، مبارزه و عرق ریزی صادقانهشان ارجگذاری نماییم.
میدان پر تلاطم سیاست با شکستها و مد و جذرها رقم میخورد و در تمام این خم و پیچها، آنچه جاویدان و در تارک تاریخ باقی میماند، عبارت از تلاش صادقانه، پاکی صداقت به وطن و مردم میباشد.
در کوره «شور و شر پسندان»، کسانی مورد حرمت ما قرار دارد که به مصداق سخن معروف گاندی بزرگ (که به شکل منظوم توسط شاد روان موسی نهمت حقوقدان شهیر وطن ما بیان گردیده است): «صداقت مذهبم، ایمانم احساسات انسانی»، معرف شخصیت، اندیشه و عملکرد او باشد.
یکی ازین محبان وطن و مردم شخصیت بااعتبار ملی، وطندوست و مردمی، شادروان جمیل نورستانی میباشد که بهمثابه چهره برجسته دولتی و جنرال باوقار و در عین حال به حیث یک منور متعهد و وفادار، به آرمان ترقیخواهی و اندیشههای مترقی، در نبرد تاریخی علم و جهل از جایگاه شایسته برخوردار میباشد.
در حالی که فقدان حاکمیت قانون، پاشنه آشیل افغانستان در گذار به پروسه «دولت ــ ملت» محسوب میگردد، باید زحمات کسانی مورد قدر شناسی قرار گیرد که در شرایط دشوار به خاطر انفاذ قانون و تقویت و استحکام ارگانهای حراست حقوق، تلاش نمودهاند و حیثیت معماران سیستمهای مدرن امن و نظم عامه و پولیس را دارا میباشند و شادروان نورستانی یکی ازین رجال ارجمند پنداشته میشود.
مرحوم نورستانی که بعد از فراغت لیسه عالی حبیبیه، شامل اکادمی پولیس وقت گردید، طی سالیان متمادی در ارگانهای حراست حقوق و عهده داری مسئولیت پولیس در نواحی مختلف شهر کابل و به حیث قوماندان امنیه آن شهر و در دهه هشتاد تا سطح عالی معینیت وزارتهای امنیت و داخله و رتبه تورن جنرال (مل پاسوال) با کمال امانت داری، پاکی و صداقت، مصدر خدمات شایسته به وطن و مردم گردید.
محترم همایون «بها» که از دوره ابتداییه مکتب، لیسه عالی حبیبیه، اکادمی پولیس با روانشاد نورستانی یکجا بوده و از کار و فعالیت مرحومی شناخت دقیق دارد، طی یادداشت مینویسد: «مرحوم جمیل نورستانی شخص پاکنهاد، وظیفه شناس، صادق، مهین پرست، انسان دوست، صمیمی و دوست داشتنی بود، وجدان بیدار و مناعت نفس قوی داشت، وظایفش را صادقانه و با موفقیت انجام میداد و درین راستا باانضباط و دسپلین جدی بود و در برابر خیانت و نادرستی، حساس و پرخاشگر بود، گرچه در مقامات بلند دولتی صادقانه ایفای وظیفه کرد، اما بیشتر مورد حسادت عناصر شیطان صفت و ناپاک و ناباب قرار میگرفت و پس از مدت کوتاه از وظایف تبدیل و برکنار میگردید.»
محترم جنرال خلیل سکندری از هممسلکان و همکاران مرحومی، در رابطه به شیوه کار شادروان نورستانی طی یادداشتی مینگارد: «مرحوم جمیل نورستانی در طول مدت مأموریت و بخصوص در هنگام تصدی پستهای پر مسئولیت قوماندانی امنیه شهر کابل، معاونیت اول وزارت امنیت دولتی و معین وزارت داخله همیشه دروازه خود را بروی مراجعین باز نگه میداشت و این شیوه کار باعث شکایت مشاورین خارجی میگردید و اما جنرال باوقار فقط و فقط به کار و خدمت بمردم اهمیت میداد.»
شادروان نورستانی بهمثابه شخصیت بااعتبار ملی و بافکر و اندیشه ملی و افغانستان شمول، تعلق قومی را در خدمت اهداف بزرگ ملی قرار داد و بدین ترتیب هم برای قوم نورستان و هم برای مجموع کشور مصدر خدمات شایسته گردید.
شادروان نورستانی بهمثابه یک جنرال با تحصیل و مجرب از موقعیت سوقالجیشی نورستان بهخوبی آگاه بود و بهدرستی از پلان استخبارات پاکستان مطلع بود که میخواستند از اراضی نورستان برای عبور باندهای تبهکار به شمال و شمال شرق افغانستان استفاده نمایند و از جانب دیگر به حیث یک شخصیت مردمی از درد و الم مردم و مشکلات تاریخی مردم نورستان شناخت دقیق داشت، بدی نرو همراه با بزرگان آگاه و مشران خیر اندیش قومی، تلاش وسیع را انجام داد تا جرگههای صلح و مشارکت مردمی را سازماندهی نمایند.
محترم خیرالله سکندری همکار بسیار نزدیک مرحومی چشم دیدهای خود را طی یادداشتی به قید تحریر آورده و در همین ارتباط مینویسد: «روی این اصول سرانجام بزرگان وقت نورستان دور هم جمع شدند و آمادگیشان را به خاطر امنیت و صلح ابراز داشتند، ذوات آتی: مرحوم محمد اکبر شور ماچ، دگروال حبیب الله نورستانی، دگروال محیالدین خان، مرحوم موسی آتش، دگروال دین محمد خان، محمد علی خان و ... سایر بزرگان اشتراک مساعی داشتند». چنانچه محترم خیرالله سکندری مینویسد، در نتیجه این تلاشها و کار مؤثر در امر صلح و خدمتگزاری بمردم، شاد روان نورستانی طرح ایجاد ولایت نورستان را مطرح و بعد از تلاشهای زیاد و مشترک در سال (۱۳۶۷ ش)، از طرف رییس جمهور وقت داکتر نجیب اله شهید منظور و شخصیت سرشناس نظامی و قومی جنرال سرور خان نورستانی به حیث اولین والی ولایت نورستان مقرر گردید.
شادروان نورستانی در دوران زندگی و کار و مبارزه و اجرایی وظایف دولتی، زندگی پر فراز و نشیب را سپری و مشقات تحمیلی و سبکدوشی و موقوفی را با شکیبایی متحمل و حتی روزگار پر مشقت و مرگ و زندگی زندان مخوف «امین» نتوانست عزم و اراده آهنین او تأثیر منفی بجا گذارد. در مورد شخصیت بلند زنده یاد نورستانی، جناب صمد اظهر از سابقه داران جنبش مترقی افغانستان و از هممسلکان و همرزمان مرحومی، طی یادداشتی به مناسبت وفات او موارد را متذکر میگردد که باهم یکجا بخوانش میگیریم: «نسلی از عاشقان تجدد، عدالت و دیموکراسی راستین مردمی، با تبعیت از قانون طبیعت، رختهای سفر بربسته، یکی پی دیگر به ابدیت میپیوندند. فقدان هریکی از آنها چنان خلایی را ایجاد میکند که پر کردن آن در شرایط موجود بس سنگین و دشوار است. جمیل نورستانی درین ذمره با خصلت مردم داری و استعداد خاصش در آنگاه ها به مرکزی مبدل شده بود که شماری از روشنضمیران کادر افسری پولیس به دورش حلقه زده و از رهنماییهایش بهره میبردند. شادروان جمیل نورستانی با شرافت و خوشنامی زیست و وظایف سپرده شده را با دقت و به بهترین وجه به انجام رسانید. ذهن و روانش تا آخرین لحظات زندگی با وطنش، با مردمش و با جنبش از رمق افتادهاش بود».
تعلق خاطر شادروان نورستانی به (ح د خ ا ـــ حزب وطن) و عضویت او در حزب از آرمان شریفانه او به خاطر خدمت گذاری به وطن و مردم ناشی گردیده ودر تحقق این اهداف شریفانه با ایثار و شجاعت، مردانه وارو با صفا و وفا رزمید.
زنده یاد نورستانی اهل دوستی و رفاقت و بسیار رفیق دوست بود و درین هفته که بنام رفاقت و رفیق تجلیل و یادهانی میگردد، از او به حیث نماد و بهترین سمبول رفیق و رفاقت تبجیل بداریم. بیجهت نبوده است که شادروان نورستانی، دوستی، برادری و رفاقت بی آلایشانه با یاران قدیم تا به شش دهه داشت و پیوسته پاس این سرمایه معنوی زندگی خود را داشت و گویی کلام بیبدیل حضرت ابوالمعانی بیدل، ملاک عمل او بود که:
نمیدانم کدامین شیوه دشوار است در عالم * * * نفس در خون تپید و گفت، پاس آشناییها
در سالهای که به غربت اجباری کشانیده شد و در جرمنی زندگی مینمود، بارها به دنمارک به دیدار یار قدیم، ندیم و کریم خود مرحوم خیر محمد (گل آغا) میآمد ودر دیدوادیدها با دوست سابقه دار خود شادروان خیر محمد کارگر، خاطرات دوران جوانی و فوتبال را تازه میساخت، دوستان و یاران مقیم دیار غربت ما خاطرات بسیار خوب و فراموش ناشدنی از نشستها و مجالس با ایشان دارند.
این جنرال باوقار وطن در زندگی شخصی اهل طرب و موسیقی بود، به هنرمندان علاقهمند و آنان را قدر و ستایش میکرد و خود نیز با رمز و راز، دنیایی سحر انگیز موسیقی آشنا و هارمونیه مینواخت و نالههای دل را با ملاحت و به سیاق خاص خود، زمزمه میکرد.
شادروان نورستانی در زندگی شخصی به شهادت پسر عزیزشان، فرهاد جان نورستانی، انسان بسیار صمیمی و رفیق مشفق فرزندان بود، در بد حادثه ترافیکی شهر پراگ که خانم عزیزش وفات یافت، در دهه چهل زندگی قرار داشت و تا اخیر عمر خواست در پهلوی فرزندان عزیز خود باشد و مهر و عطوفت را دوچندان بر آنان ارزانی دارد.
منحیث حسن ختام، کلام حضرت حافظ را به خوشنودی روح زنده یاد نورستانی باهم میخوانیم و یاد این خادم صادق وطن را در پنجمین سالروز وفات او گرامی میداریم:
هر گز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق * * * ثبت است در جریده عالم دوام ما
یادداشت:
در نوشتن این یاد نامه و گرامیداشت از یادداشتهای ذوات آتی استفاده گردیده است:
ــــ یادداشت محترم صمد ازهر به مناسبت وفات مرحوم نورستانی؛
ــــ یادداشت محترم خلیل سکندری در رابطه به کار و زندگی مرحوم نورستانی؛
ــــ یادداشت محترم همایون بها در رابطه به سوابق تحصیلی و کاری مرحوم نورستانی؛
ــــ یادداشت محترم خیرالله سکندری در رابطه به کار و فعالیت دولتی و مردمی مرحوم نورستانی؛
ــــ یادداشت ارسالی محترم فرهاد جان نورستانی در رابطه به مرحوم نورستانی؛
ـــ استفاده از یادداشتها و چشم دیدهای نویسنده.
پایان: یازده نوامبر ۲۰۱۶