نهضت‌های سیاسی و آزادیخواه در سال 1908 بعد از تضعیف سیادت ترک‌های عثمانی با «انقلاب ترک‌های جوان» در میان کشورهای عرب و مسیحی نشین توسعه یافته و به‌مرور زمان از تسلط ترک‌ها بیرون آمده و در جهت اتحاد و همبستگی دریک دولت واحد عربی به‌سوی شکل گرفتن قدم گذاشتند؛ اما به اثر مداخله و استعمار انگلیس‌ها و فرانسوی‌ها این اقدام به ثمر نه رسیده پارچه‌پارچه شده و بعد از پایان استعمار به‌مثابه کشورهای مستقل به وجود آمدند.

 

 بر علاوه که عرب‌ها آرزو داشتند تا خلافت را از سلطان‌های ترک عثمانی به خاندان عربی انتقال دهند. این حرکت به‌مثابه یک جنبش ملی در میان عربی تلقی شده و بدون اختلافات مذهبی آن را اقدام مثبت و برتری نسبت به مذهب می‌دانستند و اعتبار بیشتری به خود می‌گرفت.

 

 حکومت بریتانیا از این اقدام عرب‌ها، به‌ظاهر از آن پشتیبانی می‌کرد و در باطن اهداف دیگری را تعقیب می‌نمود. بر این اساس انگلیس‌ها در دوران جنگ اول جهانی به عرب‌ها وعده‌های برای به وجود آوردن سلطنت بزرگ عربی می‌داد، به این خاطر یکی از بزرگان قومی مذهبی که «شریف حسین (ملک حسین)» نام داشت و نزد مردم مکه شریف و بااعتبار بود، آن را تشویق و ترغیب علیه ترک‌های عثمانی می‌کرد، تا شورش را بر ضد ترک‌ها به وجود آورد. عرب‌های مسلمان سوریه و مسیحیان نیز از این شورش پشتیبانی کرده به پشتیبانی ملک حسین اقدام نمودند که بسیاری از رهبران شان به خاطر قیام و شورش توسط ترک‌ها به دار آویخته شدند. مردم سوریه هرساله «ششم ماه می» را به‌مثابه روز ملی به خاطر کشته شده گان عناصر ملی در دمشق و بیروت بنام «روز شهدای ملی» تجلیل می‌نمایند. شورش عربی با پشتیبانی مالی و معنوی انگلیس‌ها به پیروزی رسید، و در ضمن جنگ اول جهانی هم به پایان رسیده و تمام مستعمره‌های عربی ترک‌ها که تحت تسلط عثمانی‌ها بود، در زیر قیادت و سیادت انگلیس‌ها و فرانسوی‌ها درامد. کشورهای انگلستان و فرانسه بعد از پایان جنگ اعلام نمودند؛ تا برای باز سازی کشورهای آزادشده از تسلط ترک‌ها و برقراری حکومت‌های ملی و تشکیل ادارات دولتی انتخابات آزادانه ء مردم بومی محلی آغاز شود. این دو حکومت بر اساس اهداف به‌اصطلاح نجیبانه خویش ابراز علاقه‌مندی برای باز سازی نشان داده و این کشورها را در میان خود تقسیم و تحت قیمومیت و سر پرستی که نوع تازه از مشی استعماری بود تحت نظر «جامعه ملل» به چنگ آوردند. برای فرانسوی‌ها سوریه، و به انگلستان فلسطین و عراق تعلق گرفت و حجاز که مهمترین قسمت عربستان را تشکیل می‌داد به دست شریف حسین که خود تحت حمایت انگلستان بود سپرده شد. بنآ بر خلاف وعدهء که برای کشور متحد عربی داده شده بود، سرزمینها عربی قطعه قطعه و تحت قیمومیت ومستعمره کشورهای انگلیس فرانسه قرار گرفتند.

 

 «سوریه» که درسابق پیش از تسلط فرانسوی‌ها بنام «شام» یاد میشد، بعدازفروپاشی عثمانیها، فرانسوی‌ها این نام رابالای این کشور گذاشتند. دراغاز سال 1920 حکومتی تحت رهبری ملک فیصل پسر شریف حسین پادشاه حجاز به کمک بریتانیا در سوریه تاسیس شد. با تشکیل کنگره ملی قانون اساسی دموکراتیکی تصویب وبوجود امد؛ اما همه این حرکات نمایشی بوده زیاد طول نکشید در تابستان 1920 حکومت فرانسه که قیمومیت فرانسه را ازجامعه ملل عهده دارشده بود، ملک حسین را بیرون کردو به زور واجبار سوریه را به تصرف خود دراورد. دران وقت سوریه دارای 3 میلیون نفر جمعیت بود. با این عملکرد فرانسوی‌ها، مردم پر غیور سوریه هم ازعرب های مسلمان و مسیحی مذهب ارام نه نشسته برای ازادی واستقلال خود دایمآ دست به شورش زده وقیام های ملی را راه اندازی کرده اند، تا بتوانند سوریه را از تسلط فرانسه ازاد سازند. کشور فرانسه کوشش می‌کرد، تا شورش وقیامهای ملی مردم سوریه را سرکوب و ازبین ببرند. بناعن داخل اقدام به توطئه ونفاق مذهبی در میان خلق سوریه شدند وخواستن نیروهای ملی سوریه را از راه تقسیم کشور به دولتهای کوچکتر ضعیف و تقسیم نماید. ودراین تقسیم اختلاف مذهبی ومسئله اقلیتها را پیش نموده واشکارا تحت شعار «تفرقه به اندازوحکومت کن» را پیش گرفت. سوریه که کشوری کوچکی بود به پنج دولت تقسیم شد. قسمت سواحل غربی دریا درنزدیکی کوه های لبنان دولت لبنان تاسیس گردید، دراین قسمت زیادتر اهالی مذهبی «مارونی» ها که از فرقه عیسوی مذهب بوداند برای غلبه علیه عرب‌های سوریه تشکیل شد.

 

درشمال لبنان درساحل دریا دولتِ کوچکتری درنواحی کوهستانی که اکثریت انهارا مسلمانان «علوی» مذهب تشکیل می‌داد، به وجود امد. کمی بالاتر از شمال حکومت کوچکی دیگری «اسکندرونه» تاسیس گردید که همجوار به ترکیه بوده که اهالی ان ترکی زبان بودند.

 

 کشور سوریه طی هزارهاسال یکی از بزرگترین کشورهای عربی بود که در زمانی امویها پایتخت خلافت اسلامی و شاهان قدیم دران جا تسلط داشته اند.

 

 مردم سوریه ازاغازبا کار قیمومیت کشور فرانسه مخالف بوداند و بر ضد انها مبارزه وشورشهای ملی انجام داده اند. فرانسه برای تداوم استعمار و سیادت خود ازهرنوع عمال پلیسی مخفی استفاده میگرد، تا مخالفتهای قوم مذهبی را دامن بزنند و حکومت بکنند. فرانسوی‌ها درحکومت افرادی را جابجا می نمودند که وفادار به انها باشند وشیوه های پلیس مخفی را در میان اهالی پیش ببرند. این حرکتهای ظالمانه باعث شد تا قومِ مذهبی بنام «جبل دروز» که سلحشور وجنگجو بوداند به شیوهای گوناگون به حیله مزورانه و با پستی، سران این قبیله را با «دعوت به ضیافت شام» در یک جای جمع وبعد انهارا دستگیر و زندانی نمود. این عمل باعث قیام سراسری در سال 1925 درسوریه گردید، این قیامِ عظیم بود که باعث ازادی ووحدت سوریه شد.

 

فرانسوی‌ها با عمال دهشت افروزانهء بسیار وخیم ومدهش میخواستند که مردم سوریه را به طور کامل ودایمی به انقیاد خود بیاورد، اما مردم سوریه برعلیه شان مبارزه قهرمانانه خویشرا ادامه داده و به انها تسلیم نه شد اند؛ فرانسوی‌ها برای ارعاب ترس وجبون ساختن مردم سوریه از هیچ نوع عمال پست وغیر انسانی علیه مردم دریغ نمی‌کردند، حتی به روی مردم تیراندازی می نمودند، تا با این عمل در میان مردم وحشت را به وجود بیاورند. چنانچه دراکتوبر 1925 شهر دمشق را مورد بمباران هوایی قرار داده که هزارن تن ازبین رفتند. سراسر سوریه به یک پایگاه بزرگ نظامی تبدیل شده بود و فرانسوی‌ها وسایر همدستان شان میکوشیدند که درموقع قیام ملی مردم سوریه آن را رنگ مذهبی بدهند، مسیحیان ومسلمانان را علیه قبایل «دروز» وسایر اقلیتهای مذهبی تحریک می‌کرد. مردم سوریه این نفاق افکنی فرانسویهارا درک می نمودند و به ان ارج نمی گذاشتند، برعکس یکجا باهم به خاطر ازادی واستقلال ملی مبارزه میکردند.

 

بر اثر قیامهای مردمی واوج جنبش استقلال وازادی خواهی در سوریه حکومت نظامی اعلام شده بود که باجانثاریهای مردم سوریه در سال 1928 حکومت نظامی درسوریه پایان یافت، که به تعقیب ان سانسور مطبوعات ملغی شد وزندا نی های سیاسی ازاد وبنا به خواست وطنپرستان وعناصر ملی مجمع موسسان به وجود امد، تا طرح قانون اساسی را به وجود اورند. فرانسوی‌ها مداخله و میکوشیدند تا برای تحقق قانون انتخابانت در میان پیروان مذاهب جداگانه بذر نفاق تفرقه را به افشانند. به این منظور مراکز مختلفی جداگانه برای مسلمان، کاتولیکهای یونانی، ارتدوکیسهای کلیسای یونانی و یهودیان بوجو اورده تا پیروان هرمذهب و فرقه دران محلات طوری جداگانه برای نماینده خود رای دهند. مردم بنا به شناخت ودرکی که ازسیاستهای شیطانی انها مطلع بوداند با همبستگی وهمپارچگی برای پیروزی همدیگر از کرسی های خود به نفع همدیگرصرف نطر ووحدت ویکپارچگی خودرا حفظ مینمودند. بر علاوه عمال دهشت افکنانه فرانسوی‌ها عناصر ملی زمام مجمع ملی را بدست اورده و طرحی تشکیل دولتی واحد ومستقل را تهیه کرداند. مطابق این طرح سوریه به صورت کشور جمهوری بوجودامده و تمام قدرت به ملت تعلق گرفت. فرانسوی‌ها برای بقای قیمومیت خود بالای دولت جمهوری فشار میاورد، تا به شکل رسمی درقانون اساسی سوریه موضوع قیمومیت شان درج نماید؛ اما قهرمانان ملی سوریه به این زوراوری ها تسلیم نمی شدند وخودرا مستقل وخودمختار بدون قیموت به‌مثابه کشور مستقل وازاددرجهان اعلام کردند. براین اساس بود که درماه می 1930 فرانسوی‌ها دوباره مجمع موسسان را منحل اعلام نمودند.

 

درجریان این سالها در سال 1926 لبنان از سوریه جدا گردیده وکشور مستقل کردید. پس از مذاکرات سالهای 1930 و 1932 توافق هایی برای یک سوریه مستقل به وجود امد و در جنگ دوم جهانی سوریه از تحت قیمومیت فرانسه ازاد شد. د ر شانزدهم سپتامبرسال 1941 سوریه ازادی خودرا اعلام کرد وتاج الدین احسنی رئیس جمهور شد.

 

 سوریه در سال 1967 پس ازجنگ با اسرائیل قسمتی ازخاک خودرا ازجمله ارتفاعات جولان وبخشی از خاک خودرا از دست داده و به تصرف اسرائیل درامد. بالاخره در سال 1970 ترسایی حافظ الاسد با کودتای نظامی قدرت را بدست گرفته و به ریاست جمهوری انتخاب شد ودرسال 2000 ترسایی درگذشت وبعد ازوی پسرش بشارالاسد قدرت را بدست گرفت که در سال 2014 ترسایی درانتخابات ریاست جمهوری به حیث رئیس جمهور انتخاب شدو شوربختانه ازسال 2011 ترسایی جنگ داخلی بنا برمنازعات مذهبی با مداخله مستقیم جهان غرب درسوریه آغاز که تا بحال واقعه ها وحادثه های دلخراش بزرگ تاریخی مدهش را بوجوداورده است.

 

 درکشور سوریه اقوام ومذاهب وفرقه های مختلفی زندگی می‌نمایند. جمعیت سوریه پیش ازجنگهای داخلی درحدود 24 میلیون نفر بود که 74 درصد سنی مذهب، 12 درصد علوی مذهب درصد مسیحی و 3 درصد دروزه هاودیگرادیان ومذاهب مانند شیعه اثنی عشری واسماعیلیه راتشکیل میدهد. ازلحاظ زبانی 90 درصد عربی زبان و 9 درصد کرد ویک درصد ارامنه، ترک وترکمن میباشند.

 

 بعد از جنگهای داخلی در سوریه وبوجودامدن نیروهای تروریستی ومخالفت با دولت بشارلاسد با مداخله مستقیم کشورهای غربی زیرنام بهار عربی و به‌اصطلاح «انقلاب مردم سوریه" مذهب علوی سرزبانها و مورد تبصره های محافل سیاسی واجتماعی ازطریق شبکه های مجازی وغیر محازی قرار گرفته که هرکس به ظن خویش درمورد این مذهب نظریه ها و استدلالهای تاریخی را برمبنای متون مذهبی وتاریخی نموده که مردم جهان بیشتربه ان اشنا کردید ه اند. هستندعده یی از رسانه های تبلیغاتی این جنگ را جنگ مذهبی میان شیعه علوی ومذهب سنی وانمود مینمایندوفرقه علوی را از شاحه های مذهب شیعه میدانند. درحالیکه مذهب علوی با مذهب شیعه همخوانی ندارد و ازلحاط اعتقادی راه وروش مشترکی ندارند. شیعه درصدر اسلام بعد از رحلت پیامبر اسلام به وجود آمده که یک پدیده تاریخی و جنبش اعتراضی به خاطر جانشینی محمد پیامبر اسلام میباشد. همچنان مذاهب شیعه مانند: شیعه یزدی، اسماعیلیه ودوازده امامی از درون یکدیگر بیرون نیامده، بلکه اعتقاد ها و نظامهای موازی راعلیه حاکمان اموی و عباسیان به شکل جداگانه به وجود آورده اند، که هرکدام کلام وفقهه جداگانه برای خود دارند. علویان که آن را غلات ویا غلوکننده گان میگویند بخشی ازمجموعه فرقه هایی مذهبی باداشتن باورها وائین های همگون و خاستگاهی تاریخی نامعین دارند. اهل حق درایران و عراق وقره باغ، علویان ترکیه وعلویان سوریه ولبنان. علویان عقیده وباورمند به مقام فرا بشری به حضرت علی خلیفه چهارم مسلمانان میباشند که بعد از خدا درزمین اورا مقام و الوهیت خدایی میدهند. این گروه از لحاظ باورها وائین های مذهبی با تصوف ویا صوفی گیری نزدیک است، پیروان انها اعتقاد بران دارند که امامان شیعه بالخصوص امام اول وهمچنان بزرگان فرقه شان از لحاط درجه به مقام خدایی رسیده اند وعده یی انها به تناسخ معتقد هستند. این گروه از فرقه مذهبی در اجرای مناسک دینی واداب شریعی اسلامی پابند نه بوده واجرای آن را لازم نه دیده وانرا به برزگان واولیای خویش واگذار می‌نمایند، چون انها این مراسم را اجرا کرده اند ودیگر اجرای اداب شرع بالایشان واجب نیست و به عوض ان عبادت خاصی خودرا به جای میاورند؛ روزه ونمازبجای نمی اورند و بجای ان نذر وقربانی میدهند وتنها روزه را برای مدت ده روزه درماه محرم الاحرام به جای میاورند. اعضای این فرقه ها رویکردها مختلف دراجرای ائین اسلامی دارند، بعضی انها خودرا راستین معتقد به دین اسلام میدانند وبرخی انها خودرا ازدایره اسلام دور میدانند. علوی های ترکیه وسوریه خودرا مسلمان میدانند. خاستگاه این فرقه از لحاظ تاریخی به سلسله ایل صفویان میرسد. پیر نیاگان انها همه صوفی مذهب و به صفی الدین اردبیلی که صوفی سنی مذهب بود وادعای پیرو سردمداری نمی گرد اما اولادها ونواده گانش فرقه تازه را بنیان گذاشتند که خودرا تامرتبه الوهیت بالابرده که امروز به عنوان علوی یاد میشوند. چنانچه امیرحسین خُنجی در کتاب خود زیر عنوان "قزلباشان درایران "

 

چنین تحریر داشته است:". طریقت تصوف شیخ بدرالدین که از بکتاشیه وغلات شیعه (اهل حق) سرچشمه می گرفت امیزه ئی بود از "وحدت وجود " ابن عربی، "مسیح پرستی " مسیحان، " علی پرستی " اهل حق و "نیاپرستی " تاتارها. اوعقیده داشت که شیخ حامل روح خدااست وذات معصوم ومنزه وواجب الوجود و واجب اطاعه است که تمام کائنات برمدار ارادهء وی می چرخد ونظم امرجهان در دست اوست، وبرمردم جهان دارای " ولایت مطلقه " است. او با ابداع این عقیده، مذهب بکتاشی را وارد مرحله نوینی کرد. اوبا تفسیر باطنی (تأویل) احکام مندرج درمتون اسلامی، اطاعت از شیخ را نقطعه محوری دین قرارداد، و وجوب برگزاری عبادتهای شرعی چون نماز وروزه وحج را با تأویلاتی که ازدوش پیروانش انداخت. او " محبت علی " و "محبت شیخ " را اساس اعتقاد شان قرار داد. " بعد ازانکه شیخ بدرالدین توسط عثمانیها به داراویخته شد شاکرد وپیروی دیکرش شیخ جنید فعالیتهای پیرخودرا ادامه دهید. شیخ جنید نسبت فعالتهای صوفی گرانه خویش تحت تعقیب حکومت عثمانیها قرار گرفته از اناتولی به اسکندرون که همسایه اناتیکه (ترکیه امروزی) بود رفت ودرانجا به فعالیت خویش میان شیعیان اهل حق که معهتقد به خدایی علی بودند آغاز نمود.

 

بازهم امیر حسین خُنجی در کتاب "قزلباشان ایران " چنین توضیح داده است:"مردم این دوشهر که از مسیحت عیسا پرستِ رومی به اسلام رسیده بودند پس از مسلمان شدن شان امام علی را هم طر از عیسا مسیح کرده همان صفات خدایی که پیشتر ها به عیسا داده بوداه ند اکنون به علی می دادند. انها عقیده داشتند که یک خدا دراسمان است که الله است ویک خداهم درزمین است که علی است ".

 

 تشکیل همچو فرقه های مذهبی براساس تعصب و فشار دینی کورکورانه حاکمان اسلامی در دوران امویها وعباسی ها بوجودامده که همه برای دفاع و تامین حقوق ونجات از تسلط فشار تعصبهای دینی بوده که بالای مردم تحمیل میکردید. علویان وسایر فرقه های مشابه سالهای متمادی با ترس وارعاب درخفا به فعالیتهای خویش ادامه میدادند و تحت پیکرد و ستم دینداران متعصب قرار داشتند. امابا تغییرات بزرگی مفکوره وی و تشکیل دولتهای سکولار درقرون معاصر این فرقه ها توانسته اند که به شکل ازادانه مراسم وباورهای مذهبی خودرا اشکار اجرا وتجلیل نمایند. پیروان این مذاهب باسایر پیروان فقهی دیگر اسلامی همزیستی داشته ویکجا باهم زندگی وحتی درمراسم مذهبی همدیگر اشتراک نموده وانرا اجرا می‌نمایند. در لبنان شورای علویان وجود دارد و درسوریه بشارالاسد در نمازهای عید فطر وقربان یکجا با اهل سنت نماز میگذارانند.

 

 

 

علی رستمی کشور المان

 

ماخذ نگاهی بتاریخ جهان جلد سوم، موءلف:جواهر لعل نهرو

 

 قزلباشان درایران، موءلف: امیر حسین خُنجی.