هموطنان ستمدیده اکنون درین لحظاتی که بر اساس اراده‌ی اکثریت مردم افغانستان وارد مرحله نوین انقلاب ملی و دموکراتیک ثور می‌شویم دوران تاخت و تاز و حاکمیت دودمان امینی‌ها، مستکبرین و خایینان به خلق و وطن به پایان رسید دولت جدید جمهوری د. ا. وظیفه تاریخی و ملی خود می‌داند ... در اولین فرصت ممکن وظایف مبرم زیرین را اجرا کند.

 

۱ اعلام آزادی تمام زندانیان سیاسی که از دم ساطور حفیظ اله امین تبهکار سر به‌سلامت برده باشند و شرایط لازم برای لغو قانون اعدام.

 

۲ لغو تمام مقررات ضد دموکراتیک و ضد انسانی.

 

۳ احترام به اصول مقدس اسلام آزادی وجدان عقیده و مراسم مذهبی.

 

۴ احیای امنیت و مصونیت.

 

۵ تا مین شرایط سالم آزادی‌های دموکراتیک.

 

۶ توجه جدی و بنیادی به نسل جوان کشور.

 

برای تحلیل و تفسیر بیشتر از تحول ششم جدی سال ۱۳۵۸ مرور مختصری داریم بر چگونگی رویداد ثور ۵۷ ۱۳ خورشیدی در افغانستان.

 

حزب دموکراتیک خلق افغانستان که بر اساس اراده‌ی مردم افغانستان به خاطر رهایی از ظلم و استبداد، فقر وبی عدالتی پرچم مبارزه را بر ضد ارتجاع و استبداد برافراشته و مطابق به اهداف والای خلق ستمدیده‌ی افغانستان و اراده‌ی جمعی و اکثریت عظیم توده‌های عظیم کشور با در نظر داشت اوضاع و شرایط لازم سیاسی در راستای آزادی خلق‌ها از قید ستم طبقاتی و تحصیل قدرت سیاسی بمردم زحمتکش افغانستان راه مبارزه‌ی اصولی و ترقی‌خواهی را در پیش گرفت.

 

زمانی که عوام‌فریب‌های تاریخ و دشمنان انسانیت با شهادت استاد میر اکبر خیبر این اکبر شهیدان وطن، پای حزب را به حادثه‌ی خونین کشانیدند و درنتیجه‌ی صف‌آرایی با دولت و قیام افسران پایینرتبه ی نظامی هفتم ثور ۱۳۵۷ منجر به سقوط دولت جمهوری محمد داود خان گردید ه وقدرت سیاسی از طریق شورای نظامی انقلابی به ح د خ ا تعلق گرفت.

 

از همان آغاز زنده یاد ببرک کارمل از شتابزده گی ها، جهش های ماجراجویانه، شعار های میانتهی، رفتار خشونت آمیز با مردم وکشتار محمد داود واعضای خانواده اش حزب را بر حذر داشت و در کل بر اوضاع جاری آنوقت که با روش های ما جرا جویانه همراه بود از عواقب وچشم انداز بعدی قیام با نگرانی شدید خویش شخصاً قیام کننده گان را برعایت اصول ومعیار های انقلابی وحزبی وخود داری از خونریزی هشدار میداد.

 

زنده یاد ببرک کارمل در جلسه ی رهبری حزب در نخستین روز قیام ثور مخالفت خود را بدلایل کشتار بدون حکم محکمه و پیامد های تلخ آن ابرازکرده بود.

 

زمانی که دیگران نشه ی قدرت، مست شوکت وغره ی مرتبت بودند. ببرک کارمل به عواقب رویداد ثور می اندیشید و به مسولیتهای سیاسی وخواستهای مردم می فکر میکرد.

 

ببرک کارمل اصرار داشت که قبل از هر حرکتی اوضاع دقیقاً مطالعه گردد نباید صرفاً با خوشبینی ها وبد بینی ها سر نوشت قیام را تعین نمود بلکه اصل ومعیار ها اصول ملاک عمل باشد.

 

مردم در روز های اول از قیام استقبال وپشتیبانی کردند پس از تشکیل دولت ملی و دموکراتیک در افغانستان تحت رهبری ح د خ ا وزعامت زنده یاد نور محمد تره کی از همان آغازین قیام با وصف وحدت دوباره ی یک سال قبل حزب، دو روند در جریان بود یکسو حزب با معیار های اصولی وتعقیب اهداف جمعی خدمت بمر دم افغانستان واز سوی دیگر روند خود محوری روبه رشد تمرکز قدرت بدور حفیظ اله امین که قبلاً قدرت نظامی حزب را از اثر ساده انگاری های برخی از مقامات رهبری غصب کرده بود جریان داشت.

 

 امین که توضیح بر گذشته های آن از گنجایش این برگه بدور است با غصب قدرت روز افزون وتایید وپشتیبانی نور محمد تره کی منشی اول حزب وریس شورای انقلابی کشور با کشتن داود خان واعضای خانواده او جولان نظامی وجریان سیاسی را در پیش گرفت که بر بنیاد آن اوامر شخصی بر اصول حزبی چربی میکرد تا آنکه رفته رفته در اثر برخورد قهارانه با مردم حزب را ازجامعه فاصله داد ومردم بدفاع از خود وبه تحریک رژیم خونتای پاکستان در برابر قیام قرار گرفتند.

 

 حفیظ اله امین که مرض خود خواهی وسیطره جویی در افکار پوچ اوموج میزد به خاطر خالی ساختن میدان مبارزه‌ی جمعی در مقابل حرکات اوانتوریستی خود، کمتر از دو ماه بعد از قیام ثور کودتای حزبی ودولتی را بر حزب ودولت تحمیل کرد که در اثر آن نیمی از اعضای رهبری حزب را بنام سفرا مجبور به ترک وطن ساخته ونیمی کادر های باقیمانده اعضای حزب را به زندان انداخت وبخش بزرگی از حزب وروشنفکران را سر به نیست کرد و در سر تا سر افغانستان بروی مردم تیغ کشید که در نتیجه رویا رویی مردم با دولت ج د ا بیش از دوصد و شصت جبهه ضد ملی و ضد دولتی در مناطق مختلف کشور ایجاد گردید که بهانه ی مداخله جویانه را بدست پاکستان ایران وغربی ها داد.

 

 امین به خاطر بقای خود در قدرت همراه با رهبری دولت افغانستان و هفده بار تقاضای رسمی کمک نظامی، پای اتحاد شوروی سابق را درمنازعه ی افغانستان کشانید. ولی تا آنوقت دیر شده بود زیرا در مدت نزدیک به دوسال گذشته یعنی در مراحل اول قیام ثور از طرف امین وباند تبهکارش به مردم، به ناموس وشرف مردم، به هستی ودارایی مردم، بحیات وممات مردم تعرض وتجاوزصورت گرفته بود. به مردمی که طی قرون از نعمت زنده گی عادی وسواد محروم واز کاروان تمدن عقب نگهداشته بودند.

 

مزید بر آن پاکستان نیز مانند افعی برای بلعیدن کشور دهن باز کرده بود. اگر مردم فراری نمیشدند چه راه وچاره داشتند امین همه راه ها ووسایل را بروی مردم بسته بود که اظهارجنایاتش درین برگه نی که با هفتاد من کاغذ هم تمام نمیشود؛ زیرا در زمان امین همه هست وبود وارزشهای ملی مادی ومعنوی فرهنگ، سنن واداب مردم در خطر بودطوریکه گفته آمدیم از یکطرف خطر جانی وحشتناک امین از طرفی جهل وبیسوادی جامعه واز سوی دیگر مداخلات وتبلیغات زهر آلود ارتجاع و آمپریالیزم مردم ساده دل افغانستان را در صف ضد انقلاب بدامن رژیم های پاکستان وایران کشانید که در جنگ تحمیلی جوی های خون در وطن جاری شد. روی این دلایل حکومت خلقی ج د ا به خاطر خنثی کردن مداخلات از سوی خارج کشور تقاضای کمک نظامی از شوروی سابق کرده بود.

 

اما زنده یاد ببرک کارمل با توجه به عواقب نا گوار وپس لرزه های این کمکهای نظامی برای رهبران اتحاد شوروی با هشدارهای شدید و بطور قاطعانه عدم رضایت خود را با آمدن قوتهای نظامی شوروی به افغانستان رسماً ابلاغ کرده بود.

 

اما روند اوضاع و شرایط آنوقت زنده یاد ببرک کارمل را در یک عمل انجام شده قرار داد ه بود که بموجب آن چندی پیشتر ازآمدن ببرک کارمل به کشور بنا بر تقاضای دولت قبلی، برخی قوتهای نظامی اتحاد شوروی سابق عازم افغانستان گردیده بودند. این در حالی بود که ارتجاع منطقه و آمپر یالیزم جهانی با سران تنظیمها ی جهادی برای به چالش کشیدن استقلال وتمامیت ارضی کشور ما مذبوحانه تلاش میکردند و با دادن سلاح وپول بر آتش جنگ در افغانستان روغن می ریختند.

 

 در داخل کشور علاوه بر شدت گیری جنگ برادر کشی زندانهای کشور از وجود روشنفکران، اعضای حزب د خ ا، وطنپرستان ترقی خواه وگروه های مذهبی تند رو کند رو میانه رو، معلمین، دانشجویان، محصلین، دهاقین، کارگران، پیشه وران، زنان، مردان، جوانان، اهل هنود وغیره پر شده بود. از کشتار گاه های بزرگ جلادان امینی در گوشه گوشه ی کشور جهنم بر پا گردیده بود.

 

در چنین شرایط واوضاع رقتباروهولناک با آمدن قوای نظامی اتحاد شوروی به افغانستان، تاریخ تحولات سیاسی کشور نام زنده یاد ببرک کارمل را روی سرنوشت دولت وملت افغانستان رقم زد.

 

با آمدن زنده یاد ببرک کارمل بتاریخ ششم جدی ۱۳۵۸ خورشیدی بکشور تحول نجات ورهایی مردم افغانستان از چنگال باند فاشیستی امین بود که بموجب آن زنده یاد ببرک کارمل در نخستین اقدام دولت با اعلام عفو عمومی زندا نیان ومصالحه با مخالفان دولت را طی اعلامیه ی دولت ج د ا با مردم همدردی و دلجویی نمود ه ومطابق به مرام واهداف والای خلق ستمدیده‌ی افغانستان وبرنامه عمل ح د خ ا با مشارکت تمام نماینده گان اقوام وملیتهای با هم برادر در قدرت سیاسی ترکیب دولت ج د ا را برای نخستین بار در تاریخ کشور بشکل دموکراتیک وبموازات عدالت اجتماعی ومعیار های شایستگی ومیزان خدمت بمر دم افغانستان تشکیل نمود.

 

چنانچه از ملیت شریف هزاره صدر اعظم واز سایر ملیتهای ساکن در کشور درمقامات رهبری حزبی ودولتی قرار گرفتند. زنده یاد ببرک کارمل حل تضاد های ملی، قومی، سمتی، منطقوی، زبانی وتعصبات جنسیتی را بشکل علمی و واقعی حل نمود ودر تاریخ افغانستان برای نخستین بار بنا بفرموده پوهاند جاوید حل مسله ملی در دوران زعامت ببرک کارمل بوجه بهتر ودقیق عملی گردید در دوران زعامت ببرک کارمل مشارکت نماینده گان عموم ملیتها واقشار زحمتکش جامعه در دولت، تامین حقوق وآزادی‌های زنان در تساوی با مردان، تشکیل اردوی قوی ومدافعین استقلال وتمامیت ارضی و حاکمیت ملی، تشکیل اتحادیه های هنر مندان ژورنالیستان معلمان استادان کارگران محصلان، دانش آموزان، اهل کسبه، جبهه ملی پدر وطن، اعزام صدها هزار محصل جهت ادامه ی تحصیل بخارج کشور، رشد و ترقی ساختار های اقتصادی اجتماعی فرهنگی ومعارف کشورگسترش سواد آموزی در بین مردم، رویدست گرفتن پروگرام رشد وتوسعه ی کشور، اعمار شفاخانه ها مساجد ومکاتب وتکایا کتابخانه ها، رشد کلتور وفرهنگ کشور، ایجاد شوراهای رهبری ملیتهای ساکن در کشور، اعطای امتیازات برای کارمندان وسربازان ارتش وتقویه مورال دفاعی کشور، ترویج وانکشاف معارف مترقی، رشد وانکشاف متخصصین مسلکی، رشد مهارتهای مسلکی کارگران، اعطای امتیازات برای کارگران وکمکهای لازم برای دهاقین کشور وتوزیع زمین وتخم بزری، ساختن بند وانهار وسیستم آبیاری ایجاد ادارات دولتی شورا های ولایتی و آغاز انتخابات مسولین دولتی در محلات کشور، اعطای مواد کوپونی مجانی برای کارگران وکارمندان اردو ودوایر دولتی، تقویه ی قوای مسلح کشور، مواظبت دایمی از کارگران دهقانان اهل کسبه کارمندان بخش نظامی وملکی وقوتهای امنیتی کشور، حمایت از سلامتی طفل ومادر، حمایت وپشتیبانی از معلمان، علما وروحانیون وطندوست، رشد وتدریس مکاتب به زبانهای مادری ومحلی،

 

طرح وعملی مصالحه برای ختم جنگ وآشتی ملی در کشور، تحکیم روابط دوستانه با خلقهای جهان وتا مین همکاری های متقابلاً مفید، دفاع از خط صلح جهانی، حقوق بشر،

 

 دموکراسی وآزادی دفاع از صلح جهانی همه وهمه دستاورد های کاری دولت ج د ا تحت زعامت ببرک کارمل است که مطابق اهداف ح د خ ا تامین وعملی گردید.

 

ولی چنین دستاورد ها وساختار یک افغانستان نوین برای ارتجاع و آمپریالیزم غیر قابل تحمل بودکه همه در یک خط نا مقدس وجبهه ی واحد بر علیه نظام مردمی جنگیدند علی الرغم عزیمت قوای سرخ اتحاد شوروی بکشور شان جنگ تبهکارانه ونیابتی پاکستان وایران بر ضد کشور ما در پشستیبانی قدرتهای غربی ادامه داشت اما برخی از سران جهادی که بیهوده گی جنگ را درک میکردند به ختم جنگ ومراجعه بدولت دموکراتیک افغانستان ومذاکرات صلح متمایل بودند اما ارتجاع و آمپریالیزم هیچگاهی به پروسه ی صلح تن در نداده مانع راه حل سیاسی در افغانستان گردیدند وبجای آن خواستند ضربه ی شدیدی به صدر رهبری ح د خ ا وارد کنند در چنین شرایطی بود که با تشکیل مثلث مداخله گرانه ی گرباچف جمع آی اس آی واستخبارات غرب برای ضربه زدن به تارک حزب ما وتضعیف وحدت حزبی طرح به حاشیه کشاندن ببرک کارمل را از قدرت سیاسی عملی ساختند ولی دیری نگذشت که مثلث شیطانی به بحال داکتر نجیب اله هم رحم نکرد وکارش را یکسره ساختند که منجر به فروپاشی ح د خ ا ودولت ج د ا گردید وستاره ی اقبال مردم افغانستان در لابلای ابرهای سیه پوشیده شد ولی تحول ششم جدی در قضاوت مردم افغانستان با دستاورد های نجات جان مردم، رهایی محبوسین سیاسی سرنگونی دشمن مردم حفیظ اله امین، خنثی سازی دسایس رژیم خونتای پاکستان برای دست اندازی در افغانستان باقی وپابر جا خواهد ماند.

 

بنا بر آن باید گفت چراغی را که حزب د خ ا وانقلاب ثور روشن کرده است همانطوریکه هیچ توفانی در گذشته نتوانسته که آنرا خاموش شازد در آینده نیزهرگز نخواهند توانست آنرا خاموش سازند زیراکه بدستان خلق کبیر افغانستان ورهبر فرزانه ی آن ببرک کارمل روشن گردیده است وتابش آن علی الرغم موجودیت ابر های پوشالی وتوفانهای مهیب ادامه خواهد داشت.

 

زنده باد تحول رویداد تاریخی جدی.