درششم جدی ۱۳۵۸ درزندان پلچرخی کابل یک جا با تعدادی کثیری از رفقا زندانی بودم. زندان پلچرخی که به قتل گاه مبدل شده بود وامیدی به فردای روشن وزنده ماندن دران وجود نداشت؛ تقربیا هر شب فرمان مرگ زندانیان صادر میشد و در نیمه های شب سرو صدای قوماندان زندان با جمع از افراد محافظش که با فحش ودشنام وچهره وحشتانک در مقابل زندانیان ظاهر میگردید؛ خواب از چشم همه زندانیان را می پراند و لست زندانیان را که به مرگ محکوم بودند می خواند ودسته دسته از زندانیان به پلیگون پلچرخی برده و سربه نیست میشدند. بنابران همه منتظر بودند؛ که این شب نوبت بردن وکشتن کی میرسد وکسی امیدی به فردای روشن وزنده ماندن نداشت. تقریبا یک سال واندی از زندانی شدنم گذشته و هفته ء اول ماه جدی بودوطبق معمول ما زندانیان روز دوبار اجازه داشتیم که از سلول های زندان بیرون شویم و در صحن زندان قدم می زدیم که هواپیماهای غول پیکیری سفید رنگ مربوط قوای هوایی اتحاد شوروی؛ برسرزندان پلچرخی میگذشت ودرمیدان هوایی خواجه رواش نشست میکرد واین پرواز ها به یک موضوع در میان زندانیان مبدل شده بود و مصروف حدس وگمان بودیم که ازامریت زندان؛ اطلاعیه ء به نشر رسید که حفیظ الله امین بیانیه می دهد؛ ولی لحظات بعد ازعدم نشر بیانیه اطلاع داده شد واین اطلاع در میان ما زندانیان به موضوع داغ حدث وگمان ووقوع یک رویداد مبدل شد؛ رویدادی که واقعا رخ داده بودوحفیظ الله امین در تپه تاج بیگ اقامتگاه دولتی ومقرکاروزندگی خویش؛ توسط اشپزروسی دراثر سوپ زهرالود مسموم وگارد ویژه نیروهای شوروی کشته شده واز بیانیه بازمانده بود.
این درحالی بود که وی قبل از کشته شدن؛ در کاخ تپۀ تاج بیگ میزبان اعضای بیروی سیاسی حزب بود و دستگیر پنجشیری، می نویسد که امین به اعضای بیروی سیاسی گفت: «سفیر شوروی به نمایندگی از رهبری دولت شوروی به او اطمینان محکم داده است که دولت شوروی بقدر ویتنام به افغانستان مساعدت تخنیکی، نظامی و مالی میرساند و کشور ما را در مقابل دخالت و مداخلۀ پاکستان و دیگر کشور های منطقه تنها نمیگذارد.» و به ارتباط دعوت نیروهای شوروی به افغانستان پروفیسور «پی یر آلن» آمر دیپارتمنت علوم سیاسی دانشگاه ژنیو در کشور سویس و «دیتر کلی» همکار ارشد دیپارتمنت علوم سیاسی دانشگاه مذکور نیز تقاضای تره کی و امین را مبنی بر اعزام قوای نظامی از شوروی؛ تاید و بیست ویک بار وانمود می کنند. آنها مجموع این درخواست ها را با استفاده از اسناد آرشیف کی.جی.بی و حزب کمونیست شوروی و سایر منابع روسی بیان می دارند وجالب این است که تقاضای حفیظ الله امین از شوروی برای اعزام قوای نظامی پس از قتل تره کی و قبضۀ کامل قدرت افزایش یافت. حتی او برای محافظت خودش از مسکو خواست که نیروی نظامی را به محل کا ر و اقامتش بفرستد؛ و پس از تقاضای امین یک قطعۀ پنجصد نفری که عمدتاً از نیروهای مخصوص کی.جی.بی بودند در اوایل دسمبر 1979 به محل اقامت امین در کاخ تپۀ تاج بیک اعزام شدند. این نیروها حلقۀ دوم محافظتی را بدور قصر تپۀ تاج بیک میساختند که همه ملبس با یونیفورم ارتش افغانستان بودند که درشام شش جدی حفیظالله امین را مسموم وبه قتل رساند.
پس از قدم زدن در صحن زندان واطلاع مبنی برعدم نشر بیانیه ء حفیظ الله امین؛ به اطاق های زندان برگشتیم؛ یکی از رفقا از پاین ومنزل دوم زندان ازطریقی صدا میکند ومی گوید که رفیق حبیب بشنوید که رفیق کارمل بیانیه میدهد؛ بخشی از بیانیه را شنیدم و به سایر رفقا نیز اطلاع دادم و فشرده این بینانیه ء تاریخی رفیق کارمل دراین جا تقدیم میگردد: «اینجانب ببرک کارمل ازطرف کمیته مرکزی حزب واحد دموکراخلق افغانستان؛ دولت و حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان به مناسبت سقوط مرگبار و واژگون شدن رژیم حفیظ الله امین، این دیکتاتور جبار و عوام فریب به شما هموطنان مستضعف ومسلمان افغانستان اعم از اهل تسنن و تشیع، علما و روحانیون پاک نهاد و با تقوای کشور، سربازان و افسران اردوی قهرمان وطن، تاجران ملی و سرمایه داران ملی، زمین داران وطن دوست، پیشه وران زحمتکش، اقوام و قبایل صلح شور افغانستان، چوپانان و کوچیان آوارۀ وطن، ماموران دولتی، روشنفکران و جوانان پیشتاز، مردان و زنان کارگر، مردان و زنان دهقان، پدران، مادران، برادارن و خواهران درود می فرستم وشاد باش می گویم و پرچم ملی افغانستان آزاد و مستقل، بیرق خلق های برادر ما اعم از پشتونها، تاجیک ها، هزاره ها، اوزبک ها، ترکمن ها، بلوچ ها، نورستانی ها، بدخشانی ها و سائر هموطنان ساکن افغانستان برافراشته شد، و حاکمیت جنایتکاران امینی ها به پایان رسید. شورای انقلا بی جمهوری دموکراتیک افغانستان باعزم راسخ و اعتقاد راستین اعلام میدارد که آزادی و مصئونیت واقعی مردم را، آزادی زندانیان سیاسی را، دموکراسی واقعی را، کار برای بیکاران را با بهبود شرایط کار برای کارگران را، زمین برای دهقانان را تأمین خواهد کرد؛ شرایط مساعد و مطلوب بازگشت هموطنانی را تدارک خواهد دید و مسئلۀ جنگجویان ضد دولتی را از طریق سیاسی حل خواهد کرد؛ حقوق تمام طبقات و اقشار دموکراتیک جامعه اعم از حقوق سربازان، کارگران، دهقانان، روحانیون، پیشه وران، مالکان کوچک و متوسط، تاجران ملی، استادان، دانشمندان، نویسندگان، دوکتوران، انجنیران، هنرمندان، مأموران و سائر هموطنان را احیاء و از آنها دفاع خواهد کرد؛ در راه ایجاد زندگی و کار صلح آمیز و در رساندن احتیاجات اولیه به شهر ها و دهات اهتمام و حقوق تمام ملیت ها و اقوام سکن افغانستان را، احترام به دین مقدس اسلام و جامعۀ روحانیت را، عنعنات وشعایر ملی را با اصل کانون خانواده و ملکیت شخصی را به طور واقعی تضمین و تأمین خواهد کرد!
شورای انقلا بی جمهوری دموکراتیک افغانستان اعلا م میدارد که قدرت حاکمه یعنی دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان به تمام مردم افغانستان تعلق دارد و به زودترین فرصت ممکن جبهه وسیع از تمام نیروهای ملی و دموکراتیک تشکیل خواهد گردید؛ تمام آزادیهای دموکراتیک به شمول آزادی تشکیل احزاب مترقی و وطن پرست و سازمانهای توده ای، آزادی مطبوعات، بیان و اجتماعات تأمین خواهد شد؛ افغانستان انقلا بی از سیاست خارجی صلحجویانه، از سیاست بیطرفی مثبت و فعال پیروی خواهد کرد و برمبنای اصل سیاست صلح و دوستی ملل با تمام ملل و دول جهان روابط دوستی خود را و به درجه اول با کشورهای همجوار خود بسط و توسعه خواهد داد وسوء تفاهامات را رفع خواهد کرد؛ عضو وفادار و فعال سازمان ملل متحد و کشورهای غیر متعهد دوست و همرزم صدیق مسلمانان زحمتکش جهان خواهد بود؛ تمام قراردادها، پیمانهای منعقده میان افغانستان و کشورهای جهان و منشور سازمان ملل متحد را تائید و رعایت میکند. مردم زحمتکش و مستضعف هموطن، دوستان و رفقای قهرمان، اردوی آزادی بخش ملی افغانستان! جهاد ما یک جهاد کبیر و عادلا نه است، جهاد مردم افغانستان در راه عدل و تقوا. بگذار این جهاد مقدس سیمای نیاکان شریف و کبیر ما، سیمای غازیان و شهیدان راه آزادی وطن پرافتخار و سربلند ما افغانستان عزیز، سیمای رهبران شهید شادروان ما نورمحمد تره کی، میر اکبر خیبر و دیگر شهیدان و قهرمانان ما، شما را نیرو بخشد و به پیش در راه آرمانهای سترگ انقلا ب شکوهمند ثور، در راه صلح و آزادی و استقلال و دموکراسی، کار و پیکار، ترقی و رفاه، برابری و برادری، عدالت و خوشبختی خلق افغانستان!»
بیانیه ء تاریخی وآزادی بخش شادروان رفیق ببرک کارمل در سراسر کشوراز سوی مردم رنجدیده کشور؛ طبقات واقشار مختلف جامعه که در دوران حاکمیت حفیظالله امین به زنجیر کشیده شده بودند وزجر میکشیدند به گرمی استقبال گردید و نخستین اقدام در راستای عملی ساختن وظایف دولت وحکومت فرمان رهایی هزارن تن زندانی پلچرخی په خاطر حرمت به انسان وانسانیت ورعایت حقوق بشر بود که به گرمی ذایدلوصفی ازسوی زندانیان پلچرخی که به مرگ محکوم شده بودند ومردم در سراسر کشور استقبال گردید وبه این ارتباط از میان ما زندانیان پلچرخی یک کمیسیون تشکیل گردید که من نیز عضویت انرا داشتم؛ تدابیری برای رهایی زنداینان رویدست گرفته شد و درواز های زندان پلچرخی باز ساخته شد وهزارن زندانی رها وبا خوشی عازم خانه ها ی خود شدند که در تصاویر دیده می شود. «تصویر»
من نیز یک جاه از زندان رهایی یافتم ودر وقت رهایی از زندان یک پولیس ومامورزندان که وی نیز حبیب نام داشت نزد من امده وگفت «حبیب جانه کورته چه ورسیدی یو خیرات وکړه؛ ما په ځواب کی ورته وویل چه هو او همداسی کوم؛ ځکه چه دزندان څخه خلاص شوم؛ خو پولیس را ته وویل چه یوازی دزندان څخه نه؛ بلکه دمر ګ حخه مو نجات وموند؛ ځکه چه ستاسو داعدام امر هم راغلی وه او په همدی ورځو کی اعدام کیدلی.» دو روز بعد دروازه بزرگ زندان مخوف پلچرخی باز شد و هزاران زندانی که زنده مانده بودند؛ اعضای حزب وغیر حزبی ها که در ترکیب انان سران واعضای احزاب جهادی نیز بودند آزاد شدند وبه خانواده های خویش پیوستند «فوتوی رهایی اززندان» من نیز در پرتو تحول ششم جدی و روز نجات و آزدای مردم مظلوم و ستمدیدۀ افغانستان از ظلم، ستم و ساطور حفیظ الله امین سفاک؛ یک جاه به هزارن زندانی و رفقای حزبی از زندان إلچرخی رها شدم؛ ازمرگ نجات یافتم ودوباره زندگی یافتم وبه خاطر دیدن خانواده به خانه وکاشانه درخوست رفته وبه اغوش خانواده عزیز پیوستم.
تحول سیاسی ششم جدی ۱۳۵۸ وبیانیه ء تاریخی شادروان رفیق ببرک کارمل سابق منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق وریس جمهوروصداعظم دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان که مبین خواستهای مردم رنجیده وستمدیده وطبقات واقشار مختلف جامعه؛ ملیت واقوام باهم برادر وتحقق تحولات اساسی درحیات سیاسی؛ اقتصادی؛ اجتماعی وفرهنگی کشور وروابط بین المللی دولت وکشور بود؛ با شوروشعف از طرف توده های مردم؛ طبقات واقشار اجتماعی؛ اقوام وملیت با هم برادروبرابر کشور در سراسر کشور استقبال گردید ویکی از نمونه های استقبال مردم از بینانیه ء تاریخی وحمایت مردم از تحول سیاسی ششم جدی؛ مارش وپشتبانی هزاران تن ازباشنده ءگان ولایات پکتیا؛ خوست وپکتیکا از تحول ملی؛ دموکراتیک؛ ترقی خواهانه وداد خواهانه ششم جدی در شهر کابل وملاقات نماینده گان انان با شاد روان ببرک کارمل در تپه ء پغمان و جوارقصرتاریخی پغمان وطاق ظفر ومنار استقلال ۱۹۱۹ میلادی می باشد. بدین گونه در سراسر کشور وجهان پیشرو از تحول ششم جدی حمایت صورت گرفت و حزب ودولت در روشنی بیانیه تاریخی رفیق ببرک کارمل واهداف تحول ششم جدی به اقدامات مشخص وتاخیر ناپذیرذیل دست زد وادامه داده شد که دراسناد حزب ودولت وحکومت وقت تبلور دارد.