قبل از اسلام مردم کابل بهمنظور کشت و زراعت از دو طرف دریای کابل نهرهای آب کشیدند که یکی از این نهرها از بالای گذرگاه و باغ بابر و دامنه کوه توپ (شیردروازه) را دور زده از بالای شفاخانه گندنا (ابنسینا) عبور نموده و از بالای زیارت سید مرد، شهر کهنه کابل و آبیاری درختان ارغوان خواجه صفا در قسمتهای بالاحصار ختم میشد که بنام بالا جوی یاد میگردید.
این جو در قسمت دیوار شفاخانه گندنا (ابنسینا) و قلعه هزارههای چنداول آسیابی را میچرخاند که مردم محل گندم خود را آرد مینمودند.
نهر دومی از سمت غرب دریای کابل در نزدیکیهای منطقه دهمزنگ به سمت شهر کشیده شده بود که از دامنه کوه آسمایی و نخاس، قسمت غربی ماشینخانه (فابریکه حربی) و جوار درمسال آسمایی را عبور و به سمت ده افغانان (جوار سرای باغ) و حوض مرغابیها (تقریباٌ محل هوتل پارک) و پس از آبیاری باغهای منطقه از بوستانسرای (پارک زرنگار فعلی) گذشته کولهای لیسه استقلال (لیسه فعلی استقلال) را آبیاری و تا کشتزارهای دشت قلعه حاجی امتداد داشت.
و اما چرا جوی شیر؟
۱- دریکی از روایات آمده که پادشاه آن زمان دختر زیبای داشت بنام سادینا و قصری برایش در جوار این نهر آباد نموده بود که امروز بنام نوآباد دهمزنگ نامیده میشود و نزدیک به دیوار کابل است.
سادینا همواره بر لب این نهر میآمد و به تماشای ماهیهای سفید این نهرمی نشست، سادینا را عادت بر این بود که هرروز با خود کوزهچهیی پر از شیرمی آورد که نوله کوزهچه را با برگ سبز میبست و وقتی بر لب نهر میآمد شیر را در جوی میریخت و میخواست ماهیان را تغذیه نماید.
مردمانی که در اطراف نهر زندهگی میکردند به پیروی از سادینا و دختر پادشاه هرکدام ظرفی پر از شیر با خود میاوردند و به جوی میریختند که گاهی رنگ آب این جوی رنگ سفید و شیر را به خود میگرفت و از همینجاست که بنام (جوی شیر) یادشده است.
۲- درمسال هندو باوران که قبل از اسلام در این منطقه موجود بوده مردمان وقتی سحرگاهان به غرض عبادت بهطرف درمسال میرفتند، پس از طی مراسم و عبادت ظرفهای شیر خود را در این نهر میریختند که آب رنگ سفید به خود میگرفته و از این سبب بنام جوی شیر یادشده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با استفاده از کتاب کوچهها و گذرهای تاریخی کابل افغانستان – نویسنده: زینالعابدین عثمانی