جهان به سوی پرتگاه میرود و عدهای آگاهانه آماده سقوط در آن هستند. بقای مناسب زندگی به خطر افتیده است.
دو فاجعه نمادی (فاجعه محیطزیست و سلاحهای هستوی) پایان زندگی را در روی زمین به نمایش گذاشته است. انسانها برای مقابله با فاجعه محیطزیست زمان لازم را از دست دادهاند و در مسیر توأم با اشتباه حرکت صورت میگیرد. تهدید جنگ هستوی با داشتن سابقه هفتاد سال در حال افزایش است و از اینکه تا کنون چگونه از این تهدید جان سالم بدر بردهایم معجزهای بیش نیست. سیاست دیتانت و خلع سلاح در آجندای کار محافل سیاسی قرار ندارد و انسانها بعد از سپری نمودن یک صد هزار سال زندگی در روی زمین در موقعیتی قرار گرفتهاند که در مورد استمرار زندگی هوشمندانه و یا نابودی آن یکی را باید انتخاب کند. آنانی که برای نسلهای بعدی زندگی معقول آرزو دارند باید بخش اعظم مواد سوختی فسیلی را دست ناخورده بگذارند و اما ساختارهای جامعه امروزی به شدت فشار میآورند تا آخرین قطره این منابع و سوختها استخراج گردد.
تغییرات آب و هوا مسابقه کشورها را در حالی به نمایش گذاشته که مسیر آن به پرتگاه و نابودی انسان منتهی میگردد. عدهای از کشورها باعث وحشی گری در جهان میگردند و از انجام اعمال خشونت، تجاوز به حقوق و حریم دیگران و اقدامات تروریستی شرم و حیا ندارند. از موجودیت سلاحهای هستوی در بعضی از کشور مانند اسرائیل اغماض و چشمپوشی صورت میگیرد.
بنا به ادعا "نوام چامسکی Noam Chomsky" نویسنده و صاحبنظر شهیر امریکایی، ایالاتمتحده امریکا و اسرائیل بزرگترین خطر برای صلح در جهان هستند و اما این واقعیت از طرف رسانههای امریکایی که به اساس نظر سنجیهای مختلف ثابت گردیده افشاء نمیگردد. خطر وقوع جنگ هستوی نسبت به سی سال گذشته از زمان زمامداری رونالد ریگن بیشتر گردیده که عامل آن پروگرام نوسازی اوباما برای سیستم سلاحهای هستوی با مصرف تریلیون ها دالر میباشد. فعالیت های جنگ طلبانه و نژاد پرستانه قبل از همه منبع خطر برای آنهایی است که در صدد برانداختن همچو فعالیت ها می باشند. چنانچه طی چهل سال گذشته بزرگترین تهدید برای اسرائیل سیاستهای خودش بوده که این کشور به یکی از کشورهای نامحبوب و مخوف در جهان مبدل گردانیده است. حمایت های بدون قید و شرط ایالاتمتحده امریکا از اعمال ماجراجویانه و غیرانسانی اسرائیل باعث افزایش خطر و از بین رفتن امنیت برای این کشور در سراسر جهان گردیده است.
تروریزم به مثابه یکی از آفتهای بزرگ در جهان میباشد که بعضیها آن را مقاومت در برابر سیاستهای توسعه طلبانه قدرت های بزرگ در جهان مانند ایالاتمتحده امریکا و انگلستان می دانند و هم چنان عدهای دیگر به این باور اند که کمپاین وسیع که در جهان بی سابقه است غرض ترور و کشتار در واشنگتن صورت میگیرد و آنها یکی از نمونه های این کمپاین را در طیاره های بدون پیلوت میدانند. در اثر بمباردمان همین طیاره ها شهر ها و دهات ویران میگردد، افرادی مورد هدف قرار می گیرند که بی گناه هستند. به اثر این بمباردمآنها محلات مسکونی ویران و محیطزیست تخریب میگردد، آسیب دیده گان دست به مقاومت میزنند و حاضر به تسلیم نمی باشند. جنگ بر علیه تروریزم نه تنها تروریزم را از بین نبرده بلکه دامنه و ساحه فعالیت آن را گسترش داده است. گروههای تروریستی با امکانات بیشتر و اهداف غیرانسانی ظهور نمودهاند.
تسلیمی افراد غرض محاکمه به دست دیکتاتورها یکی دیگر از منابع خطر و بحران در جهان است که این عمل از طرف کشورهای مانند انگلستان و سویدن و سایر کشورهای اروپایی نیز صورت گرفته است و آنها افرادی را غرض شکنجه و مجازات تسلیم دیکتاتورها در شرق میانه نمودهاند. کشورهای امریکای لاتین در این نوع معاملات سیاسی سهم نگرفتهاند زیرا این کشورها از کنترول ایالاتمتحده امریکا خارج هستند. درحالیکه در زمان تسلط ایالاتمتحده امریکا بر امریکای لاتین بزرگترین مرکز شکنجه و مجازات محسوب میگردید. امریکای لاتین در تسلیمی افراد مشکوک به کشورهای دیگر سهم نمیگیرد، حالان که اروپاییها بنا بر نداشتن موقف مستقل در تسلیمی افراد مشکوک و سایر اعمال بحرانآفرین سهم بیشتر دارند.
پوتین با دست زدن به اعمال غیرقانونی تهدید برای مردم خود میباشد، نه برای دیگران، و اما از اینکه هیولای دیوانه که از بیماری روانی رنج میبرد معرفی میگردد تعصب است نه واقعیت. اگر چه سیاستهای پوتین غیرقابل فهم است و اما پیوستن اوکرائین با غرب برای هر یک از رهبران روسیه غیرقابل قبول است و مورد نارضایتی تمام روسها گردیده است. موضوعات اطراف روسیه به دهه 90 میلادی و زمان فروپاشی اتحاد شوروی بر میگردد. زیرا در آن زمان میخاییل گورباچف با اتحاد آلمان و پیوستنش به ناتو موافقت کرد تا در مقابل ناتو هم نباید یک انچ به طرف شرق پیشروی نماید و اما بعد از این تفاهم ناتو به شرق آلمان نقلمکان کرد و کلینتن ناتو را تا مرزهای روسیه گسترش داد.
دولت موجود اکرایین با 300 رأی موافق پارلمان در برابر 5 رأی مخالف به پیوستن با ناتو بر اثر فشارها و اعمال نفوذ در مقامات کیف موافقت کرد. پیوستن اوکرائین تهدید استراتیژیک روسیه میباشد و واکنش رهبران روسیه در برابر اقدامات تحریکآمیز قابلدرک است.
پیدایش سیریزا در یونان و رسیدن به قدرت در موج از محبوبیت مایهامید به آینده است. سیریزا مخالف اجرای سیاستهای بروکسل و بانکهای آلمانی از طرف یونان است. زیرا آنها اقدام به نابودی یونان کردهاند. سیاستهای دولت قبلی باعث افزایش بدهیهای این کشور گردید، تا جایی که نیمی از جوانان آن بیکار گردیدند و چهل درصد جمعیت آن زندگی تحت فقر را اختیار کردند. در سال 1955 بخش بدهیهای آلمان باعث بازسازی و رونق اقتصادی در آلمان گردید. همین تجربه در مورد یونان هم باید بهکاربرده شود. حالان که بانک مرکزی اروپا و محافل مالی آلمان و فرانسه در این مورد مخالف هستند.
قروض کمرشکن از طرف نظامهای دیکتاتوری بر پرتگال و هسپانیا نیز تحمیل گردیده است. دیکتاتوری یونان که از طرف کشورهای بزرگ غربی حمایت میگردید، قرضهای نفرتانگیز را بر مردم یونان تحمیل نموده است.
قرضهای بوجود آمده از طریق سیاستهای غیر ملی و بدست دیکتاتورها بدهی نفرتانگیز گفته شده که نباید پرداخته شود و از طرف امریکا شامل قوانین بینالمللی در زمانی گردیده است که منافع آن کشور را تأمین میکرد. زمامداران اروپایی میخواهند تا وام قروضشان را با ریسکهای بالا از کشورهای مربوطه به دست آورند. این وامها از طریق بانکها در اختیار کشورهای نادار قرار داده میشود تا ثروتهای ملی آنها غارت گردد. مشکلات موجود در اروپا در اثر سیاستهای غلط اقتصادی از طرف بیروکراتهای بروکسل، کمسیون اروپا و نهادهای مشابه به آن بوجود آمده است.
در ازدیاد مشکلات فشارهای جنگطلبانه ناتو و عطش بانکهای بزرگ غرض به دست آوردن سودهای کلان تأثیرات به سزایی را به جا گذاشته است. آنها میخواهند دولتهایی را که سیاست رفاهی را تعقیب میکنند به فرسایش سوق دهند. حالان که دولتهای رفاهی یکی از خدمات و کمکهای بزرگ اروپا به جامعه مدرن است که هرگز قدرتمندان آن را دوست نداشتند.
جامعه اروپا که یکی از جوامع همرنگ و متمایل به هماهنگی بود، به سوی نژادپرستی در حرکت است. به اختلافات نژادی و جریانات ناسیونالیستی و فاشیستی امکانات فعالیت بیشتر داده میشود.
اما با وجود این همه کانونهای امید و افقهای روشن رفتن به سوی آینده مطمئین وجود دارد و مبارزین راستین راه سعادت و خوشبختی انسان هرگز ناامید نمیشوند، استقلال عمل در کشورهای امریکای لاتین و جنبشهای مدنی در آنجا مایهامید و خوشبینی برای آینده است. اجلاس ماه مارچ 2015 امریکای لاتین به وضاحت نشان داد که ایالاتمتحده امریکا در این قاره منزوی گردیده و مجبور به دادن دست دوستی با کیوبا میباشد.
سیریزا و پودموس با طرحهای ابتکاری و انساندوستانه هزارها انسان نیازمند و آگاه اروپا را که به سوی مبارزات بیامان علیه سیاستهای مخرب و غیرعادلانه ایجادشده از طرف بانکهای بزرگ و بوروکراسی کشانیده است.
صلح و ثبات و رفاه نیاز هر انسان است. سعی و تلاش خردمندانه و متشکل جامعه بشری تحقق و دسترسی به آن را حتمی میسازد.
ثور 1394