محمد اشرف غنی رییسجمهور افغانستان در جریان سفری ۳ روزه به عربستان ضمن ادای عمره مفرده، با مقامات بلندپایه این کشور از جمله ولیعهد، وزیر خارجه و رییس امنیت ملی عربستان دیدار و گفتوگو کرد. در زمینه توسعه مناسبات 2 کشور و امضا توافقنامه استراتژیک بحث و تبادلنظر کرد. این نخستین سفر خارجی احمدزی بهعنوان رییسجمهور افغانستان پس از به قدرت رسیدن است. اين نوشتار نگاهي به اهداف دو سويه كابل و رياض از روابط دارد.
پيشينه روابط:
محمد ظاهرشاه پادشاه افغانستان در سال ١٩٣٢ در شهر جده با ملک عبدالعزیز بنیانگذار عربستان سعودى دیدار و در آن زمان، موافقتنامه دوستى امضا كردند. همچنين ملک فیصل پادشاه عربستان سعودی در ۱۳۴۹ خورشيدي از افغانستان بازدید رسمی کرد. در زمان محمد داود خان نیز مناسبات افغانستان با کشور عربستان سعودی دوستانه بود. اما پس از کودتای ثور ۱۳۵۷روابط دو کشور به سردی گرایید. با اين و جود رياض از رژیم گذشته حمايت و نیروهای مخالف كابل را بهصورت مستقیم و غیرمستقیم تقویت میکرد. در اين راستا عربستان سعودی پولهای گزافي به پاکستان جهت خرید اسلحه و توزیع آن در میان مجاهدین داد. بعد از خروج شوروي عربستان رژیم طالبان را به رسمیت شناخت. اما پس از سرنگوني طالبان و تاسیس اداره موقت در ۱۳۸۰ خورشيدي روابط میان دوکشور بار دیگر برقرار گردید و عربستان رويكردهايي نويني را در افغانستان به اجرا گذاشت و دولت نوین در کابل را پذيرفت و جدا از گشایش سفارت در سال ۲۰۰۲، در کابل وعدهی کمک ۲۶۸ میلیون دلاری به افغانستان داد. در مقابل نيز رهبران افغانستان سفرهايي به رياض داشتند.
اهداف كنوني عربستان از حضور در افغانستان:
عربستان بعد از سرنگوني طالبان نظم نوين در افغانستان را باوجود عدم تمايل پذيرفت و باوجود عدم اعتماد به حکومت آقای کرزی در سال های نخستين وعدههایی چون وعدهی کمک ۲۶۸ میلیون دلاری برای بازسازی افغانستان داد. اما همچنان از حضور پر رنگ ایران ناراضي بود. دراینبین اگر نگاهي به اهداف رياض در عربستان داشته باشيم اين اهداف به چند بخش تقسيم ميشود.
گسترش نفوذ فرهنگي و ديني: اگر نيك بنگريم حمایت عربستان از تفکر سلفی گری به دو بخش تقسیم میشود. بخش نخست حمایت از سلفی گری میانه رو از راه مراکز رسمی و دانشگاهها، مساجد و مدارس مذهبی و اعزام مفتی و مبلغان مذهبی و مرکز الرابط العالم الاسلامی واقع در جده (هماهنگ با رویکرد حکومت و نهاد وهابیت در عربستان) است اما بخش دوم و متفاوت حمایت بخشی و نامتوازن عربستان از گروههای رادیکال یا سلفی گری تکفیری از راه سرویس های امنیتی و اطلاعاتی و برخی واسطهها و وابستههای نفوذی در منطقه است. در اين راه رياض كوشش كرده است تا از يك سو مسير منافع خاص خود را در افغانستان دنبال كند. در اين ميان یکی از مهمترین اهداف سیاست خارجی عربستان گسترش نفوذ در افغانستان با ترویج آیین وهابیت و یادآوری نقش رهبری در جهان اسلام بوده است. در اين راستا ریاض میتواند با حفظ جایگاه نفوذ معنوی خود و حتی گسترش آن در افغانستان جدا از تثبیت مقام خود در جهان اهل سنت نفوذ معنوی خود را در آسیای میانه را نیز گسترش دهد. در همین بين سعودی ها با راهاندازی مراکز آموزشی و دینی افکار و شریعت اسلامی را مطابق با تفسیر وهابیت طرح راهاندازی مرکز بزرگ دینی «مرکز اسلامی ملک عبداله» با هزینه ۱۰۰میلیون دلاری در رقابت با دانشگاه خاتمالنبیین در كابل را در برنامه دارند.
حضور سياسي و ژیوپلیتیک:
مانور سياسي صلح با طالبان و نوع میانجیگری: از نگاه رهبران عربستان آنان تأثیرگذار و تعیینکننده در تحولات افغانستان هستند. در این راستا این کشور با توجه به نوع ارتباط با گروههای بنیادگرا در پاکستان و افغانستان (عربستان سعودی پشتیبانیکننده گذشته طالبان بوده و اکنون نیز نفوذ زیادی در بین رهبران طالبان و جریان افراط داشته است) از سویی میتواند منافع طالبان و احزاب و همپیمانان افغانستانی عربستان را در افغانستان تأمین و از سویی نیز منجر به دریافت امتیازات گستردهتر از دولت کابل و حضور فزاینده در افغانستان گردد. دراینبین ریاض با توجه به حمايت واشنگتن از مذاکره با گروههای مخالف به میزبانی عربستان میکوشد تا گذشته از رقابت با قطر در کسب و نقش عمده در گفتگوهای طالبان با دولت افغانستان نقش مهم خود را به امریکا یادآور شود و امتیازاتی را در سایر حوزهها از غرب دریافت کند. گذشته از اين نيز بايد توجه داشت كه پس از سرنگونی طالبان در افغانستان نقش عربستان در این کشور کمرنگ شده و بر نفوذ برخی از رقیبان عربستان در افغانستان افزوده شده است لذا عربستان با بستن معاهده استراتژیک با دولت افغانستان (با محور های اقتصادی، امنیتی و سیاسی) قصد دارد برای احیای نقش گذشته خود در افغانستان بکوشد.
مهار ايران و رقابت با قدرتهای منطقهای:
در واقع از نگاه عربستان با توجه به وضعيت كنوني افغانستان حضور و نفوذ بيشتر در افغانستان میتواند جدا از مهار ايران به تقويت حضور امنيتي سياسي و ژیوپلیتیک آنها در منطقه كمك كند. اين امر از سالهاي گذشته نيز مد نظر مقامات عربستاني بوده است چنانچه در گذشته ويکىليکس نامهاى را از هيلارى کلينتون، وزير امور خارجه امريکا منتشر کرده بود که عربستان سعودى از تشکيل مثلثى شيعه متشکل از ايران و پاکستان تا عراق تحت حکومت نورى مالکى و تشکيل مثلثى شيعى در منطقه بسيار نگران بود. اكنون نيز تشديد تنش با تهران توجه عربستان به افغانستان را بيشتر كرده است. در واقع به هر ميزان كه دامنه اختلاف بين تهران و رياض پايدار باشد نگاه عربستان به حضور فزاينده در همسايگان شرقي ايران و مهار ايران از شرق بيشتر ميشود. دراینبین اكنون رياض كه با هر گونه رويكرد تهران كه موجب تقويت حوزه نفوذ ايران در منطقه عربي باشد مخالف است و اميدوار بود كه نوعي اتحاد منطقهای بر ضد ايران در دور ايران شكل داده تا جدا از كم كردن آسيب احتمال توافق و غرب و گسترش بيشتر قدرت منطقهای ايران رياض بتواند قدرت ايران را در منطقه را مهار كند و مانع از نقشآفرینی بيشتر ايران در خاورميانه عربي گردد.
گذشته از اين بايد دانست در شرايط كنوني و تشكيل دولت وحدت ملي رياض از آينده نوع همكاري ايران و واشنگتن بر سر افغانستان و كاهش نقش رياض در منطقه میهراسد لذا با تدوين رويكردهايي تلاش میکند جدا از توجه به بهرهگیری از نقش پاكستان در رقابت با تركيه در جهان اسلام و جلوگيري از حضور بيشتر چين نقش مهمي در افغانستان بازي كند. در كنار اين رياض سعی میکند تا با توجه به منطقه آسيای مركزی افغانستان به مثابه پايگاهی ايدیولوژيكی سياسی و فرهنگی برای حضور در آسيای مركزی باشد.
اهداف افغانستان از روابط با عربستان:
سیاست خارجی مستقل افغانستان در دوران امیر امان اله خان شکل گرفت. در آن دوران افغانستان با جمهوری ترکیه روابط خارجی حسنه داشت اما در دوران نادرخان وی گرایش بیشتری به کشور عربستان سعودی پيدا كرد در اين ميان با توجه به نقش عربستان در جهان اهل سنت رهبران افغانستاني معمولاً توجه ویژهای به اين كشور دارند. در اين ميان با توجه به شرايط كنوني رهبران افغانستان اهدافی چند از روابط با رياض دارند.
سياسي و ژیوپلیتیک: از نگاه اشرف غنی احمدزی عربستان در خطوط کلی سیاست خارجي در حلقه دوم (حلقه نخست کشور های همسایه، حلقه دوم کشور های اسلامی، حلقه سوم کشور های غربی مانند آمریکا) قراردارد. دراینبین با توجه به اينكه غني در زمان کارزارهای انتخاباتی خود بیان داشته بود که صورت پیروزی نخستین خارجی اش به کشور عربستان خواهد بود وي نخستين سفر خارجي خود را به عربستان داشت. دراینبین بايد توجه داشت كه عربستان بهعنوان یکی از کشورهای حامی مالي و سياسي تیم آقای اشرف غنی حامد زی شناخته میشود و انتخاب غني بهعنوان رییسجمهور میتواند فرصتهایی بیشتری براي عربستان فراهم كند. در كنار اين اشرف غنی تكنوكرات با سفر به عربستان سعودی عملاً در مقابل اتهام بیتوجهی به دين اسلام در جهت افزايش محبوبيت خود تلاش كرده است.
كاهش از نقش مخرب رياض و كمك به صلح با طالبان: عربستان از کشورهایی است که بیشترین کمک را به مدارس دینی منطقه (که نقش بنيادين در ترویج اندیشههای بنیادگرایانه دارد) میکند و اين امر چالش جدی فراروی حکومت رییسجمهور کرزی بوده است. در اين ميان از نظر افغانستاني. از اين منظر تا وقتي منبع تغذیه و آبشخور سياسي گروههای نظم ستيز در عربستان باشد اين گروهها با دولت سر سازش نداشته و سلاح ها را به زمين نگذاشته و به قانون اساسي احترام نمیگذارند. لذا در چند سال گذشته هم کرزی به نقش عربستان سعودی در تأمین صلح تاکید کرده و از عربستان خواست تا میزبان مذاکرات صلح دولت افغانستان و طالبان باشد. هم اكنون غني نيز بر این نظر است كه با توجه به نگاه ولیعهد عربستان سعودی (کشورش از هیچ تلاشی برای تأمین صلح و ثبات در افغانستان دریغ نخواهد کرد) از نفوذ سنتی عربستان سعودی بر طالبان در راستای برقراری رابطه با طالبان و تأمین صلح در کشور استفاده کند.
تلاش در جهت مهار پاكستان و آي اس آي: از نگاه کابل با توجه به روابط گذشته طالبان و ریاض، ریاض با اسلامآباد و نقش و جایگاه معنوی عربستان در جهان اسلام و در بین رهبران طالبان میانجیگری ریاض میتواند مفید باشد و هرگونه رضایت عربستان به ایفای نقش میانجی گرایانه میتواند رهبران و ارتش پاکستان را هم به معادله صلح افغانستان نیز بکشاند. چنانچه اخیراً شورای عالی صلح افغانستان سفر وزیر خارجه عربستان به پاکستان را در تقویت روند تلاش های صلح این کشور موثر دانست و یک هفته قبل از آن، هیأتی از شورای عالی صلح افغانستان، از عربستان سعودی دیدار کرده بود. دراینبین بايد اشاره كرد با توجه به نفوذ گسترده رياض در دولت نواز شريف عربستان سعودی دست کم میتواند آي اس اي را وادار به حمایت از روند صلح و جلوگيري از ناماني در افغانستان نماید.
همکاری های همهجانبه اقتصادي عربستان با افغانستان: چندي پيش در حاشیه نشست کشورهای قلب آسیا در شهر آلما آتی قزاقستان وزیر خارجه افغانستان با معاون وزارت خارجه عربستان سعودی موافقتنامه همکاری های همهجانبه امضا کرد. در این موافقتنامه توافق شده تا در بخشهای تجارت، اقتصاد، سرمایهگذاری، فرهنگی، مطبوعات و... همکاری صورت گیرد. دراینبین با توجه به وعدههای اقتصادی (که آقای غنی در مبارزات انتخاباتی خود به مردم وعده داده است) و وضعيت و توان گسترده اقتصادي رياض در شرايط كنوني كابل تلاش میکند تا از اين توان بهره برد و از حضور گسترده اقتصادي و سرمایهگذاری عربستان در افغانستان حمايت كند و دركنار آن نيز امتيازهايي چون حضور مذهبي و... به رياض دهد. دراینبین بايد توجه داشت كه از نگاه كابل حضور اقتصادي عربستان مانع از نقش مخرب در كشور خواهد شد.
رويكرد بازيگران به حضور و افزايش نقش عربستان در افغانستان
پاکستان از يك سو بهعنوان کشور همسو و همفکر با عربستان در منطقه از همکاری عربستان در افغانستان استقبال کند. اما از سوی دیگر به خاطر اینکه ممکن است جای نفوذ گستردهای برای پاکستان باقی نماند ممکن است مخالف گسترش نفوذ عربستان در افغانستان باشد. جدا از این کشورهای دیگر منطقه بویژهایران و همسايگان شمالي چون تاجيكستان ازبكستان تركمنستان و همچنين هند، چين و روسيه که با افکار افراطی و وهابیت به شدت مخالفت هستند با حضور بیشتر عربستان مخالفت میکنند.
چشمانداز حضور عربستان در افغانستان:
از نگاه مخالفان ایفای نقش پررنگ تر عربستان در طول سی سال گذشته بیشتر ایدیولوژیک بوده است و ریاض در میانجیگری و فشار بر طالبان عملاً تلاشهایی عمده صورت نداده است. همچنین عربستان نفتي جدا از انجام ندادن بخشی از تعهدات خود در قبال افغانستان کمک اقتصادی گستردهای به دولت و مردم افغانستان نکرده است. در اين ميان مخالفان بر اين نظرند عربستان سعودی هیچگاه بهاندازهای با افغانستان دوست نبوده که منجر به زدودن ریشههای تروریزم، بنیادگرایی مذهبی و افراطیگری ایدیولوژیک گردد. گذشته از اين پیامدهای رویکرد ایدیولوژیک ریاض این نگرانی را در بین احزاب گوناگون مذهبی، قومی و اقلیتهای افغانستان افزایش داده است. لذا نگاه بسياري از احزابي چون ایتلاف ملي افغانستان و همچنين تاجيكها و شيعيان به حضور افزايشي عربستان در افغانستان مثبت نيست. گذشته از اين نيز افغانستان جامعهای چند قومی بوده و در گرايش هاي مذهبي مردم افغانستان تعامل مثبتي با همه مذاهب اسلامي داشته و فرهنگ مذهبي ملي افغانستان بيشتر حنفي و شيعي بوده است لذا حضور گسترده و استراتژیک عربستان در افغانستان، برخلاف خواست و تمایل جمعی مردم افغانستان است و به تشدید رقابت قدرت های رقیب منطقهای و بینالمللی در کشور منجر ميشود. دراینبین هر چند اکنون دولت افغانستان از رویکرد شرکت ریاض در گفتگوهایی صلح عربستان و افزایش حضور سیاسی و اقتصادی این کشور در افغانستان حمایت میکند اما در كنار حمايت از افزایش نقش اقتصادی این نگرش به معنای پذیرش گسترده نقش مذهبي و سیاسی ریاض نيست.