ایران ۲۵ سال پیش بندر چابهار را منطقه ویژه اقتصادی اعلام کرد و در سال 2003 هند و ایران در مورد توسعه چابهار موافقت کردند، اما تحریمهای غربی و تعلل هند در کنار چالشهای دیگر موجب شد که توافق سه جانبه بازرگانی و ترانزیتی چابهار در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ توسط تیمهای فنی اقتصادی، متخصصان حقوقی و کارشناسان هند، ایران و افغانستان تهیه شده و در اجلاس سهجانبه اخیر رئیسجمهوری اسلامی ایران، نارندرا دامورداس مودی نخستوزیر هند و اشرف غنی رئیسجمهوری اسلامی افغانستان به امضا رسد. در این بین اگر به آثار و پیامدهای توافقنامه سه جانبه چابهار توجه کنیم این پیامدها در دو بخش قابل بررسی است.
آثار و پیامدهای اقتصادی توافقنامه سه جانبه چابهار:
در واقع بندر چابهار در جنوب خاوری ایران تنها بندر اقیانوسی ایران در کرانه مکران و اقیانوس است. در این بین ایران در يك دهه اخير تلاش كرده با بهبود و توسعه بندر چابهار آن را به کانون ارتباط بازرگانانی آسیای مرکزی با منطقه خليج فارس و خاور دور و ساير مناطق جهان کند. در این بین با اتمام راه آهن چابهار و زاهدان و سپس زاهدان و سرخس، بندر چابهار عملاً میتواند به نقطه پیوند بین کشورهای گوناگون از جمله هند، افغانستان، کشورهای آسیای میانه، قفقاز و شرق اروپا تبدیل شود. در بعد دیگری باید توجه داشت که فعال شدن چابهار دالان حمل و نقل بینالمللی جنوب - شمال را فعال کرده و جنوب آسیا را به آسیای میانه وصل میکند و گزینهی جدیدی را برای دیگر کشورها چون هند برای ورود مواد خام آسیای میانه فراهم میسازد. گذشته از این چابهار زمینهی روابط بازرگانانی افغانستان با کشورهای منطقه را فراهم نموده و پل ترانزیتی و مکانی برای سرمایهگذاری خواهد شد. در واقع افغانستان محاط در خشکی (که همواره برای واردات و صادرات خود با چالشهای گوناگونی دست به گریبان بود) از دردسرهای بهانه گیری همسایهی جنوبی نجات میدهد و بازرگانان افغانستان را برای دوری از چالشهای ایجاد شده در بندر کراچی پاکستان کمک نموده تا از وابستگی بیشتر به پاکستان برهاند. در این بین چابهار، مسير بهتر و ارزانتر برای واردات و صادرات کالاها نسبت به بندر کراچی میباشد. بندر چابهار ٧٠٠ کيلومتر به مرکز افغانستان نزدیکتر و هزینه کمتری نیز دارد. گذشته از این با بهره برداری از تسهیلات بندر چابهار فرصت بکار گیری موقعیت ترانزیتی افغانستان فراهم خواهد شد و کابل میتواند گذرگاه انتقال بازرگانی برای کشورهای محاصره شده در خشکی آسیای میانه شده و سالانه میلیونها دلار درآمد داشته باشد از این دید کابل بر این نظر است که افغانستان به چهارراه اقتصادی منطقه تبدیل کند و عملاً چابهار میتواند نقش مهمی در وصل کردن راههای بازرگانی و ترانزیتی منطقه بازی کند و در کنار آن نیز افغانستان را به بازارهای جدید در خاورمیانه، اروپا و آمریکا وصل کند. در این بین این بندر میتواند فرصت سرمايه گذاری هند در افغانستان را مهياتر کند و با استفاده از ظرفیتهای اقتصادی در افغانستان و سرمایه گذاریهای از طریق استخراج معادن مستقلتر گردد.
از سوی دیگر نگاه هند به بندر چابهار نگاه راهبردی است. هند در سال ۲۰۰۹ سرمایه گذاریهایی را در افغانستان انجام داد تا کرد تا بندر ملک را برای استفاده از چابهار آماده کند. لذا هند چابهار را بدیل بندر کراچی میبیند تا روابط اقتصادی خود را به افغانستان و کشورهای آسیای میانه آسان کند. در این بین با توجه به رشد اقتصادی 7 درصدی، جمعیت یک میلیارد و 250 میلیون نفری و نداشتن منابع گسترده انرژی چابهار میتواند نقطه ثقلی در توسعه روابط با ایران شده و روابط بازرگانانی و بازرگانی ایران و هند را از 13 میلیارد کنونی به فصل نوینی از همکاریها گسترش دهد.
علاوه براین نیز باید توجه داشت که ایران تاکنون صدها میلیون دلار برای توسعه بندر چابهار هزینه کرده و توجه کشورها به مناطق آزاد کشورهای حاشیه اقیانوس هند میتواند بهنوبه خود آغازگر همکاری منطقهای نوینی بود و بهمنزله ایفای نقش جهانی چابهار در حمل و نقل و ترانزیت و صادرات کالا گردد. همچنین چابهار بهعنوان یکی از قطبهای مهم منطقهای حمل و نقلی میتواند منطقهایدهآلی برای توسعه سرمایهگذاری، تولید و صادرات محصولات مورد نیاز بازارهای مصرف منطقهای گردد و به گسترش نقش ترانزیتی ایران کمک کند.
آثار و پیامدهای سیاسی و ژئوپلیتیک توافقنامه سه جانبه چابهار
نخستین دیدار نخست وزیر هند به ایران در 15 سال گذشته از اهمیت بالایی برای هر دو کشور برخوردار است و این امر عملاً به چابهار پیوند خورده است. در این بین باید گفت توافقنامه سه جانبه چابهار عملاً میتواند زمینهساز تحولی بزرگ در روابط سه جانبه و منطقهای هند ایران و افغانستان گردد و بر دایره مشترکات و رویکردهای سیاسی و راهبردی سه جانبه بیفزاید. در این میان هر چند این توافق سه جانبه و توسعه بندر چابهار بر علیه هیچ کشوری نیست، اما بیگمان از نظر سیاسی و ژئوپلیتیک کابل و دهلی آن را دستاوردی راهبردی بر ضد پاکستان و به نفع خود میدانند. در این میان از یک سو بر اساس موافقتنامه سه جانبه افزایش نقش چابهار میتواند دیگر بنادر منطقه، بهویژه بندر کراچی پاکستان را تحت تأثیر قرار داده و در راستای انگیزههای سیاسی مشترک هند، افغانستان منطقه اقتصادی و دالان ترانزیتی جدید در مقابل رویکرد پاکستانی قرار گیرد و آن را به حاشیه برد. در بعد دیگر کابل براین نظر است که پیامدهای اقتصادی این توافقنامه میتواند بر روند ناامنی در کشور تأثیر گذارد و با افزایش سرمایه گذاری و گسترش بازرگانی افغانستان به تثبیت شرایط سیاسی و امنیتی کمک کند. علاوه بر این با توجه به امضای توافقنامههای انرژی و زیرساختها بین شی جین پنگ، رئیس جمهور چین با کشور همسایه پاکستان (بالغ بر 46 میلیارد دلار) و نوع روابط راهبردي هند با افغانستان دهلي نو مايل است تا روابط سیاسی و بازرگانی این کشور و آسیای مرکزی به پاکستان وابسته نگردد. بهعلاوه بندر چابهار راه دسترسی نزدیک کشورهای آسیای مركزي (ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان) به آبهای آزاد است و هر چند بنادر كراچي و گوادر پاكستان میتواند رقيبي براي بندر چابهار ايران باشد، اما نوع ناامني و نبود راههای مناسب در افغانستان و پاكستان میتواند چابهار را در اولويت نخست آينده منطقه قرار دهد و فرصتي طلايي براي ايفاي نقش منطقهای فراهم کرده و از مهمترین چهارراههای دالان شمال-جنوب گردد.