به باور برخی از منابع خبری وتحلیلگران سیاسی فاز دوم قدرت آخوندی در ایران بایک انقلاب مخملین توامیت دارد. ازینرو آخوندها میخواهند جنبش اعتراضی وانقلابی را از مسیرش منحرف ساخته بسود وبقای خود سمت وسو دهند.

تحلیلها وشواهد گواه بر آنست که بازی های پیچیده وپرتنش ایران در مواضع بزرگ بین المللی، پیمانهای عظیم سیاسی وداشتن روابط تنگاتنگ باروسیه، چین، هند ودیگر قدرتهای بزرگ جهانی وحضور نیرومند آن در کشورهای منطقه وهمسایه ی ایران یعنی عراق، سوریه، لبنان، یمن، فلسطین ومسایل منطقوی چون افغانستان، تاجیکستان، آذربایجان، ارمنستان رژیم آخوندی ایران را وارد یک مرحله وسیع هدفمند واستراتیژیک میسازد.

اما رژیم آخوندی برای توفیق بدستاوردهای آن بزمان وتوان لازم نیازدارد که مقدم بر همه استحکام داخلی قدرت درکشور پایه های اساسی آنرا تشکیل میدهد.

به همین لحاظ آخوند های ایران رژیم آخوندی را برای خود شان نوسازی وباز سازی میکنند؛ زیرا این رژیم باگذشت ۴۳ سال حکمروایی درکشور چنین بنظر میرسد که تاریخ کاربرد شیوه ها ی مدیریتی، سیاستهای مقطعی وکبر سن رژیم که در حال حاضر با پیشرفتهای سیاسی، تغیرات علمی وتحولات صریح جهانی ومنطقوی همگامی نداشته، رژیم برای بقای حکمروایی خود در ایران ومنطقه نیازمند نوسازی ودگراندیشی پالیسی های گذشته خود میباشد که برمبنای آن آخوندها رژیم آخوندی را در وجود یک نمایش بزرگ مردمی ولی در اصل برای خود باز سازی ونوسازی میکنند.

گمان میرود که رژیم برای تطبیق اهداف تاکتیکی خود با استفاده ازفضای تحریک آمیز اعتراضی بازیهای خود را نیز درمیان آن همه خیزشهای مردمی بنام حجاب ودعاوی حقوق زن بکار گرفته دو هدف را دنبال میکنند.

اول: تصفیه ی نیروهای دموکراتیک واعضای فعال جنبش ضد آخوندی، نابود ساختن نیروهای مخالف داخلی وآسوده ساختن رژیم آخوندی از مخالفتهای سیاسی، تضاد های انتاگونیستی، قیام ها، وخیزشهای توده یی ویا حرکتهای قدرت برانداز مردمی وتاپه زدن مخالفین نظام آخوندی بنامهای گروهک های شرور وابسته به غرب.

هدف دوم: باز سازی وتبد یل پرزه جات فرسوده و از کارافتاده ی ماشین دولتی ونوسازی داغمه های کهنه دستگاه نظام حاکمه به ساخته های جدید، هرچند با کاربری وگرایش کهنه وارتجاعی، عوض کردن گزینه های تاریخ تیر شده سیاسی، اجتماعی وفرهنگی وتعویض شکل وشمایل کهنه و پوسیده ی دولتی ومندرس سیاسی به چهره باز هم فرمایشی ساخته خود آخوندها همانند دو رخ یک سکه وایجاد گرایشات وتمایلات گویا ظاهراً اعتدالی بجای فرهنگ تندروانه همه وهمه در چهار چوب یک نمایش اعتراضی آنهم با تاکتیکهای جدید توام با تظاهر انقلابی تحت کنترول خود آخوندها بمنظور تحکیم پایه های حاکمیت مذهبی درایران وساحه نفوذی آنها درمنطقه.

ملا های ایرانی که ظاهراً مردم را مصروف شکلیات ونمایشات کاذبانه وتحولات ریا کارانه سیاسی خود ساخته با راه اندازی جریانات خطر ناکتراز گذشته ولی در عمق قضایا دور از دید و تصور مردم ایران یکبار دیگر سرنوشت مردم را به چالش مواجه خواهند ساخت.

درفرجام باید گفت که در جریان خیزشهای سرتاسری موجود ایران

 واکنشها وبرخوردهای سپاه پاسداران،

رفتارمتفاوت ارتش، پلیس وسایر نیروهای سرکوبگرنسبت بسالهای گذشته،

تفاوتها و عکس العمل مقامات دولتی نسبت به خیزشهای ده ها سال گذشته،

ادامه ی خیزشها بشکل بیسابقه،

گسترش سرتاسری خیزشها بشکل پلان شده،

بریدن مو ها توسط معترضین،

مراعات نظم وچگونگی گرفتاریها،

سکوت معنا دار دولت نسبت به خیزشهای گذشته،

هماهنگی خیزشها در شهرهای مختلف وهمگونی شعارها،

موضعگیری های ضعیف باشباهت اندک از خارج کشوروغیره وووو،

اوضاع عمومی را زیر سوال برده بنظر میرسد که خیزشهای مردمی پیش از آنکه برهبری پیشوایان سیاسی، احزاب سازمانها، اتحادیه ویا شورای مردمی سمت وسو داده شود تحت کنترول واداره دولت ایران سمت وسو داده میشود.

نشود که آخوندهای ایرانی برای بقا، دوام وتحکیم پایه های حاکمیت دولتی خود در خیزش سراسری موجود نقش سمت دهنده و دست بالا تری داشته باشند اگر چنین باشد در برخوردهای بعدی دولت آخوندی با مردم واضح خواهد شد.

 

با عرض حرمت