بعد از رویارویی دو قدرت بزرگ اتمی یعنی ایالات متحده و اتحاد شوروی در دهه شصت سده گذشته در منازعه کوبا که به بحران موشکی کوبا شهرت یافت در تمام دوران جنگ سرد، سیاره ما مثل امروز دریک خطر بالقوه ناشی از کاربرد تسلیحات هستوی قرارگرفته بود. تئوری پردازان نظام سرمایه و استراتژیستهای کهنه کار عرصه نظامی در همآهنگی بی پیشینه با نئولیبرالیست های حاکم در واشنگتن کمربستهاند تا حساب نظم حاکم جهانی و اصول رفتاری در نظام بینالمللی را که دیگر بزیان منافع خویش میپندارد، تصفیه و از افول هژمونی و باداری جهانی خویش با توسل به ابزار زور جلوگیری نمایند.
واشنگتن دکتورین هستوی خود را که از سالها پیش روی آن کار جریان داشت در (۷۴) صفحه در سال (۲۰۱۸) تکمیل نمود، این دکتورین که تجدید نظر بر مجموع قابلیتهای تهاجمی و توانمند سازی هستوی واشنگتن را احتواء مینماید بدون ابهام معطوف به وارد آوردن ضربه نخست بر قدرتهای نظیری روسیه و چین خواهد بود که دولت ترامپ ازین دو کشور بهعنوان رقیب هستوی ایالات متحده یاد نموده است، مزید برین آنچه بیش از همه خطر یک رویارویی بالفعل را با استفاده از جنگ افزارهای هستوی در ابعاد وسیع با توجه به دکتورین هستوی جدید واشنگتن مطرح میسازد، تأکید اداره آقای دونالد ترامپ در جهت توسعه و گسترش سلاح هستوی درین دکتورین با توجه بر نقش بازدارندگی تسلیحات هستوی در مقابله با فدراسیون روسیه در قاره اروپا است. باور حاکم در کاخ سفید حاکی برین است که اقدامات و عملکردهای مسکو در چهارچوب امنیت اروپا مشمول تحرکاتی است که به تشدید اجتناب ناپذیر تقابل خارج از کنترول انجامیده است، لذا واشنگتن با بزرگنمائی تصنعی خطرات تهاجمی روسیه در مقیاس اروپا استفاده از موشکهای دارای توان حمل کلاهک هستوی با برد متوسط را در قالب نظریه شرایط فوقالعاده عملی دانسته که بر پایه این راهبرد، تئوری استفاده محدود از تسلیحات ویرانگری هستوی عمدتاً در محدوده مرزهای اروپا مطرح شده است.
طرح استفاده محدود از جنگ افزارهای هستوی در پرتو استراتژی امنیت ملی دولت دونالد ترامپ باعث شد تا طراحان بهکارگیری تسلیحات غیرمتعارف در پنتاگون روند کاربرد این تسلیحات مخوف را با ایجاد تمهیدات و پیش زمینههای گوناگون هراس افگنانه در ابعاد وسیع رویدست گرفته و آن کشور خروج یکجانبه خود را از پیمان بینالمللی منع تولید و گسترش موشکهای هستوی با برد میانه مصوب سال (۱۹۸۷) اعلام و از عدم پابندی واشنگتن به مفاد معاهده جانب مسکو را آگاه سازد.
مسلم است که خارج شدن واشنگتن از معاهده فوق، امنیت جهانی را بهطور عام و ثبات قاره اروپا را بهطور خاص که این قاره در تیررس کلاهکهای اتومی کوتاه و میانبرد بوده، قرار میدهد و جانب روسیه و حتا متحدین اروپای ایالات متحده خروج امریکا ازین معاهده را بزیان امنیت جمعی عنوان نموده و از واشنگتن خواسته شده است که به دوام مفاد حقوقی معاهده رضایت دهد، اما روسیه بهخوبی درک مینماید که استراتژی امنیت ملی دولت کنونی امریکا و دکتورین هستهیی آن بهوضوح معطوف به رویکرد تهاجمی بیسابقه علیه مسکو بوده و حاوی التماتوم های روشنی است که به بهانه تهدید هستوی اروپا توسط روسیه حمله اتومی علیه آن کشور را از منظر دکتورین تهاجمی امریکا توجیه پذیر میسازد.
هکذا راه اندازی تمرینات بزرگ نظامی ترایدنت جنگچر (۲۰۱۸) پیمان ناتو در کشور ناروی با سطح بالای تهاجمی به هدف ایجاد ترس انجام شد، این تطبیقات که به اشتراک پنجاه هزار پرسونل نظامی ناتو، (۲۵۰) فروند هواپیما و (۶۵) فروند کشتی جنگی و زیردریای ها انجام شد، مرزهای روسیه را در سواحل شمالی آن کشور از دو معبر یعنی بحیره بالتیک و سیاه نشانه رفت.
والنتین واسیلسکو کارشناس امور جهانی در مقالهای در تارنمای ولتر ضمن تائیدی این موضوع که تمرینات ناتو واکنش بیک وضع جنگی در مقیاس جهانی بوده و بهوضوح اذعان داشته است که روسیه با دریافت اطلاعات مؤثق شبکه استخبارات نظامیاش از نیات غرب به تمرینات بزرگ نظامی بنام وستوک (۱۱-۱۷ سپتامبر) با شرکت چین و منگولیا مبادرت ورزید که در آن سه صد هزار نظامی، (۳۶) هزار عراده جنگ افزار زرهی، هشتاد فروند کشتی جنگی، هزار هواپیما و شش هزار پراشوتیست شرکت داده شده بود. نویسنده مقاله ضمن اینکه تمرینات فوق را بعد از سال (۱۹۸۱) بیسابقه عنوان داشته افزوده است که این تمرینات نه برای ترساندن ناتو و نه برای اثبات توانمندی مسکو بود، بلکه واکنشی در برابر یک وضعیت جنگی و بررسی سطح آمادگی مقامهای نظامی و غیرنظامی فدراسیون روسیه بوده است.
اسپوتنیک به قول کندیس تریش سخنگوی پنتاگون گزارش میدهد مبنی بر اینکه آن کشور منابع خود را در مبارزه علیه تروریزم در افریقا تغیر مکان میدهد، کندیس افزوده است که امریکا میخواهد تا منابع خود را از کشورهای کنیا، مالی و کانگو خارج نموده تا مواضع مشخصی را حمایت نماید که چنین تصمیمی به قول بی- بی- سی به استراتژی امنیتی ترامپ مرتبط است که در آن از روسیه بهمثابه تهدید عمده نامبرده شده است.
افزون برین فشار بیسابقه واشنگتن بهمنظور ازدیاد قابل ملاحظه بودجه نظامی ناتو از منابع مالی متحدین اروپای ناتو، افزایش چندین برابری هزینه مالی پنتاگون، موضعگیریهای نامتعارف حکومت امریکا در قبال اوضاع در شرق اروپا، سوریه، عدم کارایی راهبرد غرب در قبال تحولات سوریه و در مجموع شرق میانه، رویارویی واشنگتن با نظام تجاری بینالمللی که بحران تجاری ایالات متحده و چین را باعث گردیده است و همچنان رشد فزاینده اقتصادی پنج قدرت نو ظهور که روسیه و چین درین میان حرف نخست را افاده مینمایند کامپلکس از فکتورهای است که موقعیت جهانی ایالات متحده را بهمثابه مدعی قدرت بلامنازع جهان مورد سؤال قرار داده و واشنگتن را در یک موقعیت بهشدت واکنشی قرار داده است.
هکذا میتوان اذعان داشت که ایالات متحده با توجه به محتوی کلی استراتژی امنیت ملیاش مصرانه تلاش خواهند ورزید تا با متقاعد ساختن متحدین اروپائی آن کشور مبنی بر استقرار بیشتری سکوی پرتاب کلاهکهای میان برد هستوی و سامانه دفاع موشکی در قلمرو اروپا که در حال حاضر پولند، چک و رومانی شاهد آن است، فرصت را برای دامن زدن جنون آمیز بهکارگیری جنگ افزارهای هستوی و شروع یک منازعه اتومی در چهارچوب یک نبرد روانی روسیه هراسی مساعد ساخته و در قالب تئوری جنگ محدود هستوی بخت خود را بیازماید، لذا این همه اقدامات مسلماً در یک وضعیت تقابل تمام عیاری در حال انجام است که پوتین قبل بر ان موقف مسکو را روشن نموده و در کنفرانس مطبوعاتیاش اذعان کرده است که با هرگونه اقدام تجاوز علیه قلمرو کشورش ده ثانیه بعد با سلاح هستوی پاسخ خواهند داد.
بدیهی است که واشنگتن به برتری هستوی خود حساب باز نموده است و خواهان وارد آوردن ضربه نخست بر حریف اش روسیه بر پایه تفکر بهکارگیری محدود تسلیحات هستوی در محور اروپا خواهد بود اما آنچه درین میان افکار عمومی بهویژه محافل سیاسی را به خود معطوف میسازد این خواهد بود که آیا کاربرد جنگ افزارهای اتومی محدود باقی خواهد ماند؟ و برخورد غیرمسئولانه در قبال امنیت جمعی چه پیامد در پی خواهد داشت؟
مسلم است که هرگونه اقدام تهدید آمیز با جنگ افزارهای هستوی واکنش متقابل را در پی داشته و با موشکهای جدید بالستیک روسی که کابوس هولناک نام گرفته است و کلاهکهای هستوی قارهپیمای آر-اس- ۲۸ سارمات و موشکهای کینژال که قادراست به سامانههای دفاع موشکی نفوذ کرده و با عبور از مرزهای سیستمهای دفاعی متعارف اهداف را مورد تهاجم قرار دهد پاسخ دریافت خواهند کرد که در چنین فضای جنگ محدود هستوی جزء تئوری آگنده از اغوا و آماده سازی افکار عمومی نبوده و جنگ جهانی با بهکارگیری انواع تسلیحات کشتار همگانی (هستوی) به دوام حیات در سیاره زیبای ما و مدنیت انسانی نقطه فرجام خواهند گذاشت که فاتح و بازندهای در آن نمیتوان یافت، لذا بیجا بوده نه میتواند اگر متذکر شد که این سیاره زیبا در یک سکوت قبل از طوفان بسر میبرد.
چکیدهها:
۰ مقاله والنتین واسیلسکو در تارنمای ولتر، ترجمه: آقای فرهاد بارکزوی.
۰ پایگاه خبری اسپوتنیک.