گروه بینالمللی بحران محصول مجموعه از دیدگاهها و تئوریهای پژوهشگران عرصه مناقشات بینالمللی دهه نود سده گذشته است زيرا معتقد بودند كه تلاشهای جهاني در مهار و جلوگيري از بحران گسترده بشري ناشي از منازعات داخلي در روندا، بوسيني و سومالي به بنبست مواجه شده و جامعه جهاني نتوانست در پیشگیری و مهار اوضاع درين سه نقطه درگير جهان نقش مؤثري انجام دهند.
اين نهاد به هدف جلوگيري منازعات بینالمللی و منطقوی و تجویز راه حلهای مناسب درراستاي پيشگيري ويا خاتمه بحران وكانونهاي تشنج بمثابه يك نهاد غيردولتي كه دربروكسيل موقعيت دارد درسال ١٩٩٥ايجاد گرديد.
گروه بینالمللی بحران دردودهه گذشته افغانستان ديدگاه ها وسفارش هاي سخاوتمندانه متعددي نسبت به اوضاع داخلي اين كشور كه درگيرمنازعه داخلي باحضورقدرتهاي خارجي بود، ارائه نموده است كه بيشترينه روي فكتورهاي هاي داخلي جنگ افغانستان وبدون اهتمام به عوامل خارجي بحران افغانستان تاكيد صورت گرفته وعمدتأ حاوي هوشدارهاي بود كه ازوخامت اوضاع حكايه داشت.
بعباره ديگرتوقع ميرفت تاگروه بینالمللی بحران بمثابه يك نهاد تحقيقي وپژوهشي باظرفيتهاي گسترده تخصصي وبا امكانات ريسرچ وپژوهش ميداني، بحران خونين افغانستان را بي وقفه تحت نظرداشته وبابكارگيري ازتحليل گران مجربي كه دراختيار داشت، عوامل خارجي طولاني ترين وخونبارترين جنگ درتاريخ مناقشات منطقوي يعني جنگ افغانستان را مورد ارزيابي قرارداده وبا موضعگيري قاطعانه ومسوولانه روايتگرواقعيتهاي تلخ ودرناك مداخلات بيشرمانه خارجي وبخصوص مداخلات جنون آميز ورذيلانه تعدادي ازكشورهاي پيرامون افغانستان ميبودكه ازتروريزم بمثابه ابزارسياست خارجي درراستاي تحقق منافع ملي خود به قيمت انهدام افغانستان وكشتن مردم بيدفاع اين كشوركه ازمرزميليون هاگذشته است، بوده وكم ازكم يكبارهم كه ميشد، ازوجودمراكزتروريستي درخاك كشورهاي پيرامون وتوليدكندگان دهشت ووحشت بوضاحت نامبرده وكشته شدن پيشواي القاعده رادرخاك پاكستان بمثابه مصداق انكارناپذيري حضورتروريزم باحمايت دولت وفكتورنيرومند تداوم منازعه در افغانستان عنوان مينمود كه هيچگاهي چنين موقفگيري ازسوي اين نهاددلسوز ومشورت دهنده درراستاي امنيت جمعي وحل منازعات انجام نشده است.
غيرمنصفانه نخواهد بودكه اذعان داشت كه گويا نهاد بزرگ بینالمللی بحران بي اطلاع بوده باشد كه درپروسه بحران وتداوم جنگهاي افغانستان سهمگيري گروههای افراطي چند مليتي كه درحريم كشورما جنگيده اند ومزدوران جنگي كه در افغانستان استخدام گرديده بود، مسيري پاكستان را بصوب افغانستان نه پيموده باشد ويااززرادخانه آنكشوروجنگ افزارهاي متنابه ومتنوع تدارك شده درپاكستان درطي چهل سال پسين استفاده نكرده باشند.
نهاد بینالمللی بحران درين روزها ودرجديدترين گزارش خويش درمماشات با جانب پاكستان با توجه به بايگاني تسلسل گزارشات بيرامون افغانستان يكبارديگركشورما را به مركزفعاليت گروههای دهشت افگن و حامي(TTP) يا جنبش طالبان پاكستان معرفي كه گويا امنيت پاكستان را بخطرمواجه نموده وازحكومت طالبان دركابل خواسته است تادست ازحمايت اين گروه شبه نظامي بردارند.
درين موضوع ابهامي وجود نداردكه افغانستان منزوي وعاري از دولت شناخته شده درسطح بینالمللی وكشوريكه سالها قرباني تروريزم برخاسته ازبيرون مرزهاي ملي بوده است، ازوجود شبكه هاي افراطي به شمول داعش رنج ميبرد واما نهادبینالمللی بحران ميبايد درين گزارش خود بانگاه مسوولانه به عقب نگريسته وبا اذعان به اين واقعيت كه تحريك طالبان پاكستان قبل ازاداره طالبان دركجا سنگرداشته وعليه كدام كشوروبه حمايت نظامي، اطلاعاتي وتداركاتي كدام عنصرخارجي درقلمروافغانستان درجنگ بوده اند؟
كنون كه مبارزات جنبش طالبان پاكستان درمحورآزادي خواهي، حق تعين سرنوشت وايجاد اداره اسلامي بآ پيروي از سنت مبارزاتي طالبان افغاني قوام گرفته واهدافي رادرعمق پاكستان مورد حمله قرارميدهند، با تاسف نهاد بینالمللی بحران دركنار اداره پاكستان قرارگرفته وافغانستان را به مركزفعاليت تروريزم معرفي مينمايد.
اداره بحران بینالمللی بايد بخوبي به اين واقعيت تن دهند كه علي الرغم دگرگوني هاي سياسي موجوددرافغانستان، اين كشوربا مردمان فقيرورنج ديده خودكماكان درصدركشوهاي قرارميگيردكه ازوجود دهشت افگني برخاسته ازبيرون رنج ميبرد.