نویسنده و پرودیوسر معروف آمریکا
منبع: پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ
سپتامبر ۲۰۱۶
به دنبال بیش از دو دهه جنگ متداوم بر ضد کشورها،
ما، کشورها را در حالی بمباران نمودیم که رسماً در حالت صلح قرار داشتیم، سپس تجاوز نمودیم، متعاقباً ملیونها انسان به قتل رسیدند، بیلیونها دالر به مصرف رسید تا جنگهای غیرقانونی ایالات متحده آمریکا را از لحاظ مالی هزینه نماییم.
از لحاظ امنیتی با تناسب قبل از حادثهٔ یازدهم سپتامبر احساس مصئونیت ننموده و لاجرم جهان در شرایطی قرار گرفته است تا با چالشهای بحران مهاجرت و معضلات بحرانهای انسانی بهصورت مستدام دست و پنجه نرم نماید.
ایالات متحده آمریکا باید برای راه اندازی این جنگهای مصیبت بار محکوم ساخته شود. آن عده از دولتمردان آمریکا که این جنگها را اعلام داشتند آنها جنایتکاران جنگیاند.
خلاصه ما آمریکاییها،"نئونازیهای" بینظمیها و ناهنجاریهای جهانی هستیم.
گزارشهای حاصله که بهوسیله سرویس کانگرس تحقیقات CRS ,Mother jones و Time put تدوین گردیده است، رقم مصارف این ماجراجوییهای امریکا را بالغ بر «۱، ۶» تریلیون دالر تثبیت کرده است. بنا بر گزارشهای دیگر میزان مخارج نظامی آمریکا بعد از یازدهم سپتامبر بسیار بالاتر و حدود «۷-۴» تریلیون دالر احتوا میدارد.
اما، گزارشهای «نیتا کرافورد» استاد علوم سیاسی دانشگاه «بوستون» و با اقتباس از «MJ» مجموع هزینههای جنگ امریکا در افغانستان و عراق و مساعدتهای آمریکا به پاکستان را درین خصوص بعد از یازدهم سپتامبر بالغ بر حدود «۴، ۴» تریلیون دالر بیان میدارد.
برآورد موسسه سی آر اس درین راستا به علت عدم شمولیت مصارف اضافی چون مراقبتهای حیاتی و بهداشتی برای معلولین جنگ و جانبازان و پرداخت مفاد بدهیها، در سطح بسیار پایین بوده و چندان موجه به نظر نمیرسد.
بنا بر آن در درجه نخست، ایالات متحده آمریکا به خاطر راه اندازی جنگ در افغانستان، عراق و سوریه که همه ساله باعث کشتار هزاران شهروند غیرنظامی این کشورها گردید باید محکوم ساخته شود.
ایالات متحده آمریکا در جنگهای نیابتی، در کشورهای یمن، سودان، پاکستان، اوکراین، سومالیا جنوب سودان، کانگو و لیبی که هزاران انسان را طی سالهای اخیر در کام مرگ فرستاده است، همدست میباشد.
کشور مکزیک که پنجمین و بلندترین درجهٔ خشونت مرگبار را طی سال پار در جهان تجربه نمود، ناآرامیهای ویژهٔ را به علت موجودیت "دولت مخدر" و باندهای خشونت زای تریاک در آن کشور از سر گذراند.
افغانستان همچنان دارای "دولت مخدر" میباشد و بهوسیله نیروهای آمریکا تحت فساد قرار داده شده و هیچ گونه توقف و کاهشی در فرایند تولید مواد مخدر در آن کشور به نظر نمیرسد.
اجینسیهای ایالات متحدهٔ آمریکا نظیر (DEA)، (AFT) و (FBI) همه در مکزیک درگیر تجارت مواد مخدر بوده و وظایف و مسئولیت محمولههای سلاح و تجارت مواد مخدر را بدوش دارند و این گفتهها حقایق مسلم و غیرقابل تردید اند.
در حالی که صدها درگیری نظامی در اطراف جهان به وقوع میپیوندد اما خونینترین آن درگیریهای است که یا به طرز مستقیم و یا به شیوه غیرمستقیم ارتش آمریکا در آن دخیل است.
جنگهای آمریکاییها باعث قحطی و بحران مهاجرت شده و همچنان مسبب انحلال اتحادیهٔ اروپا و ایجاد اتحادهای جدید سیاسی و نظامی گردیده که در نتیجه جهان را به مکان پرمخاطره نسبت به آنچه حالا هست مبدل خواهد کرد.
استثنا گرایی آمریکایی که هدایتگر سه حکومت اخیر درین کشور بود، تصور برده میشد تا صلح، امنیت و دموکراسی را در جهان چیره سازد، اما نه تنها اینکه یکی ازین مؤلفهها تحقق نیافت بل کسی هنوز تصور مینماید که رفتارهای نظامی گرانه ما، خواهد توانست تا درنهایت اهداف هوس انگیز و آلوده را تحقق بخشد.
خلاصهٔ کلام، ما آمریکاییها مانند آن جرمنهای خوبی هستیم که پروپاگند هیتلر را خریدند و برای لحظات محدود از زندگی بهتر، کیف نمودند، البته آن لحظاتی که ارتش جرمنی به کشورهای همسایه که رسماً در صلح بسر میبردند، تجاوز نمود.
تاریخ پیوسته درسهای معین خود را دارد اما، ما از آن نیاموخته و پیوسته با تکرار آن خود را محکوم میداریم
نظرگاه این قلم:
اوج تهاجمات و تجاوزات ایالات متحدهٔ آمریکا و تبعات مرگبار آن بسترهای جدید اعتراض و گفتمان را در جوامع غربی ودر میان شهروندان این جوامع پدید آورده است.
این صداها صدای وجدان است و ملیونها انسان رسالتمند و عاقبت اندیش این فریادها را به سرایش کشیده تا سدی را برای رفتارهای لجامگسیخته و بادپیمای ماشین جنگی ایالات متحده آمریکا و شرکای آن پدید آورند.
تاریخ گواه است که افغانستان و ملت بیدفاع آن، یکی از قربانیان نیمه جان این جنگهای نیابتی است و این سناریوی خونبار که از دهه هشتاد در کشور زخم آلودمان تحت نام جهاد آغاز یافته است سردرازی دارد و بر قول جنرالان ارشد پنتاگون نیم قرن دیگر را احتوا خواهد کرد. افغانستان همین اکنون قایق بی قطبنما و شکسته ایست که در رود خانه خونین سرگردان است و پیوسته آماج طوفانهای بیرون مرزی و برای تحقق اهداف راهبردی آنها قرار داده میشود. جنگهای که در کشور در چرخش است کماکان از مدار "اسلامی " بیرون بوده ودر چهارچوب "جنگهای نیابتی " و برای امحای کامل نسلها و سرزمین افغانستان طراحی شده است. تبدیل و رنگ آمیزی کسوتهای لشکریان پیکارجو و مزدور و احیایی مجدد فوسیلهای کهنه و تاریخ زده رویکردی است برای بخشیدن نفسهای تازه در کالبد گروههای تروریستی در آتشکدههای سوزان میهن.
مشخصات زمامداران و امیران پیشین با تناسب زعمای سالهای پسین کاملاً متفاوت است. در گذشتههای تاریخی معاملات سیاسی بر بنیاد تحویل بخشی از سرزمین و جغرافیای وطن، احراز سروت و قدرت استوار بود، اما فرمانروایان جدید چون حامد کرزی و اشرف غنی "سر" ملت را درین معامله به بازی گرفتهاند.
باید برای نجات وطن چاره اندیشید، بارزترین ضعف کمر شکن و بازدارنده فقدان وفاق و وحدت ملی برای خاموشی آتشفشان جنگ است. باید به منازعات طراحی شده نبردهای قومی پایان بخشید، به تشتت و انقطاب نیروهای ترقیخواه جامعه اختتام بخشیده، راههای اتحاد و همبستگی ملی را جستجو کرد، به سراغ نیروهای ملی، ترقیخواه و وطنپرست شتابان شتافت و برای نجات وطن رستاخیز ملی برپا کرد؛ این نسخه ایست برای درمان این زخم خونچکان، در غیر آن سرنشینان قطاری خواهیم بود که در جاده غفلت و در صحرای مرگ و بهسرعت بهسوی آخرین ایستگاه حیات راه میپیماید و همگان را در کام مرگ فرو میبرد.
با احترامات فایقه