بیست سال قبل ناتو و متحدان شان زیر چتر مبارزه علیه تروریزم وارد افغانستان شدند، بعدها عنوان این حضور تغییر کرد و خواهان آوردن دموکراسی، آزادی، عدالت و قانونیت در افغانستان شدهاند.
در این بیست سال میلیاردها دالر وارد افغانستان شد تا به حکومت داری خوب پرداخته شود، افغانستان بهطرف ملت شدن برود و در نهایت صلح و آرامش در این وطن برگردد تا دگر افغانستان شاهد خون ریزی، گرسنه گی و بحران انسانی نباشد.
اما غرب و امریکا برخلاف وعدههای شان حکومت فاسد را ایجاد و زمینه شدند برای ادامه جنگ و قربانی مردم بیگناه افغانستان.
طی این مدت جنایات بزرگ انسانی در افغانستان رخ داد همچنان با دریغ و درد که این همه سرمایه گذاری وقف سیاستهای شد که انسانهای نامطلوب آن را رهبری میکردند، این همه توان، شیمه و پول غرب در رأس امریکا مصرف و مصروف چهرههای شد که هیچ احساس وطندوستی و صداقت در وجودشان نبود، سیاستهای غلط غرب از انسانهای کاه مانند به کوه تبدیل کرد که حقیقت درونیشان بدتر از آن بود که ظاهر میشدند، یعنی انسانهای بد که جز بدیها دگر خاطرهی برای مردم باقی نماندهاند.
اگر دقت و موشگافی کنیم به این نتیجه میرسیم که؛ از کرزی تا غنی از عبدالله تا سیاف از قانونی تا عطا نور از حکمتیار تا محقق از مسلمیار تا خلیلی از هفتگانه تا هشتگانه از تکنوکرات تا چپ نماها و از محب تا فضلی همه مهرههای سوختهاند که در بیست سال، افغانستان را بنام جمهوریت گروگان گرفته بودهاند، در واقعیت بر خلاف ارزشهای جمهوریت به پا شدند و عمل کردهاند، اینها بنام قوم، زبان و سمت شمشیر کشیدند تا توانستند ارزشهای انسانی را سر زدند و جفا کردند به حق انسانهای زخمی و درد دیدهای وطن عزیز ما که اکنون توان نفس کشیدن را ندارند.
امروز اگر طالب حاکم است و باز هم مردم شلاق زده میشوند و ارزشهای شان زیر پا میگردد نتیجه عملکردهای همین نازدانه های است که غرب و امریکا بر گردههای مردم باعزت ما نصب کرده بودند.
بخش دیگر تراژیدی جنگ و ویرانی افغانستان طالبان اند که در بیست سال اخیر با انتحار، انفجار، ترور و وحشت انسان کشتند و به ویرانی بیشتر افغانستان پرداختند و در پایان بیست سال حضور امریکا و ناتو در نتیجه معامله و خیانت امریکا، مثلث جمهوریت کاذب و مداخله مستقیم پاکستان بر تخت فرمانروایی تکیه زدهاند.
پیامد بیست سال جنگ جز بدبختی و ویرانی دگر چیزی نبود و نیست!
متأسفم که غرب و در رأس آن امریکا از گذشته نیاموختهاند و هنوز هم در راه غلط روان اند از یک طرف طالبان را وارد سیاست و قدرت نمودهاند و از طرف دگر ژست دفاع از حقوق بشر بخصوص دفاع از زنان افغانستان را نموده و خواهان تغییرات در سیاستهای طالبان اند این غربیها گاهی صدای لویهجرگه را بلند میکنند. گاهی آزادی زندانی خود را طلب میکند، گاهی به نمایشهای تبلیغاتی میپردازند و گاهی هم فرمان میدهند اما در جستجوی بهانهی اند تا زمینه شود برای مشروعیت جهانی حکومت طالبان.
اما حقیقت را نمیگویند و به آن باور ندارند!
ما در روزهای اخیر شاهد نشست در اسلو پایتخت ناروی و نشست پارلمان اروپا برای دفاع از زنان افغانستان بودیم که در اصل اقدامی است درست و ضرور.
مگر حق نداریم از برگزار کننده گان این نشستها بپرسیم که چهرههای را که بنام جامعه مدنی و نمایندگان زنان افغانستان در اسلو و بروکسل دعوت نموده بودید، آیا نمایندگان واقعی جامعه مدنی و زنان افغانستان اند؟ آیا اکثریت مطلق این نمایندگان همانهای نیستند که کاروان فساد پیشه گان، خائنین، خود محوران و قوم پرستان بیست سال حاکمیت کرزی و غنی را همرایی و حمایت کردهاند؟ آیا اینها همان قیماق خوران نظام فاسد گذشته نبودهاند که خودشان شیر و شکر خوردند و برای مردم زهر خوراندهاند؟ آیا اینها پاسخگو در مقابل مردم نیستند؟ اکثریت اینها با کدام شهامت و گذشته پاک باز هم برای مردم بیگناه افغانستان دادخواهی و آزادیخواهی میکنند در حالی که خودشان جز مهرههای برای بدبختی مردم افغانستان شمرده میشوند یکی از این شرکت کننده گان بانو سیما سمر است، ۱۶ سال کمیسیون حقوق بشر افغانستان را رهبری کرد مگر هیچگاه بر خلاف دولتهای دزدان و فساد پیشه گان کرزی و غنی صدا بلند نکرد، همیش معامله کرد تا در قدرت باقی بماند.
کمیسیون حقوق بشر باید به دژ مستحکم مبارزه علیه نظام فاسد و ناقضین حقوق بشر تبدیل میشد که نشد به باقی فهرست این شرکت کننده گان دقت کنید حتماً با دیدگاه من که کاملاً انسانی و وطندوستانه است همنوا میشوید و میگویید که امریکا و غرب باز هم در راه غلط روان اند که پایان آن به رسمیت شناختن طالبان و نهادینه شدن فکر طالبانی در افغانستان میباشد، زیرا در هیچ جای این نمایشها و نشستها جای مردم و نمایندگان واقعیشان در نظر گرفته نشده و شایسته گان علم، معرفت و دانش به فراموشی سپرده شدهاند.
آزادی، آزادی، آزادی
سوم فبروری ۲۰۲۲