از کنفوسیوس فیلسوف و آموزگار سیاست و اخلاق در چین کهن آورده اند که او باری به رهبران حکومتی توصیه مینمود که از مشاجره و منازعه بگذرند و اگر ناگزیر به مقابله گردند در آنصورت رویارویی با تیر و کمان را ترجیع دهند؛ زیرا در این نبرد نظم مبتنی بر احترام متقابل وجود دارد و در آن ٬٬ شون ــ تسه ٬٬ یا ٬٬ رفتار پسندیده ٬٬ که مبین شخصیت والای یک فرد است رعایت میگردد.*

 روز بیست و نهم سپتامبر ۲۰۲۰ میلادی مباحثه تلویزیونی میان دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده امریکا و جو بایدن نامزد ریاست جمهوری آینده آنکشور برگزار گردید. ولی در آن نه تنها ٬٬ رفتار پسندیده ٬٬ و ٬٬ احترام متقابل ٬٬ دیده نشد بل ٬٬ فرهنگ سیاسی ٬٬ نیز به نازل ترین سطح سقوط نمود. رونالد ترامپ که به غیر از خود هیچ کسی دیگر را تحویل نمیگیرد و حق تاویل همه مسایل را از آنٍ خود میداند با دروغگویی و دیده درایی بیمانند از یکسو کریستفر والس، گرداننده برنامه تلویزیون ٬٬ فوکس نیوز ٬٬ را که یکی از مشهور ترین و ورزیده ترین ژورنالیست ایالات متحده است به خاموشی کشانید واز سوی دیگر به حریف انتخاباتی اش چنین تعرض کرد: ٬٬ ... بایدن نا قص العقل است ... بایدن از نگاه فکری آماده ریاست جمهوری نیست ... او پیر است ...اظهار کلمه هوش از زبان او قابل تحمل نیست، او در دانشگاه از نالایق ترین درس خوانان بوده است. هیچ چیزی او هوشیارانه نیست... بایدن پس از انتخابات قبلی به جاسوسی علیه ترامپ پرداخته است ... بایدن طبابت سوسیالیستی میخواهد و تصمیم دارد تا یکصدو هشتاد ملیون انسان را از بیمه های خصوصی شان محروم بسازد... بایدن از چپ های رادیکال پیروی میکند... بایدن خامه ریزی را بلد است ولی عمل کرده نمیتواند ...بایدن میخواهد ایالات متحده را به قرنطین دوم بکشاند... بایدن از چور و چپاول مظاهره چیان چپ حمایت میکند... ترا مپ در چهل و هفت ماه کار ها یی را انجام داده است که بایدن در چهل و هفت سال قادر به بر آورده ساختن آنها نبوده است ...؛ و...٬٬ جوبایدن که کاسه صبرش لبریز شده بود به عمل بالمثل متوسل شد و به ادرس ترامپ اظهار نمود: ٬٬ ... شما بد ترین رییس جمهور امریکا هستید ... ای مردم! آیا شما میدانید که این دلقک چه میکند؟ ... او درغگو است ... او سگ روی زانوی پوتین است ...این دلقک به گپ زدن نمی ماند ... دهنت را بسته کن! ... او شخص نژاد پرست است... او برای مقابله با کوید ــ ۱۹ هیچ پلانی ندارد ... و ... ٬٬ بر غم علاقمندی ملیون ها بیننده در سراسر جهان ترامپ و بایدن با مناظره میان تهی و تکرار حرف های غیر مهم به پرسش های اساسی مردم ایالات متحده امریکا پاسخ ندادند و در باره برنامه های مشخص سیاسی خود برای چهار سال آینده چیزی نگفتند. در این گفتمان نود و پنج دقیقه یی کمتر سخنی درباره پالیسی های سیاست خارجی آنها که برای کشورما و صلح جهانی حایز اهمیت است بمیان آمد. دو روز پس از رسوایی گفتمان تلویزیونی تبصره های فراوانی صورت گرفت. رسانه های ایالات متحده و بقیه جهان، شخصیت های سیاسی چون نانسی بلوچی، رییس مجلس نماینده گان ایالات متحده و افکار عامه چنین رفتار و راهکار سیاسی را نا مطلوب دانستند. آنها ادامه چنین گفتمان ها را که بروز های ۱۵ و ۲۲ اکتوبر سال روان مد نظر گرفته شده اند نیز بیهوده خواندند. سر د چاری دونالد ترامپ به ویروس کرونا امکان برگزاری این دو گرد همایی را هنوز هم محدود تر میسازد. احتمالن مایک پنس و کا ما لا هریس معاونین نامزد های انتخاباتی ریاست جمهوری بروز هشتم ماه اکتوبر ۲۰۲۰ میلادی در برنامه تلویزیونی حضور یابند ولی کارزار انتخابات که مناظرات تلویزیونی در آن جایگاه برازنده دارد بنا بر انتشار بیشتر ویروس کرونا و تر فند های غیر اخلاقی با بی نظمی ها و اخلال خیلی جدی مواجه گردیده است. در حال حاضر امکان آن میرود که بحران دیگری که آنرا در این روز ها ٬٬ بحران قانون اساسی ٬٬ می نامند بر بحران چند بُعدی و شگاف های عمیق اجتماعی در ایالات متحده امریکا اضافه گردد. قانونی از سال ۱۸۳۵ میلادی حکم میکند که رییس جمهور در نخستین روز سه شنبه ِ پس از روز دوشنبه اول ماه نوامبر بر گزیده شود. همچنان روز آغاز کار رییس جمهور نو را روز بیستم ماه جنوری سال بعد تعین نموده اند. رویداد هایی که دررابطه با انتخابات در فاصله زمانی میان این دو تاریخ رخ میدهند از نگاه قانونی توضیح و تنظیم نگردیده اند. روشن نیست که اگر دونالد ترامپ بنا بر مریضی به وظیفه خویش ادامه داده نتواند چه اتفاقی رخ خواهد داد. جمهوریخواهان نخواهند توانست کسی دیگر را بجای او تعین کنند زیرا در ایالات متحده امریکا پنجاه ایالت جداگانه و پایتخت کشور دارای ۵۱ قانون انتخاباتی مختلف اند. افزون بر این، سیتم انتخاباتی ایالات متحده طوری تنظیم شده که در آن کسب اکثریت آرا در سطح تمام کشوربمعنای پیروزی نیست بلکه جلب اکثریت آرا ٬٬ مردان انتخاب کننده ٬٬ (۵۳۸ تن) برای کامیابی ضرور میباشد. این مردان که امروزه زنان نیز شامل ترکیب آنهاست در بر خی از ایالات تابع انتخاب مردم هستند و در برخی دیگر وابسته به حکومات ایالتی می باشند. از این نگاه ایالاتی دارای اهمیت بیشتر اند که دارای نفوس بیشتر بوده و ٬٬ مردان انتخاب کننده ٬٬ بیشتر را به واشنگتن بفرستند. بر اساس قانون اساسی ایالات متحده امریکا انتخابات به هیچ وجه نمی تواند به تعویق انداخته شود و در تاریخ این کشور هیچگاهی چنین نشده است. در انتخابات کنونی رای دهنده گان ایالات متحده (۲۵۰ ملیون تن) با بن بست دیگری نیز مواجه اند. بخش قابل ملا حظه آنها با کاربرد تکنالوژی اطلاعاتی و برای وقایه خودی از شر ویروس کرونا از امکان رای دهی مکتوبی استفاده خواهند کرد. ترامپ با این شیوه رای دهی مخالفت ورزیده و امکان دستکاری و تقلب در آن را گسترده میداند. تا بر گزاری انتخابات ریاست جمهوری در حدود چهار هفته دیگر باقی است. آیا در این مدت کوتاه مقدور خواهد بود تا شهروندان ایالات متحده آزادانه و با ارزیابی مشی حکومتی هر دو حزب بزرگ جمهوریخواه و دموکرات تصمیم به رای دهی بگیرند؟ آیا فضای بحران زده موجود سیاسی برگزاری انتخابات شفاف و قابل پذیرش را تضمین خواهد کرد؟ مبصرین سیاسی شک دارند. ولی تاریخ این کشور نشان داده که حتا در شرایط جنگ داخلی هم انتخابات بر گزار شده است. بر گزاری انتخابات به تنهایی خود امر تعین کننده نیست. هر آنچه پس از انتخابات واقع میشود دارای اهمیت بالا تر برای ایالات متحده و عملکرد آن در سراسر جهان خواهد بود. کارزار کنونی انتخاباتی معلومات اندک را برای شناخت راهکار های سیاسی حکومت آینده ایالات متحده عرضه میدارد؛ اما رویکرد به پرابلم ها و تضاد های اجتماعی نشان میدهد که برای حل آنها سیاست دور نمایی لازمی است. اینکه احزاب جمهوریخواه و دموکرات در باره پرابلم های حاد چگونه می اندیشند و راه بیرون رفت را چگونه می بینند در جستار بعدی به آن پرداخته خواهد شد.

 پا نویس

 * گفت و گو های کنفوسیوس ٬ لون یو ٬، اکادمی فایدون ۱۹۹۱، کتاب سوم، ص ۴۵

 

بخش دوم:

 

آنچه را که باید در باره انتخابات امریکا دانست

 انتخابات ریاست جمهوری برای پنجاه و نُهمین با ر بتاریخ سوم نوامبر ۲۰۲۰ میلادی در ایالات متحده امریکا برگزار میگردد. احزاب جمهوریخواه و دموکرات از آغاز سال روان برای تدویر موفقانه کنگره خود آماده گی گرفتند و سر انجام در ماه اگست آنرا برگزار کردند. اجندای کار کنگره را به طورعام تصمیمگیری در مورد تعین نامزدان ریاست جمهوری و معاونین آنها، شعار ها، ستاد های انتخاباتی و تیم های عملیاتی،‌ برنامه های انتخاباتی و خطوط اساسی سیاسی برای حکومتداری در چهارسال آینده تشکیل میداد.

 جمهوریخواهان کنگره خود را با شعار٬٬ حرمت گذاری به تاریخ امریکای بزرگ ٬٬ آغاز نمودند و دونالد ترامپ و مایکل پنس را به صفت نامزدان ریاست جمهوری و معاونیت آن معرفی نمودند. در واقعیت امر حزب جمهوریخواه در این کنگره به حزب دونالد ترامپ مبدل گردیده بود و همه چیز در محور ترامپ میچرخید. سخنرانان اصلی را ترامپ و اعضای خانواده اش (زن، پسر، دختر، معشوقه پسر و...)، مامورین دستگاه ترامپ و هواداران سر سپرده او تشکیل میدادند. البته کسان دیگری هم دعوت شده بودند تا در باره، مهاجرین غیر قانونی ٬٬ که سعادت و خوشبختی امریکای بزرگ را به هم میزنند و مرتکب گناهان نا بخشودنی میشوند (؟) منحیث شاهدان عینی صحبت کنند. یکی از تزس های اساسی دیگر کنگره جمهوریخواهان عبارت از این بود که کشور ایالات متحده با تهدید ٬٬ دشمن داخلی ٬٬ و یا ٬٬ ستون پنجم ٬٬ مواجه است. کنگره برای ترسیم این واقعیت تلخ (!‌) از مارک و پاتریشیا مک کلوسکی دعوت نموده بود تا ویدیوی معروف خویش را به نمایش بگذارند و شکایت خود را آفتابی بسازند. در ویدیو این زوج حقوقدان با سلاح دست داشته خود مظاهره چیان جنبش ضد راسیستی سیاهان را تهدید نموده و آنها را خطری جدی برای ایالات متحده امریکا میدانستند. از نگاه خانواده مک کلوسی این جنبش ضد فاشیسم (انتی فا) و ٬٬ چپ رادیکال ٬٬ است که حومه شهر های شگوفان و مرفه امریکایی را مورد تهدید قرار داده اند. از این رو تنها ترامپ یگانه کسی است که از حق خدا داد امریکایی ها، از خانه و خانواده های آنان حفاظت میکند. سخنرانان دیگر هم خود را دراین نگرانی شریک دانسته و خاطر نشان کردند که اکنون برخی از نماینده گان جنبش ٬٬ انتی فا ٬٬ به کنگرس ایالات متحده راه یافته و پیوند گسست نا پذیرسیاسی را با دموکرات های چپ،‌جو بایدن، کامالا هریس کمونیست (!) و دیگر بازیگران چپ ایجاد نموده اند. از این رو انتخابات در پیش رو برای ایالات متحده سر نوشت ساز است زیرا این انتخابات تعین میکند که آیا جمهوریخواهان از آمریکایی های وفادار به قانون حفاظت میکنند و یا دست انارشیست ها، مبلغین و جنایتکاران را که شهروندان را تهدید میکنند باز میگذارد. همچنان نجات رویای امریکایی مطرح است چه در غیر آن اجندای سوسیالیستی (!) زندگی امریکاییان را تخریب خواهد کرد. ترامپ با توجه به رای ایالات پُر نفوس چون فلوریدا،‌میشیگن، اوهایو و پنسلوانیا بیان نمود که کارگران بیکار آنها به احساس همدردی بایدن ضرورت ندارند. آنها محلات کار خویش را باز میخواهند. بایدن مسوول نابودی محلات کار است چونکه از قرار داد تجارت آزاد امریکای شمالی حمایت میکند. بر اساس این قرار داد است که محلات کار به مکسیکو و کشور های دیگر منتقل میشود. برای جمهوریخواهان این مساله مطرح است که آیا ملیون های محل کار جدید ایجاد میگردد و یا با تخریب صنایع ایالات متحده، به ویژه صنایع موتر سازی ملیون ها جای کار به خارج انتقال می یابد. مایکل پنس مذهبی که خود روزی ارزومندی رییس جمهور شدن را در دل می پروراند وا ینک به ارادتمند خاص ترامپ مبدل گردیده است وظیفه تحکیم روابط میان ترامپ و جامعه عیسایی پروتستان را به عهده دارد. او در کنگره اظهار نمود: ٬٬ نه تنها جمهوریخواهان بلکه امریکا به ترامپ ضرورت دارد.٬٬ بدینترتیب کنگره جمهوریخواهان بر تداوم سیاست های جاری اداره ترامپ مهر تایید زد و با حمایت قاطع در پشت او قرار گرفت. جریان کار کنگره جمهوریخواهان پیش از همه مبین شدت یابی تضاد های سیاست های حمایتی اقتصادی محافظه کارانه و ملت گرایی افراطی با برنامه های نیولیبرالیستی بارک اوبا بود که روز تا روز ژرف تر میگردد.

 دموکرات های ایالات متحده امریکا هم کنگره خویش را به شکل مختصر با دعوت ۳۲۶ هیات از طریق شبکه مجازی برگزار نمودند در حالیکه در حالت عادی تعداد نماینده گان چنین کنگره ها در حدود سه هزار نفر میبود. از آغاز کار کنگره سعی بر آن بود تا در این همایش وحدت سازمانی و سیاسی برجستگی داشته باشد و اختلافات و ناسازگاری های درون حزبی به هیچ وجه در بیرون باز تاب نیابد. جریان کار کنگره نشان داد که رهبری حزب دموکرات ها پس از پیروزی بایدن بر برنی ساندرز سعی بدان دارد که با کمک و حمایت بارک اوباما حزب را به خط ٬٬ میانه ٬٬ برگرداند و اعتماد سرمایه بزرگ را جلب نماید. هر چند در این کنگره تصاویری از مظاهرات جنبش ٬٬ جان سیاهان ارزش دارد ٬٬ به نمایش گذاشته شده بود و برادران جورج فلوید که سه ماه پیش به طور وحشیانه و عمدی توسط پولیس به قتل رسید نیز پیامی ویدیویی را ارسال نموده بودند و بسیاری از سخنرانان شعار هایی از از این جنبش اعتراضی رنگین پوستان را در بیانات خویش گنجانیده بودند ولی همبستگی دموکرات ها تنها لفظی بود و در هیچ موردی از مطالبات مشخص این جنبش ضد تبعیض و نژاد پرستی حمایت نکردند. همچنان با و جود سهمگیری فعال نماینده گان چپ در کار کنگره و برغم پیروزی های با اهمیت فعالین چپ در انتخابات ایالتی چون گزینش جمال بوومن در نیویارک، کوری بوش در سانت لوییز، الکساندریا اوکازیو کور تس، ایلهان عمر، رشید تلایب در برابر نامزدان رهبری حزب بازهم طرح های نیرو های چپ در تدوین پالیسی ها و سیاست جاری حزب نادیده گرفته شد. به ویژه صدای جوانانی که از برنی ساندرز حمایت مینمودند در این کنگره نا شنیده ماند. نا رضایتی آنها را میتوان در رسانه های اجتماعی و نشراتی چون کانتر پانچ، یاکوبین، کورنت افیرس و... بخوبی مشاهده کرد. نامزدی کامالا هریس به حیث معاون رییس جمهور هم چندان مایه دلشادی جناح چپ نگردید. این خانم بر خلاف کوری بوش که بمثابه نخستین زن سیاهپوست در انتخابات منطقه ای در واشنگتن دی سی موفق گردیده و خود مورد خشونت پولیس قرار گرفته است از حمایت همه جانبه جنبش ٬٬ جان سیاهان ارزش دارد ٬٬ بر خوردار نیست و نقش او را در بسیج نیرو های هوادار این جنبش به نفع بایدن نا چیز میدانند. کامالا هریس بنا بر گذشته قانونگذاری خود که درمانده گی های خانواده های بی بضاعت را در نظر نمیگرفت اکنون به نام مستعار ٬٬ کوپ مالا ٬٬ مسما گردیده است. برخی از نماینده گان چپ چون برنی ساندرز و جان کازیچ تنها به خاطر ناکامی ترامپ در انتخابات و بر قراری حالتٍ پیش از ترامپ در کار کنگره دموکرات ها سهم گرفتند. آنها بیان داشتند که در این انتخابات مسایل مبرمی در دستور روز قرار دارد و در زمان وامانده گی ناگزیر باید به اقداماتی متوسل شد که در حالت عادی مردود اند. ساندرز متذکر شد که ایالات متحده در ٬٬ بحران عمومی ٬٬ قرار دارد و برای رفع این بحران به جنبشی ضرورت است که باید سرتاسری و شامل همه نیرو ها و هویت ها باشد.

 حزب دموکرات ها با فاصله گیری از جناح چپ آغوش خود را بروی نیرو های راست باز نمود. دموکرات ها در کنگره خویش از چهره های شناخته شده جمهوریخواه چون پاول کالین وزیر خارجه پیشین و سرمایه داران بزرگ چون بلوم برگ و دیگران دعوت نمودند تا سخنرانی کنند. همچنان وظیفه سازماندهی کارزار انتخاباتی را به موسسه جمهوریخواه ٬٬ پروژه لینکلن ٬٬ واگذار شدند. تٍد کاوفمن عضو برجسته تیم انتخاباتی بایدن به ٬٬ وال استریت ژورنال ٬٬ اطمینان داد که در صورت پیروزی، جو بایدن از سیاست صرفه جویی پیروی خواهد. بدیترتیب برنامه وسیع اجتماعی ایکه جناح چپ بخاطر کمک به فرودستان و به ویژه آسیب دیده گان پاندومی کرونا، تصدی های خرد و متوسط به حجم سه عشاریه چهار بلیون دالر مد نظر گرفته بود و بالای ان باید در این روز ها در کنگرس بحث و توافق صورت میگرفت با بن بست مواجه گردید و دونالد ترامپ آنرا تا زمان ختم مبارزات انتخاباتی متوقف ساخت. در کنگره دموکرات ها شعار هایی چون ٬٬ امنیت ملی ٬٬، ٬٬ رهبری امریکایی جهان ٬٬، ٬٬ امریکا سرزمین امکانات نا محدود ٬٬ و ... که شعار های روزگاران رونالد ریگن، جورج بوش و دیگران بود به چشم میخورد. کنگره مشابهت بیشتر به یک جشن سالگره و یا مراسم پایکوبی بخاطر ورود اوباما به قصر سفید داشت و از بحث سازنده پیرامون بحران سیاسی و اجتماعی موجود و ارایه توضیحات در باره چگونگی حکومتداری آینده به طور مشخص طرفه میرفت. در کنگره دموکرات ها دیده شد آنچه همه جناح ها را به یک مخرج مشترک میرساند همانا مخالفت با ترامپ و شیوه حکومت داری اوست. از همین جا آنانیکه به فیصله های کنگره چندان موافق نیستند باز هم به جو بایدن رای خواهند داد. در صورت پیروزی بایدن در انتخابات گفته میشود که او راهٍ به قدرت رسیدن را برای نسل های جوانترباز خواهد کرد. از روی این سخن میتوان حدس زد که احتمالن پس از چندی او زمام امور را به معاونش کامالا هریس واگذار خواهد شد. کامالا هر چند رنگین پوست، از خانواده مهاجر و متعلق به اتنیک های زیانمند است اما در سیاست همانندی نزدیک به بارک اوباما خواهد داشت و وی همان راهی را در پیش خواهد گرفت که اوباما سپری کرده است. در صورت پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات کنونی حزب دموکرات ها با بحران شدید درون حزبی، انشعاب و مشاجره اندیشه یی روبرو خواهد شد و اگر بایدن جام کامیابی را سر کشد در آنصورت حزب جمهوریخواه دیگر حزب خانواده ترامپ نخواهد بود. برغم همه تدابیر، فیصله ها و سیاست گذاری های کنگره های هر دو حزب دیده میشود که کارزار انتخاباتی خود پویی دیگری کسب نموده و موضوعات مبرمی را مطرح ساخته است. برجسته ترین این گذارده ها کدام اند؟ در باره آنها در جستار بعدی پرداخته میشود.

 

بخش سوم:

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا:

 

نهاده های کارزار انتخاباتی کنونی ایالات متحده امریکا

 

از میان مسایل و مطالب مبرم زندگی سیاسی مردم ایالات متحده امریکا موضوعات چندی در محراق توجه قرار گرفته و بر کارزار انتخابات سایه افگنده اند که برخی از آنها چنین اند:

 ـــ ویروس کرونا و بی کفایتی دستگاه سیاسی ـــ اداری

 ـــ اقتصاد و امور اجتماعی

 ـــ هژمونی سفید پوستان و ضرورت ریفورم عدلی

 ـــ سهمگیری ایالات متحده در حفاظت محیط زیست

 ـــ توقف سر شماری و محروم ساختن اقلیت ها از رایدهی

 ـــ سیاست خارجی و امکان تغیر آن

 ۱ ـــ ویروس کرونا و بی کفایتی دستگاه سیاسی ــ اداری

 تازه ترین ارقام در رابطه با شیوع کووید ـــ ۱۹ در ایالات متحده مبین آنست که همین اکنون ۷،۹ ملیون انسان مبتلا به بیماری ناشی از کرونا گردیده و ۲۱۹ هزار تن دیگر جان های خود را از دست داده اند. مدیریت مبارزه با این ویروس کشنده از همان آغاز غیر مسوولانه و نا شیانه بوده و تراژیدی بزرگی را ببار آورده است. سیستم بهداشتی بزرگترین ابر قدرت جهان که بر اساس خصوصی سازی و مداوای شخصی اتکا دارد و در آن بیمه های صحی برای همگان وجود ندارد نا توانی خود را در حفاظت از شهروندان و به ویژه فرودستان کشور نشان داد. روز نامه های بورژوایی چون اتلانتیک، واشنگتن پُست و نیویارک تایمز در اوایل بهار هوشدار دادند که با این شیوه رفتار حکومت و عدم سازمان یافتگی مردم نمیتوان بر ویروس غلبه کرد. اظهارات ترامپ در باره ویروس از همان آغاز خنده آور بود. او هیچگاهی به حرف هیچکسی و حتا هوشدار های سازمان های استخباراتی خود گوش نکرد. تیم ترامپ به رهبری مارک میدوس سعی نمود تا مسوولیت مقابله با بحران کرونا را به عهده ایالات فدرال بیآندازد وخود را از مبارزه مشترک و سرتاسری در برابر کرونا فارغ سازد. لفاظی ها و دروغگویی ترامپ مساله را هنوز هم غبار آلود ساخت. گفتار او غیر مسوولانه و متناقض بود. او از یک سو ویروس چینایی (!) را بی خطر میدانست و میخواست آنرا با ٬٬ ماده رنگ زٍدا ٬٬ و یا ٬٬ ضد عفونی ٬٬ معالجه کند ولی از سوی دیگر کشور چین را مقصر تلفات بزرگ انسانی میخواند. سیاست اجتماعی دولت او که از مدت ها بدینسو بنا بر تطبیق سیاست های نیولیبرالیستی دیگر پاسخگوی نیاز های اساسی مردم نیست نیز توان رویارویی با کووید ــ ۱۹ را نداشت. چند نمونه ای از وامانده گی این سیاست:

 امروز در ایالات متحده امریکا بیش از ۲،۳ ملیون انسان در زندان ها بسر میبرند. در بسیاری از این زندان ها ازدحام بیش ازحد و گنجایش دیده میشود. بگونه نمونه در زندان ٬٬ ماریکون کوریکشینال اینستیتوت ٬٬ که برای یکهزار و پنجصد نفرساخته شده است اکنون بیش از دو هزار مریض مبتلا به کرونا وجود دارد. نا گفته نباید گذاشت که بایدن و هریس هم در سال های ۱۹۹۴ و ۲۰۱۰ میلادی با وضع قوانینی زمینه های دستگیری ها و پیگرد ها را شدت بخشید ند.

 در مسلخ ها و فابریکات نیز بنا بر پهلو در پهلو قرار داشتن کارگران وفقدان اقدامات حفاظتی ویروس کرونا به سرعت انتشار یافت. ترامپ به خواهش کنسرن های بزرگ در فابریکات را نه بست و با بی اعتنایی جان زحمتکشان را در خطر کرونا قرار داد.

 ایالات متحده در موقع حساس که اوج بیداد کرونا بود سازمان صحی جهان را ترک گفت و با قطع پرداخت وجوه مالی خود برنامه های این سازمان جهانی را بدشواری مواجه ساخت. اداره ترامپ مبلغی بیش از ده ملیارد دالر پول ما لیه دهنده گان را در خدمت کنسرن های دوا سازی قرار داد تا واکسین ضد کووید ــ ۱۹ را اختراع کنند؛ اما هیچگاهی حاضر نشد تا به خواست سازمان صحی جهان تن در دهد که اگر واکسینی ساخته میشود بدون ٬٬ حق امتیاز ثبت ٬٬ یا ٬٬ پا تنت ٬٬ به طور رایگان و یا به قیمت ارزان در خدمت مردمان جهان، به ویژه کشور های فقیر قرار گیرد. هنوز از اختراع واکسین مطمین در ایالات متحده امریکا خبری نیست ولی کنسرن های بزرگ همه در پی ایجاد مقدمات تولید بزرگ بمنظور در یافت سود های بزرگ اند. موضوع مجادله با ویروس کرونا یکی از مطالبات اساسی مردم درآستانه برگزاری انتخابات است. ولی دستگاه ترامپ دارای پلان علمی و عملی برای نجات از کرونا نیست و به غیر از نمایشات مضحک چیز دیگری عرضه نمیدارد. همه پرسی های تازه همه نشان میدهد که اکثریت مردم ایالات متحده از پلان برنی ساندرز مبنی بر ٬٬ بهداشت برای همه ٬٬ یا ٬٬ میدیکار فور آل ٬٬ حمایت میکنند. ترامپ به رای مردم اعتنا ندارد و مدعی است که ملیون ها مهاجر غیر قانونی با این پلان پول مالیه دهنده گان امریکا را غارت خواهند کرد. جو بایدن هم با وجودیکه کمیت قابل ملاحظه ای از کارگران و کارمندان بنا بر بیکاری بیمه های صحی خود را از دست میدهند و چشم امید به پلان ساندرز دوخته اند در تعمیل برنامه ساندرز تعلل میورزد و به آن ضرورتی نمی بیند. او تنها خواستار عرضه تٍست قابل پرداخت ویروس کرونا و تصویب ٬٬ بسته کمک کرونا ٬٬ از سوی پارلمان ایالات متحده است. ٬٬ بسته کمک کرونا ٬٬ در واقعیت برنامه ایست برای نجات صنایع هوا پیما سازی، صنایع موتر سازی،‌ تصدی های خرد و میانه و کمک به سپاه چهل ملیونی بیکاران. دموکرات ها در نخست برای تمویل این برنامه مبلغ ۳،۲ بلیون دالر و سپس ۲،۲ بلیون دالر را تقاضا نمودند. دونالد ترامپ این مبلغ را به ۱،۶ بلیون تقلیل داد و برای تصویب به کنگرس راجع ساخت؛ اما اندکی بعد نظر خویش را تغیر داد و تصویب این برنامه را به ختم انتخابات محول نمود. چنین است رفتار یک شخص خود خواه و هر دم خیال در سرزمین امکانات نا محدود در باره ملیون ها انسان بیکار، بی نان، بی خانه، بدون بیمه صحی و امکان تداوی ودسترسی به حد اقل نیاز های زندگی. به تعویق افتیدن ٬٬ بسته کمک کرونا ٬٬ بر زندگی اقتصادی کشور تاثیر انداخته و بازار بورس را نیز متزلزل ساخته است. معلوم نیست که استراتیژی مبهم این کشور در مقابله با کرونا در آینده به کدام سمت و سو رُخ خواهد کشید. کرونا نشان داد که سیستم سیاسی تا چه اندازه در حل پرابلم های اجتماعی نقش تعین کننده دارد.

 

۲ ـــ اقتصاد و امور اجتماعی

 در همین تازه گی ها صندوق ارز بین المللی اعلام نمود که فر آورده های نا خالص داخلی ایالات متحده امریکا در سال روان میلادی به پیمانه شش در صد تقلیل خواهد داشت. این بدان معناست که بر تعداد بیکاران افزوده خواهد شد و رقم آنها از مرز چهل ملیون خواهد گذشت. آهنگ رُشد بیکاری در حال حاضر به ۲۵ در صد میرسد. دانشگاه شیکا گو در یکی از مطالعات خود بیان داشته که ۴۲ در صد از محلات کار نابود شده در اثر کرونا بار دیگر احیا شده نمیتواند. کسانی که چانس به آنها یاری برساند و کاری را نصیب شوند مزد کمتر از زمان پیش از کرونا را بدست خواهند آورد. بر مبنای این فاکت ها میتوان گفت که فقر در این کشور ثروتمند به سرعت افزایش خواهد یافت. اکنون از سه امریکایی یکی ان نمیتواند مخارج زندگی خود را تهیه کند. البته این سرزمین مقتدر دارای چهره دیگری هم است: مجله امریکایی ٬٬ فوربو ٬٬ مینویسد که در ثروت ششصد سرمایه دار بزرگ این کشور تنها در بهار امسال به پیمانه ۴۳۴ ملیارد دالر افزایش دیده میشود که معادل با رُشد ۱۵ در صد است. در میان آنها برخی چون جف بیزوس (مالک آمازون و...) و مارک سوکر برگ (مالک فیسبوک و...) به رُشد ۳۰ تا ۴۵ در صد نیز نایل شده اند.

 در کارزار انتخابات توجه خاص به وال استریت مبذول میگردد و هر دو نامزد انتخاباتی در فرود آوردن سر ارادت به این مرکز مالی سرمایه داری با همدیگر رقابت میکنند. وال استریت از دونالد ترامپ خوشنود تر است زیرا با رویکار آمدن او بزرگترین بورس آن (اس و پ ـــ ۵۰۰ اندیکس) به در یافت سود بیش از ۵۵ در صد نایل شده است. این بازار مسایل اقتصاد سیاسی را در برنامه های هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات ها سخت زیر نظر دارد. کار شناسان وال استریت یقین دارند که با پیروزی ترامپ مالیه کنسرن های بزرگ بازهم کاهش خواهد یافت. بایدن اطمینان داده است که اگردر صورت پیروزی اش افزایشی بعمل آید از سطح ریفورم سال ۲۰۱۷ میلادی بالا تر نخواهد بود. بایدن ارزو دارد تا وسایل مالی دولتی را در اختیار پژوهش، تعلیم و تربیه، شهرداری و مواظبت از کودکان قرار دهد در حالیکه ترامپ با این ها مخالف است. در تجارت خارجی ترامپ به سیاست وضع محصول گمرگی جزایی بمنظور از بین بردن کسر بیلانس تجارت ادامه خواهد. باید ن با این سیاست حمایوی موافق نیست. وال استریت باور دارد که هر دو نامزد ریاست جمهوری در صورت به قدرت رسیدن در رفع تشنج در روابط اقتصادی با چین کوشش نخواهند کرد. این بازار بزرگ مالی جهان آرزو دارد تا ترامپ به پیروزی برسد و اگر چنین نشود بازهم باکی نیست زیرا هر برنامه رشد اقتصادی در این کشور وابسته به اثر گذاری آن خواهد بود. در کارزار انتخاباتی بر نامه های مشخص اقتصادی برای زیر ساخت ها و آوردن تکانه برای ٬٬ مصرف ٬٬ به چشم نمیخورد. احتمال آن وجود دارد که پس از انتخابات ملیا رد ها دالر در اختیار کنسرن های بزرگ قرار داده شود و آنها این وجوه را بنا بر استراتیژی های خود خواهانه خود بجای شغل آفرینی به مدرنیزه سازی تصدی های خود بکار گیرند. بر اساس پیشگویی های تازه در پایان امسال و آغاز سال آینده میلادی تصدی ها کارگران و کارمندان بیشتری را اخراج خواهند نمود. کارمندان اخراج شده دولتی (۱،۵ ملیون نفر) نیز امیدی به تقرر مجدد ندارند زیرا ترامپ استخدام آنها را وظیفه دولت نمیداند. چنانچه گفته آمد ٬٬ بسته کمک کرونا ٬٬ در کشمکش حکومت و پارلمان به حالت تعلیق درآمده است و اقتصاد ملی و محلی با خطر کسادی و کاسته گی و انارشی اجتماعی مواجه است. کارزار انتخابی با خاموشی از بر این خطر گذر میکند.

 

۳ ـــ هژمونی سفید پوستان و ضرورت ریفورم عدلی

 نژاد پرستی که با توسعه طلبی، استعمار، برده داری و غارت غرب مرتبط است در تاریخ ایالات متحده امریکا گذشته درازی دارد. ایالات متحده امریکا همواره کشور مهاجرین بوده و هنوز هم است. نژاد پرستی در این کشور با منشا این مهاجرین نیز رابطه دارد. تا اواسط سده پیشین میلادی بیشترین بخش مهاجرین ایالات متحده را ایرلندی ها، انگلیسی ها، المانی ها، ایتالوی ها و یهودیان اروپایی تشکیل میدادند؛ اما مهاجرین دهه های اخیر بیشتر از آسیا، امریکای لاتین، هند، چین، کوریا، فلیپین و مکسیکو اند و اکنون بیش از نیمی از امریکایی های پاهین تر از سن شانزده ساله را غیر سفید پوستان اروپایی تشکیل میدهند. در سال ۱۹۶۵ میلادی قانونی را پاس نمودند که هژمونی سفید پوستان اروپایی و مذهب پروتستانت رادر این کشورتضمین میکرد. این هژمونی قربانیان بیشماری را در بین رنگین پوستان و اتنیک های دیگر بجا گذاشت و جهان شاهد وحشتناک ترین جنایت گردید. مبارزه فداکارانه سیاهپوستان و تعیرات دموگرافیک پایه های هژمونی نژاد پرستان را متزلزل ساخت زیرا امریکایی های غیر سفید پوست که کمیت شان رو به افزایش بود دیگر حاضر نبودند تا همچو پدران شان تنها برای زنده ماندن برزمند. آنها در این سر زمین پُر از تبعیض و باور ها ی غیر انسانی خواهان برسمیت شناسایی و برابری چانس و هویت اجتماعی گردیدند. در روز گاران ما ایجاد جنبش بین المللی ٬٬ جان سیاهان ارزش دارد ٬٬ نشانه ای از مبارزه و مقاومت سیاهان و رنگین پوستان دیگر در برابر خشونت سفید پوستان نژاد پرست است. هواداران هژمونی سفید یا ٬٬ وایت سوپر ماسی ٬٬ که با دها نهاد فاشیستی و راست افراطی پیوند دارد بدین باور اند که نژاد اروپایی بر سایر مردمان برتری دارد و باید دارای امتیازت ویژه باشند و دیگران برای آنان خدمت کنند. با وجود یکه نادرستی مفکوره نژاد و تیوری های نژادی را دانش های امروزی بکلی تایید نموده ولی بازار نژاد پرستان سفید چون دونالد ترامپ و هوادارانش گرم بوده و مساله تبعیض نژادی را که همان مساله قدرت و سلطه است در محراق کارزار انتخاباتی قرار داده اند. نیکی هالای سفیر پیشین ایالات متحده در سازمان ملل متحد مدعی است که ایالات متحده کشور راسیستی نیست و از اینرو مردم دلیلی برای مظاهره ندارند. معلوم نیست که این دیپلومات ورزیده گاهی منشور ملل متحد و یا اعلامیه حقوق بشر را خوانده و یا ندیده است که پولیس سفید پوست نژاد پرست چگونه جورج فلوید سیاهپوست را زیر پای خود خفه نمود، یاکوب بلاک سیاهپوست را در برابر چشمان کود کان معصومش گلوله باران کرد و یا دونالد نیلی سیاهپوست را همانند دوره های برده گی به ریسمان بست. اینها حادثات همین چند ماه اخیر اند. دونالد ترامپ جنبش ضد فاشیستی رنگین پوستان را محکوم نموده و در دفاع از پولیس که اداره آن بدست سفید پوستان راستگرا است خود را حامی ٬٬ نظم و قانون ٬٬ میداند. او در گفتمان تلویزیونی خود بروز بیست و نهم سپتامبر نه تنها خشونت پولیس را تقبیح نکرد بل به گروه فاشیستی ٬٬ بچه های مغرور ٬٬ وظیفه داد تا آماده باشند. دموکرات های ایالات متحده در مبارزات انتخاباتی خود واقعیت تلخ نژاد پرستی را در کشور خود می پذیرند ولی آنها چنانچه الیسیا گارسا یکی از اساسگذاران جنبش ٬٬ جان سیاهان ارزش دارد ٬٬ اظهار میدارد تا اکنون در پُر نمودن خلای سیاست سمبولیک و موضعگیری های مشخص گام نگذاشته اند. با نامزدی امی کانی باریت به حیث عضو ٬٬ محکمه عالی ٬٬ ایالات متحده و تسلط کامل محافظه کاران در این ارگان مهم و سایر مراجع عدلی گمان نمیرود که در سیستم قضایی اینکشور ریفورمی و یا تعادلی رونما گردد زیرا در صورت پیروزی دموکرات ها این سنگر تعین کننده باز هم در دست نیرو های محافظه کار باقی خواهد ماند.

 

۴ ـــ سهمگیری ایالات متحده در حفاظت محیط زیست

 این مساله مهم خواست بسا از ایالات فدرال کشورامریکا است ولی در برنامه های احزاب جمهوریخواه و دموکرات ها دارای هیچگونه جایگاه سیاسی نمی باشند. ترامپ قرار داد اقلیمی پاریس را ترک گفت و حاضر نیست کوچکترین کاری را برای محدود سازی انتشار گاز کاربن دای اوکساید در هوا و جلو گیری از گرم شدن هوا انجام دهد. از اینرو ست که نوام چامسکی او را ٬٬ جنایتکار بزرگ تاریخ جهان ٬٬ میخواند. برنامه دموکرات ها هم خیلی خلص است. بایدن تنها به شمولیت مجدد در قرار داد پاریس و کاهش گاز گلخانه یی در تولید انرژی تا سال ۲۰۳۵ میلادی توافق دارد.

 

۵ ‌‌‌ـــ توقف سر شماری و محروم ساختن اقلیت ها از رایدهی

 در آغاز این هفته میک لی یکی از سناتوران ایالات متحده در نشست رسمی سنا متذکر شد: ٬٬... ایالات متحده امریکا بر اساس قانون اساسی، کشور دموکراتیک نیست و فرار از یوغ حکومت مهمتر است نسبت به انتخاب آن ...٬٬ هر چند رویکرد او چیز دیگریست ولی گفته او در این مورد صدق میکند که تطبیق قانون در اینکشور بیشتر وابسته به حکم و نظر مراجع زور و قدرت است. بگونه نمونه همین اکنون در برخی از منا طق، رایدهی پیش از وقت قانونی آغاز گردیده است. در جورجیا که اکثریت باشنده گان آن هوادار دموکرات ها اند رای دهنده گان میبایست برای رای دهی تا ده ساعت انتظار بکشند. در کالیفورنیا جمهوریخواهان به طور غیر قانونی صندوق های رسمی رای را برای انتخاب مکتوبی جا بجا کرده اند. در بسیاری از ایالات به ویژه ایالاتی که حکومت آنها در دست جمهوریخواهان است شهروندان باید خود برای رای دهی در دفاتر مربوطه ثبت نام نمایند. کوچ کشی از یک محل به جای دیگر، ختم مدت اعتبار پاسپورت، تغیر کارت هویت بنا بر ازدواج و دها علت دیگر مانع ثبت نام در لست رای دهنده گان میگردند و شناسنامه های دیگر چون کارت هویت دانشگاه ها و یا دفاتر رسمی همه برسمیت شناخته شده نمیتوانند. در چنین مواردی دفاتر ثبت تنها کارت داشتن سلاح را معتبر میدانند و چنانچه روشن است دارنده گان سلاح کسانی اند که بیشتر به گروه های دست راستی و محافظه کاران علاقمند اند. کاغذ پرانی و ایجاد مشکلات برای سیاهپوستان و مها جرین آسیایی، لاتینی و افریقایی در عمل آنها را از دادن رای باز میدارد. جمهوریخواهان برای حفظ سیادت سفید پوستان حقه های دیگری را نیز بکار میگیرند. از جمله حکومت ترامپ در ماه اگست امسال سرشماری نفوس کشور را که باید تا آخر سال دوام میافت پیش از وقت لازم متوقف ساخت. ٬٬ محکمه عالی ٬٬ یا ٬٬ سوپریم کورت ٬٬ که در آن محافظه کاران اکثریت را در دست دارند بر این اقدام حکومت صحه گذاشت. سر شماری نفوس پس از سال ۱۷۹۰ میلادی بدینسو در هر ده سال یکبار صورت میگیرد و دارای اهمیت خاص سیاسی است. بر اساس این سر شماری نواحی انتخاباتی تعین میشود و تعداد چوکی های پارلمان و شمار مردان انتخاب کننده برای تعین رییس جمهور در هر ایالت تثبیت میگردد. اختصاصیه های مالی برای ایالات نیز با در نظرداشت این سر شماری معین می شود. دوناد ترامپ با این حقه دو هدف را همزمان بر آورده ساخت: نخست در انتخابات حاضر از شمارش اقلیت ها و مهاجرین شهری که بیشتر هوداران دموکرات ها اند و ثبت آنها فرصت بیشتر می طلبید جلو گیری نمود و در مرحله دوم که دوره دهساله پس از انتخابات را در بر میگیرد کنترول قصر سفید را بر مناطق شهری که سر شماری در آنها صورت نگرفته است تامین نمود زیرا در این مورد کار شناسان سر شماری دارای صلاحیت تصمیمگیری نیستند. در ایالات متحده نواحی انتخاباتی دارای حیثیت مساوی نیستند. ایالات کم نفوس و پُر نفوس به اندازه مساوی نماینده گان خویش را به سنا می فرستند. پایتخت کشور و پورتوریکو اصلن هیچ سناتوری در مجلس سنا ندارند. جمهوریخواهان در گذشته با کسب اجازه از محاکم طرفدار خود افراد خویش را بمثابه دید بانان حوزه های انتخاباتی توظیف و از این طریق بر جریان انتخابات نظارت مینمودند. هر چند این طرز العمل از سال ۲۰۱۸ میلادی بدینسو ممنوع اعلام گردیده ولی ترامپ از افراد خود تقاضا نموده تا در انتخابات وظیفه پاسداری را به عهده گیرند. حضور چنین ملیشه ها فضای ترس وارعاب را ایجاد نموده و رای دهنده گان را از اعمال اساسی ترین حق سیاسی آن ها باز میدارد.

 

۶ ـــ سیاست خارجی و امکان تغیر آن

 در کازار انتخاباتی کنونی ایالات متحده در این عرصه کمتر صحبت میگردد. برخی از کار شناسان چون استیفن ارلنگر ژورنالیست نیویارک تایمز میگویند که دونالد ترامپ برای چهار سال آینده دارای استراتیژی مشخص نیست و پیوسته تلاش مینماید تا از ایفای نقش رهبری بین المللی فرار کند؛ اما رقیبش جو بایدن به درستی سیاست خارجی دوره های ریاست جمهوری بارک اوباما باورمند بوده ومیداند که ایالات متحده امریکا تنها با شبکه ای از متحدین بین المللی خود میتواند موقف پیشین خود را دوباره احیا خواهد نمود. باز نمودن این مبحث در این جستار دراز حرف را بدرازا میکشاند؛ اما جا دارد به ایجاز گفته شود که ایالات متحده امریکا را اکنون ٬٬ ترس هژمونیک ٬٬ فرا گرفته است و تدوین استراتیژی های سیاست خارجی آن نا گزیر در تحت تاثیر آن شکل میگیرد. دونالد ترامپ آنچنانیکه ادعا میشود در این راستا بدون دید استراتیژیک نیست. او نیک میداند که ٬٬ سده آسیا ٬٬ در برابر چشمان همه آغاز گردیده و کشور چین تا ده سال دیگر از نگاه فرآورده های ناخالص ملی از ایالات متحده امریکا پیشی میگیرد. در سال ۲۰۳۰ میلادی در حدود شصت و پنج در صد طبقه متوسط جهان در حوزه ٬٬ هند و پاسیفیک ٬٬ زندگی خواهند نمود. این امر بدین معناست که از اهمیت حوزه اتلانتیک روز تا روز کاسته میشود و پاسیفیک با بازار بزرگ خود رونق بیشتر میگیرد. دونالد ترامپ با حفظ روابط عادی با ناتو در صدد افزایش نقش خود در پاسیفیک است. او کار خود را با تخریب چین و صدمه رساندن به اقتصاد آن آغاز کرده ولی نیک میداند که سر انجام موفق نخواهد شد زیرا چین به آسانی از بحران های اقتصادی بیرون آمده و کرونا را مهار کرده است. ترس هژمونیک یا از دست دادن قدرت جهانی و سقوط کردن در سطح ٬٬ دولت های نورمال ٬٬ موجب میگردد تا ایالات متحده امریکا بدیل دیگری را از همین حالا رویدست گیرد. این بدیل همانا استفاده از زور نظامی است. در اروپا ضرب المثلی است که میگوید: ٬٬ گنجشک روی دست بهتر از کبوتر روی بام است ٬٬. به یقین کشوری که حوزه هند و پاسیفیک را زیر کنترول داشته باشد میتواند در جهان نیز دارای سیادت باشد. ایالات متحده با همین رییس جمهورهردم خیال و آشفته فکر خود نه تنها تبلیغات سیاسی چون پروژه ٬٬ موکینگ بیرد ٬٬ را براه انداخته بل در نظر دارد تا شصت و پنج درصد نیرو های دریایی و هوایی خود را در حوزه آسیایی پاسیفیک جا بجا کند. ایجاد ٬٬ نوار نظامی ٬٬ از کالیفورنیا تا جاپان و شبکه ای از پایگاه های نظامی با امتداد نخستین و دومین زنجیره جزایر پاسیفیک غربی بخشی از این پلان است. ایالات متحده به همین منظور قرار داد ٬٬ آی ان اف ٬٬ را با فدراسیون روسیه فسخ نمود تا در نوار یاد شده که در سال ۲۰۲۶ میلادی تکمیل خواهد شد راکت های بورد میانه خود را جا بجا سازد. خلاصه محاصره اقتصادی و نظامی چین یکی از اولیت های سیاست خارجی ایالات متحده است که در آن هر دو نامزد ریاست جمهوری نظر واحد دارند و این هدف در چهار سال آینده تغیر نخواهد خورد. ترس هژمونیک ترامپ را وادار ساخت تا روابط خود را با همپیمانان اتلانتیک شمالی و به ویژه کشور های اروپای غربی تغیر دهد و از سازمان ها و قرار داد های متعدد بین المللی خارج شود. او که کمتر به دیپلوماسی و بیشتر به پراگماتیزم علاقمند است شاید بحران سیاست داخلی را نسبت به دیگران بهتر درک میکند. میگویند جو باید ن در صورت پیروزی در عادی ساختن روابط ایالات متحده با اتحادیه اروپا و سازمان های بین المللی کوشش خواهد کرد. این امر بمعنای آرایش مجدد روابط بین المللی خواهد بود. اینکه چگونه صورت خواهد گرفت برنامه های حکومت نو در ایالات متحده نشان خواهد داد. تا آنزمان یار زنده و صحبت باقی!

 

پانویس

 پروژه "موکینگ بیرد٬٬ کارزاری بود که سیا در سال های ۱۹۵۰ میلادی در ضدیت با خارجی ها و جنبش های مترقی براه انداخته بود. سی آی ای در این پروژه ژورنالیست ها و رسانه های خبر گزاری را تحت مراقبت قرار داده و بر آنها اٍعمال نفو‌ذ مینمود تا افکار عامه را علیه کشور های سوسیالیستی و جنبش های داد خواه تحریک نمایند.