چنانکه دربخش نخست این پژوهش زیر نام « دردوسـوی مــرز»* با تکیه بر داده های اماری اشاره شد، کردهای سوریه بخشی از خانواده بزرگ کردها میباشند که در پی خط کشی های سیاسی استعمارکهن به کشورهای مختلف منطقه از جمله سوریه تقسیم شدند. گمان زده میشود که رقم این گروه بزرگ اتنیکی در سوریه بین ۹ تا ۱۲ در صد کل نفوس این کشور یا ۲,۵ تا ۳ میلیون نفر میباشد که بیشترشان در شمال و شمال شرق درمنطقه معروف به غرب کردستان یا « روژوا ـ رۆژاڤایێ کوردستانێ » بودوباش دارند.
فعالیت سیاسی وسازمانهای کردها در سوریه به سالهای ۲۰ سده پیشین میرسد.دراین سال ها « مساله کردها» در فعالیت حزب کمونیست که شمار زیادی از کردهای دادخواه وآزادی دوست در آن حضور داشتند برازنده گی داشت. درسال ۱۹۵۷ ترسایی کردهای سوریه خود دست به تشکیل « حزب دموکراتیک کردی درسوریه KPD » منحیث سازمان الترناتیف ملی ـ کردی چپ زدند. این حزب در زیر فشار حزب برادر « حزب دموکراتیک کردستان « KDP مربوط به جلال طالبانی بعد ها به حزب « حزب دموکراتیک کردستان در سوریه » تغیر نام داد. این تغیر نام از کردی به کردستان واکنش شدید دولت سوریه را در پی داشت ؛ که در نتیجه ۵۰۰۰ تن از هموندان حزب بازداشت شدند. این انکشافات زمینه ساز انشعاب های پییگر در حزب و موجب پیدایش حزب های تازه کردی در سوریه گردید.
گروهی از این احزاب شناسایی حق فرهنگی کردها از سوی دولت سوریه را کافی دانسته ؛ و جناح دیگر خواستار داشتن حق تعین سرنوشت و حقوق سیاسی برای کردها گردیدند. رخدادهای سال ۱۹۷۵ترسایی در بین کردهای عراق نیر دربر انکشافات سیاسی میان کرد های سوریه نیز اثرگذار بود که در پی آن احزاب چندگانه کردها در سوریه تاسیس شد. یگانه سازمانی که ریشه در انشعاب « حزب دموکراتیک کردی درسوریه KPD » نداشت « حزب اتحادیه دموکراتیک PYD » است که در سال ۲۰۰۳ ترسایی توسط اعضای حزب کارگران کردستان PKK پایه گذاری شد.
با به قدرت رسیدن حزب سوسیالیستی ـ عربی بعث در این سوریه نظام تک حزبی اعلام اما در سال های پسان تر یعنی پس ازسال ۱۹۷۲ ترسایی احزاب دیگر سوری منحیث هموندان « جبهه مترقی ملی » در سوریه اجازه فعالیت داشتند . حزب سوسیالیستی ـ بعث ، جنبش سوسیالیستی عربی ، حزب کمونیست سوریه ـ گروه خالد بکتاش ،اتحادیه سوسیالیتی عربی، حزب کمونیست ـ شاخه یوسف فیصل ،جنبش پیمان ملی ، حزب یونینیست های دموکراتیک ـ عربی ، حزب وحدت دموکراتیک سوسیالیستی ، وحدت خواهان سوسیالیت و وحدت خواهان سوسیال دموکرات همه در جبهه مترقی ملی عضویت داشته و به گونه ای در قدرت شریک بودند.
در کنار این احزاب شامل ایتلاف دولتی سایر احزاب خورد و بزرگ که رقم آن به نه حزب میرسید نیز به صورت رسمی فعالیت داشتند. در این سال ها احزاب : حزب دموکراتیک کردستان ، حزب عمل کمونیستی ، اخوان المسلمین ،سازمان دموکراتیک آسوری ها ، جبهه رهایی ملی سازمانهای غیرقانونی بوده و اجازه فعالیت رسمی نداشتند.
در خور یاد است که در سالهای تحت الحمایه گی از فرانسه (۱۹۲۰–۱۹۴۶ ) برای کرد های سوریه امتیازاتی از جمله داشتن فرستنده رادیویی و روزنامه « Hewar هیوار یا ندای یاری » به زبان کردی اجازه داده شده بود. درهمین سالها شماری از سرشناس های کرد ترکیه به سوریه پناه جستند. از جمله اتحادیه خویبون « سازمان استقلال کردها» به رهبری برادران کامران و علی چلادت بردی خان در دمشق فعالیت می نمودند.
در سالهای ۱۹۶۲ ترسایی حق تابیعیت نزدیک به ۱۲۰۰۰۰ کرد سوریه سلب و تا سال ۲۰۰۵ این رقم به ۲۰۰۰۰۰ نفر میرسد. و از سال ۲۰۱۱ ترسایی بدینسو درپی اعلامیه بشارالاسد دگرگونی های رونما ؛ وشماری از کردها حق شهروندی را دوباره بدست آوردند.
وقتی درسال ۲۰۱۱ ترسایی جنبش دادخواهی با شعار« نان ، آزادی و وقار » درشمال افریقا جان گرفته ، راهش را از تونس به سوی مصر ، اردن و سایر کشورهای عربی گشود؛ این جنبش های اعتزاضی مردمی با پیش کش نمودن خواست های بنیادی چون: پیاده نمودن دموکراسی، برچیدن ستم و بهره کشی ، پایان دادن به نظامهای دیکتاتوری سلطنتی ، آزادی عقیده و بیان و فعالیت های سیاسی و ده ها خواست دیگر توانست میلیون ها انسان را در کشور های عربی به شور بیآورد. این جنبش دراردن نیز با نیرومندی درحرکت بوده و نظام کهنه کارشاهی این کشور را به لرزه درآورد. گسترش جنبش دراردن و تغیر سیاسی در این کشور با منافع ناتو ، اسراییل و ارتجاع عرب ناهمخوانی داشت بناً بزودی درپی چند اقدام نمایشی از سوی سلطنت جلو این حرکت در اردن گرفته شد. اعتراض و ناخشنودی جوانان درجنوب سوریه درمنطقه دارا در مرز اردن وسیله ای شد برای پیاده نمودن برنامه های از قبل آماده شده برای سرنگونی بشار اسد در سوریه . سیا ، دستگاه استخبارات اسراییل و کشورهای ارتجاعی عربی که قبلاً برنامه های سرنگونی دولت بشار اسد را در چانته آماده داشتند؛ بدون درنگ به مداخله بی مانند درسوریه پرداخته و این حرکت صلح آمیز را به جنگ مسلحانه تبدیل نمودند.تانکهای قطر وعربستان سعودی به زودی خود را تا مرز اردن ـ سوریه رسانیده و آماده گی ها برای وارد آوردن ضربه آخری گرفته می شد که با مقاومت ارتش سوریه روبرو گردید. همپا با این اقدامات جنگی در میدان جنگ تبلیغاتی و سرد نیز ماشین جنگی و تبلیغاتی امپریالیزم ، ارتجاع و صهیونیزم دست بدست هم داده و از هیچ دروغی در برابر دولت سوریهو سازمانهای عضو در جبهه مترقی ملی سوریه دریغ نورزیدند که در پی آن کشور آرام و سیکولار سوریه به ویرانه وحشتناکی تبدیل ومیدان رقص و پایکوبی تروریستان بنیادگرا و زایش « خلافت ترور » و بیداد « » شد.
با شروع اعتراضات صلح آمیز درمارچ ۲۰۱۱ در سوریه؛ کردها کمتر در این اعتراض ها شرکت نمودند ، وقتی به یاری ناتو و ارتجاع خلیج « ارتش آزادی سوریه » پی ریزی و گروهایی مخالف دولت درشورای به اصطلاح ملی سوریه ساخته امپریالیزم با زر و زور گرد آمدند ؛ کردها و سازمانهای سیاسی آنها به خاطر وابسته گی این شورا به کشور ترکیه که سیاست خشن ضد کردی را پیشه می ناید به این شورا به نظرتردید و بی باوری دیده و از شرکت در آن خود داری کردند. در اکتوبر سال ۲۰۱۱ کرد ها شورای ملی خود شان « شورای ملی کردها KNC » با شرکت ۱۱ سازمان سیاسی کرد سوریه را پی ریزی نمودند؛ که در آن حزب اتحادیه دموکراتیک PYD شرکت نورزید. دلیل این تصمیم در فرمانبری سایرسازمان های کرد به حزب دموکراتیک کردستان عراق به رهبری مصطفی بارزانی است؛ که دارای پیوند نزدیک و همکاری با دولت ترکیه میباشد. بادرک این حقیقت که پراگننده گی در صفوف کردهای سوریه باعث ناتوانی های بیشتر خواهد شد ؛ در جولای ۲۰۱۲ ترسایی با جانبداری کردهای عراق زمینه نشست و نزدیکی دو گروه از نهاد کردهای سوریه یعنی حزب اتحادیه دموکراتیک PYD و شواری ملی کردها فراهم گردید. در نتیجه هر دو جانب به ایجاد « کمیته عالی کردی » با ترکیب ۵ نماینده از هر جناح برای پی ریزی استراتیژی واحد کرد های سوریه پرداختند. در این سال ها دولت سوریه بخشی ازنیروهای نظامی اش را از مناطق کرد نشین بیرون نموده و مساله کنترول منطقه را به « واحد های دفاعی مردم YPG » که از سال ۲۰۰۴ ترسایی منحیث واحد های رزمی حزب اتحادیه دموکراتیک PYD فعالیت مینمود واگذار شد. واحدهای « گردان های دفاعی مردم YPG » رسماً تحت رهبری « کمیته عالی کرد ها » قرار گرفته بود. در خوریاد است که روابط و همکاری های معینی بین اداره خود گردان کردی و دولت مرکزی سوریه وجود دارد. موجودیت میدان های هوایی و یا بیمارستان های دولتی در مناطق کرد نشین از جمله در حسکه نمونه هایی ازاین همکاری ها میباشد.
سازمان های سیاسی و ساختار های رهبری کردها در سوریه :
۱ ـ حزب اتحادیه دموکراتیک « PYD , Partiya Yekîtiya Demokrat - حزب الاتحاد الديمقراطي »
حزب اتحادیه دموکراتیک درسال ۲۰۰۳ ترسایی بنیاد گزاری شده و درحال حاظر بین ۶۰۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰ عضو دارد. رهبری آن دوگانه بوده و این حزب توسط بانو عاسیه عبدالله و صالح مسلم رهبری می گردد. از نظراندیشه این حزب با حزب کارگران
کردستان PKK نزدیک بوده و عبدالله اوچالان را منحیث رهبری فکری خود میداند. درونمایه اماج های برنامه وی حزب را: عدالت اجتماعی ، آزادی ،
دموکراسی توده ای ، برابری زن و مرد، رشد اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ، مبارزه در راه صلح و پیشرفت عادلانه ،
پلورالیزم سیاسی ، آزادی عقیده وبیان ، و مبارزه در راه حفظ محیط زیستی انسان میسازد.
این حزب در سال ۲۰۱۲ با سایر احزاب کرد « کمیته عالی کرد ها » را پی ریزی و در آن ۵ نماینده دارد. با آنکه درچندین دهه گذشته در کنار روژاوا یا کردستان غربی درشمال سوریه کردها در سایر مناطق اینکشور از جمله دمشق و حلب نیز بود وباش داشته اند ، ولی جنگ بی امان جهادیست ها در برابر کردها و سایر اقلیت های قومی و دینی در سوریه باعث گردیده است؛ تا کرد ها بیشتر درمناطق شمال شرقی اینکشور در ساحه زیر رهبری کمیته عالی کردها بود و باش داشته باشند.
کمیته عالی کردها در حقیقت حکومت در روژاوا میباشد که در آن به صورت برابر اعضای شورای مردمی کردستان غربی و حزب اتحاد دموکراتیک شامل میباشند. و از شورای ملی کردها نماینده گی مینمایند. در مقایسه با سایر احزاب در روژاوا حزب اتحاد دموکراتیک بزرگترین و با نفوذ ترین سازمان سیاسی میباشد.
۲ ـ شورای ملی کرد ها « KNC»
شورای ملی کردها اتحادی از ۱۴ حزب سوری و کردیست؛ که که مانند حزب اتحادیه دموکراتیک PYD برای حق شناسایی اقلیت کردها ، ایجاد ساختارهای محلی و حق خود اردایت بیشتر کردهای میکوشند. برخلاف حزب اتحاد دموکراتیک که موقف چپ دارد، شورای ملی کردها شامل نیروهای نیروهای راست ، لیبرال و محافظه کار کرد بوده که بیشتر با حزب دموکراتیک کردستان KDP به رهبری مصطفی بارزانی درعراق پیوند دارند.
۳ ـ واحد های دفاعی مردم « YPG »
واحد های دفاعی مردم یا « ی پ گ » شاخه نظامی حزب اتحادیه دموکراتیک PYD بوده و ریشه درخیزش های مردم در سال ۲۰۰۴ در قامشلی یا گامیشلی دارد.
واحد های مدافع مردم که عموماً بنام ی پ گ شناخته شده و متشکل ازجوانان کرد ( مرد و زن ) میباشد؛ مسوول برپایی نظم عامه و دفاع از جان و مال باشنده گان در روژاوا است.
در جولای سال ۲۰۱۲ ترسایی وقتی نیروهای امنیتی دولتی سوریه از سری کانی بیرون رفتند YPG جای آنها را پر نمود و پس تر عامودا و عفرین را نیز تصرف کردند. واحد های دفاعی مردم «ی پ گ » شامل هشت لوا نظامی است؛ که در عفرین، قامشلی، کوبانی و سری کانی مصروف عملیات های نظامی در دفاع از خودگردانی کردها و مناطق هممرز آن در روژاوا میباشند .
این ها ارتش دارای کندک های رزمی بانوان یا YPJ میباشند. YPJ تنها از زنان کرد تشکیل نشده و دررده های آن زنان عرب ، مسیحیان سوریه ، آسوری ها و سایر اقلیت های دیگر این کشور نیز حضور دارند. سازمان یک نهاد دموکراتیک بوده ،خود را ارتش دموکراتیک مردمی دانسته و رهبری شان را درانتخابات دموکراتیک خود برمی گزینند.
تعداد افراد این ارتش در دست نیست و براساس گمان زنی ها رقم افراد گردان های دفاعی مردم « YPG» به ۴۵۰۰۰ نفر میرسد که ۴۰ در صد آنرا یعنی نزدیک به ۱۸۰۰۰ تن را زنان تشکیل می دهند.کارنامه های از ایستاده گی و رزمجویی این زنان و مردان آزاد اندیش و بی باک که با متانت در برابر تجاوزات دولت ترکیه از شمال ، « خلافت ترور » و ده ها سازمان تررریستی بنیاد گرا دیگراز جنوب میرزمد همه جا سر زبان هاست. همین رزمنده گان راه آزادی و انسانیت با آنکه زیر ضربات شدید سازمانهای :
۱- گروه داعش ۲- جبهه النصره ۳ ـ فرقه احفاد الرسول ۴- فرقه النصیر ۵- گردان فتح الله
۶ - فرقه لااله الاالله ۷- ابن تیمیه ۸- کندک علی بن ابی طالب ۹- کندک الجزیره
۱۰- کندک میرگرد ۱۱- شاخه امنیتی رقه ۱۲- الشام ۱۳- گردان العادیات ۱۴- کندک محمدیه
۱۵- گردان الابرار ۱۶- گردان شداده ۱۷- گردان احرار الخویران ۱۸- گردان جندالحرمین
۱۹- گردان شمال ۲۰- گردان جندالله ۲۱- جوانمردان جربوی ۲۲- گردان احرارالطوافی
۲۳- کندک سرّین ۲۴- گردان اهل السنه ۲۵- گردان مارعی ۲۶- گردان عایشه
۲۷- گردان احرارالشام ۲۸- گردان احرار ابو راسن ۲۹- گردان احرار الحرب
۳۰- فرقه انقلابیون رقه
۳۱- کندک اسامه بن زیاد ۳۲- کندک القارعه ۳۳- کندک الموحدین ۳۴- کندک طایفه المنصوره
۳۵- کندک الله اکبر ۳۶- لوا الضلال ۳۷- کندک المدینه المنوره ۳۸- فداییان انقلاب
۳۹- کندک شهدای الظاهریه ۴۰- گردان شهید حسن الخلف ۴۱- واحدهای ابن القین
۴۲- کندک ملی ۴۳- کندک شهید ابو لطیف ابوالخطاب ۴۴- مجلس نظامی رقه
۴۵- کندک احرارالشدادی ۴۶- کندک انورالحق و ۴۷- کندک احرار جبال عبدالعزیز
از جنوب ؛ و بمباردمان از شمال قرار داشته د رحالی که به نبود سلاح های پیشرفته وامکانات مالی و لوژیستیکی لازم روبرو اند؛ با باور به حقانیت مبارزه شان کارنامه های ستایش برانگیزی آفریده اند.
« خودگردانی دموکراتیک » در روژاوا
روژاوا که از سال ۲۰۱۲ ترسایی با خود گردانی دموکراتیک توسط شورا های مردمی رهبری می شود؛ منطقه مهم استرتیژیک در شمال سوریه ، در غرب کردستان عراق و جنوب مناطق کردنشین ترکیه با مساحت ۲۴ هزار كیلومتر مربع و داشتن ثروت های سرشار زیر زمینی و زمین های حاصلخیز کشاورزی با جمعیت نزدیک به ۳ میلیون میباشد. این منطقه در جولای ۲۰۱۳ ترسایی پیشنهاد خودگردانی در چارچوب کشور سوریه را نموده؛ و از نوامبر همین سال با اعلام رسمی خود گردانی دست به تاسیس حکومت خود گردان منطقه وی زده و با تصویب قانون اساسی موقت در جنوری ۲۰۱۴ در سه منطقه یا کانتون : عفرین ، کوبانی و جزیره ساختارهای اداری کردی را ایجاد نمودند. مهم ترین شهرهای روژاوا قامشلی ـ پایتخت اداره خودگردان ، حسكە، دیرك، سریكانی ، كوبانی و عفرین می باشد. رییس اداره خودگردان روژاوا صالح مسلم رهبر حزب اتحادیه دموکراتیک میباشد که امورمربوط به دولتداری دموکراتیک دراین بخشی ازسوریه را از پیش میبرد.
مزر بین سوریه وترکیه برمسیر« خط آهن بغداد » بین ترکیه و سوریه کشیده شده است . در امتداد این خط سه ایالت کردنشین عفرین ، کوبانی و جزیره که از هم صد ها کیلومتر دور میباشند قرار دارند. بعضاَ این مناطق بصورت واحد و با هم پیوسته تصور میشوند. واقعیت چنین نبوده و درنتیجه سیاست های مداخله گرانه ترکیه؛ با همه وسایل از پیوند جغرافیایی این مناطق و ایجاد دیوارکردی درمرزترکیه جلوگیری میشود. در بخش شرقی روژاوا در مرز با عراق منطقه جزیره با شهرهای دیرک حمکـو، تربه سپی، گرکی لکی، درباسیه، سریکانی و حسکه قرار دارد. در حال حاضر سه چهارم این مناطق تحت کنترول اداره خود گردان کردها قرار دارد. جمعیت کردهای این منطقه به دومیلیون رسیده و از مناطق مهم تولید محصولات کشاورزی در سوریه میباشد. علاوتاً در منطقه رمیلان بزرگترین ذخیره نفت قرار دارد که برابر به ذخایر نفتی کیرکوک عراق میباشد. مرکز رهبری و یا پایتخت اداره خود گردان روژاوا شهر قامشلی بوده و در این منطقه مراکز و نهاد های مدنی و ارتشی کردها قرار دارد. با اعلام رسمی خودگرانی دموکراتیک در روژاوا ، حکومت محلی وکابینه وزرا که ترکیب دموکراتیک از نماینده گان تنوعات نژادی و مذهبی این ایالات میباشند؛ برگزیده شدند.براساس قوانین تصویب شده در منطقه خودگردان درهمه تشکیلات خود گردان زنان حضور گسترده داشته و سهم حد اقل ۴۰ درصدی در پیشبرد امور برای زنان اختصاص داده شده است. ساختارهای دموکراتیک و خودگردان روژاوا بر پایه قانون ، تضمین آزادی ، حق نظر و رای استوار بوده ودر آن همه حقوق انسانی رعایت شده و درهمه سطوح حاکمیت مسوولین برگزیده شده با حضور قانون گذاران و با ادای سوگند در برابر قانون ومردم به کار شروع نموده و از مسوولیت و کرده های شان در برابر شورا ها محلی و ایالتی پاسخ ده اند. برای پیشبرد امور درسطح ولایات سه گانه نیز مردم به انتخاب نماینده گان برای پارلمان های ایالتی در جزیره ، کوبانی و عفرین پرداخته و این ساختار ها تا سطح دهکده ها با ایجاد شورا های ده ادامه می یابد.
درغرب ایالت جزیره ؛ منطقه کوبانی در روبروی دشت سوروچ ـ ترکیه قرار دارد. برخی از روستا های این منطقه کوبانی و سوروچ درهمسایه گی هم قرار دارند. گری سپی، تل ابیض، عین عیسی، منبج و جرابلوس از جمله شهرهای واقع درایالت کوبانی هستند. نزدیکی این منطقه با پایتخت سوری خلافت ترور در رقه؛ باعث گردیده است که بیشتر تروریستان از ترکیه از این منطقه به سوریه انتقال داده شده و یا هم زخمی ها و بیماران داعشی و سایر تنظیم های جهادی از این طریق به ترکیه برده شودند. جمعیت منطقه کوبانی به نیم میلیون نفرمیرسد. عفرین غربی ترین کانتون روژاوا میباشد که شامل شهر های عزاز، جبل سامان و ادلیب میشود . نفوس ایالت عفرین به ۵۰۰۰۰۰ نفر میرسد که در نتیجه کوچ سایر سوری ها ( عرب ها ، آشوری ها ، ارمنی ها چچین ها ، سریانی ها و سایر اقلیت های اتنیکی نفوس آن به دو چند رسیده است.
در روژاوا ذخایر نفتی و گازی زیادی وجود دارد؛ که توان تولید روزانە ۲۵۰ هزار بشكە نفت ، مقادیر زیادی گاز كه معادل نصف سقف تولید نفت كل سوریه قبل از جنگ تحمیلی ۲۰۱۱ ترسایی ( حدود ۳۸۰ هزار بشكه نفت در روز ) را دارد. درخوریاد است که نسبت نبود پالایشگاه های نفت که بیشتر درغرب کشوردر حلب و مناطق نزدیک به بحیره مدیترانه قرار داشت؛ از این منابع استفاده اعظمی شده نمی تواند. روژاوا از مناطق عمده کشاورزی سوریه بود كه برابر ۴۳ در صد کل مساحت زمین های زیركشت سوریه است را می ساخت . در سال های پیش از جنگ تحمیلی روژاوا سالیانه ۴۰۰ هزار تن گندم معادل ۳۷ در صد كل گندم سوریه ،۲۷۳ هزار تن پنبه معادل ۳۹ درصد كل پنبه تولیدی آن كشور و همچنین تقریبا نصف تولید زیتون سوریه را تولید مینمود. بر بنیاد محاسبات اقتصادی در صورت نبود جنگ و مدیریت سالم مردمی درآمد سالیانه این منطقه بیشتر از ۱۰ میلیارد دالر میرسد.
اداره خود گردان نوبنیاد در روژاوا در بخش های مختلف سیاسی، قانوگذاری، دفاعی ، اجتماعی و اکولوژی فعالیت نموده و مسوولیت رهبری و اداره بیش از سه میلیون کرد، اقلیت های آسوری ، ارمنی ، مسیحی و عرب ها را به گردن دارد. این اداره مسوول تهیه مواد خورا و بار مردم ، دفاع از حاکمیت مردمی در برابر خلافت ترور داعش و سایر گروه های تروریستی در سوریه و مبارزه در برابر حملات حکومت اسلامگرا های ترکیه که متحدین اصلی بنیاد گرا های داعش و جبهه النصر می باشد. علاوتاَ این ادراه به مسایل آموزش و پرورش عادلانه و به زبان کردی ، آسوری و سایر زبان ها پرداخته و نیازهای فرهنگی سایر گروه های اتنیکی چون عرب ها و آرامی ها را در نظر میگیرد. در شرایط محاصره اقتصادی و نظامی از دو سوی مرز ( ترکیه در شمال و مناطق تحت فرمان خلافت ترور داعش در جنوب ) بایست نظام بهداشتی و خدمات صحی رایگان برای مردم تامین گردیده صد ها زخمی و آسیب دیده جنگ در روژاوا و سایر مناطق سوریه که همه روزه به این منطقه پناه می آورند باید تامین گردد.این حاکمیت باید به همه مسایل مربوط به حیات انسانها از تهیه سلاح و مهمات و لباس جنگجویان ؛ تا پاک نگهداشتن شهرها و مناطق مسکونی و تنظیفات پرداخته و نیازمندی های مردم را برآورده سازد.
با درنظرداشت سنگینی جنگ بی امان و نوکار بودن این نوع خود گردانی ، مدل خودگردانی روژاوا توانسته است درنتیجه سهمگیری مردم از کارایی ستودنی برخوردار باشد. در موسسات تولیدی و نفتی اداره موسسات توسط شورا ها و کمیته های کارگری از پیش برده شده و راه های برای رفع نیازمندی های مردم به مواد سوخت و انرژی جست وجو میگردد. در بخش زراعت و صنایع کوچک نظام کووپراتیفی در حال گسترش بوده و شمار بیشتر کشاورزان دست به ایجاد کوپراتیف های تولیدی و پروسس مواد غذایی میزنند. در بخش های دفاعی نیز واحد های دفاعی مردمی که دیگر ساختار های تنها کردی نبوده و درآن عرب ها ، آسوری ها ، ارمنی ها و... حضور دارند؛ نیز خود گردانی دموکراتیک وجود داشته و این واحد ها در انتخابات و تصمیم گیری دموکراتیک رهبری شانرا تعین مینمایند. بر بنیاد داده های اداره خود گردان این اداره هفتاد در صد کل عوایدش که شامل درآمد گمرکی ، مالیات و فروش مواد خام میباشد؛ را صرف مسایل دفاعی روژاوا مینماید و سی در صد باقیمانده صرف سایر بخش های اجتماعی و فرهنگی می نماید.
مدل خودگردانی دموکراتیک در شمال سوریه که در شرایط نهایت پیچیده و دشوار جنگی از پیش برده میشود؛ درحال ساختمان و گسترش بوده و کاستی های وجود درعملکرد آن با حضور فعال مردم گام به گام رفع میگردد. مردم در برابر مشکلات زیادی روبرو اند . صد ها دهکده ها و شهرها بدست تروریستان خلافت داعش ، گروه های مختلف جهادی و بمباردمان های دولت ترکیه از بین رفته اند. هزاران خانواده در آن سوی مرز در انتظار برگشت به وطن اند. ولی مین های بیشمار فرش شده توسط تروریستان ، دهکده های ویران ، نبود و سایل مین پاکی ، مواد ساختمانی ، کمبود دوا ، وسایل ترانسپورتی و... زنده گی نورمال را دشوار و کار رهبران اداره خود گردان را مشکل ساخته است.
اعلام خود گردانی در شمال سوریه و آنهم در مرز با ترکیه ومناطق کردنشین آن ، مورد خوشنودی و پسندش دولت ارتجاعی ترکیه ، رهبران سازشکار کرد درعراق ، ارتجاع عرب و خلافت ترور نبوده و هریک بنوبه خود از آن سوی مرز به تخریب و بدنامی این خود گردانی میکوشند. طرح مسایل مربوط به دموکراسی مردمی و سهم گیری توده ها در رهبری و پیشبرد امور مربوط به زنده گی ، حل دموکراتیک مسایل اتنیکی و مذهبی ، سهمگیری فعال و گسترده زنان در پروسه های سیاسی ـ نظامی و ... با منافع و دیدگاه های این نیروهای ارتجاعی سازگاری ندارد. برای همین هم اردوغان نیروهای دفاع مردمی را با جنایتکاران و وابسته گان عصر تحجر داعشی یکی میخواند؛ و گروه های ایتلاف مخالفین سوری این خود گردانی را « اقدامی دشمنانه » و انرا مخالف تلاش های شان برای دامن زدن به درگیری های قومی ، مذهبی و منطقه وی که در آن منافع غارتگرانه شان نهفته است میدانند.
با آنهم نیروهای ترقی پسند و دادخواه جهان با خوش بینی به «مدل روژاوا » برخورد نموده ، بدین باوراند که مدل سیاسی ـ اقتصادی روژاوا تضمین کننده آزادی و حقوق انسانی بوده ؛و در نوع خود در خاور میانه بی نظیر است . در صورت ادامه ای خود گردانی میتواند به نمونه مثال برای سایر مناطق سوریه و کشورهای شرق میانه و آسیای صغیر مبدل گردد.
مدل « خودگردانی دموکراتیک » که اکنون برای نخستین بار در خاورمیانه در روژاوا عملی می گردد ؛ بادرنظر داشت منافع استراتیژیک امریکا ، ترکیه ، اسراییل ، ارتجاع عرب ، نیروهای ارتجاعی کرد درعراق و حکومت اخوند های ایران همخوانی ندارد . چه در صورت برقرارای صلح در سوریه و کارآریی این مدل ،این شیوه حاکمیت و خود گردانی میتواند در سایر مناطق و در گام اول در بین کردها مطرح گردد. چنانکه در بالا اشاره شد این منطقه دارای پوتنسیال بزرگ اقتصادی و منابع زیرزمین برای رشد اجتماعی و اقتصادی میباشد.
بصورت کوتاه میتوان نتیجه گرفت که :
ـ ادامه جنگ ویرانگر« خلافت ترور » و ارتش جلادش ، بازیگران منطقه وی ، دولت ارتجاعی ترکیه ، ارتجاع عرب و صهیونزیم اسراییل و امپریالیزم در برابر سوریه پیامدهای فاجعه باری انسانی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی دارد. برای همین هم مبارزه در راه برقراری صلح و امنیت درسوریه از مسایل مبرم به شمار میرود.
ـ گسترش و اثرگزاری مدل روژاوا با اصل پذیرش و تحمل دین های مختلف چون : مسلمانان شیعه ، سنی ، ایزدی ها ، مسیحیان ارتدکس ، کاتولیک ، گروه های مذهبی مسیحی ـ ارمنی و سایر ادیان با داشتن حق برابر درکنارهم نشان میدهد که برخلاف برنامه های ضد انسانی پاک سازی و نسل کشی خلافت ترور داعش، فرقه های مختلف دینی میتوانند با احترام و پذیرش همدیگردر کنارهم زیست نموده و برای خشنودی خدا و سرفرازی پیروان شان ادا خدمت نمایند.
ـ برخورد انسانی و مدنی در برابر زنان منحیث انسان های آزاد با داشتن حق رای و سهم مساوی درهمه میدان حیات سیاسی و اجتماعی در روژاوا ؛ نمونه مثال بوده و نشان میدهد که باور به دین معین نباید مانع حقوق و آزادی های انسانی گردد.
ـ مساله مالکیت مردم برمنابع زیرزمین و استفاده آینده نگر به سود منطقه ، مردم و نسل های آینده از آن .
ـ گسترش نظام تعلیم و تربیت عمومی و رایگان با در نظر داشت ویژه گی های تاریخی و فرهنگی مردم .
ـ گسترش همکاری های اقتصادی از جمله مساله ایجاد کوپراتیف های تولیدی و کشاورزی در روژاوا نشان میدهد که این مدل اقتصادی به سود مولدین کوچک بوده و درآن از ظرفیت های موجود اقتصادی و انسانی به نفع رشد محلی ، کار آفرینی و بلند بردن سطح درآمد مردم ، بهبود در زیرساختارهای موجود استفاده حد اکثر به عمل می آید.
ـ مساله عرضه و رشد شبکه خدمات رایگان بهداشتی .
ـ توجه به حفظ محیط زیست و برخورد اکولوژیک به داشته های طبیعی و ده ها مساله دیگر« مدل روژاوا » را برای نیروهای ترقی خواه منطقه به مدل با اهمیت و درخورتوجه تبدیل نموده است ؛ که میتوان از آن درس های سودمندی بدست آورد.
و چنین اند تفاوت های امروزین در دو سوی مرز :
ـ در یک سوی زنان و مردان آزاده ، داد خواه و روشن ضمیر که در راه پی ریزی نظام مردمسالار ، برابر، همگرا ، پیشرفته و آینده نگر در وجود شورا های و ارتش مردمی قرار دارند و در آنسوی مرز زنان و مردان بی اراده ، برده منش ، تاریک اندیش که با گذاشتن سرتسلیم و برده گی به « خلیفه » و با تکیه به زور و اعمال قهر نه تنها زنان را برده و اسیر و وسیله زر اندوزی و شهوت رانی می سازند ، بل با هر نوع آزادی ، ترقی و داد خواهی سرستیز و دشمنی دارند.
ـ در این سو روژاوا با مبارزه رهایی بخش و پیکار در راه صلح ، دموکراسی وعدالت اجتماعی ؛ و آن سو حاکمیت متعصب مذهبی عثمانیست های تنگ نظر حزب عدالت و توسعه اردوغان.
ـ این سو برنامه های مردمی برای رشد یکی از کم رشد ترین مناطق سوریه ، آن سو ارتجاع حاکم کردهای عراق و منابع سرشار و بزرگ اقتصادی که توسط گروه کوچکی از کمپرادور ها به غارت برده میشود.
· نشر شده در تارنما های : بامداد ، حقیقت ، مشعل ، وطندار ، رسانه نور ، پرچمداران رسالت مند و گروه های فیسبوکی