تفاهم‌نامه اطلاعاتی با پاکستان محصول یک سیاست انفعالی و تسلیم طلبانه دولت "وحدت ملی" و به مفهوم قائل نشدن ارزش به نظریات و افکار عمومی مردم افغانستان است، درست همان خواسته که پاکستان برای تحلیل بردن دولت افغانستان از طریق فشار و عمال خویش دنبال می‌کرد.

 " دولت دوگانه افغانستان" از آغاز روی کار آمدن بالای تدوین سیاست خارجی تا هنوز با همدیگر به توافق نهایی نرسیده‌اند و به همین سبب دارای یک سیاست فعال و مستقل در صحنه بین‌المللی نمی‌باشد، که به استفاده از همین نقطه ضعیف و تعارفات بی‌محتوای دیپلماتیک افغانستان، دولت پاکستان صدای بی‌وقت "تفاهم‌نامه همکاری اطلاعاتی" را بلند نموده، که خشم و اعتراض لایه‌های مختلف مردم را در افغانستان بر انگیخته است.

 آشکار است که افغانستان در شرایط بحرانی حاضر بیش از هر وقت دیگر به صلح و ثبات نیاز دارد، نه کشاندن پای آن به مداخلات و درگیری‌های منطقوی، درحالی‌که پیامدهای دیدارها و مذاکرات مقامات رسمی افغانستان به پاکستان و از پاکستان به افغانستان باید گسترش مناسبات دوستانه، تلاش های مشخص برای زمینه سازی جهت همکاری های اقتصادی و ایجاد هماهنگی و اجرای اقدامات و تصامیم برای سرکوب و جلوگیری از تروریزم می‌بود، "نیم‌کاسه‌ای" که از زیر "کاسه" بیرون آمده اجرای یکی از نقشه‌های خطرناکی است که پاکستان در دستور کار خویش قرار داده و می‌خواهد از طریق امضای "تفاهم‌نامه همکاری اطلاعاتی" با پیدا نمودن جای پای محکم و استوار در داخل خاک افغانستان با دست باز، توطئه گسترده‌ای را برای ایجاد و گسترش درگیری‌ها و آشوب در سرتاسر کشور گام به گام پیش برده و تروریزم را برای نابودی افغانستان رشد بدهد، زیرا امضا این تفاهم‌نامه به معنی تبدیل شدن افغانستان به اعضای دست پاکستان و بستن در بر روی نیمی از کشورهای صلح دوست جهان است، در عرصه خارجی این سیاست زیر پرده که بازتاب "طرح صلح در وجود طالب و داعش" است، مشی ماجراجویانه می‌باشد که نابخردانه دولت افغانستان را در برابر کشورهای همسایه و نیرومند ترین کشورهای منطقه مانند چین، هند و روسیه قرار خواهد داد و در عرصه داخلی گریز از همکاری، اتحاد و دوستی با نیروهای مترقی و وطن‌پرست و گذاشتن مهر ننگینی بر پیشانی مردم افغانستان می‌باشد، امضا این تفاهم‌نامه ضربه سنگین به منافع ملی و پشت کردن به مردم افغانستان و مانع بزرگ در راه ترقی و پیشرفت کشور است، دولت متزلزل و لرزان "وحدت ملی" باید بداند که مردم ما می‌گویند " از صد خویش یک همسایه پیش" امضا این تفاهم‌نامه نه تنها بستن دست دولت افغانستان از پشت سر، بلکه لکه چرک و خونی بر دامان افغانستان خواهد بود، زیرا توافق با این تفاهم‌نامه دادن اجازه به پاکستان برای مداخله مستقیم از خاک افغانستان در امور داخلی کشورهای همسایه است، مداخله در امور کشورهای است که مردمان آن، تاریخ و فرهنگ چند هزارساله با مردمان افغانستان دارند، مداخله در امور ممالکی است که در طول تاریخ سرحدات ما سرحدات صلح، دوستی، همکاری، محبت و انسانیت بوده، مداخله در امور داخلی همسایگانی است که همیشه از این مرزها فرهنگ، علم، تخنیک، تکنالوژی، معلم، کتاب، قلم، نان و غذا به افغانستان سرازیر شده است و ما افغان‌های نمک شناس و با سپاس حق نداریم تا برای آن‌ها طالب و تروریزم بفرستیم.

مناسباتی که در طول تاریخ میان خلق‌های این منطقه بر قرار بوده، مناسبات دوستانه، همکاری میان کشورها، روابط حسنه اقتصادی و فرهنگی که به منافع هر دولت و مردمان این سرزمین‌ها کاملاً انطباق داشته و باعث ترقی کشورها و سعادت باشندگان آن گردیده است، اگر ترکمن است یا تاجیک، اگر ازبک است یا ایرانی و اگر ایگور است یا کشمیری، اگر قرغز است یا قزاق همه و همه قرن‌ها ست که باهم برادر و برابریم و در فضای دوستی و همکاری متقابل در یک منطقه زندگی می‌نماییم، اما سؤال اینجاست که دولت افغانستان چه نفع دیده از سی و پنج سال ویرانی و خون‌ریزی در کشور ما؟ که این "رحمت خدا!!! " را با امضای  تفاهم‌نامه همکاری اطلاعاتی" با پاکستان، به برادران هم خون و هم نژاد ما نیز می‌خواهد هدیه نماید، دولت‌ها نه تنها منافع خود را در نظر می‌گیرند، بلکه با منافع کشورهای دیگر نیز روبرواند و احترام می‌گذارند، ما نه تنها در افغانستان زندگی می‌کنیم، بلکه عضو جامعه جهانی هم هستیم، قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی را امضا نموده و احترام داریم، به ویژه در جهان کنونی که کشورهای در همسایگی یکدیگر در آتش جنگ و خون‌ریزی می‌سوزند و جهانیان شاهد وحشت بی‌سابقه گروه‌های تروریستی اند، مسأله صلح و امنیت و احترام متقابل به منافع ملی، تمامیت ارضی، آزادی کشورها و همسایگی نیک اهمیت ویژه کسب کرده است.

 ضرور است تا مناسبات افغانستان با کشور پاکستان دوستانه و به اساس حسن هم‌جواری، احترام به منافع متقابل و همکاری متقابل استوار باشد، اما شایسته دولت افغانستان این است که مانند پاکستان منافع ملی خویش را در صدر سیاست خارجی خود قرار بدهد و در روابط بین‌الملل از خود نضج و بلوغ سیاسی، خرد و لیاقت، استقلال و اراده در عمل نشان بدهد، نه اینکه به عامل گوش به فرمان طرح های مداخله‌گرانه پاکستان تبدیل گردد، دولت افغانستان بجای اینکه راه‌حلی واقعی برای مشکلات و پرابلم‌های کشور پیدا نماید، می‌خواهد با امضا نمودن تفاهم‌نامه‌های بدون عاقبت و به تصویب رساندن یک رشته فرمان‌های بی‌مفهوم به خیال خود، جلوگیری از "ناآرامی‌ها" را بنماید و با سازمان‌های جهنمی که نقاب های گوناگون بر چهره زده و زیر بهانه‌های رنگارنگ تلاش دارند تا زمینه‌های روی کار آوردن دولت اسلامی و بربری "داعش" را در افغانستان آماده‌سازند، همکاری نماید این‌چنین عملکردها افغانستان را زبون ساخته و به مرکز توطئه و تحریک علیه کشورهای دوست و همسایگان نیک تبدیل خواهد کرد، ایجاد رسمی دفاتر و دسترسی قانونی" آی اس آی " به اسناد سری و محرم دستگاه امنیتی افغانستان، به بهانه مبارزه با تروریزم نمی‌تواند کسی را فریب بدهد و حضور شیطانی آن را در دستگاه امنیت افغانستان پنهان نماید و اگر دولت افغانستان هم خواسته باشد ماهیت این تفاهم‌نامه را پرده‌پوشی کند بسیار زود افشاشده و در برابر مردم مفتضح و رسوا خواهد گردید.

افغانستان هیچ‌گاهی به تنهایی بدون روابط و احترام متقابل با همسایگان نمی‌تواند یک دولت موفق باشد و به تنهایی به حل پرابلم‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود بپردازد. امضا این تفاهم‌نامه خطر بزرگی را متوجه افغانستان می‌سازد، که نتایج آن قابل پیشگویی و محاسبه نیست، افغانستان باید در سیاست خارجی خویش از اصل همزیستی مسالمت‌آمیز و عدم مداخله در امور کشورها به خصوص همسایگان پیروی نموده و پشتیبان صلح و ثبات در منطقه باشد، نه عامل تشنج‌زدایی و وسیله بدبختی همسایگان، همسایگانی که سال‌هاست در فضای صلح و آرامش، خوش و خندان، راحت و آسوده بدون اینکه ضررشان به کسی برسد مصروف زندگی شرافتمندانه خویش‌اند، سیاست‌های ماجراجویانه در افکار عمومی جهانیان منفور و رسوا شده و مردم دنیا صلح، ثبات و آرامش می‌خواهند، اصل همزیستی مسالمت‌آمیز، اصلی عمیقاً انسانی و معقول در روابط میان کشورهاست، اصل همزیستی مسالمت‌آمیز توسل به مداخله و تشنج‌زدایی را به عنوان وسیله برای دست یافتن به منابع و ثروت‌های دیگر کشورها مردود می‌شمارد و بر تفاهم متقابل، برابری و اعتماد متقابل بین کشورها و رعایت منافع یکدیگر، عدم مداخله در امور داخلی کشورها و شناسایی حق هر خلقی برای حل مسائل کشورش، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی همه کشورها و ترویج همکاری های اقتصادی و فرهنگی بر اساس برابری کامل و سود متقابل تاکید می‌نماید، صلح برای افغانستان امری حیاتی است و برقراری مناسبات حسن هم‌جواری با کشورهای همسایه حیاتی تر از آن، به همین سبب است که امضای "تفاهم‌نامه همکاری اطلاعاتی" با پاکستان لکه چرکین و خونی بر دامان پاک افغانستان خواهد بود، زیرا امضا این توافقنامه معنی دیگر ندارد به جز از گرفتن "اجازه‌نامه رسمی آی اس آی" از دولت افغانستان جهت رهبری، سازماندهی، تربیه، اکمال و تمویل گروه‌های تروریستی "داعش" در خاک افغانستان و قرار دادن خاک افغانستان به مثابه تخته خیز به خاطر تهدید و ایجاد تشنج در کشورهای هند، چین، ایران و آسیای میانه که در این "قمار سیاسی" بازنده اصلی مردم بی‌گناه و دولت افغانستان خواهد بود، نه کشورهای یادشده، زیرا از یک طرف خاک افغانستان که لانه‌های" داعش" و تروریزم می‌گردد ویران‌شده و از جانب دیگر تمامیت ارضی کشور ما هم به خطر می‌افتد و اگر "دولت دوگانه افغانستان" در این خواب و خیال باشند که "سودا گران مرگ" به آن‌ها رحم خواهد کرد اشتباه بزرگ است و این تصور قابل تفسیر هم نیست می‌گویند "چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است" گروه تروریستی "داعش" آنچه را که در دیگر کشورها انجام می‌دهد در افغانستان هم عملی خواهد کرد.

دیدگاه نگارنده از "تفاهم‌نامه همکاری اطلاعاتی" این بود، امیدوارم که چنین نباشد، آرزوی ما یک افغانستان مستقل، مترقی و مجهز به علم و فرهنگ، صنعت و زراعت، برخوردار از رفاه و عدالت اجتماعی است، آنچه که هر افغان شریف و وطن‌پرست به آن می‌اندیشد.


جوزا ۱۳۹۴