روز خجسته، همبستگی و تجلیل از پیکار آزادیبخش مادران و خواهران را تهنيت و مبارک باد میگویم!
سازمانهایی سیاسی ترقیخواه و پيشرو جهان و از آن جمله حزب دموکراتیک خلق افغانستان پرچمدار مبارزه برای رهایی زنان در سراسر کرهی زمين و میهن ما، از منگنهی هرگونه ستم و استبداد بودهاند. در اين ميان نام مادریِ خجسته و قهرمان زن تاریخ معاصر کشورمان، زندهیاد دکتور اناهیتا راتبزاد و سازمان دموکراتيک زنان افغانستان که زیر رهبری وی، و به حمايت حزب دموکراتیک خلق افغانستان در سال ۱۳۴۴ ايجاد گرديد و برای اولين با در افغانستان از روز هشتم مارچ را تجليل بعمل آورده و اين رسم و رزم دادخواهانه تا واپسين روزهای حاکميت ح. د. خ. ا به مثابهی سنت پسندیدهی رزم و پيکار زنان کشورمان ماندگار گرديد؛ عنوان زرینِ فصل بزرگِ کتابِ تاریخ رزم و پیکار زنان افغانستان، برای آزادیشان خواهد بود.
سوگمندانه غصب حاکمیت از آن حزب به وسیله عناصر تاریکاندیش و ضد مردم، در قدم اول دشمنی آشکار و بیرحمانه با زنان وطن و پامال کردن حقوق حقهشان بود. سپس پتیارهگان و خفاشان شب پرست، کوچکترین روزنههایی را هم که نوری به محیط کار و زندگی زنان میرسانید، سبعانه و متعصبانه بستند. برای اسارت زنان بدترین دست بندها، پا بندها، چشمبندها، رو بندها و قوانین استعداد کُش و اسارتبار را وضع نمودند.
بعد از حادثه يازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ و تهاجم اشغالگرانه امريکا و ناتو به افغانستان و اعلان دموکراسی امريکايی، چند خواهر ما را به ظاهرسازی در مجمعِ بنام پارلمان آوردهاند، تا سایر زنان کشور را، به این وسیله مورد شکار وحشیانه قرار بدهند، که دادند. وليک در بسا از اقصای جهان، زنان توانستهاند، به پارهای از حقوق خود برسند؛ مگر سوگمندانه در کشور ما ستمگران گلوی زنان را با تمام قوت میفشارند: سنگ دلانه تا سرحد مرگ لت و کوب مینمایند، به خودکشی، خودسوزی، جدایُی از فرزند وامیدارند، حتا آنان را با حیوانان در معرض مبادله قرار میدهند؛ جنایتبارتر از آن زن را به جرمی بروزِ خود انگیزِ پسندیدهترین صفت انسانی؛ یعنی ابراز محبت، سنگسار مینمایند و بیرحمانه به قتل میرسانند.
همين گونه دختران و حتا خردسال برای تلافی شدن جنایت مردان بنام «بد» داده میشوند، که تا زندهاند ستم بکشند...
آنچه یاد شد، کاهی از کوهی عظیم رنج و ستم عليه زنان و دختران ميهن ماست؛ رنج و اندوه مادران و خواهران مان در افغانستان چنان بزرگ است که به گزارش نمیگنجد؛ با این حال، ما معتقدیم که آزادی زنان از بدبختیها، زمانی میسر است، که همه مردم و جامعه ما در کل از قيد و ستم دست و پاگیر (طبقاتی ـ جنسيتی ـ مليت پرستی ـ دين و قوماندان سالاری و در رأس همه ستم استعماری و امپرياليستی) آزاد گردند. در این راستا مبارزهای دموکراتیک و مترقی جریان دارد. همچنان رهایی زنان مستلزم پیشرفت اقتصادی و اجتماعی تمام کشور است؛ روی این منظور است، که زن ستیزان و واپسگرایان، دست به انواعِ دستبرد، از دارایی مردم و امداد بینالمللی میزنند، با تمام قوت و امکان میخواهند تا وطنپرستان راستین را از حاکمیت و کشور دور سازند، تا از يکطرف از رشد و انکشاف مادی و معنوی کشور و مردم، بويژه جوانان جلوگيری بعمل آورند و از جانبی زن را مانند سایر عرصههای جامعه، در اسارت نگهدارند و گلوی همه آزاديخواهان و ترقی پسندان، از جمله زنان را موقتاً خفه کنند.
اما، سیر زمان و جبر تاریخ را، که به نفع ترقی، دموکراسی و زنان است، نمیتوانند بازدارند؛ به این دلیل میتوانیم حکم کنیم که، پیروزی نهایی از آن مادران و خواهران ما، در این نبرد حق بر باطل است.
ـ خواهران و مادران عزیز! ما و همه مردان نیکخواه و نیکاندیش افغانستان و جهان با شماییم!
ـ ما و شما جهان خود آباد میکنیم ـ خود را ز ننگ بندگی آزاد میکنیم
ـ زندهباد مادر، این چشمه بیپایان مهر و محبت!
ـ بگذار مادر باشد، تا به دلها صفا و صمیمیت، مهر و محبت باشد!
۶ مارچ ۲۰۱۵