بهترین قدرت و توان نوسازی یک کشور نیروی بالنده آن بوده که بنیاد آن را کودکان و اطفال تشکیل میدهند. اساسات جوامع انسانی ملهم از ارزشهایی است که درهمان آغازین ایجاد یعنی در پروسه شکلگیری خلقت کودکان ماهیتاً مجسم و مشخص میشود. علوم جامعه شناسی در پرتو پژوهشهای روانشناسانه و تحقیقات بنیاد اجتماعی جوامع اثرگذاری ارزشها در پدیدههای ایجاد و سازنده گی شخصیت کودکان را بدو مرحله شناسایی نموده که در دوره اول آن تأثیر خصوصیتهای ذاتی جنتیک والدین تعاملات بیولوژیکی روانی خانواده و اسلاف کودک چگونگی موقعیت خاک، آب و هوا، نور، منرالها و سایر عناصر اتنیکی و مرکبات عضوی در شکلگیری دادههای زیستی و خلقت نسل را تشکیل میدهد.
و مراحل بعدی آن را دوران ظهور زاد واکنشهای زیست محیطی و زادگاه، دوران تعلیم و تحصیل، عکسالعملهای فامیلی و اجتماعی همه در روح و روان و شخصیت کودک اثرگذار بوده که اساس یک شخصیت بزرگ را درهمان آغاز مرحله تشکیل میدهد.
به همین دلیل ضربالمثل مشهور است که میگویند با یک دست گهواره و با دست دیگر جهانی را میجنبانند.
روانشناسان وپژوهشگران به این باور اند که هیچ چیز به اندازه نوع رفتار با کودکان روح حقیقی جامعه را آشکار نمیسازد وتاکید بر آن دارند که کودکان را نباید در قالب دلخواه خود در آورد، بلکه باید آنها را شگافت وکشف کرد زیرا بزرگان همان کودکان
دیروزی اند که قدیمی شده اند. به این ترتیب کودکان و اطفال برای کسانیکه احترام شان را حفظ میکنند انسان وبرای ما معصوم وبرای آینده فرصتی هستند چنانچه ساختن کودکان و اطفال قوی آسانتر از تعمیر بزرگ سالان است.
بنا بر آن باید گفت که اساس جوامع را کودکان تشکیل میدهند وپوتنسیال حقیقی آینده جوامع بشری در دستان آینده سازان کشور است.
اما در کشورهای عقب نگهداشته شده مثل افغانستان درمانده تحت تأثیر سنتها ورسوم عنعنات ناپسندبا اطفال اکثراًبشیوه های قرون وسطایی رفتار شده ارزشهای شخصیتی کودک زیرپا میشود.
هرچند برای نخستین بار موضوع طفل ومادر یکصد سال قبل در زمان سلطنت اعلحضرت غازی امان الله خان توسط ملکه ثریا بانوی فرهیخته کشور اساس گذاشته شد که متاسفانه جامعه ارتجاعی وعمال استعماری آنزمان تحملش نکرد. پس از سه چهار دهه رکود سیاسی بارویکار آمدن دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان تحت زعامت زنده یاد ببرک کارمل رهبر بی بدیل حزب دموکراتیک خلق افغانستان مطابق به پالیسیهای ترقی خواهانه وخدمت بمردم افغانستان برنامه های رشد ترقی وپیشرفتهای فرهنگی رویدست گرفته شد که بر بنیاد آن جنبش سواد آموزی وتغیرات برای نو سازی جامعه مواظبت ومحافظت از کودکان و اطفال وبخصوص اطفال یتیم وبی سرپرست، موضوع حمایت طفل ومادر، ایجاد هزاران کودکستان، شیر خوارگاه وتاسیس پرورشگاه ها در مرکزولایات کشور، توجه بمسایل صحی کودکان بطور رایگان، برنامه پرورش و آموزش اطفال، فراهم آوری تحصیلات برای پسران ودختران درداخل وخارج کشور، رشد معارف متوازن با روحیه مترقی بشکل دموکراتیک عادلانه وسرتاسری، اعطای کمکهای مادی ومعنوی برای رشد اطفال و سایر خدمات بیسابقه وبی مانند در تاریخ افغانستان در سرلوحه وظایف دولت قرارداشت.
متاسفانه این تلاشها ی وطنپرستانه وبشردوستانه درکنار دیگر پروگرامهای نوسازی کشور برای ارتجاع و آمپریالیزم غیر قابل تحمل بوده دشمنان افغانستان با راه اندازی جنگ نیابتی استعمار درکشور با از بین بردن کانونهای پرورشی، تربیتی و تعلیمی اطفال کشور وتشدید جنگهای تنظیمی در چهار دهه گذشته یک ملیون کودک را شهید ویکنیم ملیون کودک و اطفال را زخمی ومعلول ساختند. دشمنان روشنی وعلم به آن نیز بسنده نکرده به امرباداران خارجی خود هزاران مکاتب وموسسات پرورشی تعلمی وتربیتی را به آتش کشیده بموجب آن هفت میلیون اطفال کشور را از حق تعلیم و تحصیل محروم ساختند، عده یی را بجرم مکتب رفتن سربریدند وجامعه را در گرداب فقر، مرض، بیکاری، بیماری ونا امنی فروبرده وبی سرنوشت ساختند.
همین اکنون صدها هزار کودکان و اطفال کشور بخصوص یتیمان وبیسرپرستان علاوه بر محرومیت از تعلیم و تربیه بحالت گدایی، تحمل کار شاقه وبالاتر از توان، با جان مریض وشکم گرسنه، پای برهنه ولباس مندرس زیر استبداد قرون وسطایی نفس میکشند وبسیاری از کودکان و اطفال را بجای خواندن درس مدرسه ومکتب به یادگیری استعمال سلاح وآغشته بمواد مخدره وهزاران کودک در بند زندانها با والدین خود محروم از فضای آزاد بسر برده وعده یی هم مجبور بفرار از وطن میشوند که بقول منابع خبری صدها طفل وکودک همراه با والدین خود در راه فراراز وطن قربانی دریاها ی یونان ومدیترانه، جنگلات و راه قاچاقبران انسان میشوند که سنگ بحال شان گریه میکند.
پس چه باید کرد راه وچاره چیست؟
به باور این قلم راه وچاره آنست تا اشخاص مسُول چیز فهم ودلسوزان جامعه، سازمانهای سیاسی دموکراتیک وطندوست، احزاب داد خواه وعدالت پسند کشور همه در یک صف واحد ومقدس در تشکل یک نیروی سراسری که با حضورشان در مجامع بین المللی بتوانند صدای ملت هردم شهید تشنه به صلح وامنیت را بگوش جهانیان رسانده واز حق مردم محروم ومظلوم افغانستان دفاع نمایند.
باعرض حرمت