از آسیبهای روانی تا پروسههای عدلی و رنگ و بوی اتنیکی
موضوع سو استفاده جنسی کودکان در مکاتب لوگر قبل از آنکه به حیث یک معضله جدی و قابل دقت و از دید حمایت حقوق طفل و آسیبهای جدی روانی بر طفل متضرر دیده شود، موضوع داغ پارلمان، وسایل اطلاعات جمعی و انترنتی قرار گرفت، صف بندیهای منطقوی و اتنیکی یکبار دیگر بالا گرفت و باکمال تأسف حتی حلقات روشنفکری ولایت لوگر این اتهامات را هتک حرمت به غیرت و نام و نشان مردم لوگر تلقی نموده عکسالعملهای شدید، تا حد تهدید دو کارمند جامعه مدنی لوگر، از خود نشان دادند. قضیه تا حد تحریک مردمان محل در برابر این اتهامات انکشاف منفی داده شد.
برای توضیحات و جهت سرد ساختن احساسات غیرقابل توجیه سمتی و اتنیکی بر هر قضیه جرمی باید چند نکته را به تذکر گرفت.
مسأله تجاوز و سو استفاده جنسی کودکان و زنان یک موضوع جرمی و مرتبط به فرد است. موجودیت مردان که مجرمین جرایم متکرر جنسیاند هم هیچ ارتباطی به منطقه و اتنیک ندارد. البته گرفتن بعضی از جنهای وراثتی از یک پدر، پدرکلان و یا نیکه به جنریشن های بعدی دور از احتمال نیست ولی سو استفاده جنسی و ایده جرمی سو استفاده از اطفال در اکثر موارد مربوط میشود بهاندازه رشد وجدانی و یا موجودیت هورمونهای که باعث ارتکاب مکرر جرم جنسی در برابر کودک در وجود فرد میشود که در ترمینولوژی حقوقی و اجتماعی بنام «پیدوفال» یاد میگردد. بناً موضوع فردی و مربوط میشود به مجرمان متکرر جرم استفاده جنسی از کودکان. این مجرمان در هر جا و منطقه و بین هر اجتماع اتنیکی میتواند وجود داشته باشند و هر زمانی این جرم شنی میتواند به وقوع بپیوندد.
سو استفاده کودکان در سطح جهانی یک معضله کوچک نیست. در هر کشور، به شمول کشورهای اسلامی، بدون در نظر داشت تعلقیت های منطقوی و اتنیکی روزانه صدها و هزاران طفل معصوم قربانی جرم خشونت جنسی میشوند. شما حتی مثالهای خشونت جنسی و ارتکاب این گناه شدیده در مساجد و توسط تعداد از ملا امامان را نیز نباید با چشم پوشی به هیچ بگیرید.
در کشور ما افغانستان که همه از غرور اتنیکی و منطقوی صحبت میکنند، در مناطق پشتون نشین، تاجیک نشین، هزاره نشین، ترکمن و اوزبک نشین و اقوام کوچکتر و شهر نسبی متمدنتر کابل روزانه صدها کودک، دختر جوان و زنان قربانی جنون و خشونت جنسی و تعرض جنسی میگردند که اکثر این جرایم از طرف متضرر و یا فامیل، به نسبت غرور، آبرو و حیثیت فامیلی خموش و کتمان باقی میمانند ولی فرد متضرر تعرض و خشونت جنسی در تمام زندهگی با صدها معضله روانی، تا سطح تمایلات خود کشی رنج برده در زندهگی بد بخت میباشد. نباید هم از این واقعیت چشم پوشید که حتی سو استفاده جنسی در داخل خانوادهها دور از امکان نیست که ترم «انسیست» بدان بکار میرود.
به عقد نکاح دادن اطفال صغیر ۱۲، ۱۳، ۱۴ و ۱۵ ساله که در بعض مناطق افغانستان بیشتر به وقوع میپیوندند، یک معضله ضد حقوق طفل و از دیدگاه حقوقی (عقد ازدواج با که خود یک عقد حقوقی است، با طفل صغیر که هنوز از لحاظ رشد عقلی نمیتواند عواقب عقد را درک کنند و آنهم صرفن با یک وکیل مهر و نفس تن به عقد نکاح میدهد که از محتوای آن چیزی نمیداند و تنها در موضوع دادن نفس مطرح میشود)، منکوحه حق ابراز مستقیم رضائیت بر عقد را ندارد که همان غیرت افغانی حتی مانع تطبیق مکمل شریعت اسلامی در عقد میگردد.
مسأله بچه بازی خشنترین و شدیدترین جرم در برابر کودکان است که در ولایات، تخار، لوگر، قندهار، بلخ، جوزجان و فاریاب و مناطق دیگر کشور بیداد میکند، که همه و همه ناشی از کدام تعلقیت قومی و یا تعلقیت های خونی ناشی نمیگردد.
ولی موضوع سو استفاده جنسی کودکان در مکاتب لوگر توسط میدیا و لینک دادن موضوع به منطقه و تعلقیت اتنیکی یک اشتباه بزرگ از پارلمان، دستگاه عدلی و امنیت ملی بوده است که در مورد احساسات مردم عامه لوگر قابل درک است ولی باید هم گفت که برخورد با قضیه از زاویه تفکر غیرت و ننگ و هتک ارزشهای منتطقوی و اتنیکی را نمیتواند دور از تفکر کهنه و نامتناسب با روندهای تغیر و تحول کنونی کشور دانست؛ اما من احساس مسئولانه هر دو کارمند جامعه مدنی را بجا و قابل ستایش دانسته و از ایشان حمایت مینمایم.
جهات منفی و اشتباهات قضیه:
موضوع در یک زمان برق آسا در میدیا رخنه نمود و عکسالعملها بیشتر رنگ قومی و منطقوی به خود گرفت، امنیت ملی به گرفتاری دو کارمند جامعه مدنی اقدام نمود ولی اصل مسأله ادعای ارتکاب جرم در برابر طفل اهمیت درجه سه را به خود گرفت و بر حسب معمول سیاستهای افغانی، موضوع یکبار دیگر مارک و چسپ سیاسی زده شد.
گروه پارلمانی تشکیل و با شتاب تمام به لوگر رفته تا تحقیق نمایند. بعد از برگشت، آنها دوباره به دو قطب متقابل تقسیم و هر کدام موضع متقابل را کسب نمودند، و حتی گزارش دو کارمند جامعه مدنی ولایت لوگر را دروغ و بهتان دانسته، تعقیب عدلی و قضائی آنها را تقاضا نمودند. در حالی که اقدام پارلمان و سفر به لوگر یک اقدام کاملن قبل از وقت بوده است. اگر احتمالن این اعضای پارلمان با متضررین که ممکن مورد سو استفاده جنسی قرار گرفته باشند و با فامیلهای شان، اشتباه بزرگ را مرتکب شدهاند، چونکه برخورد با قضایای سو استفاده جنسی و تجاوزات جنسی و ناموسی در تمام کشورها ایجاب دقت و برخورد خیلیها محتاطانه را مینماید؛ و باید در قدم اول با متخصصین و کارشناسان عرصه حقوق و انکشاف جسمی و روانی طفل مشورتهای لازم صورت گیرد که چگونه موضوع به بررسی گرفته شود:
۱- طفل تنها با شخص مورد اعتماد خود بتواند با آرامش روانی، بدون احساس ترس و تشویش صحبت نماید و مطمئن باشد که موضوع محرم باقی خواهد ماند.
۲- با متودها و شیوههای تخصصی باید با طفل متضرر صحبتها تنظیم گردد که طفل آماده ارائه معلومات باشد. در عرصه حمایت حقوق اطفال، نظر به سن طفل و درجه ذکاوت طفل این چنین صحبتها و شیوه صحبت با متود خاص صورت میگیرد.
۳- باید به همه دقت، توجه شود که در وجود طفل از انکشاف احساس خوردی، مظلومیت و حقارت و احساس حقارت از برتر بینی قبلن جلو گیری شود و توجه شود که او متضرر و گناهکار نیست بلکه کسی دیگر عامل و مرتکب است. به بیان دیگر باید طفل اطمینان حاصل نماید که کسی را در پهلوی خود دارد.
۴- طرح موضوع با والدین و افراد زیربط باید با تمام احتیاط و دقت صورت گیرد که والدین حمایت گر و نزدیکترین و با اعتماد ترین شخص طفل باشند نه محکوم کننده و گناهکار شناختن طفل و استفاده نابجا و آسیب رسان خشونت، نفرت و حقیر شمردن طفل.
دومین اشتباه و هتک حرمت به احساس مسئولیت و موقف پر وجاهت به دو کارمند جامعه مدنی لوگر از جانب امنیت ملی بوده که فراقانونی و خارج از صلاحیتهای پیشبینی شده در قانون و بدون در نظر داشت ارزشهای قانون اساسی به تحت نظارت قرار دادن دو کارمند جامعه مدنی اقدام نمود و آنها را وادار به تغیر نظر و انکار از گزارش نمود. اگر این دستگاه تحت فشار اعضای پارلمان و افراد صاحب نفوذ به چنین اقدام فراقانونی دست زده باشند، قابل بررسی عدلی و قضائیاند.
تا اکنون دستگاه څارنوالی افغانستان میخواهد قضیه سو استفاده جنسی کودکان در مکاتب لوگر را تحقیق نماید. به نظر من خواست څارنوالی مبنی بر ارائه شواهد و اسناد توسط افراد و یا منابع هم بلند بالا به نظر میرسد. من بدین نظر هستم که باید قبل از همه یک گروه از افراد با اعتماد و صاحب تجربه با صحبتهای محرم با متضررین احتمالی سو استفاده جنسی تحقیق را آغاز نمایند و آنچه:
با طفل چه واقع شد
چگونه و تا کدام حد استفاده جنسی پیشرفته است، آیا تهدیدات بعدی از جانب عامل وجود داشته است یا نه. روابط کنونی با عامل چگونه است
آیا در کردار و ظاهر طفل اثرات انکار، غضب، ترس و خموشی در کدام حد متظاهر است؟ و دهها سؤالات دیگر، را طی گزارش به دستگاه عدلی ارائه بدارند.
آیا طفل ترس دارد که والدین اش از موضوع آگاهی داشته باشند و اگر در آگاهی قرار گیرند، چه واقع خواهد شد. اینها خیلیها مهماند چون که اگر طفل مصاحبه میشود احساس مصئونیت کامل نماید، نه اینکه تشویشها و ترس جدید در ذهنش ایجاد گردد؟
بدون شک این پرونده جرمی الی حاضر ساختن شواهد و اسناد کافی برای دلایل الزام بر متهمین ممکن ماهها و حتی بیشتر زمان را در بر گیرد ولی دستگاه څارنوالی و پولیس جنائی نباید این قضیه را تحت مرور زمان قرار داده در یخچالها بگذارند.
با حرمت