برگ ویژه
مراسم ادای احترام و وداعیه با پیکر زنده یاد رفیق شفیق الله توده یی در کابل و اروپا
جنش دادخواهی کشور ما بار دیگر درد و اندوه بزرگی را متحمل شد.
با درد و اندوه فراوان به اطلاع رسانیده میشود که بزرگمرد فرهیخته، مبارز نستوه و پر افتخار راه سعادت و تعالی میهن و مردم؛ یکتن از سابقه داران و خدمتگزاران صادق جنبش دموکراتیک و ترقیخواه کشور، رفیق شفیق الله توده یی امروز در دیار غربت در کشور هالند داعی اجل را لبیک گفته و به ابدیت پیوسته اند.
روح شان شاد.
رفیق توده یی شخصیت با وقار، وفادار به حزب و مردمش، راه و مکتبش بود. او انسان بزرگ با قلب مهربان و از خود گذر بود، او منافع حزب و مردمش را در همه حالات و همه شرایط بالاتر از هر چیزی دیگر و حتی بالاتر خانه و خانواده اش می دانست، او رنج ها و درد های مردمش را با پوست و گوشت و استخوانش احساس کرده است، او در بد ترین شرایط در پهلوی رفقایش و در پهلوی رهبرش قرار داشت و پامردانه و با وقار مبارزه کرده است. نبود رفیق توده یی برای خانواده، رفقای حزبی و دوستانش یک ضایعه بزرگ و جبران ناپذیر است. خاطراتش گرامی باد.
دیروز شهر ایندهوفن هلند، جایی که زنده یاد شفیق الله تودهیی در غربت در آن میزیست، شاهد وداع با او بود.
در مراسم تودیعی که به مناسبت انتقال جنازهء رفیق شفیق الله تودهیی شخصیت سیاسی و اجتماعی، مبارز نستوه و یکی از چهرههای بااعتبار جنبش چپ و دموکراتیک کشور به آغوش پاک مادر وطن، برپا گردیده بود، شمار زیادی از همرزمان، دوستان و رفقایش اشتراک ورزیده و مراسم بزرگ سوگواری به یادبود آن مرد مبارز و خردمند تدویر یافت و اشتراک کنندهگان و سخنرانان به مصداق این سخن زیبا که:
مرد نمیرد به مرگ، مرگ از او نام برد
نام چو جاوید گشت مردنش آسان کجاست
بر کارنامههای ماندگار و فراموش ناشدنی زنده یاد تودهیی در پهنه سیاسی، اجتماعی دولتی کشور ما طی پنج دهه پسین که با خط زرین در رویههای تاریخ کشور ما حک گردیده و درخشان خواهد ماند، به تبادل نظر و سخنرانی پرداختند.
در آن گردهمایی که صدها تن از زنان، مردان، رهبران پیشین حزبی و دولتی جمهوری افغانستان و نمایندهگان احزاب چپ و دموکراتیک و سازمانهای اجتماعی هم میهنان ما در خارج از کشور، شخصیتهای سرشناس علمی، فرهنگی و اجتماعی افغانستان و هیأت های رهبری سازمانها و احزاب ترقی خواه کشورهای اروپایی حضور به هم رسانیده بودند، همه پیرامون زندهگی، خاطرات شخصی و کاری شان طی سالهای دراز با تودهیی فقید به سخنرانی پرداختند.
تالار بزرگ ((دینس دوگر)) که نتوانست همه اشتراک کنندهگان مراسم را در آغوش خود جا دهد و تعداد بیشمار مدعوین در خارج از آن صف کشیده بودند، با فوتو های زنده یاد تودهیی و اکلیلهای گل از جانب شوراهای کشوری حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان مزین گردیده بود و در وسط تالار پیکر به خواب خفتهء جاودان نام شفیق الله تودهیی قرار داشت، همه مهمانان را یکبار دیگر بر غم و اندوه بزرگ نشانید و آنان را که نمیتوانستند این واقعیت تلخ را باور کنند، ملتفت ساخت که دیگر آن همرزم برومندشان به ابدیت پیوسته است.
* * *
سر ساعت یک بجه رفیق ولی محمد زیارمل یکی از یاران فداکار و نزدیک رفیق تودهیی که قبلاً مسؤولیت کمیسیون تدارک مراسم تشیع جنازهء رفیق تودهیی را بر عهده داشت، عقب تربیون قرار گرفته و گردانندهگی این محفل را نیز بر عهده گرفت.
وی که در سیمایش درد و اندوه بزرگ نبود همرزم دلیر و رفیق روزهای دشوارش نمایان بود، با گلوی پر از عقده از همه تقاضا نمود تا به احترام پیکر بیجان زنده یاد تودهیی که به همرهی فرزندان زنده یاد تودهیی وارد تالار میشد، به پا خاسته و یک دقیقه سکوت اختیار نمایند.
وی سخنان کوتاهی به زبان پشتو بیان نموده و در رابطه به کارنامههای درخشان رفیق تودهیی مکث نموده چنین گفت: ((درنو هیواد وا لو- ملګرو او دوستانو.
لکه څنګه چی خبر یاست دادی بیاهم د افغانستان د ترقۍ او عدالت غوښتونکی غورځنګ یوه بله هسکه ځیره پر ځمکه پریوته او ددغه بڼ او بوستان یو بل ښکلی ګل د خزان په تاو مړاوی او وریږید.
دا یاران لکه گلونه د بهار دی* * * د خزان په تاو رژیږی دریغه، دریغه
دریغه او افسوس چی د روان عیسایی کال د جون دمیاشتی په ۲۹ نیټه د افغانستان د ترقی غوښتونکی غورځنګ د یوه پیژندل شوی مبارز ګران ملګری شفیق الله تودهیی له سترو هیلو او آر مانونو څخه ډک زړه په نا څا پی توګه له خوځیدو ولوید او بی وخته یی له دې نړۍ نه سترګی پټی کړی. د تودهیی زړه بګنونکی مړینې دده کورنۍ او د اروا ښاد د ټولنیزی مبارزی د پیچلې لارې په زرګونو- زرګونو ملګری، یاران او دوستان د ویر او ژور غم په ټغر کینول. د تودهیی مړینه یوه داسی تریخ واقعیت دی چی منل یی د ده درنی کورنۍ او ملګرو ته ډیر ګران دی.
په هر حال، مونږ به دا تریخ واقعیت ومنو چې ملګری شفیق الله تودهیی له دی نړۍ نه سترګی پټې کړې او په فزیکی لحاظ نور زمونږ په منځ کی نشته خو، د ده دویاړلی ژوند خوږی خاطری به د تل لپاره زمونږ په عقل او زړونو کی ژوندی وی. زمونږ په لیکو کی به د تودهیی ځای خا لی او تش وی خو مونږ به د تودهیی د مبارزی مورچل تش پرینږدو؛ په بشپړ هوډ او عزم به دده او د افغانستان د ترقی غوښتونکی غورځنګ د ټولو هغو مخکښانو او وتلو څیرو لوړو آرما نونو ته ژمن پا تی شو چی پخوا له دی نړی تللی دی. له دوی سره پر عهد باندی وفا پر مونږ دَین دی.))
وی در ادامه سخنانش چنین افزود: ((رفیق فقید ما شفیق الله تودهیی فرزند رنج و درد مردم افغانستان بود و ازین رو، در آوان نو جوانی که هنوز به سن کامل قانونی خویش نه رسیده بود، سرنوشت خویش را به نهضت دادخواهی و ترقیخواهی کشور گره زد. در کوره مبارزات مردمی آبدیده و پخته شد و تمام زندهگی آگاهانه خویش را به مبارزه برای سعادت هموطنان و شگوفایی کشور وقف نمود. او در این راه و روش انسانی خستگی و ماندگی را نمیشناخت. زندهگی شخصی او با زندهگی اجتماعی و سیاسیاش همانند دو روی یک سکه بود. ناملایمات فراوان در زندگی شخصی و سیاسییی که تا روز وفاتش او را رها نکرد، هرگز قامت این انسان بلند همت را خم نه نمود و از مبارزه فعال برای تحقق آرمانهایش باز نداشت.
یک روز پیش از مرگش در جلسه سازمان حزبی شرکت ورزید و در پیرامون اوضاع افغانستان و مسایل نهضت ترقیخواه و دموکراتیک کشور سخنرانی پرشور نمود.
زنده یاد تودهیی مرد قول و اهل رفاقت و دوستی، جوانمرد و عیار بود. در غم و شادی رفقا، دوستان و مردم زحمتکش افغانستان خود را شریک میدانست. بهحق که چنین انسان سزاوار ستایش و پیکر پاک اش شایسته اداء احترام عمیق است. از اینرو، محفل امروز ما به خاطر آخرین دیدار، ادای احترام و وداع با پیکر زنده یاد تودهیی راه اندازی شده است. این یک رسم و تشریفات معمول نیست. ادای احترام به پیکر پاک تودهیی در واقعیت قدر دانی، سپاس و ارج گذاری ما به عهد و پیمان، وقف و فداکاری زنده یاد تودهیی برای آرمانهای و آرزوهای مشترک مان، مبارزه و تلاش شباروزی او برای ترقی و عدالت اجتماعی، برای آزادی، مساوات، برابری و رفاه مردم زحمتکش و رنجدیده افغانستان است.))
سپس محترم قاری رحیم الله آیاتی چند از قرآن مجید را قرائت نمود. پس از آن رفیق عبدالرزاق طلوع یکی از دوستان و همکاران دیرین زنده یاد تودهیی زندهگینامه رفیق تودهیی را به خوانش گرفت که در آن میخوانیم: ((رفیق شفیق الله تودهیی فرزند غلام حسن در سال ۱۳۳۰ در قریه گلکاری ولایت لغمان در یک خانواده با احساس دهقانی چشم به جهان گشود. پدرش یک دهقان با اراده قوی و مردم دوست بوده که از احترام و حرمت زیاد در بین خانواده خود و مردم محل برخوردار بوده، مردم محل او را به حیث شخص متواضع و مانت دار بود. مادر رفیق تودهیی در عین مهربانی و همنوع دوستی، زن مهربان و جسور در برابر ناملایمات و حوادث سخت زنده گی بوده با هر نوع بدیها و تلخیهای زنده گی مبارزه و جدل مینمود، او فرزندان خویش را در راه جوانمردی، غیرت و شهامت تربیت و آموزش میداد.
رفیق تودهیی از اوان جوانی یک فرد پر شور، متحرک و با احساس بود که در برابر بیعدالتی و بیرحمی و ظلم حساسیت و عکسالعمل نشان میداد و در مقابل آن میایستاد، یعنی خصلت عیاری، جوانمردی و شهامت از اوان نوجوانی حتی طفولیت در وجود او متبارز بود، او در سن ۱۵ سالگی با علاقهمندی سرشار در فعالیتهای سیاسی سهم میگرفت و با همین احساس با جریان دموکراتیک خلق افغانستان که یک جریان مترقی و انقلابی وقت بود همگام شد و به حیث یک جوان وطنپرست و انقلابی پرچم پر افتخار آن جریان را بدست گرفت و برای زنده گی همیشه گی سیاسی و اجتماعی خویش برافراشت.
او در اولین سالهای فعالیتهای سیاسی و حزبی خویش در کمپاین انتخابات پارلمانی سال ۱۳۴۸ با بلند نگهداشتن پرچم حزب و کاندید آن با تمام قوت و توانمندی سهم گرفت و با گروپهای کاری و تبلیغاتی سازمانی در قرا و قصبات و محلات در بین دهاقین و مردم محل و در لیسه روشان در بین اهل معارف صحبتهای شفاهی مینمود و مردم را به رأی دادن به نفع انقلابیون تشویق مینمود. جوان رشید و دلاور شفیق الله تودهیی بنا بر خصلت مردانه که داشت و در موضع زحمتکشان و طبقات ستمکش وفادارانه قرار داشت، در سال ۱۳۵۰ هجری شمسی هنگامی که متعلم لیسه روشان ولایت لغمان بود از اثر فعالیتهای سیاسی که انجام میداد از طرف اداره مکتب از درس اخراج شد و حق تحصیل را از او گرفتند و او را از تحصیل محروم ساختند، ولی او به هیچ کس سر خم نکرد و راه منتخب خویش را شرافتمندانه و انسانی دانست و در تعقیب آن شد.
درین زمان رفیق تودهیی عازم کابل شد تا فعالیتهای سیاسی خویش را در آنجا انجام دهد، به تعقیب آن به ولایت کندز میرود و مدتی را در آنجا سپری و با اعضای حزب در آنجا کارهای حزبی و سیاسی را مشترکا انجام میدهد. بعداً شامل خدمت سربازی در کابل میشود بعد از ختم دوره مکلفیت خدمت عسکری، حزب او را مورد مطالعه قرار داد تا او را به وظایف حزبی موظف نماید. بنا بر شایستگی و ایمان خدشه ناپذیر رفیق تودهیی به اهداف و آرمانهای حزب و پشتکار و توانمندی او، کمیته مرکزی تصمیم گرفت تا او را به حیث کارمند حرفوی حزب موظف نماید. او از طرف کمیته مرکزی حزب در ساحات دهقانی موظف به پیشبرد کارهای سیاسی و حزبی در بین دهقانان در پلخمری شد.
رفیق تودهیی یکتن از جمله اعضای حزب بود که طور حرفوی وظایف حزبی را انجام میداد. رفیق تودهیی در مناطق دندغوری، کیله گی، دهنه غوری و شهاب الدین طور مخفی با نام مستعار جانان دهقان فعالیت سیاسی و سازمانی مینمود و دهاقین را علیه ظلم و استثمار بیرحمانه بسیج میساخت. او توانست که دهها تن ازین دهاقین را به حیث انقلابیون نترس و آگاه تربیه و به حزب جذب نماید، درین جا میتوان باافتخار از جمال دهقان نام برد که قربانی حمله وحشیانه مخالفین صلح و امنیت وطن در سال ۱۳۵۹ در دندغوری شد، روح اش شاد.
رفیق تودهیی تا قیام ۷ ثور ۱۳۵۷ مصروف پیکار درین عرصه بود و درین کار بسیار موفق بوده و توانست که از محبوبیت خاص در بین دهاقین برخوردار شود. بعد از پیروزی قیام ثور و حاکم شدن حزب دموکراتیک خلق افغانستان در قدرت، او به حیث علاقه دار دهنه غوری مقرر شد که در مدت کم توانست جلو احتکار غله را در دهنه غوری بگیرد و به صدها تن غله مخفی شده که بهطرف احتکار برده میشد در بازارهای دهنه غوری و پلخمری عرضه شد و کمبودی غله در بازارهای متذکره رفع گردید ولی بسیار زود بعد از تغییر اوضاع سیاسی و تغییرات در حزب و دولت رفیق تودهیی از وظیفه برکنار شد. در جدی ۱۳۵۸ سال با پیاده شدن تشکیلات جدید در حزب و دولت رفیق تودهیی بهاتفاق آرا از جانب بیروی سیاسی و دارالانشای کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق به حیث منشی کمیته حزبی ولایتی ولایت بغلان تعین گردید که این وظیفه را تا میزان سال ۱۳۶۴ موفقانه و صادقانه انجام داد.
طی دوران انجام وظایف رفیق تودهیی در ولایت بغلان توجه اساسی به تأمین امنیت داشت ولی هیچگاه سایر بخشها مانند رشد اقتصاد، زراعت، تعلیم و تربیه، ترانسپورت، و فابریکه ها و مؤسسات صنعتی را از نظر دور نداشت و بر همه آنها مشترکأ با ارگانهای دولتی وارسی داشت و به مصلحت و مشوره و پیشنهادهای سالم آنها برای بهبودی و ارتقای سطح بهره برداری آنها اقدامات مینمود. رفیق تودهیی توانست که در طی دوران کار در بغلان سازمان حزبی را توسعه دهد. او در اثر زحمات زیاد و کار نمودن با دست پاک توانست که اعتماد فوقالعاده مردم ولایت بغلان را بدست آرد و محبوبالقلوب گردد، اقشار مختلف مردم ولایت بغلان تودهیی را مونس و غمخوار خویش میدانستند، او که با اراده آهنین برای خدمت به مردم و تطبیق اهداف شرافتمندانه و انسانی داشت و حزب برای او وظیفه سپرده بود باتقوا و دست پاک کار نمود. در هنگام ایام عید و جشنهای ملی بزرگان قوم و ثروتمندان محل و مخلصان حزب که از نام و نشان خوب در محل برخوردار بودند برای منشیها و یا والیها تحایف اهدا مینمودند، ولی این مرد امانتدار این تحایف را به سربازان و افسران پایین رتبه اعطا مینمود و به قوماندانی څارندوی میسپرد تا به آنها برسد. هنگامیکه رفیق تودهیی از ولایت بغلان به ولایت لغمان تبدیل شد، از خود سرمایه باارزش از تجارب غنی و دستاوردهای بااهمیت در عرصههای امنیتی و اجتماعی برای ولایت بغلان بجا گذاشت که از آن استفاده معقول صورت گیرد.
رفیق تودهیی در ولایت لغمان در اولین فرصت به تأمین امنیت ولایت و محلات اقدام نمود و ساحه امنیتی را توسعه بخشید. در آن زمان حتا در ساحه ۲-۳ کیلومتری مرکز ولایت تسلط نسبی مخالفین مسلح وجود داشت. او به کواردینه ساختن امور و تأمین کار مشترک ارگانهای ذیدخل ساحه امنیتی را توسعه داده و زمینه فعالیتهای صلح آمیز را در ولایت مساعد ساختند. از آن جمله سرک لغمان سرخکان که در تحت تسلط دشمن قرار داشت و مانع عبور مرور وسایط دولتی و باعث اذیت مسافرین و مردم محل میشدند. سرک جدید در زیر چتر امنیتی ساخته شد که شاهراه از صدمه دشمن نجات پیدا کرد، بر اثر تلاش و سعی رفیق تودهیی در ولایت لغمان دستگاه برق دیزلی نصب و مورد بهره برداری ادارات و مردم قرار گرفت، با دریافت ماشین چاپ، ولایت صاحب نشرات و مطبوعات شد، سینما اعمار و مورد استفاده مردم قرار گرفت. توزیع نمرههای زمین غرض سرپناه برای فامیلهای شهدا که از اثر اعمال وحشیانه تروریستان اعضای فامیل خویش را از دست داده بودند، یکی از اقدامات برازنده او محسوب میشود. این تغییرات و تحولات در ولایت لغمان در آن زمان و با امکانات محدود و حملات بیرحمانه دشمنان صلح و آرامی مردم را میتوان شاهکار حساب نمود.
سال ۱۳۶۸ هنگامیکه دولت پاکستان و مزدورانش را وظیفه داد تا بالای جلال آباد حمله بزرگ و جمعی نمایند و ملیشه های پاکستانی با اردوی آن علیه جلال آباد حمله نمودند، رفیق تودهیی بنا بر هدایت رییس جمهور وقت شهید دکتور نجیب الله نیروهای امنیتی را در همان شب آماده و خودش به همراهی آنها رهسپار جلال آباد شد، و در دفاع جلال آباد سهم شایسته گرفت. بر علاوه مواد خوراکه به مقدار هنگفت از ذخایر ولایت لغمان را به ننگرهار فرستاد و کمبود مواد مورد ضرورت را مرفوع ساخت؛ و از اجراات خویش به سرقوماندان اعلی قوای مسلح افغانستان گزارش و اطمینان داده که بعداً شورای دفاع از وطن و در رأس سرقوماندان اعلی رفیق شهید نجیب الله از آن تمجید و قدر دانی به عمل آورد و به دریافت نشان افتخار جمهوری افغانستان مفتخر گردید.
طی دوران کار رفیق تودهیی در ولایت لغمان بر اساس لیاقت و کاردانی و اجرای خدمات موفقانه حزبی در کنگره حزب وطن عضویت کمیته مرکزی حزب را بدست آورد. رفیق تودهیی در سال …۱۳۷۰…. بر اساس تصمیم کمیته مرکزی حزب وطن از ولایت لغمان تبدیل و در دستگاه کمیته مرکزی حرب به حیث کارمند در امور حزبی ولایات تعیین و تا سقوط حاکمیت در آنجا ایفای وظیفه نمود و در ولایات برای کمک به امور حزبی سفر مینمود.
بعد از آنکه حاکمیت سقوط نمود، نظام بدست تنظیمها افتاد رفیق تودهیی بهمثابه همکار و یار و یاور نزدیک رفیق زنده یاد بریالی یکجا امور حزبی را سر و سامان داده و سازماندهی مینمودند، زمانی که ساحه فعالیت برای رفقا تنگتر شد و مجبور به ترک کابل شدند، رفیق تودهیی عازم حیرتان شد تا نزد رفیق کارمل برود و به او کمک رساند. او در شهرک حیرتان در یک ساختمان کانتینری با رفیق کارمل زنده یاد تا اخیر باقی ماند. رفیق کارمل مریض شد و مراقبت بیشتر کار داشت رفقایی که به دیدار او میامدند رفیق تودهیی به آنها رسیده گی مینمود. در اواخرسال ۱۹۹۴ هنگامی که رفیق کارمل غرض تداوی عازم مسکو شد رفیق تودهیی او را همراه بودو تا وقت حیات او را همراه و مددگار بود و در فرجام پیکر زنده یاد رفیق کارمل را به همراهی سایر رفقا تا حیرتان رسانیده و پس از مراسم با شکوه خاکسپاری سهیم و بعداً بنا بر عوامل روشن و قابل فهم برا ی همه مانند هزاران هزار افغان دیگر عازم مهاجرت بسو ی اروپای غربی شد. رفیق تودهیی هیچگاه فعالیتهای سیاسی وموضع گیری های سالم حزبی ووطنپرستانه خویش را توقف نداده، همیشه با تحرک و شور انقلابی در همه جا و همه شرایط به مبارزات میهن پرستانه خویش ادامه داده، همیشه سعی کرد که تشکل واحد حزبی و رفیقانه داشته باشیم، در مسکو هنگام اقامت همراه با سایررفقا تشکل سازمانی را بوجود آورد و رفقا منظما در جلسات حزبی اشتراک و با همدیگر رسیده گی مینمودند. بعد از رسیدن در اروپا و اقامت در کشور هلند بنا بر مشوره رفیق زنده یاد بریالی به خاطر تأمین روابط حزبی و ایجاد سازمانها تلاش بیدریغ نمود تا موفق به تأمین روابط سازمانی رفقای حزبی در اروپا شوند، همزمان او در تلاش بود تا روابط سازمانهای حزبی در افغانستان دوباره احیا شود، بدین لحاظ روابط مستقیم رفقای وفادار و پیشتاز در افغانستان طور مکرر و منظم با رفیق تودهیی وجود داشت و از مشوره ها و نظریات سودمنداو استفاده میکردند.
خوشبختانه که در اروپا با کار مشترک و رهنمایی رفیق بریالی و عده رفقای دیگرپیشکسوت که در سازمانهای جداگانه بودند و یا انفرادی فعالیت سیاسی مینمودند یک تشکل قابل قبول برای همه بنام نهضت میهنی بوجود امد که از استقبال پرشور وطنپرستان و نیرو های مترقی قرار گرفت که بعداً در اثر رشد و تکامل به نام نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان مسمی شد و با سازمان حزبی داخل کشور در یک سیل واحد قرار گرفت.
رفیق تودهیی زیر نظر رفیق زنده یاد بریالی در همکاری با سایر رفقای پیشکسوت در پیریزی نهضت میهنی، نهصت فراگیر ترقی و دموکراسی افغانستان نقش برازنده داشت؛ و پس از درگذشت نابهنگام رفیق بریالی سهم برجسته یی را در ادامه کار نهضت میهنی، سپس نهضت فراگیر، حزب مردم افغانستان، حزب ترقی ملی مردم افغانستان و حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان خدمات شایسته و فراموش ناشدنی را انجام داده، یکجا با رفقای پیشکسوت با وقف و ایثار بی مانند در راه تکامل جنبش دموکراتیک و دادخواهانه کشور تلاش نمود. رفیق تودهیی منحیث سازمانگر با هوش در ایجاد و رهبری سازمان اروپایی حزب سهم برازنده داشته و خاطره هایی از صمیمیت، مهربانی و پشتکار و اعتماد رفیقانه وی زبان زد اعضای حزب و رهروان جنبش ترقیخواهی کشور میباشد. با تاسف که زنده گی با او یاری نکردو بتاریخ ۲۹ ماه جون ۲۰۱۶ در اثر سکته قلبی حیات را پدرود گفت و این جهان فانی را ترک کرد. روح اش شاد و خاطرات اش جاویدان و نامش زنده و راهش پر رهرو و با موفقیت دوامدار و شکست ناپذیر.
از رفیق تودهیی پنج فرزند شامل یک پسر و چهار دختر باقیمانده، خانم رفیق تودهیی نادره جان تودهیی یک زن مهربان، با عزت و حرمت، همفکر و هم عقیده رفیق تودهیی بوده که همیشه رفیق تودهیی را در مشکلات و حوادث کشور کمک و یاری نموده در مهمان نوازی زن کم نظیر میباشد.))
پس از آن رفیق جمیله ناهید ضمن غمشریکی و همدردی با خانواده و دوستان رفیق تودهیی، از مواظبت و همکاری همیشه گی زنده یاد تودهیی چه در دوران زنده گی رفیق بریالی جاودان نام و چه پس از آن با قدردانی یادآوری نموده، کمبود او را ضایعه جبران ناپذیر برای جنبش چپ دموکراتیک میهن، خانواده و دوستان خواند.
متعاقب آن رفیق اسدالله کشتمند ضمن سخنرانی کوتاه، تودهیی را بهمثابه فرزند صدیق ح.د.خ.ا، یک انقلابی صدیق و باافتخار همچو نماد مبارزه ۵۰ سال پسین مردم افغانستان پنداشته و نام او را در تاریخ سیاسی کشورمان جاودان خواند. وی پیام رفیق سلطان علی کشتمند نخست وزیرپیشین حکومت جمهوری افغانستان و یکی از رهبران برجسته ح.دخ. ا (حزب وطن) را که بنا بر مشکلاتی در گردهمایی اشتراک نتوانسته بود به خوانش گرفت که در آن میخوانیم: ((با دریغ و درد که رفیق شفیق ما، یکتن از فرزندان صادق و صمیمی حزب و میهن، رفیق شفیق الله تودهیی دیگر در میان ما نیست. این نبود یکباره و تکاندهنده، بر دل و روان خانواده، رفقا و دوستان وی اندوهی بزرگ نشاند. من از سوی خود و خانواده خویش مراتب تسلیت و همدردی به خانواده گرامی، رفقا و دوستان همکوش وی ابراز می دارم.
همه می دانند که زنده یاد رفیق شفیق الله تودهیی به لحاظ ویژه گی های شخصی خویش با نهاد نیک، سخت کوشی و استواری در مبارزه و پایداری در برابر دشواری های زنده گی در داخل و خارج کشور، در خور ستایش بود و هست. او بهمثابه یکتن از برازنده ترین فعالان پیگیر و پویای حزب دموکراتیک خلق افغانستان و نهاد های ترقی خواه جاگزین پسین آن، در درون و برون کشور، همه توانایی خویش را همراه و همسان با گروه های بزرگی از مبارزان آزادیخواه و دادخواه در خدمت اعتلای نام و کارنامههای حزب و اندیشه های ترقیخواهانه آن گذاشت. او انسانی با تدبیر و تلاشگر، فراخ اندیش و فروتن و درخور نام خویش تودهیی بود و در برابر وقف و کنش آگاهانه خویش هیچ نشانه یی از پاداش خواهی و خود شیفته گی نشان نمی داد.
رفیق شفیق الله تودهیی تا پایان زنده گی در میان رفقا و همراه با ایشان در مبارزه برای آزادی و آزاده گی، رهایی و رفاه مردم و بویژه زحمتکشان رنجدیده افغانستان به لحاظ اندیشه و عمل. فادار و فداکار باقی ماند. او به لحاظ شخصی، نمونه خوبی از انسانی با رویکردهای وطن دوستانه بود که خود ویژه گی های وی، ساده گی، تعادل، ثبات و پیوسته گی با شور و شعور انقلابی در کار و مبارزه در میان خانواده، رفقا و دوستان فراموش نخواهد شد. یادش گرامی و روانش شاد باد!))
بعد از آن رفیق کاوه کارمل رییس کمیسیون انسجام وهماهنگی حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اروپا صحبت نموده ضمن اظهار تأسف شگرف و ابراز تسلیت به خانواده و همه رفقا و دوستان در بخشی از سخنانش چنین گفت: ((من تودهیی را در زمان قدرت نه، بلکه در دوران شکست ها و ناملایمات سیاسی دیدم، شناختم و با او رفیق شدم. او از لحاظ حزبی مرد اصول و پرنسیپ، و از لحاظ شخصی مرد عهد و وفا بود. او بهمثابه یکی از چهره هی مطرح سیاسی برای وحدت و همسویی میان رفقا تلاش زیاد بخرج داد و با قلب فراخ به همه جزایر و گروپهای جدا شده از بدنه حزب مادر مراجعه و در راه نزدیکی آنها از هیچ نوع مساعی دریغ نورزید. او یک یار و یاور به همه رفقا و دوستانش بود. افسوس که دیگر با ما نیست و ما نمی توانیم از مشوره ها و محبت های او مستفید گردیم؛ اما روح او زنده و نامش جاودان است. بخواب رفیق تودهیی عزیز، خاطرات ات در قلب ما برای همیش باقی می ماند.))
در ادامه محفل رفیق انجنیرصلاح الدین چاردیوال مرثیه یی زیر را که در رثای مرگ نابهنگام رفیق تودهیی از سوی شاعر گرانمایه گرداب سروده شده بود به خوانش گرفت.
در سوگ رفیق شفیق، شفیق الله تودهیی
رساند زاغ پیامی بدی عیان امروز
رفیق تودهیی بدرود گفت جهان امروز
فضای ناخوش غربت دلم گرفت بسی
فتاد ستاره رخشش ز کهکشان امروز
فغان قمری و بلبل به افلاک رسید
رفیق” شفیق” ربودند ز گلستان امروز
رفیق صادق و صالح، اهل علم و هنر
سپرد جان را به جانان، بی گمان امروز
رسید سیل غم غربت همه شب آه غریب
وداع گفته شفیق جان مهربان امروز
بنال به یاد رفیقی ” شفیق” خویش گرداب
در این دیار نداری دگر نسان امروز
بعداً رفیق داوود رزمیار یکی از پیش کسوتان جنبش ترقیخواهانه مردم افغانستان و رییس پیشین شورای اروپایی نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان ضمن یاددهانی از کارنامههای ماندگار زنده یاد تودهیی چنین افزود: ((او در سنین بسیار جوانی در بین توده ها رفت و در میان اقشار مختلف کار کرد و کرکتر تودهیی پیدا کرده و تخلص اش به مفهوم واقعی آن به او می خواند. او صفات بزرگ و والایی داشت که او را به همه نزدیک ساخته بود. او انسان عمل و مبارزه بی امان در راه تحقق آرمانهای انسانی حزبش بود. برای من خیلی ها دشوار است تا جملاتی را پیدا نمایم که بتواند درد بزرگ نبود او را تسکین نماید. نبود او ضایعه بزرگی است؛ اما بر ماست تا به خاطر شاد بودن روان پاک او، هر کاری را که در امر مبارزه تاکنون انجام نداده ایم، انجام دهیم، زیرا او به تحقق همه آرزوهایش موفق نشد، با آنکه برای وحدت و همبسته گی رفقا امیدهای بلندی داشت.))
رفیق یاسین بیدار یکی از اعضای رهبری حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان ضمن ابراز تسلیت به خانواده و همرزمان تودهیی، درگذشت او را ضایعه بزرگ دانسته و از کارنامههای وی قدردانی نمود.
محترم ولی محمد شاهپور رییس اتحادیه انجمن های افغانها در هلند از جایگاه تودهیی در کار با سازمانهای اجتماعی و تلاش های فراوان او برای دستیابی بهحقوق حقه مهاجرین مبنی بر مفاد کنوانسیون ژنیو اشاره نموده و از رایزنی های صمیمانه او در پیشبرد کار با مهاجرین قدردانی و آرزو برد که جنبش چپ راه رفیق تودهیی را پیگیری نماید.
رفیق دکتور حبیب منگل یکی از پیش کسوتان جنبش ترقیخواهانه مردم افغانستان ضمن سخنرانی اش گفت: ((تسلیت واژه کوجکی است تا بتواند درد و اندوه همه ما را در نبود رفیق تودهیی تسکین نماید. ما امروز گردهم آمدیم تا رفیق جسور و قهرمان و دوست صمیمی خویش را بدرود بگوییم. شخصی را که ۵۰ سال عمر عزیز اش را در راه اعمار یک افغانستان مترقی، شگوفان، آزاد و دموکراتیک وقف کرد. او با سجایای سیاسی و اخلاقی شایانی که داشت محبوب قلبها گردیده و جایگاهش را در میان همرزمان و مردم عوام پیدا کرده بود.))
رفیق وبا ایکمن (Webba Ekman) یکی از اعضای رهبری حزب کارگر بلژیک ضمن ابراز تسلیت از نام حزبش به همه همرزمان و اعضای خانواده رفیق تودهیی، از تلاش هایی که رفیق تودهیی در راه تعمیم تجارب میان دو حزب برادر انجام می داد ستایش نمود. او در بخشی از سخنانش چنین گفت: ((ما از سال ۲۰۰۳ بدینسو در راه دفاع از حقوق مهاجرینی که بنا بر دیدگاه های تنگ نظرانه مقامات امور پناهنده گی هلند در بی سرنوشتی به سر می برند، بنا بر مشوره رفیق تودهیی اقدامات لازم و مشترک را انجام داده ایم. او در این پروسه با آنکه خودش با مشکلات پروسه پناهنده گی مواجه بود، از همه امکانات لازم برای بسیج افکار شهروندان کشورهای اروپایی در مبارزه علیه این بیعدالتی دریغ نورزید.))
رفیق سیدطاهرشاه پیکارگر یکی دیگراز پیش کسوتان جنبش ترقیخواهانه مردم افغانستان ضمن سخنرانی مبسوطی در بخشی از سخنانش چنین گفت: ((امروز روز وداع با تودهیی عزیز است. امروز برای تودهیی خواهیم گفت که تا چه حد به تلاش های او، به فداکاری و استواری او ارج قایل هستیم.
اما امروز در عین حال فرصت برای تجدید پیمان است. تجدید پیمان برای فکر کردن به آیندۀ وطن ما.
ما امروز برای تودهیی خواهیم گفت که چگونه، از چه راه ها، با کدام وسایل، با کدام امکانات، مشعل تعهد مشترک ما را فروزان نگه خواهیم داشت.
مرگ تودهیی، نمی تواند مرگ اندیشه های مشترک ما، مرگ تلاش های مشترک ما باشد. تودهیی با شما، با هریک شما، فکر کرد، در کنار شما رزمید، از شما آموخت و به شما آموختاند.
امروز خواهیم گفت که چگونه، بی تودهیی، این تلاش مقدس برای وطن، این تلاش مقدس برای فرزندان رنج و جنگ در وطن را ادامه خواهیم داد.))
رفیق سهیلا زحمت رییس شورای زنان افغان در هلند یکی دیگر از سخنرانان پیرامون نقش رفیق تودهیی در جنبش چپ و دموکراتیک سخن گفته و درگذشت او را ضربه محکمی برای همرهان او دانست.
رفیق دیپلوم انجنیر عمر محسن زاده عضو هیأت رهبری کمیسیون انسجام وهماهنگی حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اروپا ضمن سخنرانی مبسوط خویش چنین گفت: ((مردم ما باور دارد که هرگاه عزیز ترین کسی از پیش ما برود، روحش جاودانه می گردد. بر پایه همین باور مردمی می خواهم سخن خود را با چند بیتی از خداوندگار بلخ آغاز نمایم:
مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
می وصلم بچشان تا دیر زندان ابد
از سر عربده مستانه به هم درشکنم
آری، روزگار وصل در رسید، روان شاد، آزاد گرامی ترین رفیق ما، شفیق الله تودهیی، در زندان ابد را بشکست. با پرواز بلند خود در جاودانه گی جا گرفت.
امد و رفت این روح پر تلاش، سرکش داستان ماجرای زنده گی انسان مبارزی است که در کودکی با محیط اجتماعی و فرهنگی خود آشنا شد، در جوانی کمر همت به بست تا واقعیت تلخ اجتماعی را به سود توده های عظیم زحمتکش تغییر دهد و در پخته گی تا پایان عمر، لحظه یی در برآورده شدن آرمان ها و اهداف خود که همانا اندیشه ها و برنامه های متعالی ح.د.خ.ا، حزب وطن و همه نیروهای وطنپرست، ترقیخواه و دموکرات کشور بود درنگ نکرد.
او در جهان بینی به امر انسان و انسانیت و به ویژه حل ” مساله اجتماعی”، ارتقأ و خوشبختی جامعه می اندیشید و جهان بهتر می خواست، در زنده گی سیاسی، به ویژه در زنده گی حزبی پابند اصولف ارزش های بلند اخلاقی و فرهنگ سیاسی و همبسته گی بین المللی بود. او همچنان در کار و پیکار سیاسی و اجتماعی مرد اندیشه و عمل بود، هر آنچه می اندیشید همان می گفت و همان می کرد. نوسانات زنده گی سیاسی در اراده قاطع و خلل ناپذیر او اٍر نداشت. تودهیی در مبارزه سیاسی پیگیر، انحراف ناپذیر، وفادار به اندیشه و راه حزب و رهبری درستکار و خردمند آن بود. به مردم آزاده افغانستان، به برادری، برابری و وحدت همه اتنیک های باشنده در سرزمین ما باور داشت و به آینده بهتر آنها، به ویژه فردای نسل های بالنده جوان خوشبین و امیدوار بود.
تودهیی که از میان توده ها برخاست و با پایمردی تا به فرجام در پای درد و رنج آنها پایید، سرنوشت خود را با امر توده های زحمتکش گره زد و از نزدیک با محرومیت ها، شرایط دشوار زنده گی و خواسته های برحق آنها آشنا گردید.
او که سازمانده هوشمندی بود با کار خسته گی ناپذیر در میان دهقانان اندیشه های پیشرو را پخش نمود و در بسیج آنها کوشید. کاردانی، لیاقت و تجربه تودهیی در کار سازمانی و حزبی تحسین برانگیز بود. او در هر پست و مقامی و در هر وظیفه سپرده شده، از عضویت در کمیته مرکزی ح.د.خ.ا تا کار ساده حزبی همه با توانایی مدیریت خوب را از خود تبارز داد. شاید بهترین برگی از کارنامههای درخشان وی کارکرد های او در شرایط دشوار زمان فروپاشی حاکمیت دولت جمهوری افغانستان باشد. او در این آزمون بزرگ در پهلوی حزب، رفقا و رهبر فقید خود، زنده یاد ببرک کارمل قرار گرفت. با سرسپرده گی بیمانند پیمان رفاقت و همرزمی را بجا کرد. در پهلوی دانش و تجربه این جوانمردی اخلاقی- سیاسی او بود که فعالیت اش را بالا برد و شخصیت برازنده اش را شکل داد. این جنین شخصیت در دل ها جا دارد و همواره سزاوار حرمت است.
تودهیی پس از فروپاشی قدرت در ج.ا و زنده گی در غربت بازهم طلایه دار نهضت دموکراتیک و دادخواهی کشور باقی ماند و با کوشش های شباروزی خود زمینه های اساس گزاری نهضت میهنی تا حزب مردم افغانستان را فراهم نمود. او که آرمان وحدت و همگرایی همه نیروهای دموکرات، مترقی و دادخواه را شب و روز در سر داشت. از هر گامی به سوی وحدت و یکجا شدن نیروها و سازمانهای مردمی حمایت می کرد و خود در شکل دادن چنین پروسه های بااهمیت سهم می گرفت. او بدون هراس از جدال اندیشوی و گفتمان پیرامون میتود و میکانیسم کار در پی وحدت اصولی، پایدار و صادقانه بود، با همین روحیه از وحدت حزب مردم افغانستان، حزب وطن، سازمانهای شامل ائتلاف نیروهای دموکرات و ترقیخواه و دیگران سهیم گردند و درهنموایی با خواسته های مردم و نیاز زمان رسالت خود را در مبارزه به خاطر آزادی، دموکراسیف عدالت، پیشرفت اجتماعی به سر رسانند.
تودهیی که از ابعاد گسترده آشفته گی اجتماعی و سیه روزی اکثریت مردم افغانستان در تحت حاکمیت نیروهای جهادی و وابسته به غرب آگاهی دقیق داشت، راه رهایی را در بسیج توده های مردم به پیشاهنگی نیروهای دموکرات و دادخواه کشور میدانست و هر گام در این استقامت را گامی به سوی پیروزی و مطرح شدن آنها میدانست.
به ایجاز که شخصیت و کارنامههای درخشان رفیق نیکنام ما شفیق الله تودهیی چنانچه بعضی از دوستان ارجمند پیش از من اشاره نمودند دارای ابعاد متنوع و جوانب گوناگون است که هر سو و هر منظر آن، آموزنده و درخور ستایش می باشد.
دردا و دریغا که این فرزند راستین وطن، دوست توده ها، رفیق مهربان و صمیمی، شهسوار میدان سیاست خیلی زود و نا به هنگام رخت سفر بست، خانواده، دوستان و همه یاران همرزم خود را سوگوار نمود.
صدها دریغ که رفتن نا به موقع بود و کارهایش نا تمام ماند.
در این لحظه دردناک وداع، در این لحظه ارج گزاری به نام و شخصیت بارز او، در این لحظه قدردانی از کار و پیکار او، در این لحظه یادآوری از دوستی و رفاقت های او، در این لحظه گزارش خدمات و تدابیر او، در این لحظهاعلام غم شریکی و همدردی دوستان با خانواده طبیعی و سیاسی او، در این لحظه بیان جوانمردی ها و پایمردی ها و صدها صفت نیک و پسندیده او شاید مناسب ترین واژه برای ابراز احساس درونی و پیام آگاهانه ما کلمه ” سپاس” باشد.
آری تودهیی عزیز! سپاس بیکران به خاطر آن همه جانفشانی و خدماتی که برای انسان زحمتکش، برای مادر وطن، برای حزب محبوب ما و جنبش آزادی، ترقی و دادخواهی کشور ما، برای هریک ما انجام دادی!
سپاس بیکران به خاطر آنچه که از خود بجا گذاشتی و سرنامه مضمون کار ما خواهد بود.
تودهیی عزیز! رفیق همراه و همرزم! تو در این سفر درازبه غیر از نام نیک و سرفرازی در انجام رسالت اخلاقی و اجتماعی خود توشه بهتری با خود نداری! به خاطر همین تو ماندگار شدی و به الگویی برای همه رهروان راه مردم و هواداران دنیای کار و زحمت مبدل گشتی! یادت برای همیشه در نزد ما گرامی خواهد بود.
سفر ابدی ات را خوش می خواهم. روح آزاده ات شاد باد!))
پس از آن رفیق عبدالوکیل کوچی پارچه شعری را که در وصف زنده یاد تودهیی سروده بود، به خوانش گرفت که در زیر می خوانید:
اهدا بروان پاک زنده یاد رفیق شفیق الله تودهیی
کوکب آزاده گانرا نیست نقصان ازغروب
در اثر باشد طلوع جاو دان تودهیی
عمرها در زندگی بر حزب کردی افتخار
فخرحزب اکنون تویی ای قهرمان تودهیی
همرزم قهرمان، نستوه ومهربان
روح تو شاد باد، نام تو جاودان
رفتی چو پیک خاطره سوی زمانه ها
چون موج پر فروغ پی بیکرانه ها
پر پر شدی بدامن پر نور کهکشان
عطرت بماند نام توتا جاودانه ها
همرزم قهرمان، نستوه ومهربان
روح تو شاد باد، نام تو جاودان
ای پیشتاز سنگر همرزم آهنین
جاوید بی بدیلی وپرشور آتشین
آموزه تو تابش پرنور قله ها
صادق ترین تبار چپ انسان راستین
همرزم قهرمان، نستوه ومهربان
روح تو شاد باد، نام تو جاودان
قلب پر از عواطف تو ملهم از امید
در راستای عشق هدفمند وبا شکوه
همواره می تپید ولی بادریغ و درد
کان قلب پر زمهر، در نیمه راه دور
زود از تپش بماند
قلبی که دایما
در آرزوی زندگیی جاودانه بود
تپیدنش برای وطن عاشقانه بود
در وحدت مبارزه همواره عمر تو
وقف از برای جامعه عادلانه بود
همرزم قهرمان، نستوه ومهربان
روح تو شاد باد، نام تو جاودان
رفتی وما به پرتو اندیشه های تو
با توده های همسفر وهمگرای تو
راه شریف و پاک ترا پیش می بریم
با پر چم بلند شعار وصدای تو
همرزم قهر مان، نستوه مهربان
روح تو شاد باد، نام تو جاودان
گزارشگر مشعل می افزاید که در ادامه گردهمایی رفیق سیدحسام مل والی پیشین لغمان خاطرات خویش را از کار مشترک با زنده یاد تودهیی ابراز نموده و در بخشی از سخنانش چنین گفت: ((در کارزار انتخابات پارلمانی سال 48 خورشیدی که همه ما برای کاندیدای حزب از حوزه انتخاباتی لغمان مصروف کار بودیم، او برای جلب رأی مردم به نامزد ما شب و روز در تلاش بود و برای هر رأی ارزش فراوان قایل بود. چنانچه در روز انتخابات از دهکده اش تا مرکز رأی دهی که بیش از دو کیلومتر راه را در بر می گرفت، یک مرد فلج را به دوش خود کشیده و برای رأی دادن به مرکز حمل و دوباره به خانه اش برگشتاند.))
سپس رفیق دکتور فاروق یکی از چهرههای برجسته سیاسی و دولتی ضمن ابراز تسلیت به خانواده و همرزمان رفیق تودهیی، اشتراک کننده گان محفل را به وحدت و همبسته گی فراخواند و یگانه راه مبارزه و مطرح شدن در درون کشور را همسویی همه نیروهای ترقیخواه بدور یک سازمان واحد دانست.
رومان بریالی همچنان با سخنان عاطفی خویش از نبود شادروان تودهیی یاددهانی نموده و در بخشی از آن چنین گفت: ((کاکا تودهیی عزیز، با رفتن ات سخت دردمند شدیم، دردی که جبران نمیشود. پس از نبود پدرم، زنده گی ما را پر کرده بودی که دگر برای همیشه خالی خواهد بود. با احساس شریفانه یی که داشتی از هیچ نوع محبت و توجه بر ما دریغ نکردی و ما را نگذاشتی تا کمبود پدرمانرا احساس نماییم؛ اما با دریغ که دگر تو با ما نیستی و ما کوهی را بعد از این در پشت خویش نخواهیم داشت.))
پس از آن رفیق نوراحمد نور یکی از رهبران برجسته ح.دخ. ا (حزب وطن) سخنرانی نموده و در بخشی از آن گفت: ((ضیاع نبود رفیق تودهیی یک درد جانکاه است. پس از سقوط حاکمیت و پراگنده گی صفوف جایگاه تودهیی در کنار سایر رفقا ارزشمند و در خور ستایش است. او در این پروسه نقش سازنده و موثری را ایفا نمود. او انسانی بود با صفات و خصایل نیک. هیچگاهی از انتقاد هراس نداشت و همیشه بر مبنای واقعبینی بر دشواری ها انگشت گذاشته و در راه رفع آن تلاش می کرد. او با خوشبینی به آینده می نگریست و پیروزی نیروهای ترقی خواه و عدالت پسند را در یکجایی و وحدت آنها می پنداشت. در این تالار مشاهده می نمایید که افزون بر همرزمان، شمار زیادی از دوستان شخصی زنده یاد تودهیی نیز تشریف دارند. این بدان معناست که او با صفات عالی انسانی خویش دوستان فراوانی با خود داشت؛ که امروز در سوگ او فرو رفته اند.
وضع بی نهایت اسفبار کشور ما مستلزم جمع شدن همه میهن پرستان ملی دموکراتیک ترقیخواه و وطنپرست در یک صف واحد می باشد. آرمانی که تودهیی در راه برآورده شدن آن بیدریغ سعی و تلاش می نمود، اما سوگمندانه که این آرمان را با خود به گور می برد. پس بیایید رفقا همه با یک صدا بگوییم که جمع شدن به خاطر وطن و مردم زحمتکش آن یک وظیفه سترگ ملی و افغانی ما می باشد، که تحقق این امر روح رفته گان مان را شاد خواهد داشت.))
در پایان محفل رفیق روح الله فرزند زنده یاد تودهیی به نماینده گی همه اعضای خانواده ضمن ابراز سپاس و امتنان از غمشریکی و همدردی همه رفقا و دوستان به مناسبت این غم بزرگ چنین گفت: ((جنت مکان آغا! شما در خانه ابدی تان راحت باشید. به شما اطمینان می دهم پرچمی را که به خاطر حق، عدالت و انسانیت در دست داشتید، برافراشته نگهه خواهم داشت.
روح تان شاد و راه تان پر رهرو باد.))
سپس اشتراک کننده گان محفل با پیکر به خواب رفتهء زنده یاد شفیق الله تودهیی که با اشک و اندوه توأم بود، بااو وداع نموده و بر تابوت وی گل گزاری نمودند.
قابل یاددهانی است که در جریان گردهمایی رفیق داکتر محمد داوود راوش رییس حزب متحد ملی و ترقی مردم افغانستان با ارسال ایمیل ضمن ابراز همدردی و غمشریکی با اشتراک کننده گان محفل از آنها تقاضا نمود تا برای گرامیداشت از مبارزات دلیرانه و شاد ساختن روان تودهیی زنده یاد، بیشتر از پیش به مبارزه فعال و گسترده پرداخته و برای تحقق آرزوهای نا تمام رفیق تودهیی از هیچ نوع تلاش دریغ نورزند.
گفتنی است که رفیق ملالی هاشمی که از سوی شورای سراسری امریکا حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان وظیفه گرفته بود تا پیام تسلیت آن شورا را به خوانش گیرد و شمار زیادی از اشتراک کننده گان محفل بنا بر کمبود وقت نتوانستند سخنرانی نمایند.
محفل در میان غم و اندوه بیکران دوستان زنده یاد تودهیی ساعت ۵ شام پایان یافت.
منبع: تارنمای مشعل
آگاهی
مراسم وداعیه با پیکر روانشاد شفیق الله تودهیی
بدینوسیله به آگاهی رفقا، دوستان و هموطنان در خارج از کشور رسانیده میشود که مراسم وداع با پیکر زنده یاد تودهیی بهروز یکشنبه ۳ جولای ۲۰۱۶ عیسوی در شهر ایندهوفن کشور شاهی هالند از ساعت ۱۲ الی ۱۶ در نشانی زیر برگزار میگردد:
Herentalsweg 2
Eindhoven 5628 RD
Nederland
بنا بر وصیت رفیق تودهیی پیکرشان بعداً در افغانستان به خاک سپرده میشود.
مراسم جنازه و خاکسپاری روانشاد رفیق شفیق الله توده ای
جنازه رفیق مرحوم روانشاد شفیق الله توده ی عضوشورای مرکزی حزب متحدملی ترقی مردم افغانستان ،حوالی ساعت یازده قبل از ظهر روز پنجشنبه مورخ 17سرطان 1395 به میدان هوایی کابل جاییکه دههاتن از رفقا،همرزمان و دوستان این مبارزه راه ترقی وتعالی کشوراعم از زن ومرد برای پذیرایی از پیکر رفیق شان حضور رسانیده بودند ،مواصلت ورزید. جنازه مرحومی بعدا به مسجد تاریخی عیدگاه منتقل گردید و در این مکان نمازجنازه مرحوم باشکوه وعظمت خاص با حضور جمع کثیری از بزرگان و محاسن سفیدان، علما ورحانیون ،رهبری واعضای حزب متحدملی ترقی مردم افغانستان و سایر احزاب وسازمانهای سیاسی ونهادهای اجتماعی ومدنی،وشخصیتهای برجسته ملی و سیاسی کشور ادا گردیده و به روح بزرگ متوفی اتحاف دعا صورت گرفت.
پیکر رفیق توده ای با احترام خاص به شهدای صالحین منتقل گردیده و طی مراسم خاص اسلامی بخاک سپرده شد قابل یادآوری است که دراین مراسم نیزتعداد کثیری از دوستان و رفقا و اقارب مرحومی،هیات همراه از اروپا، و توده های عظیمی از همرزمان و علاقمندان ورهروان جنبش ترقیخواهی کشور از سازمانهای سیاسی مختلف از مرکز و ولایات کشور ،با وجود گرمی هوا و تعطیلی ایام عیدسعید فطر حضور بهم رسانیده بودند.که این حماسه حضور رفقا واقعا ستودنی، افتخار آفرین و نیز امیدوارکننده بود و میتوان آنرا نوعی ارجگزاری شایسته به شخصیت والای رفیق توده ی و نیز تجدید پیمان با آرمانهای آن بزرگوار دانست.
دراین اجتماع پس از اتمام مراسم معمول اسلامی و تلاوت آیات قران مجید و اتحاف دعا و گذاشتن اکلیل های گل پای مزار آن رفیق مرحوم، زندگینامه روانشاد توده ای توسط رفیق سلیمان کامجو عضو دارالانشای حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان بخوانش گرفته شد که ضمن یادآوری از سجایای عالی اخلاقی وکارنامه های زندگی سیاسی اجتماعی رفیق توده ای در بخشی از آن آمده بود:(رفیق توده ای) لحظه ای هم از مبارزه پرشور و خستگی ناپذیر در راستای دادخواهی،عدالت و سعادت مردم افغانستان دریغ نورزید و برای دموکراسی،ترقی و عدالت اجتماعی مبارزه کرد.
بعداً رفیق پوهاند داکترمحمدداوود راوش ریس حزب متحدملی ترقی مردم افغانستان رشته سخن را بدست گرفته وسخنرانی پرشور وپراحساسی را که با بدرقه ی اشک ها وابراز احساسات حاضرین همراه بود،ایراد فرمودند.رفیق رواش در سخنان خود از ویژه گیهای منحصر بفرد شخصیت اخلاقی ،کارنامه های سیاسی وآرمانهای والای انسانی و ملی رفیق توده ای صحبت بعمل آورده دربخشی ازآن فرمودند:" امروز در دل این خاک سیه مرد مبارزی را میسپاریم که عاشق این خاک بود ونخواست جسم بی جانش هم درخاک دیگری سپرده شود،با آن که جهان وطنی فکرمیکرد.
رفیق شفیق الله توده ای نیم قرن مانند درخت مقاوم و سرفراز هستی مردانه زیست و به قول و راهش وفادارماند.او میگفت:"در دنیا بالاتر از رفاقت چیزی وجود ندارد".همه زندگی اش با رفقایش بود؛ساده و بی پیرایه زندگی داشت.
توده ای ازمال دنیا چیزی نداشت واصلاً دلبستگی به آن نداشت ؛فقیرانه مانند عیاری باغرور طوریکه گویا همه دنیا از او بود میزیست.
توده ای در راه تامین عدالت اجتماعی،ترقی و احقاق حقوق زحمتکشان کشور تا پای جان رزمید....."
پس از سخنان رفیق راوش، محترم هدایت الله توده ای برادر رفیق شفیق الله توده ای ضمن سخنان کوتاهی به نماینده گی از خانواده ی توده ای ازاشتراک کننده گان این مراسم که درآن هوای
گرم و با ترک کردن جشن وسرور عید، جهت قدردانی از شخصیت والای رفیق توده ای حضور بهم رسانیده بودند،ابراز سپاس وشکران نموده و توده ای را منحصربه یک خانواده و یک قوم نه بلکه متعلق به همه زحتمکشان کشور
دانسته وبرادامه راه پرافتخار ایشان تاکید ورزیدند.
ارسالی: کمیسیون تبلیغ وفرهنگ ح.م.م.ت.م.ا
متن سخنرانی رفیق پوهاند داکترمحمدداوود راوش درمراسم خاکسپاری روانشاد توده ای
بعداز وفات تربت ما در زمین مجوی
در سینه های مردم عارف مزار ماست
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
نحمده و نصلی علی رسوله الکریم
عزیزان عزادار،یاران و رفقای عزیز که درسوگ مرد مبارز صادق،وفادار وسرباز وطن دراینجا و دراین مکان ابدی گردهم آمده اید؛السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!
مرحوم شفیق الله توده ای که درسرزمین مردخیزلغمان بدنیا آمد به همه توده های افغانستان متعلق بود و فرزند صدیق خلق افغانستان بود،هرکجای میهن عزیز خانه اش بود ،چنانکه امروز یارانش از هرات باستان تا ننگرهار واز خوست تا بدخشان و ازمیمنه تابغلان وکابل و پروان و بامیان دراینجا حضور دارند.و پیام های تسلیت از همه کشورهاییکه درآنها افغانها هستند مواصلت کرده است.
امروز در دل این خاک سیه مرد مبارزی را میسپاریم که عاشق این خاک بود ونخواست جسم بی جانش هم درخاک دیگری سپرده شود،با آن که جهان وطنی فکرمیکرد.
رفیق شفیق الله توده ای نیم قرن مانند درخت مقاوم و سرفراز هستی مردانه زیست و به قول و راهش وفادارماند.او میگفت:"در دنیا بالاتر از رفاقت چیزی وجود ندارد".همه زندگی اش با رفقایش بود؛ساده و بی پیرایه زندگی داشت.
توده ای ازمال دنیا چیزی نداشت واصلاً دلبستگی به آن نداشت ؛فقیرانه مانند عیاری باغرور طوریکه گویا همه دنیا از او بود میزیست.
توده ای در راه تامین عدالت اجتماعی،ترقی و احقاق حقوق زحمتکشان کشور تا پای جان رزمید و درجوانی با همه شور و احساس درجمع دهقانان بغلان پیوست و خصلت مردم و پیوند توده ی اش هرچه بیشتربرملا شد.
خصلت فرمانبرداری وفرمانروایی داشت،دستورپذیر بود و دساتیر را به موقع به یاران ارایه میکرد.باگذشت،باحوصله و بردبار بود وسجایای اخلاقی عالی داشت که مجموع صفات اخلاقی یک مبارز به مفهوم واقعی کلمه دروجودش پرورش یافته بود.سالها باید بگردی تا چنین یک مبارز را دریابی.چهره یک انسان واقعی که حرف وعملش یکی بود.
در دور ازمیهن به خاطراستحکام حزبش وراهش وآرمان انسانی اش پیگیرانه و صادقانه مبارزه میکرد و همه عزیزان و راهیان راه سعادت انسان بویژه همرزمانش را به این امر خطیر دراین
لحظات حساس تاریخ جلب میکرد.او میگفت: "نجات افغانستان،ترقی وپیشرفت افغانستان به کار و پیکار ما نیاز دارد."
این مبارز راه آزادی میگفت:"وحدت، افغانستان را جور میکند،بدون وحدت و یکپارچگی نیروهای مترقی چطور جورش میکنی؟! ؛باید بطرف وحدت برویم اما با اصول و با پرنسیپ." توده ای که خود مبارز با اعتبار بود در باره اعتبار واعتماد جنبش درمیان مردم و اعتماد و اعتباردرمیان نیروهای مترقی توجه
ژرف اندیشانه داشت و به این سبب رعایت اصول و پرنسیپ ها را ضامن آن میدانست."اگرما اصول و پرنسیپ ها را رعایت کنیم همه میدانند که این ها به راه خود صادق اند و بالای ما اعتماد میکنند."
جاودان نام که نامش به مرگ نمیمیرد و عاشقانه صلح و آرامش میهنش را میخواست و از هر راه مشروع آرزوی تامین صلح را داشت و میگفت:" رفیق راوش!یکبار جنگ ختم شود بسیار زود افغانستان رشد میکند و مبارزه ما آنوقت بیش از هروقت دیگر برای سازندگی ؛نیاز مبرم خواهد بود.ما به مثابه حزب سراسر ی باید نقش بارز درساخت وساز کشور خود داشته باشیم"
توده ای با مبارزان برخورد یکسان داشت از رهبران وپیشکسوتان جنبش گرفته تا هرعضو حزب که با همه ایشان ارتباط داشت و یکجا میزیست رفیق شفیق بود وازهمین روی اخلاص وشفقت بود که همگان دوستش داشتند وبرای همه محترم بود؛باوقار بود واتوریته طبیعی داشت زیرا به گفته عیاران انسان یک رخ بود. به گفته رفیق زیارمل "زنده یاد توده ای مردم قول واهل رفاقت ودوستی بود.جوانمرد وعیار بود" واقعاًیکی از خصایل جوانمرادان وفا به عهد است و به قول و سخن خویش متعهد بودن است.
توده ای شجاع و مدبر بود؛ در دفاع مستقلانه میهن تاریخی اش در جنگ جلال آباد افتخار آفرین بود که کارنامه هایش ثبت خاطره هاست.
حسرتا و با دریغ و درد که این مبارز نستوه راه سعادت انسان را در دل خاک سپردیم و باور دارم که این خاک آن گرامی مبارز باتقوا را عزیر میدارد که وفادارش بوده است.
به همه اعضای خانواده ،یاران و هموطنان صبرجمیل میخواهم،به روح پرفتوح اش از بارگاه رب العزت شادی استدعا میدارم.و تمنا میبرم که همه ما را توانایی بخشد تا راه تقوا،صداقت ،ایمانداری و خدمت گزاری را که توده ی مرحوم دارا بود،ادامه دهیم.
راهت ادامه دارد....
وداع توده ای عزیز!