زبان فارسی در کشور پهناور هندوستان بهمثابه زبان فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن کشور جایگاه درخشانی داشت و دارد.
نخستین ویژهگییی که زبان فارسی را در هندوستان گسترش داد، همخونی و همخانوادهگی بودن زبانهای هندی و فارسی است؛ که در این جستار کوچک نمیگنجد.
مگر دومین ویژهگی که زبان فارسی را در هندوستان کاربرد و گسترش داد، استفاده از این زبان در نظام سیاسی و دولتی و ساختار همبودگاهی هندوستان بود.
به گفتاورد تاریخپژوهان هنگام تازشهای سلطان محمود غزنوی در هند و ایجاد دولت غزنوی در آن کشور زبان فارسی، که زبان رسمی دولت محمود غزنوی خراسانی بود، (نه ترک) در هندوستان نیز گسترش داده شد.
دولتهای پسین در هندوستان چون: سوریان، لودینیان، ایبکها و حتا گورگانیان نیز زبان فارسی را بهمثابه زبان رسمی کشور پذیرفتند.
همین مسأله موجب شد، تا زبان فارسی در کشور پهناور هندوستان برای نزدیک به هفتصد سال زبان رسمی باشد. در سال ۱۸۳۶ ترسایی تا هنگامی که م. چارلز تری ویلیان زبان انگلیسی را، بجای زبان فارسی، رسمیت داد این زبان در آن کشور زبان رسمیبود. لوح سنگ آرامگاه نور جهان جهانگیر در تاجمحل این شعر نور جهان حک شده است: بر مزار ما غریبان نی چراغی نی گلی +نی پر پروانه سوزد نی سراید بلبلی.
فرایند این رسمیبودن زبان موجب شد، تا کتابهای زیادی به زبان فارسی در هندوستان به چاپ برسد. تمام کتیبهها، آثار و نوشتهها در هندوستان طی همان هفتصد سال به نام زبان فارسی ثبتشده است، نه زبان دری و نه زبان «جعلی دری افغانی» از کتابهای که به زبان فارسی در هندوستان به چاپ رسیدهاند، اگر در اینجا فهرست کنیم، مثنوی یک منی خواهد شد.
ازاینرو تنها با نگارش کتابهای که عنوان آنها زبان فارسی است بسنده میگردد.
با دریغ برخی چرند پردازان تلاش میورزند، تا هویت تاریخی و سیاسی زبان فارسی را با جعل سازی «زبان دری افغانی» از میان بردارند.
نمیتوان با ندانمکاریها و با جعل سازیها هویت و نام تاریخی یکزبان را خودسرانه برچید و به آن هویت جعلی داد.
رویکرد فرمایید «زبان دری افغانی» نخست باید نوشت، که زبان افغانی به گفتاورد ادبیات پژوهان نام همان زبان پشتو است، که پس از سدهای بیست از سوی انجمن ادبی کابل یا همان پشتو تولنه بر زبان افغانی که در تمام آثار و بهویژه توسط محمود طرزی به نام زبان افغانی یاد میشده است، اطلاق شده است.
اکنون زبان «دری افغانی؟» یعنی زبان «دری پشتو» چه بار معنی بهجز چرند پردازی را بدوش میکشد؟
زبان فارسی در شبهقارهای هندوستان، در تمام آثار نویسندهگان اروپایی، در تمام آثار نویسندهگان تازی یا عربی، در تمام آثار نویسندهگان ترک و ازبک به نام زبان فارسی یادشده است، به خاطر اثبات این دیدگاه تنها به نگارش نام نبیکها یا کتابهای که به نام زبان فارسی در هندوستان یادشدهاند، بسنده میشود:
در سرزمین پهناور هندوستان آثار گرانبهای زیرین تنها در بخش دستور زبان فارسی به چاپ رسیدهاند:
میزان فارسی یا بعضی قانوات فارسی تألیف جمالالدین حسین بن سید نورالله مرعشی شوشتری که در سال ۱۱۶۵ هجری در عظیمآباد تألیف شده است. (۱)
جامع القواعد زبان فارسی، تألیف محمدقلی خان متخلص به محب، از پارسی دانان هند در سال ۱۱۷۴ هجری در شش مقاله فراهم شده است. (۲)
رسالهای در دستور زبان فارسی در هفده باب نویسنده شیخ عبدالباسط. (۳)
رسالهای در دستور زبان فارسی نظامالدین احمد که در سال ۱۱۸۸ هجری تألیف شده است. (۴)
مجموع القوانین زبان فارسی که در نه قانون تدوین شده است اثر امیر اسدالله تألیف سال ۱۱۶۹ هجری. (۵)
قاعدههای فارسی مسمی به هفت گُل، منظومهای است در حدود ۳۳ رویه یا برگه اثر کامتا پرشاد که در سال ۱۳۰۴ هجری مهتابی یا ۱۷۸۹ ترسایی در لکنهو به چاپ رسیده است. (۶)
قاعدههای فارسی اثر روشن علی انصاری جونپوری که در سال ۱۲۱۵ هجری مهتابی برابر به سال ۱۸۰۰ ترسایی در لکنهو به چاپ رسیده است. (۷)
قاعدههای المبتدیان برای آموزش زبان فارسی مؤلف ناشناخته که در سال ۱۲۴۳ یا ۱۸۲۵ ترسایی در کلکته چاپ شده است. (۸)
گرامر فارسی بهصورت پرسش و پاسخ در ۷۰ رویه که بهوسیله عطاالله در سال ۱۲۴۴ هجری در کلکته به چاپ رسیده است.
رساله علم النحو زبان فارسی (مجموعهی پنج دستور زبان فارسی در یک جلد) از مؤلف ناشناخته که به سال ۱۲۵۱ برابر ۱۸۳۶ در کلکته چاپ شده است. (۹)
حروف تهیجی زبان فارسی از مؤلف ناشناخته که در سال ۱۲۵۳ برابر به ۱۸۳۷ ترسایی در کلکته به چاپ رسیده است. (۱۰)
جامع القوانین زبان فارسی از مؤلف ناشناس که در سال ۱۳۵۵ در کلکته به چاپ رسیده است. (۱۱)
شجره الامانی در زبان فارسی در ۳۰ رویه از مؤلف ناشناخته در سال ۱۲۵۷ هجری قمری یا مهتابی برابر به ۱۸۴۱ ترسایی در لکنهو به چاپ رسیده است. (۱۲)
مخزن الفواید یا خزانه الاصول زبان فارسی در ۱۸۲ رویه یا صفحه بهوسیلهی محمد فایق بن غلامحسین تألیف شده است. و در سال ۱۲۶۰ مهتابی یا ۱۸۴۴ ترسایی در لکنهو به چاپ رسیده است. (۱۳)
بدیع الصرف زبان فارسی از کاووس خان که در مدراس در سال ۱۸۴۸ ترسایی به چاپ رسیده است. (۱۴)
صفوه المصادر در زبان فارسی از محمد مصطفی خان بن محمد روشن خان در کانپور به سال ۱۲۸۲ مهتابی برابر به ۱۸۶۴ ترسایی چاپ شده است. (۱۵)
دستور پارسی آموز در پنج جزو تألیف شده است شامل: علم حروف، قاعدههای املایی، اجرای جمله و اسلوب ترکیب، علم سخن فارسی، عروض وقوافی و علم بلاغت. مؤلف این اثر عبیدالله بن امین الدین احمد سهروردی است که در سال ۱۲۹۴ هجری مهتابی در لکنهو به چاپ رسیده است. (۱۶)
نهج الادب فارسی اثر حکیم عبدالغنی خان رامپوری که در سال ۱۳۳۸ مهتابی برابر به ۱۹۱۹ ترسایی در لکنهو به چاپ رسیده است، این کتاب کاملترین و مفصلترین کتاب است که درزمینهٔ دستور زبان فارسی در هندوستان به چاپ رسیده است و دستور نویسان بعدی از آن پیروی کردهاند. (۱۷)
قند پارسی در مقدمات فارسی، مشتمل بر هفت کتاب است، کتاب الحروف در ۵۸ رویه یا صفحه، کتاب الاسمآ در ۴۵ رویه کتاب الافعال در ۸۱ رویه، کتاب المشترکات در ۵۳ رویه، کتاب حروف عامله در ۹۱ رویه، کتاب المصطلحات در ۳۳ رویه و کتاب الکلمه والکلام در ۶۲ رویه این اثر کاملترین دستور زبان فارسی است، که با دریغ تا اکنون مانند آن نه در ایران و نه در افغانستان به چاپ رسیده است و با دریغ هیچ نویسنده دستور و یا گرامر زبان فارسی همسان آن ننوشتهاند. و یا کم از کم آن را ندیدهاند، تا کتابهای دستور زبانشان بینقص میبود. این کتاب در سال ۱۳۶۱ مهتابی یا هجری قمری برابر به سال ۱۹۲۲ ترسایی در بمبی به چاپ رسیده است. (۱۸)
افزون بر اینها تعداد فراوانی رسالهها درزمینهٔ دستور زبان فارسی زیر فرنام یا عنوانهای «آمد نامه، آمده نامه، شرح آمدن، در هند تألیف شده و نسخههای از آن در دست است، مانند: «آمد نامهی بدیع، اثر سکهرام داس، که بیشتر برای آموزش صرف فعلهای فارسی در زمانهای گوناگون به نوآموزان تألیف شده است.
آنچه در این بخش به گونه کوتاه به آن پرداخته شد، شماری اندکی از انبوه رسالهها و نبیکهای چاپ شده دستور زبان فارسی در سرزمین هندوستان است، که به شناسایی گرفته شد. تا باشد مایهای درسی شود برای آنهای که تلاش دارند، تا نام زبان فارسی را از زبان فارسی که در افغانستان کاربرد دارد، بردارند و به نادرست بالای آن زبان دری افغانی نهند. و تمام افتخارات زبانی فارسی را که در هندوستان به چاپ رسیدهاند به ایرانیها دودسته تقدیم بدارند. اینست هویت کشی و اینست هویت فروشی. با درود و مهر
——————
پارویهها: ۱- ایرج افشار کتابشناسی دستور زبان فارسی رویه ۴۱
۲- - ذبیحالله صفا تاریخ ادبیات در ایران ج ۵ رویه ۳۹۷
۳- همان اثر
۴- همان اثر
۵- احمد منزوی فهرست نسخههای خطی کتابخانه گنج بخش، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان اسلامآباد چاپ ۱۳۵۹ خورشیدی ج ۲ ش ۱۳۴۶ رویه ۱۱۳۰
۶- ایرج افشار کتابشناسی دستور زبان فارسی رویه ۳۸
۷- همان کتاب رویه ۳۰
۸- همان کتاب
۹- همان کتاب
۱۰- همان کتاب
۱۱- همان کتاب
۱۲- همان کتاب
۱۳-همان کتاب
۱۴- همان اثر
۱۵- ایرج افشار کتابشناسی دستور زبان فارسی رویه ۳۰
۱۶- همان اثر
۱۷- همان اثر
۱۸- همان اثر