(24) جنوری از طرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سوم دسامبر (2018 م) به حیث روز جهانی آموزش اعلام گردید و بر اهمیت آموزش به حیث یک رکن اساسی در راستای شکستن حلقه فقر، عدالت، برابری جنسیتی، توسعه پایدار و صلح جهانی تأکید مستدام صورت گیرد. یونسکو (سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد) امسال این روز را به خاطر محروم گردیدن زنان و دختران افغانستان ازین حق به آنان اختصاص داده است.

در تمام کشورهای جهان ازین روز به شکل شایسته آن تجلیل صورت گرفته و همه جهانیان بدون در نظر داشت دین، مذهب، رنگ، جنس، نوعیت رژیم‌های سیاسی بر حق آموزش به‌مثابه یکی از اساسی‌ترین حقوق انسانی عدول ناپذیر ابنای بشر تأکید داشته‌اند.

بر اهمیت تعلیم، تحصیل و آموزش در طول تاریخ و از طرف تمام ادیان و بینش‌های مختلف تأکید صورت گرفته است و در حقوق بین‌المللی معاصر و من‌جمله در اعلامیه جهانی حقوق بشر (ماده 26)، میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (ماده 13)، کنوانسیون مبارزه با تبعیض در آموزش (دسامبر 1960 م)، پروتوکول ها و اعلامیه‌های متمم و اعلامیه حقوق بشر کنفرانس اسلامی به حیث حق اساسی و عدول ناپذیرتعریف و مسجل گردیده است، حقی که هیچ محدودیتی از نظر سن، جنس، مذهب، دین، عقیده و مسلک آنرا مخدوش ساخته نمیتواند.

ولی هیهات افسوس و صد افسوس!

 در افغانستان ازین روز باید به حیث روز جهانی ضد آموزش یادهانی نماییم.

از بوالعجبی های تاریخ:

در سرزمین که مهد نعره های اهورایی در دفاع از علم دانش وزادگاه اندرز های وخشورانه: گفتارنیک، پندار نیک و کردار نیک است وآموزش و معرقت با دین و آیین آن عجین است وهر کودک آن میآموخت:

چون شمع از پی علم باید گداخت

که بی علم نتوان خدا را شناخت

و دین آن با اقرآ، آغاز یافته و خداوند در قرآن سوگند یاد نموده است پیعمبرآن فراگیری علم را بر زن و مرد فرض خوانده است و از طفلی ذهن و روان محشور با این کلام منسوب به حضرت فردوسی وملهم از حدیث پیعمبر است که:

چنین گفت پیغمبر راستگوی

ز گهواره تا گور دئانش بجوی

اکنون ببرکت طالبانیزیم و برداشت متحجرانه طرازدیوبندی زعامت طالبان بیک جزیره منزوی عالم مبدل و حیرت عرب، عجم، مسلمان، یهود، گبر و ترسا را برانگیخته است. تمام عالم در تعجب اند که، چگونه درین قرن بیست و یک اشخاص و ذهنیت در جهان وجود دارد که، صاف و ساده بردساتیر تمام ادیان پا میگذارد و ماورای تمام معیار های قبول شده حقوقی فرمان منع تعلیم و تحصیل دختران و زنان را صادر مینماید!!!

به تعبیر ارسطو تحصیل و دانش، فرق بین انسان مرده و زنده می باشد وبقول حضرت سنایی: «ارزش انسان ز علم و معرفت پیدا شود» و سخن حضرت خیام که: «جهل خوابست و علم بیداری» بملاحظه میرسد که طالبان میخواهند نصف جامعه را به مرده های متحرک مبدل سازند و توانایی اصلی انسان (دانش) را از او سلب نمایند. بدون شک افغانستان بدون آموزش به زنان و دختران یک زندان عمومی است.

در کشوریکه یک زن (رابعه بلخی) مادر زبان دری است و صد سال قبل ارشاد النسوان و اولین مکتب زنان به همت یک زی برجسته ملکه ثریا بنیاد گذاشته شده است و دها مکتب و موسسه علمی بنام زنان بزرگ فرهنگ سالارمسمی گردیده است، عایشه درانی، معجوبه هروی، رابعه بلخی، زرغونه، نازو انا و ... اکنون یک نیمچه ملا کم سواد بر تمام داشته های تاریخی، اسلامی و فرهنگی خط بطلان می کشد و حرف خود را «عین» دین و واجب التعمیل میخواند. (فاعتبرو یا اوالابصار)

به یقین که از استعمار به استحمار (به ح) رسیده ایم وزعامت طالبان درک نموده اند که:

دانش و تعلیم جوانان پاشنه آشیل شان است:

درخت تو گر بار دانش بگیرد

به زیر آوری چرخ نیلوفری را

(حکیم ناصرخسرویمدانی)

درین کسوف تاریخ و در حالیکه اپارتاید جنسیتی در افغانستان تحمیل گردیده و جامعه معروض به اپارتاید فرهنگی است، باید بدفاع از داعیه برحق زنان و دختران برخاست و دفاع از حق تعلیم و تحصیل دختران و زنان را رسالت انسانی خود بدانیم.

همیشه بیاد داشته باشیبم که: حق داده نمی شود، حق را باید گرفت!

تاریخ جهان و افغانستان ازین سیه روز ها را زیاد دیده است و باورداریم که عمر ظالم کوتاه و د خلکو زور، د خدای زور دی!

 

با حرمت