توزیع شناسنامههای الکترونیک و درج هویت "افغان" باز هنگامه ساز شده است. باآنکه همه میدانند که در شرایط جنگی کنونی توزیع شناسنامهها در اطراف کشور بخصوص در مناطق قبایلی و پشتون نشین کشور اصلاً عملی نیست.
چرا؟ و مسئله در کجاست؟
افغانستان با جغرافیای کنونی یک کشور طبیعی نیست. بلکه در اثر توافق دو امپراطوری بزرگ قرن نزدهم یعنی بریتانیای کبیر و روسیهء تزاری شکل گرفته است که در عمل یک منطقهء حایل میان ساحهء نفوذ دو امپراطوری و مقطوعهء کوچکی از خراسان قبلی است.
دومین خصوصیت دیگر این کشور در این است که متشکل از اقلیتهای قومی و تباری است؛ که بیش از بیست قوم و صدها قبیله در آن زندگی میکنند.
یعنی که افغانستان کشور اقلیتهاست:
- هیچ یکی از اقوام ساکن کشور اکثریت بیش از پنجاه در صد نفوس را نمیسازد.
- بدنه اصلی اکثر اقوام بزرگ باشندهء افغانستان در بیرون از مرزهای افغانستان سکونت دارند.
در افغانستان از زمان موجودیت آن منحیث یک جغرافیای مستقل، جدال همیشه بر سر نحوهء "ملت سازی" درین کشور بوده است.
ایلیت شوونیست پشتون یا همان پشتونیستها از زمان عبدالرحمن تا اکنون در پی آن بودهاند که تا بر بنیاد تیوری اضمحلال یا ادغام و حتی محو سایر هویتها در هویت پشتونی ملت واحد "افغان" را بسازند؛ ولی ایلیت سایر اقوام و بعضاً برخی از روشنفکران ترقی پسند پشتون در صدد آنند تا ملت سازی در افغانستان بر بنیاد تیوری همگرایی، همدیگر پذیری و کثرت فرهنگی آنچنانی که در اکثر کشورهای کنونی شکل گرفته است؛ شکل بگیرد.
تقریباً همه نخبه گان تمامیت خواه پشتون زمانی که بحث علمی بر سر هویت قومی خود دارند، همه استدلال میکنند که پشتون و افغان یک قوم واحد است که چنین نیز هست؛ ولی زمانی که بحث سیاسی میکنند و از "وحدت ملی" حرف میزنند، همه باشندگان افغانستان را افغان خطاب میکنند. ولی منظورشان از افغان همان پشتون و از افغانستان همان پشتونستان است. در پهلوی سایر عوامل یک عامل اساسی مخالفت روشنفکران غیر پشتون در مقابل کلمهء "افغان" همین تبلیغات پشتونیستهاست که طی یک و نیم دههء اخیر به راه انداختهاند.
من مخالف داشتن حق حاکمیت مستقل برای پشتونها در منطقه نیستم. بلکه هم پشتونها و هم بلوچها حق دارند کشورهای مستقل خود را داشته باشند. ولی از افغانستان کنونی چه بدین نام یاد شود یا بنام خراسان، آریانا و یا هر نام دیگری نمیتوان پشتونستان یا تاجیکستان یا ازبیکستان یا بلوچستان ساخت.
تمامیت خواهان باید بدانند که زمان یکسان سازی هویتها گذشته است. خواسته زمان ما پذیرش تکثر فرهنگی، قومی و زبانی است.
کما اینکه:
هیچ قومی قادر نیست قوم دیگری را درین جغرافیا محو و نابود سازد.
شوونیستهای تمامیت خواه شاید نمیدانند که حتی با درج کلمهء "افغان" در شناسنامه هم نمیتوانند از افغانستان یک کشور تک قومی و تک هویتی یا "پشتونستان" بسازند.
اصرار بر تحمیل هویت خودی بر دیگران نه تنها که یک کار اخلاقی نیست، بلکه باعث جنگهای قومی و در نهایت باعث از هم پاشیدن جغرافیای کنونی کشور میگردد؛ که به نفع هیچ یکی از اقوام باشندهء افغانستان کنونی نیست.
حرف آخر اینکه:
با تمامیت خواهی بجایی نمیرسید.
ما راهی دیگری جز همدیگر پذیری بر بنیاد حق شهروندی و احترام به تکثر فرهنگی و قومی کشور نداریم.