سازمان حربی اروپائی با یک طرزالعمل جدید موضوع یک میکانیزم اصلاح شده ساختار تشکیلاتی شورای اروپائی را در دسترس اجرا و تطبیق بوده و در آستانه یک کنفرانس شورای خویش قرار دارد.
به حیث یک عضو این سازمان مسئولیت فردی، فکر و اندیشه مرا وادار ساخت تا بدان باندیشم و به این سؤال خودم پاسخی دریابم که:
آیا مانند گذشته با سرعت عمل، بدون تعمق به محتوای یک کنفرانس صرفن به انتخاب اعضای شورای اروپائی دست بالا کنیم یا اینکه با مقدمه و پیش آمادهگی یک کنفرانسی تلاش نماییم که با حوصلهمندی و عدم استفاده از شتاب و فشار بهطرف یک جمع آمد وزین، ابتکاری، با محتوا و رضایتبخش برای همه رفقا باشد که همه با خاطره خوش، تحرک برانگیز بهطرف وظایف بزرگ بروند که خودشان بدانها تصمیم گرفتهاند.
ما نباید از این واقعیت تلخ گذر کرده و چشم بپوشیم که تعداد از روشنفکران در نتیجه پروسههای فرسایشی و طولانی نتوانستند به ایجاد یک هدف و نظر واحد نایل آیند. اگر تعداد از چپ اندیشان سابق خود را به کوبیدن حریفان گذشته و چنگ زدن به نهادهای حقوق بشر و جامعه مدنی مصروف ساختند و متکی به انجو بازیها شدند، در جهت دیگر نیروی بزرگ و توانمند و صاحب اندیشه ملت و مردم و صاحب تجربه و درسهای بزرگ گذشته، به جزایر کوچک تبدیل و به گروپهای غیرفعال و غیرقابل حساب در روندهای سیاسی و اجتماعی پر تنش کنونی مبدل گردیدهاند. ممکن است مبالغه نباشد که این گروهها در راه گمیهای قرار دارند و به این سؤال پاسخ ندارند که آیا راه گذشته را احیا و ادامه دهند و یا با گذشته کاملاً وداع نمایند و آیا نظر به وضع شرایط کنونی و موقف اجتماعی و سازمانی در جامعه در صدد جستجوی کانالهای همکاری با دولت و دولت مداران گردید یا سیاستهای مستقل و اپوزیسیونی مبتنی بر ارزشهای بزرگ مانند دولت مشروع، خدمت به مردمان مظلومترین، اراده و استقلال ملی و منافع ملی نیز میتواند در یک مقطع معین گزینه خوب باشد؟
این به ذات خود بیان یک راه گمی سیاسی و اندیشهیی است که ما را در تعین و فرمولبندی اهداف عمومی و شعارهای منطقی روز ناتوان نشان داده و بعضاٌ با وزش بادهای ناشی از رقابتها، تضادها و قطب بندیهای که در بالا از آن تذکر داده شده است، دارد میلان و کشش پیدا مینماییم. جالب هم نیست که این نیروی از هم پاشیده در انتخاب ارزشها (مانند، انکشاف، ترقی خواهی، عدالت خواهی، استقلال ملی، دولت محصول اقتدار ملی، صلح، ثبات و امنیت ملی، وفاق ملی، فرهنگ، کلتور و دیگر داشتههای ملی و در نهایت ارزش به انسان جامعه بدون در نظر داشت تعلقیت های قومی، زبانی، مذهبی و منطقوی) و انتخاب افراد و حلقات زور دار و یا دولتمداران فاسد، " بین کشتی و ساحل در رفت و برگشتاند و به هیچکدام نمیتوانند برسند".
من بدین باور هستم که ما ارزشهای بزرگ و قابل افتخار را از گذشتههای سیاسی خویش به ارث گرفته که میتوان بدان با سربلند و با غرور و افتخار به خود بالید ولی نباید از اشتباهات گذشته و درسهای تاریخی آن یکبار چشم بست. ما باید به حیث انسانهای متعهد و صاحب اندیشه به اشتباهات خویش شجاعانه اعتراف نماییم و توانائی خویش را در ارائه بدیلها و الترناتیف های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جدید و مطابق خصوصیات جدید به نمایش بگذاریم. ما میتوانیم با استفاده از تجارب و درسهای گذشته با حفظ موقعیت مستقل سیاسی، به حیث یک نیروی سیاسی دولت را نقد نماییم و در یک وزنه بلند سیاسی طرح و بدیل ارائه نماییم.
حزب آبادی افغانستان مرتبط با شرایط کنونی کشور برنامه عمل را در عمل اعلام نموده است که من نمیخواهم این بحث را در عمومیات به توضیح بگیرم، بل میخواهم روی آن توانائیها و امکانات موجود و شیوههای بهکارگیری از آنها متمرکز گردم که مربوط به سیاستها و برخوردهای مقطعی و روزانه ما میشود. خوشبختانه توضیحات وسیع اساسنامه و برنامه حزب آبادی افغانستان در نظر است از جانب کمیسیون تبلیغ و رسانش شورای مرکزی حزب، در قالب درسنامهها روی دست گرفته شود.
هدف اصلی این مقاله یک توضیحی بر ضرورت ایجاد یک ساختار تشکیلاتی در اروپا در یک میکانیزم عملی که همه رفقای سازمانی خودشان، اندیشه، ابتکار و ساير تواناییهای خود را در یابند و آنها را از مجراهای مستقیمتر، کوتاهتر و عملیتر با سازمان حزبی خود شریک سازند. این ساختار و میکانیزم تشکیلاتی نه در تقابل با اساسنامه حزب بلکه با در نظر داشت شرایط اروپايی باید ایجاد گردد که مصوبه مورخ ۲۷ جنوری ۲۰۱۹ نیز بدان وضاحت داده است.
برای ایجاد و دفاع از میکانیزم ساختار تشکیلاتی شورای اروپايی باید با آرامی فکر نمود و بدون اینکه احساسات بر ما غلبه نماید، یکبار گذشته بیش از دوازده ساله سازمانی را در اروپا در ذهن تان تداعی و نتیجه گیری نمایید که ما:
- آیا ما بیشتر مصروف چندین پروسه وحدتها و ايتلافهای نبودهایم که در یک مقطع زمانی با شور، احساسات و عطش آغاز ولی بعد از یک روند فرسایشی بدانها نکته پایان گذاشته شد؟
- ما تنها جلسات انتخابی را دایر مینمودیم و در جو، بعضن ناخوش آیند که تشکیلات پندیده که حتی تعداد اعضای انتخابی آن از (۳۰ به تا ۱۱۰) بالا میرفت، تعینات کرسیها مینمودیم. این شوراهای انتخابی فقط یکبار جلسه مینمود و همه تصامیم سازمانی و تشکیلاتی در محدوده کار هیأت اجرائیه قرار میگرفت.
- تبلور نارضایتیها و تفاوتهای نظر و پروسههای ناپخته شده در اروپا در مقطعهای زمانی مختلف به رفقای کابل تحمیل میگردیدند. این چالشها در کابل سازمان بزرگ حزبی و سیاسی ما را به چالشهای بزرگ و غیرقابل جبران مواجه میساختند.
- هیأت اجرائیه اروپايی ساعتهای طولانی فقط در جر و بحثهای میگذشت که برای سازمانهای کشوری و واحدهای اولیه پیآمده، انگیزه و مشوق نبودهاند
- روابط کاری بین شورای اروپايی و شورای رهبری حزب ما در کابل غیرواضح و در کانالهای موازی تنظیم میگردید که سؤالات زیاد را در بین واحدهای ایجاد مینمود.
- اکثر سؤالات رفقای واحدهای اولیه مورد بحث و تصمیمگیری قرار نمیگرفت.
- موضوع پرداخت حقالعضویتها و امور مالی همیشه نکته نیرنگی و چانه زنیها بوده است.
بحثهای اساسی و اصلی روی اندیشه و سیاست روز در حالی که مورد توجه و علاقهمندی همه اعضای سازمان ما در اروپا بودهاند، در حد که توقع برده میشد که جوابگوی مسئولیتها بوده باشند، کمتر احساس میگردید.
اکنون هم هدف و طرح موضوع در آن نیست که در شورای اروپايی همه چیز را دگرگون ساخت و معجزه آسا قدم گذاشت ِ نه و بهصورت قطعی نه! زیرا اکثریت قاطع رفقا برای سازمانشان عرق ریختند، تلاش نمودند و همه تواناییها و ابتکارات خویش را دلسوزانه در اختیار سازمانشان گذاشتند که همه قابل ستایش و تمجید هستند ولی ممکن آن شیوههای که بکار گرفته شدهاند، چندان با موفقیت از آب بیرون نیامدند. پس اصل موضوع و طرح باید متمرکز بر این باشد که چه را باید تغیر داد، چگونه شیوههای جدید کاری را به کار و تجربه گرفت و چگونه سازمان را از آسیب پذیری های بیشتر و مختلف مصئون نگهداشت.
ما احساس مسؤولیت تعداد از رفقای ارجمند را که بنا بر حکم وجدان حزبی بیشترین وظایف و مسئولیت را بر شانه میکشیدند، ارج میگزاریم ولی بهتر میبود که این مسئولیتها از یک شانه و یا یک تعداد محدود از شانهها به همه رفقا دوباره تقسیم میگردیدند و هر رفقی باید پاسخگوی مسئولیت خویش باشد. من نمیخواهم با صدها مثالها و آسیبهای ناشی از آنها به فرعیات بروم که از حوصله این مقاله بیرون است.
به نظر من، به حیث یک عضو سازمان اروپايي، اکنون فرصت آن رسیده است که ما به همه اعضای داخل تشکیل و دوستان هموند خود مراجعه نماییم و در یک همه پرسی ساده و عملی به آرای هر رفیق مراجعه نماییم و این سؤالات را مطرح نمايیم که:
- چه کرده میتوانیم؟
- چگونه سازمان اروپایی جوابگوی خواستها و آرزوهای حزبی ماست؟
- چه ابتکارات وجود دارند که به تجربه گرفته شوند.
- توقعات کابل در سهمگیری ما از اروپا در امورات مختلف چه هست و ما در کدام موارد میتوانیم همکار و بازوی توانا برای حزب ما در مسايل مختلف چون سیاستهای مقطعی، فرمولبندی اندیشه و عمل حزب و در راستای انکشاف حزب به یک سازمان آگاه، منضبطتر و مدرنتر و دموکراتیکتر برای فرداهای نسل جدید مبدل گردد. بدون شک نسل جوان جامعه که تحت تأثیر انکشافات تکنالوژی انترنتی و وسایل رسانهیی در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به جلو رفتهاند.
چگونه یک ساختار تشکیلاتی در اروپا باید اساس گذاشته شود که روابط و پروسهها در آن مشروع، مستقیمتر، سادهتر، عملیتر و همه شمول تر باشند که هر رفیق خود و امیال خود را در سازمان و همه پروسهها دریابند؟
- آیا انتخاب موقفهای حزبی به همان شیوه قراردادی باشد که هر یک، یکی دیگر را پیشنهاد نمایند یا اینکه هر رفیق که علاقه، توانايی در ابتکار و عمل داشته خودش خود را در یک پروسه مشروع کاندید نماید و قناعت رفقای انتخاب کننده را فراهم سازد، بهتر، کاراتر و مسئولیت پذیر تر خواهد بود؟
غیرقابل انکار است که در کشورهای اروپايی به صدها کادرهای حزب آبادی افغانستان و سازمانهای هموند مربوط حزب دموکراتیک خلق افغانستان – حزب وطن زندهگی مینمایند که صاحبان بگاژ های بزرگ دانش، تجربه، تخصص حزبی، دولتمداری و سازمانی دارند. ما باید به میکانیزم نایل گردیم که از این بگاژ ها در سیاستهای مقطعی حزب، شکل دهی اندیشه حزب و تنظیم سیاستهای روز یعنی برآمدهای رسانهیی در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و نظامی استفاده صورت گیرد.
با کدام مشخصات در یک میکانیزم تشکیلاتی شورای اروپايی باید دقت و تمرکز نمود؟
۱- روابط همه رفقای سازمان از سطح واحدهای اولیه تا سطح شورای اروپايی کوتاهتر و مستقیمتر عملی گردد.
۲- نظریات، ابتکارات و سایر نکات نظر رفقا سریعتر مورد بحث و تصمیمگیری شورای اروپايی قرار گیرد.
۳- شورای اروپايی روابط و تبادل نظریات، پیشنهادات و دساتیر از کابل به سازمان اروپايی را در یک میکانیزم بهتر، شفاف و واحد سازماندهی نماید که از روابط دوگانه، چندگانه و گنگ و غیرواضح و همچنان سوتفاهمات جلوگیری نماید.
- این سازمان مانند سایر ارگانهای تشکیلاتی حزبی مسجل در اساسنامه حزب پیشبینی گردیده و نزد ارگانهای رهبری حزب در داخل کشور مسئول و گزارش ده میباشد.
- رسانیدن بهموقع و تطبیق تصامیم رهبری حزب در شوراهای اروپایی
- سازماندهی منسجم فعالیتهای حزبی در عرصههای ساختار، رسانش، تبلیغ و پژوهش در روشنی اهداف کوتاه مدت و دراز مدت حزب در برنامه عمل حزب در سطح اروپا .
- به راه انداختن سیمینارها و کنفرانسهای علمی و سایر جمع آمدهای تبادل نظر روی مسایل مبرم روز و روندهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و کلتوری داخل کشور و انعکاس وسیع آنها در سایتهای رسانشی و اطلاعات جمعی حزب.
- سهمگیری فعال و جمعبندی ایدهها و نظریات بکر و ابتکاری مشورتی رفقای صاحب دانش، تجربه و تخصص در کشورهای اروپایی و ارایه بهموقع آنها به ساختارهای مرکزی حزب از کانالهای حزبی.
- انسجام کار و فعالیتهای سازمانی همگام در سطح شوراهای کشوری.
- ایجاد و حفظ تماس، روابط و همکاری دوستانه با حلقات و سازمانهای فعال سیاسی و اجتماعی مماثل در کشورهای اروپایی.
- همکاری و سهمگیری شورا در انسجام فعالیتهای اجتماعی نهادهای اجتماعی و فرهنگی در کشورهای اروپایی برای هموطنان ما در کشورهای اروپایی.
- دفاع از منافع مشروع و قانونی از حقوق افغانان ما در کشورهای اروپایی در عرصههای شهروندی و پناهندهگی.
من مطمئنم که ما به ایجاد یک ساختار بهتر شورای اروپايي حزب ما، از تفاوتهای مزمن و تخریش کننده، به درک ضرورتهای کنونی، وفاق حزبی و تقسیم مسئولیتها و صلاحیتها، جرئت و شجاعت مراجعه به آرای عامه رفقاُ نموده تا به جلو گیری از درزها و سؤتفاهمات نایل گردیدم.
بگزارید تجربه این امر را ثابت نماید و من امیدوارم که درک از ضرورتهای کنونی و درس گرفتن از تجارب گذشته ما را بر ایجاد و پذیرش راههای نو نایل گرداند.
با احترامات عمیق و صمیمانه
بصیر دهزاد
۱۱ مارچ ۲۰۱۹