با به قدرت رسیدن طالبان باورهای کاذبی در اذهان به وجود آمد که این گروه با توجه به تجارب چندین ساله مبارزه مسلحانه در کوهستانات و مناطق روستایی و آشنایی با تشکیلات و ساختارهای نامشروع جنگی و دهشت آفرین درنهایت قادر خواهند بود تا به حضور جنگجویان با ماهیت تروریستی، کرکتر و اوصاف غیربومی مانند گروه داعش که درد سری بزرگ برای خود آنها و قدرت نوپای طالبان هست، در افغانستان نقطه پایان خواهند گذاشت، اما وقوع تهاجمات پیهم تروریستی در کابل و شهرهای دیگر که به کشته شدن تعداد زیادی هموطنان غیرنظامی ما منتج شد، تکفریان داعش دیگر همان تفنگ به دستان بیرحم و خونخواری است که از توانائیهای بالقوه برای برهم زدن نظم و امنیت برخوردار و خواهند توانست تا فصل جدیدی نبردهای خونین و مدهوشتر نسبت به گذشته را گشوده و در راستای مقاصدی خواهند جنگید که توسط جهنمیترین استخبارات خارجی به کرایه گرفتهشدهاند.
داعشیان این دشمنان انسان و آدمیت مجموع تروریستان است که با برهم خوردن معادلات امنیتی در عراق بعد از تهاجم مسلحانه ائتلاف امریکا در (۱۹۹۳) در آن کشور اعلام موجودیت کرده و خلافت خود خوانده را بنام خلافت اسلامی عراق- شام که عراق و سوریه را در تیررس داشت، از اهداف نبرد مسلحانه خویش معرفی داشت و بنا بر حمایتهای گسترده حامیان خارجی قادر گردید تا بخشهای وسیع قلمرو عراق و سوریه را که معروض به جنگهای فاجعانه داخلی بود به اسرع وقت تحت سیطره درآورد.
گروه تکفیری داعش در تمام مکانهای اشغالی، صدها هزار انسان بیدفاع را به دلیل باورها و اعتقادات دینی، تفاوتهای جنسی و قوم به جوخه دار کشانید، انسانهای زنده را در قفسهای آهنین با دستان و پاهای دربند کشیده طعمه حریق نمود، به نوامیس و سنن تاریخی و فرهنگی عراق و سوریه تجاوز، زنان و دختران عفیفه درین گوشه جهان را بر پایه مجوزهای خودی در مطابقت با تعریفی تکفریان تحت پوشش جهاد-نکاح مورد تجاوز مداوم قرار داده، بردگی و بردهداری جنسی را مجاز اعلام داشت.
گروه تکفیری داعش بعد ازثبت جنایات تاریخی درکارنامه سیاه شان سرانجام درنتیجه مقاومت جسورانه نیروهای ملی، ارتش بومی وهمکاری ائتلاف بین المللی ضد داعش نخست در عراق بمثابه مهد تروریستان داعش ومتعاقب آن درسوریه که پیش مرگهای قهرمان کوبانی اعم زنان ومردان درین مبارزه افتخارآفرین نقش بارزی ایفاء نمودند سرکوب وبه شکست ننگین مواجه گردیدند.
منظوراین قلم ازتذکارنکات مؤجزدرپیوندبه چگونگی ظهوروتشکل داعش بمثابه خطرناک ترین، منفورترین وافراطی ترین جهادی سلفی وپیروان سفاک مکتب جهادیزم که انقلاب اسلامی جهانی رادراهداف واوهام فکری خویش داشته این است که این گروه تروریستی چگونه وبا کدام تمهیدات وپیش زمینه هاعلی الرغم غیربومی نامیدن این گروه در کشورمان چهره نامیمونش ظهورنمود وبیک چالش بزرگ امنیتی وسیاسی ازچند سال بدین طرف مبدل شده است؟ درسال (۲۰۱۳) میان البغدادی پیشوای تروریستان داعش ورهبری القاعده وجبهه النصره درسوریه که علیه رژیم اسد میجنگید، برسرتوزیع منافع اختلافات شدید ایجاد شده واین تضادها با اعلام خلافت داعش در (۲۹) جون سال (۲۰۱۴) میلادی منجربه جدائی این دوجریان افراطی گردید وباعث شد که شکل وشمایل چنین خلافت مورد توجه معدود عناصری وابسته به شبکه های رادیکال وفاندی میتالست های فعال درمناطق قبایلی آنسوی دیورند قرارگیرد وچهره های افراطی مانند عبدالرحیم مسلم دوست وشاهدالله (شاهد) یکتن ازسخنگویان پشین طالبان ازخلافت اعلام شده استقبال واعلام بعیت نماید وموجب شد تا تفکرایجاد ساختاری بنام داعش به سرعت تکوین یافته، جذب وسرباز گیری ازمیان لایه های متفاوت قرین به جریانها وشاخه های ستیزه جووتندروبه شدت راه افتد که این روند با تقرر حافظ سعید بحیث والی ایالت خراسان داعش تشدید مضاعف کسب نمود وراغبان راه رفته داعشیان یکی پی دیگری وعمدتأ ازمیان اهالی کم سوادوبی سواد قبایلی واتباع پاکستانی بعد ازجنوری (۲۰۱۵) بگونه روزافزون فزونی یافت.
فلهذا با بذل توجه به چگونگی ظهورداعش درمنطقه که درفوق تصریح شد، میتوان بوضوح اذعان داشت که مناطق آنسوی دیورند وجغرافیای که ازسالیان متمادی نقش میزبان را درخلقت، تشکل وتربیت دسته جات مسلح تروریستی ضد افغانستان ایفاء نموده است کماکان بمثابه بسترمناسب به نضج گیری یک طیف جدید آدمکشی، وحشت و دهشت چهره میگشاید، لذا زایش داعش درپیرامون کشورما آنهم دریک برهه که جنگ داخلی افغانستان علیه مخالفان مسلح وبا حضورنظامی قدرتهای خارجی همکارکابل به بن بست خود نزدیک گردیده بود، نیات واهدافی غیرازمضاعف ساختن فشارنظامی برکابل وبهره گیری بهینه درقالب دوام جنگ نیابتی واستفاده ازداعش بمثابه ابزارمؤثرتری در پهنای تحولات فردای افغانستان چیزی غیرازین بوده نمیتواند یابعباره دیگری نگرش حامیان وایجادگران گروهک تروریستی داعش درفضای نوین سیاسی وامنیتی این کشوردرین نوبت حفظ فشارمداوم، تداوم راهبردهمیشگی ونیز کنترول برحکومت طالبان خواهند بود.
کنون که داعش بربنیاد گزارشات منابع متعدد داخلی وبین المللی که روزگاری مسوولان رده های بلند امنیتی دولت جمهوری ازوجود داعش با غیربومی وبیگانه خواندن این جریان هراس افگن انکاریا تجاهل عارفانه را پیشه کرده بود، بیک تهدید امنیتی غیرقابل انکارمبدل شده است وحضوراین گروه با پدید آمدن خلای امنیتی بعد ازفروپاشی رژیم قبلی که حملات پیهم داعش در کابل وولایات بعد ازبقدرت رسیدن طالبان بران مهرتأئید میگذارد، درهربخش کشورمحسوس است.
طوریکه تذکاریافت، حضورداعش وجبهات قدرتمند این دهشت افگنان بعد ازسال (۲۰۱۵) درمناطق شرقی وجنوب شرقی بخصوص اچین ولایت ننگرهاردرنزدیکی نواردیورند درمحافل امنیتی داخلی وخارجی مطرح شد، اما همان گونه که شاهد بودیم علی الرغم کاربرد وآزمایش مادربمبها درآن والاواجرای عملیاتهای تصفیوی نیروهای دفاعی وقت، این گروه به گسترش خویش ادامه داده، راهبرد منفعل ضد تروریستی متحدین غربی کابل ومساعی نیروهای نظامی بومی دربرچیدن شبکه های تروریستی منجمله داعش عقیم گردید، لذا مبرهن مینمایدکه عدم توجه تعمدی ویا تساهل قدرتهای که تحت پوشش مبارزه ضد تروریستی به این دیاربی درودیوارسرازیریافت، به منابع تمویل، تمرین، تجهیزوحمایتهای اطلاعاتی وهکذا برخاستگاه این گروه سبب شد تا داعش درهمسایگی سایرمزدوران جنگی چندین ملیتی بیک ابزارقدرتمند سیاست خارجی تمویل کنندگان وحامیان مبدل گردد.
اداره طالبان بعد ازکسب قدرت با استفاده زوربارها با اغماض ازموجودیت داعش بمثابه یک نروی که توانائی برهم زدن امنیت را درین کشوردارد، انکارورزیده ومدعی هستند که حکومت طالبان قادراست تا گروه داعش را سرکوب وبه گروهای تروریستی دارای اهداف مماثل اجازه نخواهند داد تا ازقلمروافغانستان علیه امنیت ومنافع دول خارجی استفاده نمایند، این ادعا درچنان اوضاع واحواالی مطرح میگردد که طالبان خود متهم به داشتن مناسبات بی وقفه با برخی شبکه های دهشت افگن بوده وازجانب دیگرازانزوای بین المللی، عدم ظریفتهای فنی وتخنیکی ونیروی امنیتی آموزش دیده ومسلکی درنبرد وپیگرد گروه های تروریستی به شدت رنج میبرد.
برمبنای گزارش خبرگزاری جمهور، مایکل رابین پژوهشگراندیشکده با نفوذ امریکن انترپرایزدرروزنامه «واشنگتن اگزماینر» مینوسد: «مشکل تروریزم در افغانستان درمقایسه با واقعیت تروریزم درپاکستان کم رنگ است، موصوف اداره بایدن را متهم مینماید که فریب حرفهای دیپلوماتیک آن کشوررا خورده است ومتوجه بازیهای دوگانه پاکستان واستفاده ابزاری آن ازگروه های تروریستی نیست.
نویسنده مقاله افزوده است که شکست خفت بارایالات متحده در افغانستان، مقامات پاکستانی را دربهره گیری مداوم ازتروریزم وشبه نظامیان تشویق نموده است، وی تصریح نموده است که این حرفهای مقامات امریکائی که ازطالبا ن برای سرکوب داعش استفاده خواهند نمود، احمقانه میداند.»
طالبان بمثابه نیروی حاکم در افغانستان به نحوی که درفوق نگاشته شد که علی الرغم ادعا های پیهم منابع اطلاعاتی قدرتمند جهان، تأکیدات مکررملل متحد وفعالیتهای مشهود تروریستی داعش، وجود این گروه تکفیری را بزرگنمائی برخی کشورهای عنوان نموده ومدعی برچیدن داعش شده است، اما واقعیتهای میدانی حضوروگسترش روزافزون این گروه با عطف توجه به پیشینه اسکان مزدوران جنگی درمنطقه وکاربرد آنها به مقاصد اهداف سیاست خارجی حامیان وتمویل کنندگان مبین این واقعیت است که سرکوب وزوال محافل تروریستی درمنطقه پرآشوب مان مستلزم برچیدن پناهگاه ها، مراکزپرورش وتربیت جنگی، قطع منابع مالی، تسلیحاتی واطلاعاتی وایجاد اجماع منطقوی و فرا منطقه درمبارزه هدفمندانه علیه دسته جات مسلح تروریستی است، لذادرغیرشناسائی منابع کمک، تمویل وقطع ارسال پول وسلاح، داعش با تأسف فصل جدیدی قتل وویرانی را درکشورخواهند گشود.
چکیده ها:
- پژوهش مرکرمطالعات استراتژیک ومنطقوی (ظهورشاخه خراسان داعش)
- خبرگزاری جمهور
- رسانه امریکائی (مقاله پژوهشی مایکل رابین)