در تحت شعاع بازیهای پیچیده و چند بُعدی ژئوپلیتیک که به آدرس افغانستان در چرخش است، قایق بی کپتان و بی قطب نمای این کشور در امواج بزرگ سرگردان بوده و بهسوی اعماق در چرخش است.
کنون افغانستان نه بهمثابه یک جغرافیای تاریخی و انسانی، بل بهمثابه یک بشقاب طلایی بیصاحب و بیجان به حراج گذاشته است، و برای فروش اش هم در میان کشورهای بزرگ جهانی، هم کشورهای منطقه و هم تکنوکرات ها و رهبران اردوگاه جهاد که در تلهٔ پاکستان افتیده اند، مسابقات نفس گیر به طرز شتابان روان است . در جریان این سودا «مالک اصلی» حضور ندارد و مناقصه کنندگان آزمند، بهای دلخواه این معامله را مشخص میسازند و در تمام سناریوها، خریدار اصلی آن پاکستان است.
تلخترین بخشی این سناریوی مرگ آفرین اینست که هیچکسی در کسوت مالک اصلی این سرزمین به این معاملات بیرون مرزی واکنش نشان نداده و منتظر اند که این بازیگران و تاجران تحت نام صلح کذایی در «دوحه» و «مسکو» جامهٔ برای این سرزمین اسیر آراسته ساخته و برای آینده این ملت فلک زده غول و زنجیر تهیه بدارند.
دومین نشست بینالافغانی با شرکت گروه طالبان و رهبران سیاسی افغانستان در مسکو به بهانه صدمین سالگرد روابط دیپلماتیک افغانستان -روسیه، بخشی از یک نمایشنامهای بود برای جلوههای اثرگذارانه مسکو در بازی با کارت طالبان برای حصول امتیازات سیاسی از رقیبان آمریکاییاش در چانه زنیهای آتی، چهره پردازی طالبان بهمثابه یک نیروی دولت ساز در بازیهای ژئوپلیتیک و ایجاد خطوط درشت و انقطاب پذیر در جامعه و به حاشیه کشانیدن دولت و ملت افغانستان برای هموار سازی شاهراه سقوط و فروپاشی دولت و لاجرم انهدام یک تمدن تاریخی و ارزشهای انسانی.
فقدان اجندای معین و نبود فیصلههای سیاسی بهویژه ضروریترین بخش آن ایجاد «آتش بس» و انسداد جویبار خون درین نشست از عدم صلاحیت هر دو محور مذاکره پرده برداشته و این خود مبین این حقیقت است، که سرنوشت افغانستان در عقب پرده میان بازیگران اصلی مشخص میگردد نه نیروهای نیابتی، عاریتی و مزدبگیر که در نقش مهرههای شطرنج بازی نموده و پروسه فروش افغانستان را تحت نام صلح کذایی تسریع میبخشند.
در وضع کنونی به طرز دراماتیک و بر طبق نقشههای طراحی شده توسط دولت پاکستان و نیروهای نیابتی آن کشور یعنی طالبان، دولت افغانستان توسط همه بازیگران عرصه بینالمللی و به همت تاجران سیاسی داخل کشور از میز مذاکره و گفتمان بیرون گردیده و وجود این خلأ فرصتهای طلایی را برای بازیگران جهانی و منطقوی بهویژه آمریکا، پاکستان و روسیه فراهم ساخته است.
پاکستان برای تأمین اقتدار سیاسیاش در افغانستان تا کنون سه جبهه بزرگ را درین بازی علیه افغانستان گشایش بخشیده است:«بازی دیپلماتیک بهوسیله ابرقدرتهای بزرگ، بازی با پروژهٔ تحریک طالبان و بازی با اپوزسیون دولت دکتر غنی»
روال بازی حکایتگر این حقیقت است که به برکت هنر موفقانه مأمورین آی آس آی، بازیگران اصلی روسیه، آمریکا، چین و پاکستان برای هموار سازی یک بستر آرام برای انعقاد یک معامله مشترک برای تأمین منافع استراتیژیک شان در وجود طالبان، سرگرم گفتماناند. بر پایهٔ برخی گزارشات، گمان میرود که چارچوب معاملات میان طرفین رنگ یافته باشد، اما همه جناحها برای دستیابی به غنایم بیشتر به مانورهای متعدد مبادرت میورزند.
رویترز فاش نمود که هیئت نمایندگی سه جانبه، آمریکا، چین و روسیه در مذاکرات شان به تاریخ ۲۶ آپریل در ماسکو، روی سرنوشت سیاسی افغانستان، به توافقات معین دست یافتهاند. درین گزارش آمده است:
«منابع «دیپ ستیت» گزارش دادند که ایالات متحده به سرعت، کاهش دیپلماتیک خود را در افغانستان تسریع خواهد کرد، این خبر تازه همزمان است با ملاقات نمایندگان آمریکا، روسیه و چین در مسکو برای بحث در مورد آینده مذاکرات صلح با طالبان. به این معنا که بعید به نظر میرسد که زمانبندی کاهش دیپلماتیک آمریکا در افغانستان تصادفی باشد. ممکن است چنین رویکرد نتیجه معامله پشت پرده باشد که در اجلاس فوق حاصل شده است».
با توجه به همرنگی بازهای بیرونی و تهیه تاج و تخت برای طالبان، میتوان استنتاج نمود که همه رخدادهای آتی به شمول خروج نیروهای آمریکا، استقرار دولت آینده به چگونگی معاملات پشت پرده و تضمین منافع بیگانه در افغانستان گره خورده است.
از سوی دیگر آمریکا سعی میورزد تا با ورود هزاران نیروی تازه نفس جنگجویان داعش از جبهات عراق و سوریه در افغانستان، مسیر نبرد را درین کشور دگرگون ساخته و اهرم فشار بر طالبان و حامیان بینالمللی آن را فزونی بخشیده و جایگاه خویش را در آینده سیاسی افغانستان برای تحقق اهداف راهبردی استحکام بخشد. درین چشم انداز حتی با استقرار صلح کذایی و استقرار دولت طالبانی جنگ و بحران در کشور ادامه خواهد یافت.
به نظر میرسد که آمریکا هنوز هم بر بخشی وسیع از گروه طالبان فرمان میراند اما باید اذعان داشت که در هرگونه شرایط در سناریوی موجود مبتنی بر سطح نفوذ کمنظیر پاکستان در گردانندگی طالبان، همه خطوط سیاسی و معاملاتی و برنامهٔ صلح و جنگ از اسلام آباد میگذرد.
این سازمان جهنمی «آی آس آی» است که همزمان چندین تربوز را در بازیهای جهانی و منطقوی کف دست داشته و با تغییر میلان ظاهری در پهلوی روسیه و چین در رنگهای مختلف برمیتابد.
مظاهر بازدارندگی وعدم عزم و قاطعیت دولت دکتر غنی در مورد سرکوب طالبان نشان میدهد که وجود ستون پنجم در دولت و نقش آمریکا در بازیهای دوگانه، جایگاه دولت را هم در مبارزات میدانی وهم در معادلات جهانی و گفتمان صلح بیش از پیش تضعیف نموده است. به بیان دیگر دولت خود به ممثل جنگ نیابتی آمریکا در آمده است. آخرین نفسهای دولت دکتر غنی به تارهای معاملات آمریکا روی سرنوشت جغرافیای افغانستان گره خورده است که با انعقادهای این معامله، تهداب این دولت لرزان، واژگون خواهد شد.
ایجاد چند دستگی در میان مهرههای سیاسی و اثرگذار در افغانستان، ستون فقرات جامعه افغانستان را درهم شکسته و میدان را برای دخالت خارجی و انهدام کامل افغانستان هموار ساخته است.
در تمام شرط بندیهای پشت پردهٔ ابرقدرتهای بزرگ و حامیان منطقوی شان انحلال کامل و تسلیمی فوری و یا تدریجی «دولت» و استقرار نظام «طالبانی» پیشبینی شده است. طالبان با بلند پروازیهای لگام گسیخته و اتکا به نیروی بیگانه به هیچگونه حاضر نیستند تا در یک دولت ایتلافی شرکت نمایند. طالبان در بازیهای تاکتیکی خود از بدو پیدایش تا کنون یک پادشاه، چهار رییس جمهور و چندین رهبر سیاسی و جهادی را فریب داده، اهداف شان را بر آنها تحقق بخشیده و هنوز این بازی پررنگ در وجود رهبران خام و ساده باور که درفش صلح با طالبان را در اهتزاز کشیدهاند، در چرخش است. دیده میشود که درسهای تلخ قتل فجیعانه داکتر نجیب الله، کشتار بیرحمانه رهبران جهاد استاد عبدالعلی مزاری و استاد برهان الدین ربانی و کشتار قساوتمندانه ۴۵ هزار سربازان و افسران جانباخته و میهندوست وطن هنوز نتوانسته است تا ماهیت جنایتکارانه طالبان این ارتش نیابتی پاکستان را در بسا ذهنیتها بهدرستی تعریف نماید.
تاکنون هیچ گونه چرخش واقعی که متضمن تغییرات در شیوهٔ رفتار و خط برناموی طالبان باشد، قابل مشاهده نیست. بزرگترین تغییر آنها و حواریون جهادیشان سر به سجود آوردن به آستان دشمنان پیشین شان کرملین در هوای قدرت سیاسی است.
با توجه به این درامه های مضحک، و ابعاد بحران، جنگ و خشونت باید برای نجات مادروطن چاره اندیشید و آن را با درایت و تدبیر خردورزانه از وادی گرگان نجات داد
.
اجماع ملی راهکار نجات افغانستان
با توجه به سطح گستردگی دخالت و فاکتور اثرگذاری مداخلات خارجی حول سرنوشت سیاسی افغانستان، بازیهای پشت پرده، تأثیرات بالفعل و بالقوه آمریکا در گروگان کشانیدن دولت و مردم افغانستان برای بازیهای راهبردی منطقوی، چشم انداز بازیهای روسیه، چین، ایران و پاکستان در افغانستان، تعدد راهبردها در محافل سیاسی افغانستان در پیرامون صلح با طالبان و مظاهر نقش پاکستان در میان این محافل، پراگندهگی و انقطاب نیروهای ملی و میهندوست، ضرورت گفتمان بزرگ ودر نهایت «اجماع ملی» بیش از هرزمان دیگر مطرح میگردد.
افغانستان برای تداوم حیات سیاسیاش و حفظ جغرافیای موجود مانند آب و آگسیجن به اجماع ملی ضرورت دارد.
اجماع ملی میتواند راهکارهای اساسی و افغانستان شمول را برای برپایی «برنامه صلح» با طالبان را تدوین نموده، افغانستان رااز انزوای سیاسی و حاشیهیی بیرون ساخته و سرنوشت و مقدرات سیاسی آن را به دستان مطمئن رقم زند.
اجماع ملی میتواند تا «استراتیژی صلح» با طرفهای مذاکره کننده و طالبان را تدوین نموده و همه نیرویهای ملی را به حمایت آن درین خط متمرکز سازد.
در شرایط فروپاشی اعتبار سیاسی رهبران سازمانها و احزاب که اسیر قدرت، ثروت و فتنهها و باورهای پاکستان گردیدهاند، و در فقدان قطب نمای سیاسی برای نسل بالنده جوان که به طرز خروشان در تلاطم سیاسی کشور موج میزنند، افغانستان به «جبهه» وسیع و فراگیر نیروهای ملی و میهنی نیازمند میباشد. این اجماع ملی و متعاقباً ریخت خطوط سیاسی و تنظیم راهکارهای نجات میتواند، افقی را برای تشکیل این جبهه باز نموده و همه نیرویها را در سمت واحد و برای نجات افغانستان سمت و سو دهد.
هنوز ظرفیتها و پتانسیل دفاعی در افغانستان گسترده است باید آن را بکار برد و به نیروی لایزال و بزرگ مبدل ساخت. جامعه به یک پیشقراول سیاسی نیاز مبرم دارد، چنین پتانسیل سیاسی را میتوان در وجود احزاب و جبهات نیروهای ملی، دادخواه و ترقیخواه جستجو کرد و بسیج عمومی را در برابر هیولای تاریخ سازمان داد.
تاریخ شاهد است که چگونه امپراتوریهای بزرگ در برابر خلقهای آزادیخواه و استقلال طلب به زانو درآمدهاند، باید این درسها را فراگرفت و از افتیدن افغانستان در دریای خون و زنجیر اسارت و بردگی جلوگیری کرد.
با احترامات بی پایان
لندن، جون ۲۰۱۹
منابع
Euro easia,Did Russia & China Get The US To Accelerate Its Diplomatic Drawdown In Afghanista 26/04/19