در امتداد استراتژی غرب در افغانستان، مشروعیت بخشیدن سلطۀ استعماری در کشور، پردازش فرآوردههای دموکراسی کاذب، تحکیم و تداوم برنامههای راهبردی، و چپاول منابع طبیعی، بالاخره تعیین مقدرات سیاسی کشور به دست کشورگشایان، بازهم درامهٔ تکراری وبی مزه، تحت نام «انتخابات ریاست جمهوری»، در شهر کابل پایتخت افغانستان برای ساده باوران به راه افتید.
آمریکا بار دیگر مسابقات مهندسی شده انتخاباتی را در یک میدان بزکشی و با شرکت وسیع چاپ اندازان آزموده شده که قهرمان آن از قبل معلوم است راه اندازی نموده است.
غرب در نظر دارد تا با پامال ساختن وجهه اخلاقی و برخورد گستاخانه به اراده جمعی خلق زخم زده افغانستان و در یک همایش کاذب، عنصر دست نشاندهشان را بار دیگر نه از درون قلوب خونچکان مردم بل از میان «صندوق کمسیونهای نامستقل و جعلی انتخابات» بیرون آورده و یک رژیم دست نشانده را بر فراز خاکستر خشم و غضب مردم استقرار بخشیده و دوران مصیبت، اسارت، فقر و آتش و خون را در افغانستان طولانی سازد.
وبگاه گلوبال ریسرچ با اقتباس از منابع رسانههای جهانی، جریان انتخابات افغانستان را مورد کنکاش قرار داده خاطر نشان میسازد:
«مردم بر این باورند که این رأی آنها نیست که موفقیت و یا شکست یک نامزد را تعیین میکند، بلکه این» دستهای نامرئی «است که نقش اصلی را برای تصمیم گیری در مورد نتایج انتخابات بازی میکنند. بدون مصالحه با دولت و جنایتکاران، یا روابط با کشورهای عضو منطقوی و اعضای ناتو، پیروزی در انتخابات تقریباً غیرممکن است »[۱]
کمپاین انتخابات ریاست جمهوری و ترکیب «کاندیدان اصلی» و برگزیده غرب و انتصاب وکلای پارلمانی در انتخابات جعلی اخیر نشان میدهد که در گستره قطبی شدن فضای جامعه، استیلاگران، دولت تحتالحمایه و همپیمانان تاریخی و ارتجاعی آن و تاجران اصلی دین، قوم و زبان نمیگذارند تا این شبستان ظلمتبار به پایان رسیده و خورشید آزادی و عدالت در افغانستان طلوع نماید. آنها شمع، روشنی و دادخواهی و در نهایت بینواترین تودههای تکیده افغانستان را به نشانه گرفته و مردم را در قفس فراخ به اسارت درآوردهاند.
اتحاد ارتجاع و امپریالیسم ممیزه اصلی انتخابات موجود را تشکیل نموده و آنها مشترکاً در خط مقابل سیکولاریسم، ترقی خواهی، دادخواهی و مردمان آزاد اندیش صف بستهاند.
پیشوایان سازمانهای دین گرا و تاجران عوامفریب و آدم فروشان قرن ۲۱ با فرو افتیدن نقاب کذب از رخسارشان نشان، دادند که در راستای بقای سیاسی و منافع غارتگرانه و چپاولگرانهشان چگونه و به سهولت همه «مرزهای قرمزشان» را دور زده و با کاندیدان غرب و دشمنان خود خواندهشان برای اسیر ساختن مردم کنار میآیند. آنها درین بساط به همه خطوط آرمانیشان وداع نموده و پیروان شان را به صحرای ناامیدی بیباکانه رها نمودند.
بارزترین نمود کمپاین انتخابات پارلمانی و پروسه شکل گیری ترکیب انتخابات ریاست جمهوری، اتحاد ارتجاع و امپریالیسم وصف آرایی واحد در برابر نیروهای روشن ضمیر، ترقیخواه و دادخواه افغانستان و تجدید عهد و پیمان سیاسی برای اسارت مردم و ویرانی افغانستان بود.
مزید بر فیلتر کاریهای کمسیون نامستقل انتخابات و گزینش نمایندگان ارتجاع، پول، زر و زور، تلخترین بخشی همایش انتخابات پارلمانی، عبارت از فقدان نیروهای ترقیخواه و نبود اتحاد این نیروها در افغانستان و انقطاب شدید این نیروها در یک تابش جاهطلبانه و خودخواهانه بود.
در یک دید انداز ژرف نگرانه، زمان برای «چپ» در افغانستان توقف نموده است. چپ نتوانسته است تا درسهای تلخ تاریخ را فراگرفته، از تسویه حسابهای تاریخی سر بیرون آورده و به نبردهای میان سازمانی و انقطاب سیاسی پایان دهند.
نقش ویرانگرانهٔ رهبران پشت پرده ونیمه راه دراروپا، برای متلاشی نمودن نهضت ترقیخواه وتحمیل انشعابات پیهم بالای احزاب چپ بویژه بعد ازفروپاشی حاکمیت دموکراتیک وپامال ساختن جوانه های مجدد جنبش دادخواه، نهایت بزرگ وجبران ناپذیر است.
بیگمان در انتخابات آینده حمایت چپ از کاندیدای ارتجاع و امپریالیسم لکه سیاهی خواهد که برای همیش برجبین آنهاآذین یافته و رهبران آنها درسمت تلاشهای بیهوده در دایره قدرت های خیالی ودر شرکت در رخداد های فاجعه بار وضد ملی پاسخگوی تاریخ باقی خواهد ماند.
به نظر آگاهان، هرگونه تلاش در راستای مشروعیت بخشیدن انتخابات غیردموکراتیک وغیر قانونی، برای حمایت نمایندگان ومهره های غرب وارتجاع به منزله مشروعیت بخشیدن نظام پوشالی، به اسارت درآوردن مردم و تداوم اشغال واستعمار در افغانستان وتحکیم پایه های استعماری خواهد بود.
این همیاری های سیاسی، نهضت آزادی و استقلال را به شدت ضربه زده ومسیر آزادی طلبی را مخدوش خواهد ساخت.
وبگاه گلوبال ریسرچ ماهیت انتخابات را در افغانستان مورد بررسی قرار داده اظهارمیدارد تازمانی که این کشورازاشغال بیرون نشود و از A تا Z تحت کنترل ایالات متحده و ناتو باشد، هیچ انتخابات قانونی نخواهد بود»[۲]
یکی از مظاهر روشن دیگر که بطلان انتخابات را به نمایش میگذارد، عبارت از تسلط طالبان بر قلمرو هفتاد درصد اراضی کشور، دلسردی مردم از نظام وتحریم انتخابات درافغانستان است.
انتخابات پارلمانی وچشم اندازترکیب وگرایشات در جریان ثبت نام کاندیدان ریاست جمهوری، وحضور فعال ارتجاع سیاه درصحنه آرایی های انتخاباتی، رساترین صدای تاریخ رادر راستای بسیج، اتحاد وهمبستگی نیروهای ملی، ترقیخواه ومیهن پرست وایجاد جبهه بزرگ میهنی در افغانستان به صدادر آورد. هرگونه تعلل برای بسیج واتحاد نیرو های ترقیخواه در برههٔ مخاطره آمیز کنونی، محاکمه تاریخی را برای سران احزاب، سازمانها و نیروهای ترقی خواه در برخواهد داشت.
ماهیت دولت برآمده از انتخابات آینده
* * *
در پرتو دگردیسی های جهانی ومنطقوی، افول جهانی امپراتوری آمریکا، و حضور پرقدرت رقبای آنکشوردر افغانستان، تحولات نظامی ودگرگونی های میدانی کشور، دیده میشود که آفتاب اقتدار آمریکا در افغانستان به پایانی ترین مراحل غروب خود رسیده است.
حرف برسر پایان حضور مستقیم آمریکا در افغانستان است، اما آمریکا در تلاش است تابرای تداوم اهداف استراتژیک اش به حفظ پایگاه های نظامی وحضورش در وجود مزدوران جنگی ودولت نیابتی در افغانستان ادامه دهد.
مسلماً در پروسه گفتمان صلح باطالبان، حفظ پایگاه های نظامی آمریکا در افغانستان به دلایل واکنش های شدید منطقوی چندان ممکن بنظر نمی رسد اما امکان حضور آمریکا، توسط یک دولت نیابتی وتبانی های پشت پرده باپاکستان ممکن است. مظاهر چنین تبانی در اکثر رخداد ها وزمینه ها قابل لمس است.
به قول آگاهان با توجه به جو موجود سیاسی در کشور و منطقه و گفتمان صلح باطالبان، احتمالأدرنمایشنامه انتخابات آتی هُمای بخت از فراز کاخ ریاست جمهوری دکترغنی به پرواز آمده وبر فراز وبرشانه های نمایندگان تازه نفس غرب یعنی بریتانیا نشست خواهد کرد. بنظر میرسد که کاندیداتوری دکتر غنی در انتخابات ریاست جمهوری آینده به هدف مشروعیت بخشیدن انتخابات وتاسیس دولت دلخواه در نظر گرفته شده است. اینبار او در نقش تاجگذار مامور ساخته شده است.
هیچ گونه تغییرماهیوی و استراتیژیک دردولت آتی بوقوع نخواهد پیوست. دولت بعدی ماموریت ناتمام دولت دکترغنی را در جهت تحقق خواستههای غرب ومدریت پروژه های اسلام گرایی به اکمال خواهد رسانید. مجموع دگرگونی هادردولت بعدی در «اسپانسرشیپ» آن به دست یک همپیمان دیگر امریکا تبلورخواهد یافت.
دولت آینده به دلایل نفوذ اعظم وسطح تاثیرگذاری منطقوی پاکستان در میان متحدین منطقه در نخستین قدمه ها، اولویت تداوم گفتمان صلح باطالبان و درنهایت استقراردولت طالبانی را در افغانستان در دستورکارش قرار خواهد داد.
چنین رویکرد به احتمال قوی تحت نظر آی اس آی پاکستان و با مشارکت کشور های غربی چون آمریکا وبریتانیا ودر توافق با کشور های منطقوی به کرسی خواهد نشست.
گمان میرود که دولت آینده یا بطرز مستقیم در ساختار درونی ودرزیر سایه ترمیم کابینه ویا ایجاد «دولت موقت» مشارکت وسیع وقدرتمندانه طالبان را در بساط اقتدار سیاسی تحت مدیریت «آی آس آی» پاکستان به مثابه اداره گر اصلی نیروی طالبان در کشور مدیریت خواهد کرد.
با توجه به دست پاچگی وشتاب پروسه صلح توسط آمریکا نمیتوان گزینه برپایی دولت موقت وقطع پروسه انتخابات را نادیده انگاشت. پیشرفت در گفتمان صلح با طالبان موضوع برپایی انتخابات وعدم آنرا مشخص خواهد کرد.
پاکستان، باطرح بیرون ساختن پایگاه های نظامی آمریکا از افغانستان ممکن است برای امنیت ومنافع کشور های منطقوی چون روسیه، چین، ایران وکشور های آسیای میانه بابت امنیت مرزهای شان اطمینان خاطر داده وبستر لازم را برای تسلط کامل آن کشور بر جغرافیای سیاسی افغانستان توسط لشکرنیابتی طالبان پدید آورد.
ضرب آهنگ گرایشات سیاسی در اتمسفیر شکل گیری کاندیدای انتخاباتی نشان میدهد، که سران مجاهدین در همرنگی کامل بابرنانه های راهبردی غرب، ماشین استعماری را به چرخش آورده ودر برابر قدمه های طالبان در سکوی اقتدار سیاسی، آماده گل افشانی اند. اینکه چگونگی تسویه حساب طالبان در برابر نیروهای جهادگرا، ثروت دارایی وقصر های طلایی آنهاچه گونه خواهد بود، باید منتظر پاسخ تاریخ بود؛
بااحترامات بی پایان
لندن، جنوری ۲۰۱۹
منابع:
[1]Global research,29 October 2018
A Ridiculed Election Show of US-NATO on the Stage of Afghanistan
By Defend Democracy Press
[2],the same article