مبارزه و درگیریهای سرد و گرم میان تیپهای مختلف بشری در محدوده ئ انواعِ تفاوتهای سیاسی، جغرافیایی، نژادی و مذهبی بهمنظور دست رسی و دریافت منافع و تحقق اهداف مشروع و نامشروع شکلگرفته و به راه انداختهشده است.
میدانیم و گاهی مطالعه نمودیم که بسا یادداشتهای متعدد تاریخی وجود دارد که گذشتههای قدیم و معاصر درگیری و کشمکش میان انسانها را بیان میدارد و از محتوای آن میرسد که گاهی مبارزات در محور افکار و اندیشههای انسانی علیه تمامی نادرستیها و عملکردهای نابرابر و ضد انسانی فایق آمده و گاهی هم افکار و اندیشههای غلطِ ناباب و عدالت ستیز ظالمانه، حیات مسالمتآمیز و عدالتطلبانه ئ انسانها را متضرر ساخته است.
تمامی این حوادث و رویدادهای تاریخی هیچگاه در آموزش، پرورش و بیداری نسلهای اندیشمند و پوینده ئ تحول طلب، ترقیخواه عدالت پسند بعدی بیتأثیر نبوده است تا این نیروهای عظیمی نسل نوین بیدار، متحد و مبارز با پختگی و همبستگی حقیقی به خاطر حفظ داشتهها و دستاوردهای تاریخی ارزشمندِ پدران و نیاکان خود و انجام مسؤولیتهای انسانی خویش برزمند و فداکارانه گامهای متین بردارند.
خوشبختانه افتخارات تاریخی عزم و رزم رهبران واقعی و فرزندان راستین، اصیل و پرچمدار خلق افغانستان که در چندین برهه ئ از زمان به خاطر نابودی جهل، ارتجاع، بربریت، استبداد و عقبماندگی در جامعه قد برافراشته رزمیدند و با متانت و فداکاری پرچم پر افتخار آزادیخواهی، ترقی و عدالتخواهی را برفراز قله های شامخ این سرزمین به اهتزاز در آورده اند تا به امروز چون آفتاب می درخشد و تابنده است و خواهد ماند.
اما مدتی است سرزمین آبایی ما تحت سایه ئ سیاه و خونین فعالیت گروه های اهریمنی ددمنش و غلط اندیش ارتجاع طلب و برنامه های استعماری باداران و حامیان منطقوی و جهانی شان قرار گرفته هر از گاهی مردم شریف و نجیب افغانستان را متضرر ساخته از آنها قربانی میگیرد که این وضعیت غیر قابل تحمل و طاقت فرسا، دیریست مردم افغانستان را از محتوای زندگی مرفه و مترقی محروم باقیمانده و کشور را تا لبه ئ پرتگاه سقوط کشانیده است.
اگر سوابق و تاریخ مبارزات و پیشرفت اکثر ممالک جهان امروزی را به مطالعه بگیریم می فهمیم که آن ممالک نیز در یک برهه ئ زمان از اوضاع و احوال خراب و نهایت رقت بار شدیداً متاثر شده اند ولی با بیداری، همبستگی، تعقل و مبارزه بی امان در مقابل مشکلات، چالش ها و اوضاع بحرانی میهن خود فداکارانه و قهرمانانه ایستادگی نموده مردم و کشور شان را از مسیر بحرانی نابودکننده نجات و در مسیر رفاه، آسایش و ترقی سوق و اداره کرده اند.
حالا باید انکار نکرد و مسوولانه اظهار داشت که چرا؟
امروز در چنین شرایط دشوارِ رقت بار، نهایت آشفته و بحرانی آن هم در قرن بیست و یکم، فعالین سیاسی وطنپرست و نیروهای ملی مترقی و دیموکرات که همیشه سنگ مبارزات وطنپرستانه ئ عدالتخواهی و تجدد گرائی را به سینه میزنند و اگر دعوای میراث داری مبارزات تاریخی نهضت ملی و مترقی میهنی را دارند، به پا ایستاده با اتحاد و تدبر برای نجات کشور، بیداری و رهائی خلق از سلطه ئ ناخوش و نامیمون برنامه های استعماری خشن و قبیح غیر انسانی قلدُر های جهانی که به وسیله ئ عمال مزدور و خائنین داخلی در این سرزمین عملی میگردد، صدا بلند نمیکنند و یا شجاعانه در یک جبهه بزرگ ملی قرار نمی گیرند؟
آیا نیروهای سیاسی ملی وطنپرست و نسل جوان متعهد بر آرمان های مردمی تا این حد ناتوان شده اند که نمیتوانند با شعار و فریاد وطنپرستانه در یک جبهه واحد دفاع از کشور و خلق باعزت افغانستان قرار گرفته در مقابل برنامه های خصمانه و رذیلانه دشمنان بیگانه و عمال مزدور و خائن داخلی قد برافراشته برزمند؟ و فداکاری پرچم پر افتخار عزت و شرف افغانستان را به اهتزاز بیآورند؟
شاید این تصور من درست و دقیق نباشد ولی به اطمینان میشود گفت که خاموشی و وضعیت راکد خلق در قبال سرنوشت و آینده ئ کشور جبران ناپذیر است و پیآمد خوب ندارد.
تا دیر نشده به پا بایستیم و با پختگی لازم، فداکارانه و قاطعانه انقلابی را به پیروزی برسانیم که در پی آن آینده روشن، مترقی و آبادی افغانستان مستقل و سربلند بدست آید.
به پیش تا پیروزی برای همیش!
- قوس ۱۳۹۹