باور: هر موجودی در جهان، از موجودیت خود اثری بهجا میگذارد، بهتر است از خود اثر مثبت و زیبنده بجا بگذاریم تا جهان باقی ست، بماند.
جنگ و صلح، دو پدیدۀ ست حاصل از اندیشه و عمل انسانی، با قاعده و اهمیتهای مختلف و متفاوت در زندگی بشریت؛ و توازن عادلانه برای زندگی مسالمتآمیز انسانی، نیز حاصلی ست از اندیشه، اراده و تلاشهای خستگی ناپذیر، پیوسته و همبسته ئ ملتهای صلح جو، عدالت پسند و تحول طلب.
بنآ مبحث جنگ و صلح در افغانستان، نیازمند توجه ژرف و مسؤولانۀ جامعۀ بینالمللی و مردم افغانستان است تا تمامی جوانب ذیدخل بیرونی و داخلی در یک بحث نیک اندیشی، انسانی و کوشش فداکارانه و عواقب اندیشانه بتوانند صلح باعزت و پایدار را در افغانستان تحقق ببخشند و در این صورت وجود افغانستان باثبات، مترقی و مستقل بر خود و تمامی ملل خوشآیند و مثمر واقع شود. در این مبحث طی چند مورد دیدگاه مختصری ارایه میگردد.
۱. یکی از موضوعات و مواردی که میتواند در مبحث صلح پایدار در افغانستان مهم تلقی گردد، بررسی واقعبینانۀ اوضاع سیاسی افغانستان خاصتاً بعد از رویداد تاریخی و پرافتخار استرداد استقلال کشور و ختم جنگ دوم جهانی است که همه میدانیم بعد از جنگ دوم جهانی بیشتر شکل، خاصیت و قاعده ئ روابط سیاسی، اقتصادی، منطقوی و سایر مناسبات میان نیروهای همسو و دخیل جنگ در سطح جهان تغییر کرد که مسلماً افغانستان نیز از این تحول جهانی به استثنا قرار نگرفت.
و غیرقابل انکار است که در قسمتی از این بررسی که در فوق تذکر داده شد، رویدادهای جنگ بعد از استقلال، مصونیت غیر دموکراتیک و استبدادی سلطنت چهل ساله، تشکل حرکتها و جنبشهای سیاسی و جنگ بعد از دهۀ پنجاه خورشیدی به تعریف و تشریح واقعی برسند و با دریافت و تشخیص عوامل و وسایل اساسی ذیدخل در حیات یک قرنۀ افغانستان، میتوان صلح و نیاز مبرم مردم خسته از جنگ افغانستان را درک و تحقق بخشید.
۲. همانگونه که آرامش و مصونیت غیر دموکراتیک و استبدادی دهۀ پنجاه خورشیدی (استقرار سلطنت ۴۰ ساله) بنابر تفاهم قدرتهای بزرگ به وجود آمدۀ بعد از جنگ دوم جهانی و کشورهای ذیدخل در مسایل افغانستان، شکل گرفت و برنامهها تمویل میشد، جنگ سرد و رقابتهای سیاسی نیز بعد از اخلال و عدم رعایت توازن تفاهمات میان قدرتهای جهانی شکل و صورت جدید را به خود گرفت و در افغانستان تحمیل، تمویل و تجهیز شد.
۳. بنابر موارد فوقالذکر، عوامل اصلی جنگ و عدم تامین صلح پایدار یعنی تداوم جنگ در افغانستان را میتوان ذیلاً بر شمرد.
• قرار گرفتن افغانستان در محراق رقابت و تضاد اهداف استراتژیک قدرتهای بزرگ جهان.
• عدم سطح بلند سواد و شعور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در افغانستان و بیتفاوتی مردم نسبت به آینده ئ کشور و حیات سیاسی و اقتصادیشان.
• بد کنشها و مداخلات خصمانه و منفعت طلبانۀ کشورهای چون پاکستان و ایران.
• ابزار و وسیله قرار گرفتن حامیان جامعۀ غیر دموکراتیک، صلح ناطلب، سنتی و ارتجاع در مقابل حرکتها و فعالیتهای روشنفکری و جنبشهای آزادیخواه، عدالت پسند، ترقی خواه ملی و دموکرات که انگیزۀ اصلی آن بر میگردد به زمان آغاز مبارزات سیاسی میان این نیروها در دهۀ دموکراسی (دهۀ چهل خورشیدی).
• عدم اشتراک و مداخلۀ شخصیتها، گروهها و جریانهای معتبر سیاسی و اجتماعی در بحث و روند صلحجویانۀ افغانستان.
راهکار و راه حل چیست؟
با در نظر داشت اهمیت صلح و عوامل فوقالذکر بحث صلح پایدار در افغانستان را از دو زاویه یعنی بُعد خارجی و داخلی مطالعه و میتوان موارد ذیل را در رسیدن به صلح پایدار و همه شمول پیشنهاد کرد.
۱. به تفاهم رسیدن قدرتهای ذینفع و ذیدخل در مسایل افغانستان.
۲. فشار آوردن بالای مداخلات مغرضانه و ناعادلانۀ کشورهای همسایه و جهتهای غیر قانونمند داخلی دخیل در جنگ.
۳. تشکل اجماع معتبر صلح خواه و بیطرف بینالمللی میانجی به خاطر کسب قناعت جوانب ذیعلاقه در مسایل افغانستان.
۴. تشکل اجماع بزرگ ملی از افراد، اشخاص و نیروهای سیاسی معتبر ملی صلح خواه، وطندوست و متعهد به آرمانهای ملی و انسانی.
۵. ایجاد فدراسیون واحد صلح جو از اعضای اجماع بینالمللی و ملی و در حین حال تامین آتش بس میان طرفهای درگیر.
۶. آغاز بحثهای بیطرف و صلح پرورانه، همه پرسی ملی و تدوین راهبرد کامل برای ختم جنگ و تحقق صلح پایدار که در آن منافع افغانستان و کشورهای متضرر از جنگ افغانستان در آیینۀ افغانستان باثبات، مترقی و مستقل به شکل عادلانه با رعایت تمامی معیارهای بینالمللی و حفظ ارزشهای ملی و انسانی گذشته در نظر شده باشد.
۷. موضوع مهم که در پایداری صلح دراز مدت و تداوم مصونیتهای ملی و بینالمللی نقش اساسی را میتواند بازی کند ایجاد نظام ملی و دموکراتیک است که الزامی ست در تمامی بحثها روی آن تأکید صورت بگیرد.
من فکر میکنم یگانه خواست و آرزوی مردم افغانستان ختم جنگ، تامین صلح پایدار و استقرار حاکمیت ملی دموکراتیک در کشور است و کسانی که از جنگ تغذیه شده و از طریق جنگ توانستهاند به دارائیهای نامشروع و غارتگرانه دست بیابند، هیچگاه نمیخواهند بحث صلح و تحقق صلح پایدار اساساً راه اندازی شده و در آن نقش مفید داشته باشند. بنآ بحث و تطبیق موارد اهم و حیاتی صلح افغانستان به کسانی سپرده و تحویل داده شود که آرمان واقعیشان صلح است و به خاطر آزادی، استقلال، عدالت، ترقی و انسانیت معتقد، متعهد و مبارزۀ پیگیرانه داشتند، دارند و خواهند داشت.
با احترام
زنده باد افغانستان سربلند - زنده باد صلح و انسانیت