چطور میتوانیم به یک نفر اعتماد کنیم؟ و خاصتاً کسانی را که جان، مال، امنیت ما درگرو انتخابشان است، بدون تحقیق و مطالعه در مورد سوابق آنها، سرنوشت خود را به دست آنها میسپاریم و گول حرفهای فریبنده آنها را میخوریم؟
عبدالله من به ملت اعلام میکنم که نتیجهی تقلب را حتی یک روز نمیپذیریم فقط حکومتی باید در چوکی قرار بگیرد که ملت خواسته است. مردم از ما خواستند و میخواهند و در انتظار بودند و هستند که ما حکومت خود را اعلام کنیم و من اعلام میکنم که نه تنها مردم این کشور بلکه دار و درخت و حتی صندوقهای تقلبی هم شاهد بودند که در این انتخابات چه گذشت و همه بدانند که مردمی که برای آزادی قربانی دادند از رأی خود به حیث عزت و ناموس خود دفاع میکنند. وی تاکید کرد که شما که ما را قدر کردید و به ما رأی دادید و انگشتتان را از دست دادید و عزیزانتان را از دست دادید ما به شما این تعهد را میسپارم که جان خود را قربانی شما میکنم ولی حکومت تقلبی را نمیپذیرم. عبدالله بیان داشت، درحالیکه که تقاضای مردم از تمام نقاط و تمام اقوام این تقاضا را داشتند و دارند که ما حکومت خود را اعلام کنیم و این تقاضای مردم ا بوده و هست و این قدردانی است و آنها بالای ما حق دارند و ما صدای مردم را نادیده گرفته نمیتوانیم ولی از مردم خواهشمان این است که به ما چند روز وقت بدهند. اما زمانی که کرسی و پولهای زیرمیزی را تصاحب نمود و نه مردم بود و نه ملت.
چنین است رسم سرای فریب
گهی در فرازاست و گهی در نشیب
چنین است رسم سرای جفا
نباید از او چشم داری وفا. فردوسی
حدود هشت میلیون نفر با وجود تهدیدها به پای صندوقهای رأی رفتند، میخواستند از میان دو نامزد یکی را انتخاب کنند. آن زمان نیز گمانهزنیهایی مطرح میشد که دو نامزد پیشتاز دور اول توافق کنند تا از برگزاری دور دوم انتخابات جلوگیری شود. اما بسیاری با این امر مخالف بودند زیرا میخواستند رییسجمهوری برآمده از آرای مردم، افغانستان را رهبری کند. سرانجام بر اساس توافق امضاشده میان دو نامزد با میانجیگری جان کری وزیر خارجه ایالاتمتحده امریکا، هردو تیم انتخاباتی در قدرت سهم دارند و تصمیمهای مهم مانند گزینش مقامهای حکومتی را در مشوره با هم میگیرند. واضح نیست برنامههای مختلفی که هر دو نامزد در جریان مبارزات انتخاباتی وعده میدادند، چگونه تلفیق داده میشوند. بالأخره روسای دولت وحدت ملی پس از اینکه مکرر همدیگر را بغل کرده و ماچ کردند سوگند یاد کردند و برندهی انتخابات رییسجمهور و بازنده، رییس اجرایی شد.
حکومت وحدت ملی پس از تشکیل با چالشهای جدی ساختاری، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی روبرو است که هر یک ناشی از عوامل مختلف داخلی و خارجی هستند. انتخابات یکی از پرچالشترین انتخابات ملی و حتی در سطح بینالمللی بوده است. بر اساس طرح حکومت وحدت ملی که میان اشرفغنی و عبدالله امضا گردید، توافق شد که رییسجمهور حکومت جدید اشرفغنی و رییس اجرایی آن عبدالله باشند.
رییسجمهور و رییساجراییه وزارت خانهها را میان خود تقسیم نموده است. تقسیم وزارت خانهها و معرفی وزرا از سوی دو تیم کار را برای هر رییسجمهور و رییس اجراییه سخت خواهد کرد. زیرا، وزرای که از سوی رییسجمهور معرفی خواهد شد با سختی با رییس اجراییه کار خواهد کرد و برعکس. اینکه رییسجمهور و رییس اجراییه چگونه این مسئله را حل خواهد کرد معلوم نیست. اگر وزرای حکومت افراد متخصص باشد باز کار کردن با دو رییس سخت خواهد بود. به باور نگارنده زد و بندهای درون حکومت میان رییسجمهور و رییس اجراییه جزء از حکومت وحدت ملی است. امکان ندارد که رییسجمهور و رییس اجراییه برخورد های در درون حکومت وحدت ملی نداشته باشد. زیرا، هر دو دارای طرز فکر های متفاوت می باشد. این طرز فکر متفاوت آن ها در دوران کارزار های انتخاباتی معلوم شد. بنابراین، سخن گفتن از حکومت کارآمد و یا بهبود کارایی نهادهای دولتی تا حدودی سخت و دشوار است. هم برای رییسجمهور و هم برای رییس اجراییه سخت است که سخن از تغییر کارکرد نهادهای حکومتی بزند. بنابراین، لازم است که قبل از تشکیل کابینه به این مسئله نیز توجه نماید.
اما قانون اساسی موجود قدرت را به صورت متمرکز در اختیار رییسجمهور قرار داده و ریاست اجرایی در قانون تعریف نشده است. تصور عبدالله از ریاست اجرایی، در حد نخستوزیری است. درمقابل، تصور اشرفغنی ازریاست اجرایی چیزی در حد رییس در اداره ریاستجمهوری است که با حکم وی منصوب و مجری اوامر وی خواهد بود. این تفاوت در برداشت عبدالله و اشرفغنی اولین و مهمترین چالش احتمالی برای ناکام ماندن تجربه دولت وحدت ملی میتواند باشد.
طالبان موضع خود را در خصوص دولت وحدت ملی اعلام و آن را دشمن خود معرفی کردهاند بنابراین ادامه جنگ محدودیتهای جدی برای تأمین امنیت به وجود خواهد آورد.
تمرکز قدرت و یا توزیع قدرت همچنان چالشی اساسی برای دولت آینده خواهد بود. نظام ریاستی و توأم با تمرکز قدرت یا نظام پارلمانی و توزیع قدرت در قالب نوعی فدرال، بحثی جدی است که هواداران و مخالفان خود را دارد.
هرچند که دولت وحدت ملی میتواند امیدوار باشد که با کسب حمایت خارجی به تدریج نیروهای امنیتی را تقویت و به حفظ امنیت کمک کند ولی در هر حال در ارزیابی نهایی حفظ امنیت صرفاً از طریق نظامی قابل حصول نیست و نیازمند تحرکات سیاسی و پیشبرد روند مصالحه ملی با طالبان و نیروهای مسلح مخالف دولت است امری که خارج از توان دولت وحدت ملی است و به چگونگی مناسبات منطقهای و ارتباطات افغانستان و برخی همسایگانش و چگونگی عملکرد قدرتهای بزرگ جهانی بستگی خواهد داشت. منافع قدرتهای منطقه در افغانستان رنگ و بوی ایدئولوژیک گرفته و بحث الگوی اسلامی قدرت را مطرح کرده که لااقل سه کشور پاکستان، ایران و عربستان سعودی را درگیر آن کرده است. اشرف غنی و عبدالله، دو رقیب دور دوم انتخابات ریاست جمهوری سال جاری خورشیدی، یکی به عنوان رییسجمهور و دیگری به سمت رییس اجرایی دولت، سوگند وفاداری یاد کردند. در هفتم ماه میزان سال جاری، در چنین روزی، بر بنیاد توافق سیاسی، غنی رییسجمهور شد و عبدالله نیز ریاست اجرایی را در اختیار گرفت.
غنی در مراسم تحلیفش وعدههای مشمول مبارزه با فساد، تأمین صلح، از میان برداشتن حكومتهای موازی داده بود.
او صلح را یكی از نیاز اساسی افغانستان و از برنامههای مهم حكومت وحدت ملی میدانست.
رییسجمهور سیاستهای خارجی خود را در پنج حلقه برای مردم توضیح داد و تاکید کرد که برای جلب سرمایهگذاریهای خارجی به شدت تلاش خواهند کرد. مبارزه با فساد اداری از اولویتهای حکومت وحدت ملی در نخستین سخنرانی رییسجمهور غنی در مراسم سوگند وفاداریاش بود. او در روزهای نخست کاریاش فرمان بررسی دوبارهی پروندهی کابل بانک را صادر کرد و هشدار داد که اشخاص آلوده به فساد و دزدان داراییهای ملی را محاکمه میکند.
عبدالله، رییس اجرایی حکومت، نیز در مراسم سوگند وفاداریاش، بر همکاری های مشترک و اثرگذار در حکومت وحدت ملی، تعهد سپرده بود. او تاکید کرد که به گونهی هماهنگ در حکومت وحدت ملی، بهمنظور پیشرفت و ارایه خدمات بهتر به مردم کشور کار میکند.
شماری از مردم تمام وعدههای حکومت وحدت ملی در روز تحلیف و مبارزات انتخاباتی آنان را سر خرمن دانستهاند.
آنان بر این باورند که با گذشت این مدت كاری حكومت وحدت ملی، هنوز هم وعدههای رییسجمهور غنی و عبدالله به گونهی لازم عملی نشده است. تمام متهمان کابل بانک مجازات نشدند، وزارتها توسط معینان ارشد رهبری میشود، هیچ تغییری در فساد و رشوت ستانی در نهادهای دولتی رونما نشد، کار در نهادهای دولتی به کُندی پیش میرود، ناامنی افزایش یافت و هیچ دریچهیی در مورد تأمین صلح دایمی نیز باز نشده است. ردم با بیان این موضوعات، دهها مشکل دیگر را نیز به ناکامی حکومت وحدت ملی پیوند میدهند.
رمضان بشردوست میگوید: اولین بار است در افغانستان که به صورت رسمی یک حکومت مبتنی بر تقسیم چوکی و پول ایجاد میشود و رسمیت پیدا میکند... تشکیل چنین حکومتی برای نخبگان سیاسی افغانستان لندکروزر، کاخ، قصر و سفرهایی به تاجیکستان، دوبی، پاریس، واشنگتن و مسکو به ارمغان میآورد؛ اما برای مردم افغانستان، گرسنگی، فقر، کشته شدن و بیعزت شدن است که متأسفانه ما در ۴۰ سال گذشته شاهد آن هستیم.
آیا وعدههای داکتر اشرف غنی وعدههای سر خرمناند؟
یكی از نشانه وطندوستی پرهیز از هرگونه خودكامگی است. آنكه با پیش گرفتن مشی استبدادی میخواهد به وطن خدمت كند، بیگمان دچار خطای بزرگی شده است. زیرا كه میان استبداد و خدمت به خلق و میهن فاصله زیادی وجود دارد. برخی تصور میکنند دیکتاتوری مصلحانه میتواند كشور را از هرجومرج و ناامنی نجات دهد و بدین جهت از اینگونه استبداد جانبداری میکنند. این در حالی است كه خسران دیكتاتوری مصلحانه بسیار بیشتر از فواید آن است. وانگهی، اثبات مصلح بودن دیكتاتور دشوار است.
اگر امروز نه، فردا كه حتماً
اگر این جا نشد، آن جا كه حتماً
در این دنیا اگر نشد! خیراست
میآیی با من آن دنیا كه حتماً.
اشرف غنی بعد از کنفرانس بن به افغانستان بازگشت. در سال ۱۳۸۰ هجری شمسی، به عنوان مشاور اقتصادی دولت موقت کرزی تعیین شد، که در این جریان وی با اخضر ابراهیمی همکاری نمود و مسؤول بازسازی و کمکهای خارجی به افغانستان گردید. بعد از لویه جرگۀ اضطراری در۱۳۸۱، اشرف غنی به عنوان وزیر مالیه دولت انتقالی تعیین شد. در سال ۱۳۸۳، اشرف غنی از وزارت مالیه استعفا و رییس پوهنتون کابل را پذیرفت.
اشرف غنی در انتخابات ۱۳۸۸ هم نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد اما به پیروزی نرسید. وی در اداره کرزی مسؤولیت پروسۀ انتقال را بدوش گرفت. اشرف غنی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در دور دوم وارد رقابت با عبدالله شد و سرانجام توانست بیشتر از پنجاه و شش درصد از آرای مردم را به خود اختصاص دهد. در نتیجه به وجود آمدن اختلافاتی در خصوص شمارش آرا، سرانجام توافق شد تا دولت وحدت ملی به شرکت عبدالله تشکیل شود.
- جوزجان: پوهنتون تحقیقاتى نفت و گاز میسازم. در این پوهنتون پیرامون نفت و گاز تحقیق خواهد شد و انجنیران و کارگران فنی آموزش خواهند دید.
- جوزجان: از گاز این ولایت باید برق تولید شود که در ابتدا برای مصارف جوزجان و سپس به سایر ولایات شمال و کابل تمدید گردد.
- کابل: در مدت پنج سال حکومتداریام، هیچ فردی در کشور بدون مسکن نخواهد بود.
- کابل: انجام کارهای لازم برای حمایت از سرمایهگذاران و مصوونیت سرمایۀ آنها. قانون را ابتدا بر خود، جنرال دوستم و سرور دانش تطبیق خواهم کرد.
- هلمند: در صورت پیروزی، برای بازسازی بند کجکی به طور جدی توجه میکنیم و برای حاصلات پنبۀ هلمند که در گدامها ذخیره میشود و بازار فروش ندارند، بازار مناسب پیدا خواهیم کرد.
- کابل: ولایات سرحدی را به ولایات ترانزیتی تبدیل خواهد کرد. زمینۀ سرمایهگذاری در کشور را توسط خود افغانها مساعد میکنیم؛ نباید چشم و گوش ما سوى کمکهای خارجى باشد.
- کندز: این ولایت را محور ترانزیت بینالمللی میسازیم و با سرمایهگذاری در بندر شیرخان، خط آهن را ازین مسیر تمدید خواهیم کرد.
- کندز: تحكیم سواحل دریاى آمو، میكانیزه ساختن زراعت، ایجاد پوهنتون زراعتى، توسعه میدان هوایى و شهر کندز، ازدیاد دو ولسوالى، رشد بخش خصوصى و صنایعدستی زنان، در اولویت کاریام قرار خواهد داشت.
- خوست: در صورت پیروزی، میدان هوایی خوست را بینالمللی میسازیم و بخاطر بازسازی جاده غلام خان این ولایت، اقدام خواهیم کرد.
- پکتیا: این ولایت را به منطقۀ ترانزیتی تبدیل خواهم کرد، بندهای آب از جمله بند مچلغو را خواهیم ساخت.
- ننگرهار: ولایات شرقی را به صادرکنندۀ برق تبدیل خواهم کرد. یک پوهنتون اسلامی به سویه بینالمللی در جلالآباد خواهیم ساخت، این شهر را به یک مرکز صنعتی که حتی اقلام تولیدی آن به خارج از کشور صادر شود، مبدل میکنیم، کانال ننگرهار را اعمار و آب آن را مهار خواهیم کرد.
- کندهار: تبدیل کردن کندهار به مرکز ترانزیتی در سطح منطقه، ساخت خط آهن در سپین بولدک، تمدید خط لوله گاز ترکمنستان از طریق افغانستان، و تبدیل کندهار به یک مرکز انتقال گاز، ساخت یک جاده دو طرفه از کندهار تا ارزگان، ایجاد برنامه همبستگی ملی بخاطر بازسازی شهرها شامل برنامههای حکومت ما خواهد بود.
- بامیان: بر تقویت صنعت توریزم (سیاحت) در این ولایت، بازسازی، ساخت شاهراه بامیان-هرات و اتصال ولایات جنوبی و شمالی از طریق بامیان تمرکز میکنیم.
- هرات: تکمیل خط آهن ایران به هرات، فراهم ساختن زمینۀ صادرات از میدان هوایی هرات، مدیریت آبهای جاری این ولایت، اقدام برای تمدید خط لوله گاز ترکمنستان. تبدیل کردن هرات به مرکز ترانزیت بینالمللی و ایجاد فضای مصوون برای سرمایهگذاران.
- فاریاب: ساخت خط آهن بین بندر آقینۀ فاریاب، حیرتان بلخ و شیرخان کندز و اتصال آن به خط آهن ترکمنستان، تبدیل کردن فاریاب به یک مرکز تجارتی، سرمایهگذاری در بندر تجارتى آقینه در سرحد با ترکمنستان و احیاى بندر خواجه قچى، تسریع کار بند آب ولسوالى المار، ادامۀ شاهراه حلقوی بین فاریاب و بادغیس، رشد صنعت قالین، تبدیل کردن فاریاب به گدام زراعتی افغانستان.
- فاریاب: ولایت فقیر و غریب فاریاب را با اقدام در راستای رشد تجارت، زراعت و استخراج معادن آن، به ولایت غنى تبدیل میکنیم.
: بدخشان: در قدم اول شاهراه تجارتى ابریشم را که از بدخشان عبور میکند، به چین وصل نموده و آن را به مرکز ترانزیتى جهان مسمى میکنیم.
- کابل: تقویت بانکداری اسلامی در کشور.
- کابل: رسیدگی به قضیه کابل بانک و محاکمۀ عوامل آن.
امور فرهنگی، اجتماعی و دینی:
- کابل: تبدیل افغانستان به مرکز تفکر اسلامی، ایجاد مدارس بزرگ دینی برای هر حوزه بخاطر جلوگیری از سفر مردم برای ادامه تحصیلات علوم دینی به خارج از کشور. ارگ و مسجد را وصل نموده، اتحاد و همبستگى بین آنها میآورم؛ بر حقوق مادى و معنوى عالمان دین احترام میگذارم.
- فاصله میان ارگ و مسجد را از بین میبریم، همبسته گى میان مردم ایجاد میکنیم و به حقوق مادى و معنوی علما احترام مینماییم.
- زبانهای رسمى را ترویج میدهیم.
محیط زیست:
- کابل: شهرهای بزرگ، از اثر آلودگی هوا با مشکلات فراوان روبه رو است. مشکل آب، مشکلی است که قابلتوجه ما است. برای حفظ محیط زیست، حفاظت منابع طبیعی ضروری است و در اقدامات ما کنترول مواد نفتی شامل خواهد بود. وضعیت محیط زیست در شهر کابل، شهریان را با خطر جدى مواجه ساخته است. براى حل این مشکل، جلو ورود تیل بیکیفیت را خواهد گرفت و دوباره کابل را سرسبز خواهد کرد.
- پکتیا: پروژههای مشابه آنچه را که قبلاً از سوی آلمان در راستای حفاظت جنگلهای پکتیا صورت گرفته بود، اجرا خواهم کرد.
حکومتداری:
- کابل: در صورت پیروزی در انتخابات، جهت تأمین حضور پایدار و با ثبات نخبگان سیاسی، اقوام با هم برادر کشور در سطح رهبری نظام دولتی از طریق تعدیل قانون اساسی، معاونت جدید ریاست جمهوری را تاسیس و ترکیب ملی را تکمیل و تأمین می نماید.
- کابل: تا زمان تعدیل قانون اساسی و ایجاد پست معاونت، بعد از مراسم تحلیف، طی یک فرمان تقنینی، پست ریاست اجرایی حکومت را با صلاحیت های مشخصى که از سوی رییسجمهور تعیین و تفویض میشود، ایجاد خواهد کرد.
- کابل: ٤٠ درصد بودجه ملى را براى ولایات و ادارات محلى اختصاص میدهیم تامشكلات مردم ولایات، در عرصه هاى مختلف رفع شود و همچنان با تنفیذ کامل قانون، وحدت ملى، ساختن حکومت مردمى، اصلاح محاکم، ایجاد زمینه هاى کار براى جوانان، انتخابى شدن شاروال ها و افزایش صلاحیت هاى شان را عملی خواهیم کرد.
-موافقت نامه امنیتی دوجانبه را در روز های اول رسیدن به قدرت امضا می کنم.
- کابل: دولت را به شرکت سهامی تبدیل نخواهد کرد و هر شش ماه در مورد حکومتداری به مردم گزارش خواهد داد.
- کابل: برای برگزاری همزمان انتخابات شوراهاى ولسوالی، با انتخابات ولسی جرگه کار خواهد کرد.
- کابل: با فساد به طور جدی مبارزه خواهد کرد و افرادی را که از سال ها پیش به اینسو در یک ولایت به عنوان والی کار میکنند، برکنار خواهد نمود.
- کابل: مجرمان را مجازات نموده و با ایجاد سیستم مکافات ومجازات، در میان ادارات عدلی و قضایی و پولیس هماهنگى لازم را به میان خواهد آورد.
- کندهار: ده ساله کردن زمان اعتبار پاسپورت بهمنظور جلوگیری از فساد اداری
- کابل: چوروالی را دوباره به شاروالی مبدل مى کنم تا مردم خود را مصوون بدانند. اگر یک سال به وی وقت داده شود، در راستای بهبود اداره و بازسازی، شهر کابل را به یکی از بهترین مناطق شهرى تبدیل خواهد کرد.
- کابل: ایجاد یک اداره برای مدیریت زمین های دولتی، تبدیل قباله های عرفی به شرعی و بازپس گیری زمین های غصب شده.
امنیت و امور نظامی:
- کابل: در روز اول، قوماندانی قوای مسلح افغانستان را ایجاد مى کنم تا امنیت در کشور تأمین گردد.
- کابل: از حقوق نیروهای امنیتی و وارثان شهدا دفاع نموده، از معلولین دوران جهاد حمایت کرده و از نظامیانی که فعالیت های مؤثر داشته باشند، تقدیر خواهیم کرد. افرادمسلح خودسر را قانونمند خواهیم ساخت. در روشنایى صلاحیت هاى قانونى، به ناقضین حقوق بشر و جنایتکاران جنگى رفتار قانونى خواهیم نمود.
- ننگرهار: تبدیل کردن ولایات شرقی به مرکز صلح و امنیت.
- بدخشان: تقویت، تجهیز و آموزش اردوى ملى در سطح کشور و بیشتر ساختن تشکیلات پولیس ملى و مسلکى شدن آنها در ولایاتى مانند بدخشان را که محدود است، وسیع میسازم.
معارف و تحصیلات عالی:
- کابل: قبل از همه یک محیط و چهارچوب را براى معارف به میان خواهیم آورد، که یک متعلم صنف نهم قابلیت این را داشته باشد که در اقتصاد، در انتظام امور جامعه و هم براى تقویت و حفظ جان خود و کشور، در همه امور سهیم شود. متعلمین بعد از فراغت صنف نهم یا دوازدهم، در ذهن خود به ادامۀ تعلیمات دیگر آمادگى داشته باشند.
ما در این مورد نیز توجه زیاد داریم تا یک محصل نباید مجبور شود که چهار سال پوهنتون بخواند، بلکه افرادى را نیز تربیه کنیم تا در جریان دو سال به بازار داخل شوند؛ افرادى که از اثر مشکلات امنیتى، اقتصادى، فرهنگى و جامعه از تعلیم خود باز مانده اند.
امتحان کانکور نیز بطور بنیادى اصلاح شود. مکاتب را بر اساس کیفیت تدریسى آن، معیارى میکنیم تا متعلمین از تحصیلات عالى دور نمانند. جوانانی که از مکتب و پوهنځى می مانند، به اساس تجارب جهانى، برنامه هایى براى آنان راه اندازى خواهد شد که در جریان ١٠ هفته، نیمه مسلکى شوند. پس ما یک قوۀ یک ساله کار را مطرح و عملى خواهیم کرد که در جریان آن، جوانان بی سواد از ١٠ هفته گرفته تا شش ماه، در جریان کار عملى آموزش هاى مسلکى ببینند.
صحت:
-بلند بردن سطح داکتران زن بخصوص در بخش نسایى- ولادى، تا سطح مرگ و میر مادران و اطفال کاهش یابد. خواهان به میان آوردن وسایل پیشرفتۀ طبى و بلند بردن کدرهاى تخصصى و فنى هستیم. شفاخانهها و مراکز صحى را به وسایل عصرى تجهیز میکنیم و مراکز صحى را براى تربیه و صحت معتادان اعمار خواهیم کرد.
حقوق بشر به ویژه حقوق زنان:
- کابل: به زنان سهم زیادی در حکومت خواهم داد و افرادی را مجازات خواهم کرد که با زنان خشونت میکنند. تعلیم زنان و خدمات صحی برای آنان از اولویت های کاری ام خواهد بود، تنها برای زنان، یک پوهنتون بزرگ و درجه اول میسازیم تا تحصیل کنند. اگر درحکومت من کسی به زنان با چشم بد ببیند، شدیداً مجازات خواهد شد. تعیین یک قاضی زن در ستره محکمه در راستای بهبود امور قضایی زنان:
- بدخشان: زنان توانایى کار را در ادارات دارند؛ اما به دلیل سنتى بودن جامعه، اجازۀ کار براى شان داده نمى شود، من ظرفیت زنان را بلند برده و زمینۀ کار در ادارات دولتى را براى شان مساعد میکنم.
آزادى بیان:
- درحکومت آینده خود، آزادى بیان را درکشورقانونمند میسازیم. درهمکارى با نهادهاى مدنى، حدود آزادى بیان را مشخص می نماییم. مدیریت رسانه ها را به گونه اساسى تغییرمیدهیم تا یک فرهنگ آزاد ملى به وجود آید. به تمام پرونده های قتل ژورنالیستان رسیدگی میکنیم، حق الله وحق العبد را ازهم تفکیک می نماییم تا آزادى بیان حفاظت گردد.
مهاجرین و بیجاشدگان داخلی:
- کابل: برگشت وآرامی مهاجرین در اولویت های کاری ما قرار دارند. ما آماده ایم که برای هدف منطقوی و کشوری، تمامی مشکلات را مشترکاً بررسی کرده و از بین ببریم. ما برگشت مهاجرین به کشور را بر اساس یک برنامۀ منسجم، به یک امر جدی مبدل میگردانیم. برای آنها راه های زندگی ومعیشت را فراهم میسازیم. پروژههایی که حال برخی هموطنان ما در آن مصروف اند مانند فارم های زنبوردارى، ماهی و مرغ؛ این پروژه ها را برای آنها فراهم میسازیم. آنها را در پروسۀ ملی با خود شریک میسازیم و به امور تعلیمی وصحی شان توجه خاص صورت خواهد گرفت.
- اعطای پاسپورت به مهاجرین افغان که با پاسپورت های پاکستانی در کشورهای عربی به سر می برند.
- هرات: ایجاد مکان سکونت برای بیجاشدگان داخلی مقیم هرات. بازگرداندن مهاجرین ولایات جنوبی از کویتۀ پاکستان به زادگاه های شان.
صلح با طالبان:
- تأمین صلح به کمک علمای دینى در کشور.
- به هدف تأمین صلح سراسرى درکشور و موقفگیرى با مخالفان مسلح دولت، اجماع ملى میخواهم، شرایط اجماع را فراهم میکنیم تاصلح پایدار بیاید.
- حاکمیت ملى، در اولویت کارى ما قرار دارد تا از راه سیاسى به یک اجماع واحد برسیم. از همه مخالفین مسلح بالخصوص طالبان مسلح میخواهیم که براى ساختار نظام قوى و مشارکت ملى، بعضى نظریات و پیشنهادات خود را ارایه نمایند و خود را در یک نظام سیاسى داخل کنند.
عبدالله چگونه بریخ نوشت وبرآفتاب گذاشت؟
یكی ازمصادیق وطندوستی ترجیح منافع ملی بر منافع شخصی است. اگركسی منافع خودرا برمنافع ملی اولویت دهد، نمیتواند ازوطندوستی وعشق زادوبوم دم بزند. آنكه درراه وطن ایثارگری می كندوجان ، مال و آبروی خودرا فدای میهن می كند، بیگمان وطن دوست حقیقی است. ازخودگذشتگی تنها درجنگیدن وشهادت نیست، بلكه هركس به هرنحوی درراه وطن فداكاری كندودرنتیجه آن كشور رشدوتوسعه یابد، توانمندشود یا از خطری درامان بماند، ایثاركرده است.
چیزی ویرانگرترازاین نیست که دریابیم فریب همان کسانی را خوردهایم که باورشان داشتهایم.
اعتراف کنیم بسیاری از ما حداقل یکبار فریب اشکها و لبخندهای جنگ سالارحارجی پرست را خوردیم
اما اکنون برای خلاصی ازشرگروپ جنگ وتفنگ، میتوانیم نشان دهیم که دیگربازی رنگها، دروغ، فریب، حیله و نیرنگ کارساز نخواهد بود و دل به جند تفنگداروجنگ سالاری که امروزنیکتایی پوشیده وعطروعنبرمیزنند ... نمی بندیم وبایک نه مردانه ازخودمیرانیم.
به آتش میکشانی ساحل من
چراپا ماندی درآب وگل من
نمیخواهم دیگرنامت بگیرم
بروتودست بردارازدل من.
عبدالله می گفت: نتیجه اعلام شد و ما این نتیجه را رد و تقبیح میکنیم و قبول نداریم. ... من به ملت اعلام میکنم که نتیجهی تقلب را حتی یک روز نمیپذیریم فقط حکومتی باید درچوکی قرار بگیرد که ملت خواسته است. مردم از ما خواستند و میخواهند و در انتظار بودند و هستند که ما حکومت خود را اعلام کنیم و من اعلام میکنم که نه تنها مردم این کشور بلکه دار و درخت و حتی صندوقهای تقلبی هم شاهد بودند که در این انتخابات چه گذشت و همه بدانند که مردمی که برای آزادی قربانی دادند از رأی خود به حیث عزت و ناموس خود دفاع میکنند. وی خطاب به مردم تاکید کرد که شما که ما را قدر کردید و به ما رأی دادید و انگشت تان را از دست دادید و عزیزان تان را از دست دادید ما به شما این تعهد را میسپارم که جان خود را قربانی شما میکنم ولی حکومت تقلبی را نمیپذیرم.
درحالی که تقاضای مردم از تمام نقاط و تمام اقوام این تقاضا را داشتند و دارند که ما امروز حکومت خود را اعلام کنیم و این تقاضای مردم بوده و هست و این قدردانی است و آنها بالای ما حق دارند و ما صدای مردم را نادیده گرفته نمیتوانیم ولی از مردم خواهش مان این است که به ما چند روز وقت بدهند. از آنچه در ۲۰۰۹ اتفاق افتاده بود به عنوان جام زهر یاد کرده و گفت امسال دیگر ۲۰۰۹ نیست و آن سال ما به خاطر عزت و ابروی مردم و منافع ملی از حق مان گذشتیم ولی این بار که بازهم مردم بر ما منت گذاشته است و رأی دادند، ما از تک تک رأی مردم حراست نموده و هیچ کسی و هیچ کشوری نمیتواند ما را نادیده بگیرد. او در این نشست به شدتاز سوی هواداران اش تحت فشار قرار گرفته بود و هوادران این تیم از عبدالله عبدالله میخواستند که همین امروز حکومت شان را اعلام کنند.
عبدالله تحت همین فشار از صحبتهای تلفونی خود با رییسجمهور اوباما رییسجمهور ایالاتمتحده امریکا یاد کرده گفت اوباما قول داده که جان کری وزیر امور خارجه ایالاتمتحده روز جمعه به کابل آمده و در خاموش کردن آتش انتخابات کمک خواهد کرد. مه این اطمینان را دارم واین افتخار را هم دارم و میدانم که با یک صدای ما افغانستان از این رخ به دیگر رخ خواهد شد، چون ما در موضع حق نشستیم و حق پیروز است و از همین جا اعلام میکنیم که اگر قطعه قطعه شود حکومت تقلبی را نمیپذیریم. ما به دنبال تجزیه نیستیم، و عزت و سربلندی را در تمامیت ارضی این کشور میدانیم. در ۲۴ و ۴۸ ساعت گذشته ما خواستیم یک شانس دیگرهم به طرفهای درگیر در انتخابات بدهیم هرچند که تغییری هم در تصمیم ما نیامده بود و ان تصمیم این بود که نتیجه نمیپذیریم ولی تعبیر کردند که ما چوکی میخواهیم و پول میخواهیم ولی ما از کوچک ترین حق مردم نگذشته و از تک تک رأی مردم حفاظت و حراست خواهیم کرد ولی دیگران قدراین فرصت را ندانستند.
مطلبی که اخیرآباعث مباحثه وسرگرمی درشبکه های اجتماعی گردید است ودریکی ازبرگه های فیسبوکی نوشته شده:
بزرگترین مشکل افغانستان، امروز با تدبیر و هوش و نبوغ جلالتمآب محترم بزرگوارداکتر عبدالله عبدالله رییس عمومی اجراییه و رییس کابینه و صدراعظم اجرایی و نخست وزیرآینده کشور، شناسایی و حل شد. ایشان دریافتند که در این شرایط حساس و خطرناکی که کشورمان در معرض جنگ، انتحار، تروریزم، داعش و برف کوچ قرار دارد، تمام بدبختی ها بخاطر نبودن لقب «جلالتمآب» پیش از نام شان است. در نشست فوق العاده ی که درقصرسپیداربابزرگان قومی، صدها مشاور، خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شده بود، همه به این نتیجه رسیدند که اگر لقب «جلالتمآب» در نام محترم رییس اجراییه اضافه شود تمام بدبختی های مردم حل میشود. حاضرین به نبوغ دانشمند بزرگوار و ادیب مشهور حضرت داکترعبدالله عبدالله حیرت کردند و در حالیکه یخن های خود را پاره می کردند فریاد زدند: (چرا زودتر متوجه نشدیم؟! خداوند صدراعظم اجرایی را زنده داشته باشد).
تنها ۱۱ نفر مشاورمعاونیت اول ریاست اجرایی دارد که در بست مافوق رتبه مقرر گریده است.
همچنان درین حدود ازمعاون دوم ریاست اجرایی
وهمین تعداد ازشخص جلالتمآب رییس اجرایی.
محمد ظاهرعزیز فرزند عبدالمحمد بحیث مشاورسیاسی و امور بینالمللی.
محمد حلیم تنویر فرزند محمد امین بحیث مشاور امور فرهنگی و اجتماعی.
عبدالجبار شولگری فرزند عبدالعلیم بحیث مشاور امور حقوقی و امور پارلمانی.
قاضی نجی الله فرزند عطاء الله بحیث مشاور امور دینی.
داکتر صفی الله فرزند محمدالله بحیث مشاور امور فرهنگی و رسانه ها.
داکتر سیف الدین فرزند محمد خان بحیث مشاور اقوام و قبایل.
محمد سرور ذاکر فرزند علی خان بحیث مشاور اقوام و قبایل.
محمد رضا فاضل فرزند محمد ایوب بحیث مشاور امور دینی.
عبدالمنان فرزند عبدالرسول بحیث مشاورامور امنیتی.
عبدالصبور توحیدی فرزند عبدالشکور بحیث مشاور امور حکومتداری.
اسد الله فرزند معین خان بحیث مشاور امور انکشافی و اقتصادی.
جنرال عبدالملک کشاورارشد عبدالله.
جنرال ظاهراغبرمشاورخاص عبدالله.
زدران مشاورمهم عبدالله.
وعدههای عبدالله:
- دایکندی: سرک گردن دیوار را که کابل، ولایات مرکزی و هرات را باهم وصل میکند، به صورت اساسی خواهیم ساخت. سرک گردن دیوار که حدود ٧٠٠ کیلومتر طول دارد، از منطقۀ گردن دیوار ولسوالی حصۀ اول بهسود ولایت میدان وردک آغاز و از راه ولایات بامیان، دایکندی وغور به هرات وصل میشود.
- دایکندی: مشکل آب آشامیدنی و زراعتى را از طریق ساخت بند هاى برق رفع خواهیم نمود.
- غور: برای ساخت جاده، بند هاى برق، زراعت و پوهنتون در ولایت غور توجه جدى خواهیم کرد.
- نیمروز: این ولایت را از درجه دوم به ولایت درجه اول ارتقاء خواهیم داد.
- نیمروز: بند کمال خان و میدان هوایى نیمروز را که کار آن نیمه تمام است، تکمیل خواهیم کرد.
- نیمروز: آب آشامیدنی مورد نیاز مردم این ولایت را که اکنون اکثر آنها از آب شور استفاده میکنند، فراهم خواهیم ساخت.
- پروان: درصورت پیروزی، درپروان و پنجشیر بند آب خواهیم ساخت.
- پکتیا: اگرپیروز شوم، بند مچغلو را خواهیم ساخت و پکتیا را از درجه دوم به ولایت درجه اول ارتقاء خواهیم داد.
- غزنی: در مرحله نخست، امنیت را دراین ولایت خواهیم آورد و بعداً بیکاری را از بین خواهیم برد.
- غزنی: راه های بزرگ مواصلاتی و پوهنتون برای این ولایت خواهیم ساخت.
- غزنی: انرژی برق مورد نیاز مردم را تأمین خواهیم کرد و برای دهاقین، سردخانه خواهیم ساخت.
- فراه: در صورت پیروزی، ساخت بند بخش آباد از جمله اولویت های ما خواهد بود.
- فراه: امنیت را دراین ولایت تأمین و جاده های تمام ولسوالی ها را قیرریزی خواهیم کرد.
- بامیان: ساختن شاهراه شمال- جنوب از طریق بامیان و بازسازی جاده های شهر، از اولویت هاى ما دراین ولایت است.
- بامیان: خاتمه دادن به محرومیت بی برقی، ایجاد سردخانه برای محصولات زراعتی، رفع مشکل کوچی ها با مردم بومی بامیان، شامل برنامههای ما میباشد.
- بغلان: در راستای بازسازی ولایت بغلان کار خواهیم کرد و به ویژه بند آب کیلگی را خواهیم ساخت.
- کندز: احیای دوباره تصدی سپین زر، ساخت و بازسازی جاده حلقوى کندز، تحکیم سواحل آمو، تقویت زراعت و تطبیق ماسترپلان شهری کندز در صدر برنامههای ما قرار خواهد داشت.
- ننگرهار: بازسازی کانال ننگرهار، ساخت پل بهسود، ساخت شاهراه خوگیانى- جلالآباد، جلالآباد- تورخم و جلالآباد- کابل، برنامههای زیربنایى ما را تشکیل میدهد.
- ساخت بندهاى برق بر دریاهای کنر و کامه و اعماربندهاى برق کوچک در دامنه هاى سپین غر
- کندهار: تأمین برق مورد نیاز کندهار.
- پروان: فعال سازی کارخانه سمنت جبل سراج، ساخت بند برق قمچاق ولسوالی سیاه گرد و ساخت یک بند آبگردان بر رودخانه پنجشیر.
- خوست: ساخت کامل شاهراه خوست- گردیز، احیای بندر غلام خان، فراهم کردن زمینه ارتباط پوهنتون خوست با پوهنتون های جهان و فراهم کردن زمینه ادامۀ تحصیل برای استادان پوهنتون.
- خوست: ساخت جاده خوست- گردیز، تبدیل میدان هوایی خوست به یک میدان هوایی بزرگ در سطح منطقه، ایجاد فرصت های کاری برای بیکاران و توسعه معارف، تبدیل خوست به یک مرکز ترانزیتی و ایجاد یک شهرک صنعتی و تمدید برق از کابل به خوست.
- کابل: حمایت از بخش خصوصی و تولیدات داخلی از اولویت های کاری ام خواهد بود. درپنج سال آینده حداقل یک میلیون شغل ایجاد خواهم کرد؛ در سال اول ٨٠هزار شغل و در سالهای بعدی چند برابر خواهد شد.
- بدخشان: شاهراه تجارتى ابریشم را که از ولسوالى بهارک بدخشان آغاز گردیده و با عبور از ولسوالى هاى وردوج به اشکاشم این ولایت می رسد، به چین وصل خواهیم کرد.
- تخار: ایجاد زمینه كار براى افراد بیكار، سهم دادن جوانان تحصیل كرده در پُست هاى دولتى
-توسعه ولسوالى هاى ماوراى كوكچه، اعمار بندبرق بر دریاى كوكچۀ سفلى و وصل ساختن ولسوالى درقد به مركز تخار.
- بلخ: اجرای برنامه های ویژه برای حمایت از معلولین و بازماندگان شهدا.
- کندهار: ایجاد مدارس دینی به خاطر جلوگیری از رفتن جوانان برای فراگیرى علوم دینی به کشورهای همسایه.
امور فرهنگی، اجتماعی و دینی:
- کابل: به صورت خاص به خواسته های علمای دین توجه خواهم کرد.
- کابل: تمرکز بر وضعیت ورزشکاران در محراق توجه حکومت ما خواهد بود.
حکومتداری:
- کابل: درصورت پیروزى در انتخابات، امضاى سندامنیتى با امریکا از اولویت هاى من خواهد بود.
- کابل: هیچنوع زورگویی، استفاده جویی وتبعیض را درحکومت خویش اجازه نخواهیم داد.
- کابل: حکومت به رهبری من، فرد محور نه، بلکه تمام مردم افغانستان در آن خود را خواهند دید.
- کابل: مشکل کوچى و ده نشین را بر اساس قانون حل خواهیم کرد.
- کابل: حکومت جوابده را ایجاد نموده و وعده هاى خود را عملى خواهیم کرد.
- غور: مطابق با قانون کشور، خواسته هاى مردم به شمول ولایت مستقل به نام دایزنگى (در محدوده ولایات غور، دایکندی و بامیان) را مطابق با قانون عملی خواهیم نمود.
- بلخ: ایجاد وزارت امور جوانان
- کابل: با همسایگان روابط نیک خواهیم داشت؛ اما در عین حال از مردم و کشور خود دفاع خواهیم کرد.
- پکتیا: کار صادقانه، خدمت و احترام به همه اقوام. هیچنوع زورگویی، استفاده جویی و تبعیض را در حکومت خویش اجازه نخواهیم داد.
- خوست: گماشتن افراد نخبه خوست در پُست های عمده دولتی.
- کابل: قانون بر همه شهروندان بدون تبعیض یکسان تطبیق خواهد شد.
- کابل: با فساد اداری و مواد مخدر به صورت جدی مبارزه خواهیم کرد.
- داشتن روابط با احترام متقابل و تعریف شده با جامعه جهانى.
حقوق بشر به ویژه حقوق زنان:
- کابل: جهت بهبود شرایط و تأمین فرصتهاى مناسب براى زنان در عرصه هاى آموزش، تعلیم وتحصیل، توانمندسازى، اقتصاد، عدالت، نظارت و بررسى و توسعه حقوق و منزلت زن درجامعه، گام هاى جدى برمی داریم.
- کابل: نبود قانون منع خشونت یکى از علل خشونت گسترده علیه زنان و دختران است و ما این مشکل را در روزهاى نخست حکومت خود رفع خواهیم کرد.
- پکتیا: به هیچ کس اجازه نخواهیم داد به مسائل قومی دامن بزند.
مهاجرین و بیجاشدگان داخلی:
- بلخ: فراهم آوری تسهیلات وشرایط برای برگشت مهاجرین به کشور.
صلح با مخالفان مسلح:
- کابل: آوردن صلح و حفظ منافع ملی کشور را در اولویت کاری خویش قرار میدهیم.
- کابل: برای تأمین صلح، باید تفاهم بین الافغانی برمبنای مصالح ملی شکل بگیرد و ما در این راستا قدم های اعتمادساز و بلندی را بر می داریم. راه منطقی این است که در چوکات قانون اساسی، با هم گفتگو نماییم و راه حل های عملی را با توجه به زمینه های مشترک به وجود بیاوریم.
«بیشترین بهره ازمنابع خبری وتبصره پیرامون آن بخاطراستناد به حقیقت نویسی وحوادث نگاری».
ثور ۱۳۹۴