وزارزت دفاع محمدی استاد صباح چور چپاول

این روزها وضعیت پریشان و گدوود امنیتی، اخباری از ولایت‌های جنگ زده به گوش می‌رسد که به نقل قول از وکلای پارلمان انگار وزارت دفاع خود را به خواب عمیق زده و در بی‌تفاوتی کامل نسبت به شرایط بی‌ثبات و ناآرام افغانستان بسر می‌برد. هرچه فریاد می‌زنیم که وزارت دفاع در شرایط جنگ نیاز به وزیر قاطع و مصمم دارد، ارگ گوش خود را برای شنیدن این واقعیت کر انداخته تا عروسکی و بی‌اختیار وزارت دفاع بنشیند و نگاه کند و درآشفته بازار امنیت افغانستان، چور کنند و چپاول کنند و به غارت ببرند و ناگفته نماند که در این میان، جیب سران وزارت دفاع و مدیران کلان امنیتی هم پر پول می‌شود و همین که جیب شان پر پول شد، امنیت و ثبات در افغانستان و مدیریت جنگ بی‌ارتباط‌ترین واژه‌ها در همکلامی آن‌ها خواهد شد.

 

اما در این میان صدای حزن می‌رسد از ولایت‌های جنگ زده افغانستان، از بغلان، از قندوز، از کنر، از هلمند، از ننگرهار وهم انتحاری‌های کابل، دوسیه خیانت‌ها و بی‌کفایتی‌های مسؤولان امنیتی را سنگین و سنگین‌تر می‌کند. گاردین در خبری تکان دهنده از وجود چهل درصدی سربازان خیالی در هلمند خبر داده و این یعنی یک فاجعه‌ای که مکرراً در سکتورهای نظامی و امنیتی افغانستان تکرار می‌شود، اینکه یک قوماندان محلی برای گرفتن پول و تسهیلات اعلام می‌کند که سه صد نفر نیرو دارد اما بعدها مشخص می‌شود که فقط پانزده سرباز در آن سنگر استقرار داشته‌اند. از جایی دیگر اخبار منتشر می‌شود که در صفوف رده‌های امنیتی یک سرباز وجود دارد یک جاسوس، یک نیروی خودی و یک عامل نفوذی و آیا اوج خیانت‌ها در متن وزارت دفاع و دیگر مناصب امنیتی افغانستان، خبر از این پلان نمی‌دهد که جاسوسی کنید و ویرانه جنگ زده تحویل بگیرید.

 

حقیقت در مناطق جنگ زده افغانستان این است که در سرخ کوتل بغلان تعداد زیادی از پولیس های محلی را محاصره کرده بودند و با وجود استقرار دو پایگاه اردوی ملی، از سوی وزارت دفاع به آن‌ها اجازه کمک به محاصره شدگان داده نشد، این حقیقت پلید و شوم معامله گری ها در ولایت‌های جنگ زده است نه آن چیزی که در اعلامیه‌ها و نشست‌های مطبوعاتی اعلام می‌شود که تعداد زیادی طالب کشته شد و ما پیروز هستیم و شرایط خوب است و وضعیت امنیت بهتر... پیکر نیمه جان ولایت‌های جنگ زده بر روی دست افغانستان مانده و انگار اراده‌ای برای سرکوبی طالبان وجود ندارد و چه سود از وزارتخانه‌هایی که نام مقدس دفاع ملی را یدک می‌کشند...

 

بسم الله محمدی در وزارت دفاع چه کرد؟

 

بسم الله محمدی چهار قرارداد بزرگ را با بهره گیری ناجایز از صلاحیت دولتی در اختیار پسرش قرار داده و اکنون پسرش عامل اصلی در انجام پروژه‌ی ساختمان «پنتاگون» در کابل به شمار می‌رود.

همچنان در همکاری با فرزند محمد یونس قانونی به دلیل بسته‌گی خانواده‌گی، شش قرار داد بزرگ دیگر را نیز از آن خود کرده است. بسم الله ده‌ها تُن از بهترین تجهیزات شفاخانه‌ی سردار داوود خان را که قوای بین‌المللی به آن جا انتقال داده بودند؛ از طریق فروشگاه دوافروشی برادر رئیس صحیه سابق وزارت دفاع، (یفتلی) به فروش رسانیده است. بر اساس اسناد موجود در اداره‌ی ناظر خارجی، «حق» بسم الله از شفاخانه سردار داوود، بیست هشت میلیون دالر مشخص شده است. برخی منابع بین‌المللی به بسم الله محمدی پیام داده‌اند که اعضای خانواده‌ی وی به‌طور منظم کاروان‌های قاچاق مواد مخدر از افغانستان به خارج را رهبری می‌کنند.

علاوه بر آن، مجموعه مدارک و اسناد مربوط به فروش ذخیره گاه‌های مهمات ولایت پنجشیر به امریکایی‌ها و اردوی ملی از دوسیه های کلان و مشترک مارشال فهیم و بسم الله خان است که می‌تواند سرنوشت سرمایه‌های آن‌ها را با سؤالات و بازخواست‌های ملی و بین‌المللی رو به رو بسازد. ذخایر اسلحه و مهمات پنجشیر تحت مدیریت و اداره مارشال فهیم و بسم الله خان از ابتدای سقوط طالبان به بعد، تحت پوشش کمپنی های قراردادی اکمال کننده‌ی مهمات و سلاح برای اردوی ملی از کشورهای روسیه، اکرائین و جمهوری چک به فروش رفته است. آن‌ها به همین منظور، یک دفتر جعلی در دوبی و کابل تأسیس کرده بودند؛ و منابع تحقیق، دوسیه های کامل آن را در اختیار دارند. در گزارش ذکر شده است که علی رغم دنباله سنگینی از اتهامات و جرائم، بسم الله خان برای بسیج مردم علیه حکومت دکتر غنی کارزار سرتاسری به راه انداخته و برای سامان دهی پروژه‌ی مجاهدین و «مقاومت» با حامد کرزی رئیس جمهور پیشین به‌طور منظم دیدار و مشورت‌هایی داشته است.

قضیه اختلاس یک میلیارد و پنجصد و بیست افغانی از قرارداد سی نو قلم البسه در معینیت محافظت عامه وزارت داخله قضیه اختلاس یک صد و سی دو میلیون افغانی از قرارداد البسه در وزارت دفاع ملی قضیه اختلاس سه صد پنجاه دو میلیون افغانی از قرارداد سه صد پنجاه دو قلم دوا در معینیت محافظت عامه وزارت داخله قضیه اختلاس بیست هفت میلیون دالر از قرارداد دو قلم بوت و البسه در وزارت دفاع ملی قضیه اختلاس بیست هشت میلیون افغانی از قرارداد کیک و کلچه مأموران پولیس در وزارت داخله قضیه اختلاس شش صدوبیست هفت میلیون افغانی از قرارداد شصت سه قلم ظروف وزارت داخله قضیه اختلاس چهار صد و نود دو میلیون افغانی از چندین قراردادهای وزارت داخله

زورگیری پنهانی ٢٥ میلیون دالری یونس قانونی در وزارت معارف، رشوت ٣٠ میلیون دالری ابراهیم عادل وزیر سابق معادن، خریداری بلدنگ‌های چندین میلیون دالری توسط وزارت خارجه در نیویارک ‌و دوبی، چپاول ده هزارجریب زمین دولتی توسط خانواده کرزی در قندهار، سرقت هفتاد میلیون دالری توسط اسماعیل خان، غارت تجهیزات و ادویه به ارزش ١٥٣ میلیون دالر و ٢٠ میلیون دالر پول نقد در شفاخانه سردار محمد داوود که در آن بسم الله خان و جنرال احمد ضیا یفتلی مظنون درجه یک‌اند،‌ چورکان زمین‌های دشت چمتله، چونغر، قرغه و غیره توسط سیاف، ملأ عزت،‌ ممتاز و غیره هم‌باندی هایش، دزدی حدود نیم میلیون دالر توسط صدیق چکری از وزارت حج و اوقاف،‌ اختلاس هشت‌صد میلیون دالری عمر زاخیلوال در گمرک‌های جلال آباد و حیرتان، دریافت بوجی‌های دالر از ایران توسط عمر داوودزی، اختلاس بیست میلیون دالری امین فرهنگ در وزارت اقتصاد، دزدی صد میلیون دالری نادر آتش از شرکت هوایی آریانا، فساد قدیر فطرت در ارتباط به قضیه کابل بانک و موارد دیگر، فساد چندین میلیون دالری و دیگر نابکاری‌های ظاهر اغبر در کمیته ملی المپیک، زمین دزدی و چپاولگری‌های عطا محمد در بلخ، دزدی زلمی حقانی از سفارت افغانستان در پاریس، چپاول و تاراج معادن طلایی قره زغن ولسوالی دوشی طی بیش از دو دهه توسط سید منصور نادری، قرارداد سه میلیارد دالری برای استخراج ١٦٠ میلیون بیرل نفت خام از سه حوزه دریای آمو برای ٢٥ سال آینده است که به کمپنی «وطن» که به‌وسیله پسران کاکای کرزی (راتب پوپل و راشد) گردانندگی می‌شود مدتی قبل سروصداهای زیادی را به دنبال داشت.

همچنان بسم الله محمدی از اینکه از موسی وردگ حق می‌گیرد مانند آفتاب به همه منسوبین صحی اردو معلوم و روشن است. زمانی که لوی درستیز بود و جنرال یفتلی قوماندان صحی بود در مسأله اختلاس ۴۲ میلیون دالری که امریکایی‌ها ادعا دارند مستقیماً از یفتلی حق می‌گرفت و این اختلاس از ۴۲ میلیون دالر اگر بی‌طرفانه بررسی شود بسیار زیادتر است. اینکه بعداً بسم الله محمدی حق خود را گرفت و تمام اسناد را که بعداً در اواخر دوران ریاست یفتلی طور جعلی ترتیب شد و بسم الله من‌حیث لوی درستیز در اسناد مجرایی آن امضا نموده است. موضوع حق بده حق بگیر آشنایی‌ات مفت است اگر نیست بل های خریداری آن را از شرکت‌های که خریداری شده است کنترول کنند که آیا کنده دارد و یا هوایی است و یا شرکت آن را قبول می‌کند که از ایشان است. در مورد اینکه اختلاس آن وقت از ۴۲ میلیون دالر بالاتر است یک نشانی برای وزیر صاحب می‌گویم شاید به یادشان بیاید کانتینرهای ادویه که از کراچی توسط شرکت نصیب راساً به دیپوی قوماندانی صحی انتقال شد و دوباره کشیده شد و به پروان سوم به شرکت برادر یفتلی جهت فروختن انتقال داده شد و مرحوم جنرال معروف کوهستانی معاون اداری دو کانتینر ادویه طبی را چون یفتلی برایش حق نداده بود در دروازه توقف داد که میانجیگری شخص بسم الله محمدی و حق دادن به مرحوم جنرال معروف کوهستانی فردای آن کانتینرها به شرکت برادر یفتلی به پروان سوم انتقال داده شد.

شاید همین تذکره تمام داستان را به یادتان آورده باشد اگر نیامده باشد از مبلغ ۵۰۰ هزار افغانی تخصیص که در شروع سال برای سر سبزی اکادمی علوم طبی تخصیص داده می‌شد و ۳۰۰ هزار افغانی آن را شما از مرحوم جنرال معروف و دگروال نسیم آمر سرسبزی ۴۰۰ بستر می‌گرفتید خو به یادتان می‌آید.

چون اگر جنرال معروف مرده دگروال نسیم زنده و فعلاً هم آمر سرسبزی ۴۰۰ بستر است و لیست مزدور کاران را که می‌گرفتید و شصت‌های جعلی می‌گذاشتید هنوز هم در اکادمی موجود است که اگر منکر شوید شاید آن‌هم نشر شود.

پس بسم الله جان که از ۵۰۰۰۰۰ افغانی ۳۰۰۰۰۰ افغانی آن را اختلاس می‌کند چطور از موسی وردگ حق نمی‌گیرد و اگر با این دزد دهن جوال را نگرفته چرا با وجود اینکه زمین و زمان می‌گوید که موسی آدم بد است و مجلس سنا و هیأت ارسالی خودش گذارش تحریری را امضا نموده به او می‌دهند که باید موسی وردگ برطرف شود اما بسم الله از او دفاع می‌کند چون منافع مشترک است از صحی همیشه خورده و بازهم می‌خورد.

همین خانه را که در شیر پور غصب کرده و فعلاً در آن زندگی می‌کند هم قبلاً قرارگاه ریاست صحی وزارت دفاع بود که با تمام تعمیرات و آبادی آن را غصب نمود. اگر چنین نیست و شهامت گفتن حقیقت را دارد لطفاً این موضوع را تکذیب کند به همین خاطر از موسی وردگ دفاع می‌کند که می‌گویند: میراث خور را خواب می‌برد آموخته خور را نی! بسم الله محمدی آموخته خور از صحی اردو است و از موسی کرده مفسدتر دیگر پیدا نمی‌کند پس باید از او دفاع کند و فیصله مجلس سنا یک کشور را در رابطه به داکتر معالج ملأ عمر، ملأ فاضل، ملأ برادر و دیگران قبول نکند.