تا کجای قصهها باید ز دلتنگی نوشت
تا به کی بازیچه بود در دست سرنوشت
تا به کی با ضربههای درد باید رام شد
یا فقط با گریههای بیقرار آرام شد.
در چنین وضعی چگونه میشود به آیندهای روشنی دل خوش داشت و چگونه میشود از احیای ارزشهای انسانی و تغییری كه قراراست در زندهگی انسانهایی كه بهحکم طبیعت در افغانستان زاده شدهاند رونما شود سخن گفت؟ چگونه میشود اطمینان داشت كه عبدالرحمان به تاریخ سپرده شده، مسعود مرده است، حكمتیار از دیدهها نهان شده و ملأ عمر دیگر برنمیگردد؟ چطور میشود میان سیاف و ملأ عمر تفاوت گذاشت، عطا محمد و اسماعیل خان با مسعود چه فرقی دارد؟ بسم الله محمدی، امرالله صالح، قانونی، محسنی و شینواری چه تغییری کردهاند و كرزی جز فساد، بیپناهی و مافیا كدام تجربه جدیدی خلق كرده است تا بتوان به تغییر، بهبودی و بهتر شدن امیدوار بود؟ چرا غنی با دزد دهان جوال گرفت؟ و انتخابات برده را با دبل عبدالله تقسیم کرد؟ وتاریخ راشرمنده نمود.
کرزی در قدرت!
در واقعهای مخوف خون میریزد
از زخم تن حروف خون میریزد
تن پوش تمام کلماتش زخم است
از هر نالهی اوف خون میریزد.
دیپلوماتها و مقامهای خارجی بهصورت مداوم کرزی را یک شخص دمدمیمزاج و احساساتی که به تیوریهای توطیه باور دارد، توصیف کردهاند. در برخی موارد حتا وزرای کابینه خودش او را به همدستی در فعالیتهای جرمی متهم میکردند. در یادداشتهایی به واشنگتن از سوی سفیر امریکا، کارل ایکنبیری که ویکیلیکس آنها را افشا کرد، سفیر امریکا بهصورت مشخص از لحن منزجرکنندهای در توصیف مجالس خود با رییس جمهور استفاده کرده است.
در حقیقت، ناتوانی او در جهت دستیابی به ابتداییترین اساسات دولتسازی وعدم مصوونیت عمیق او بهعنوان یک رهبر، پذیرش هر نوع خطایی از جانب او را نامحتمل ساخته و از سوی دیگر تلاشهای ما را برای یافتن کرزی به حیث یک همکار مسؤول دچار نوعی سردرگمی ساخته است.
آیکنبیری شخصیت را در وجود کرزی تشخیص داده بود. شخصی ترسو و ضعیف است که با ابتداییترین اساسات ملتسازی هم آشنایی ندارد و چنان بیشازحد به خودآگاهی رسیده است که دیگر زمان بازبینی و بازنگریاش از سوی جامعه جهانی پایان یافته است.
عمر زاخیلوال وزیر مالیه که از احترام زیادی نزد کرزی برخورداراست، به آمریکاییان گفته بود که «کرزی یک شخص بینهایت ضعیف بود که به واقعیتها گوش نمیداد و در عوض به سادهگی از سوی هرکسی که میآمد و حتا قصهها و طرحهای بسیار عجیبوغریب را برایش میگفت، به سادهگی فریفته میشد.» به قول او، یک «حلقه داخلی» وزیران ارشد سیستمی را ایجاد کرده بودند تا زمانی که کرزی «بالای بعضی موضوعات برآشفته میشد» بهگونهای با هم کار کنند تا بر کرزی نفوذ داشته باشند.
در حاکمیت کرزی با اندوه زیاد تطبیق قانون، حاکمیت ملی، تحقق دموکراسی، آزادی و عدالت اجتماعی، قاچاق، تولید و عرضه مواد مخدر، اداره مردم سالاری، جلوگیری ا زجرم و جنایت از قبیل (رشوت، دزدی، مردم آزاری، زورگوی، فشار اجتماعی، تصرف دارای عامه، خریدوفروش املاک دولتی، خود سری ...) به اوج خودرسید و برعکس طی این مدت فقط و فقط فشار، زورگوی، حق تلفی، تحقیر و توهین به مردم بیدفاع و روشنفکران ستم دیده چه در داخل و چه در خارج روا داشته شده است و به شکل از اشکال دسیسهها و نیرنگهای گوناگون بکار گرفته شد تا جلو حقایق گویی و حقیقت نویسی روشنفکران وسیله تفنگداران در داخل و نمایندهگان رسمی و غیررسمی آنان در بیرون گرفته شود.
اشرف غنی
تا یک دل غمین بود، شادی نیست
تا یک ده ویران بود، آبادی نیست
تا در همه جهان یکی زندان است
در هیچ کجای این دنیا آزادی نیست.
از خوش شانسی ما افغانها این است که رئیس جمهور ما ملقب به مغز متفکر جهان است که از لحاظ نبوغ، فکر، مدیریت، در جهان حرف اول را میزند در طول یک سال از دوران ریاست جمهوریاش تا کنون اکثر وزارت خانهها با سرپرست اداره میشود یا یک شناسنامهی برقی را نمیتواند توزیع کند. جدا از مسائل امنیت اقتصاد مشکلات دیگر، درصورتیکه تا هنوز معاش خود، کارمندان دولت، پولیس، اردوی ملی از مالیات غربیها تأمین میشود باز ادعا دارد ما از افغانستان اروپا میسازیم نباید جوانان کشور را ترک کند این ادعا یک خیال باطل بیش نیست اکثر مردم طرز تفکرش در قرن بیست یک مثل دوران قرون وسطی اروپا است.
تمام کسانی که در حکومت وحدت ملی (وحشت ملی) شامل هستند در طول سیوپنج سال به جنگ و غارت و چپاولگری مشغول بودند. دولت وحدت ملی در حال حاضر برای تداوم قدرت جنایتکاران و غارتگران و برای تداوم نظام مافیایی حکومت فعلی به وجود میآید. حکومت برای تعیین چگونگی تقسیم چوکیها و منصبها است. مردم براین باورند که تشکیل این حکومت به معنای تداوم قدرت چهرههای گذشته است و درواقع نمیتواند تأثیر مثبتی در روند حکومتداری بگذارد. امنیت و آرامش امروز در وطن به یک رؤیایی دستنیافتنی و امنیت به یک کابوس وحشتناک تبدیل شده است. امنیت به دست کسانی هست که دیروز بهمنظور حرفهی شدن نشانهزنی، عابرین را به گلوله میبستند. به دست کسانی هست که افتخار خرابی این شهر را به گردن آویختهاند. آنانی که سالهای سال است که در مقابل ملت ستم دیده و مردم رنج کشیده زور گفتند، کشتند، بستند و بردند و از اموال بیتالمال و از خون ملت قصرها، بلدنگها و آسمانخراشها ساختند و در مقابل دید جامعه بینالمللی و قوای ناتو ثروت ملی را به تاراج میبرند و دستان شان بیشتر از گذشته و به خون بیگناهان آلوده شده است.
ابراهیم عادل
نشریه واشنگتن پست به تاریخ ۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، پرده از مرداری ابراهیم عادل، وزیر سابق معادن افغانستان، برداشت. این روزنامه فاش نمود که عادل در بدل اخذ ۳۰ میلیون دالر رشوت قرارداد دومین معدن بزرگ مس جهان، در «مس عینک» لوگر را به شرکت چینی، «شرکت گروه استخراج و ذوب فلزات» (Metallurgical Group Corp)، داد. ابراهیم عادل بدون این که اوراق داوطلبی دیگر شرکتها را مطالعه کند با دیدن بندلهای دالر قرارداد را امضا کرد. روز نامه مینویسد: به قول یک مأمور آمریکایی که در استخبارات نظامی معلومات کافی دارد وزیر معادن و صنایع افغانستان آقا محمد ابراهیم عادل به گرفتن ۳۰ میلیون دالر آمریکایی بهعنوان رشوه از طرف شرکت چینی متهم شده است. این مقام آمریکایی ادعا کرده است که پول متذکر در دسامبر ۲۰۰۷ در شهر دوبی بعد از امضای قرارداد ۲ میلیارد و نهصد میلیون دالر مس عینک به عادل پرداخته شده است. این وزیر خاین هم بدون اندکترین بازپرس با پشتاره پول کشور را ترک نمود.
محمود کرزی
محمود کرزی، برادر حامد کرزی، از جمله سران مافیا است که در قندهار زمین دولتی مربوط وزارت دفاع را غصب نموده است. زلمی زابلی در مصاحبهای به تاریخ ۸ جنوری ۲۰۱۳ با «رادیو آزادی» گفت که محمود کرزی نیز بیش از ۲۰، ۰۰۰ جریب زمین را در قندهار غصب نموده که بیشتر آن ملکیت وزارت دفاع است. برادران کرزی بر این زمینهای غصبشده شهرکی به نام «عینو مینه» ساخته و قرار است ۱۳۰۰۰ خانه مسکونی را در آن بسازد. این چپاولگر هم بدون تصفیه حساب با ملت مانند سایر برادران جنایتکارش عیش و نوش میکنند.
عنایتالله قاسمی
عنایتالله قاسمی چهره مفسد دیگر نظام پوشالی کرزی است. وی به حیث وزیر ترانسپورت کابینه کرزی ایفای وظیفه مینمود. این شخص در زمان تصدی این پست، پول هنگفت این وزارت را حیف و میل کرد و بزرگترین لطمه را به شرکت هوایی آریانا وارد کرد. ذبیحالله عصمتی، رییس پیشین شرکت هوایی آریانا، میگوید: در زمان وزارت عنایتالله قاسمی و ریاست نادر آتش، آنان ۶۰ میلیون دالر اختلاس نموده و ۴۰ میلیون دیگر نیز به این شرکت خساره وارد نمودهاند. لوی څارنوالی به تاریخ ۸ مارچ ۲۰۱۱، قاسمی را با بکس پر از دالر در میدان هوایی کابل دستگیر کرد ولی با گذشت دو روز، کریم خلیلی معاون دوم کرزی وی را رها و به خارج از کشور فرستاد.
لوی څارنوالی، میگوید که وی شخصاً به ۹ میلیون دالر اختلاس متهم است.
عمر داوودزی
در ۲۵ اکتوبر ۲۰۱۰، نشریه «نیویارک تایمز فاش نمود که عمر داوودزی جاسوس ایران در ارگ ریاست جمهوری افغانستان است که ماه یک یا دو بار بکسهای پر از پول را به این کشور انتقال میدهد. این منبع میافزاید پولی که ایران به افغانستان میدهد، رقم بسیار بالا است. کرزی هم تایید کرد که داوودزی ماه یک یا دو بار یک میلیون دالر را از ایران به افغانستان انتقال میدهد. بعد از این رسوایی ارگ بود که کرزی داوودزی را ارتقای مقام داد و ابتدا سفیر افغانستان در پاکستان و بعد وزیر داخله مقرر کرد.
به تعقیب افشای جیرهگیری ارگ از رژیم پلید آخندی ایران، در ۲۹ اپریل ۲۰۱۳ نشریه نیویارک تایمز یک بار دیگر فاش نمود که سی.آی.ای نیز به دفتر کرزی ماهانه یک مقدار زیاد پول بدون حسابدهی میپردازد. خلیل رومان، رییس سابق دفتر کرزی، گفت: «ما به این پول جنیات میگوییم. به شکل مخفی داخل میشود و به شکل محرمانه بیرون میرود.» گفته میشود این پول در بین جنایتکاران تنظیمی تقسیم میشود تا منافع امریکا را در این کشور حفظ کنند. این رسوایی هم پس از چند روز سر و صدا، بسیار ماهرانه زیر زده شد.
ظاهر قدیر فعلاً معاون ولسیجرگه
ظاهر میگوید- در حدود ۳۶۵ میلیون دالر سرمایه دارد و نیازمند قاچاق نیست. اکنون شماری از آگاهان این اندازه پول را در نزد ظاهر قدیر پرسش برانگیز دانسته و خواهان ارایه اسناد مشروعیت این سرمایه هستند. بهتازگی پرده از برخی از فعالیتهای شماری از نمایندگان مجلس برداشته شده است، از میان ظاهر قدیر که متهم به قاچاق آرد شد گفته است که سرمایهاش بهاندازه بزرگ است که نیاز به قاچاق ندارد. وی گفته است که در حدود سه صد موتر دارد بیست تا سی عراده آن ضد گلوله (زره) است و مصرف ماهانه این عضو مجلس در حدود چهارصد هزار دالر میشود. قدیر گفته است: تنها سرمایه من ۳۶۵ تا پنجصد میلیون دالر است، باید پرسیده شود که این موترها از کجا شده است و این خانهها را از کجا کرده است.؟
جماهیر انوری
جماهیر انوری، وزیر امور مهاجرین و عودت چندین بار از کمیساری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان (UNHCR)، خواسته است تا دهها هزار دالر امریکایی را بهحساب شخصی شماری از افراد خاص او، واریز کنند. شکران عثمانی مسؤول مالی سابق وزارت مهاجرین گفته: بر اساس هدایت جماهیر انوری، حدود ۵۰ هزار دالر را به شازیه، یکی از همسرهای انوری) انوری چندین همسر دارد )تحویل کردهام و ۴۷ هزار دالر باقی مانده به شرکت توریستی «هپی دیز» که وزیر به نام او بلهای جعلی از بابت سفرهای خارجی ساخته بود، تحویل شده است. من تعهد شازیه را در یک ورق نیز گرفتهام. در گزارشی که توسط کمیته مبارزه با فساد اداری و مسؤول مالی وزارت امور مهاجرین، عثمان شکرانی و معین مالی عبدالصمد حامی نیز تایید شد، از غارت میلیونها دالر دیگر نیز توسط وزیر امور مهاجرین سخن میرود. وزیر امور مهاجرین در کنار دزدیدن دهها هزار دالر از کمکهای مستقیم کشورهای خارجی، صدها هزار دالر دیگر را نیز از فروش زمینهایی که قرار بود برای بیجا شدگان و مهاجرین برگشت کننده، توزیع شود، به جیب زده است. تمام فامیل و اقارب نزدیک خود را در پستهای مختلف این وزارت گماشته و تعدادی از دوستان این وزیر که پستهای مشخصی در وزارت ندارند، به حیث دلالان فروش زمین در این وزارت مشغول بودند.