«تمرکز دوباره «آی اس آی» در کشتن مردم و ویرانی افغانستان»
دولت پاکستان از مدتی هست که بازی خطرناکی را در رابطه با سازمانهای تروریستی برای جلب کمکهای بینالمللی آغاز کرده است. هر باریکه تروریستهای مقیم پاکستان دست به عملیات زده است. دولتهای پاکستان به بهانه اینکه تجهیزات لازم و بودجه کافی برای مقابله با تروریستها را ندارد از امریکا و انگلستان میلیونها دالر اخذ کرده است. لذا ست که دولتمردان پاکستان برای پر کردن کیسههایشان از سازمانهای تروریستی استفاده شایانی کردهاند. اگر این بار دولتمردان پاکستان و جهان غرب صادقانه به خطر حتمی القاعده و طالبان برخورد نکرده، تعلل به خرج بدهند، پاکستان در دست طالبان سقوط کرده امنیت منطقه و جهان را درمجموع به مخاطره خواهد انداخت.
پاکستان از بدو تأسیساش همسایهای خوبی برای افغانستان نبوده است ویکی از مسائل عمدهای پرتنش بین دو کشور خط مرزی دیورند است، که طی بیش از یک قرن از سوی هیچ دولتی در افغانستان به رسمیت شناختهنشده است و این خط سبب شده تا مناسبات افغانستان و پاکستان همواره دچار فراز و نشیبهای باشد. پاکستان همیشه در همسایگی خود خواهان یک افغانستان تابع، ضعیف، محتاج و بیثبات بوده و تلاش مینماید تا رژیم مزدور و وابسته مانند طالبان در قدرت باشد؛ اما بعد از حوادث نیویارک و واشنگتن و تغییراتی که در سیاستهای جهانی پدید آمد، پاکستان باوجود مقاومتهای زیاد، درنهایت ناچار شد جام زهر را از دست آمریکائیها بنوشد و در مقابل اخذ بستههای دالر - طالبان را به آمریکا بفروشد. سیاست اسلامآباد در افغانستان مبتنی بر نفوذ در ساختارهای حکومتی و مراکز تصمیمگیری کشور است و به رسمیت شناختن طالبان در زمان حکومت بر افغانستان هم در این راست، قابل ارزیابی است. در سالهای اخیر همواره دولت پاکستان در معرض اتهام حمایت از طالبان بوده است.
ماروین وین بام، محقق در مؤسسه خاورمیانه در واشنگتن میگوید: اگر ستیزه جویان قادر به فرونشاندن حملات باشند و بتوانند آن را براى این دوره زمانى متوقف نمایند، نشان میدهند كه حملات تروریستى توسط بمبگذاران مستقل نبوده است. او معتقد است: آنچه كه این ستیزه جویان متوقف كنند میتوانند دوباره به راه بیاندازند. حتى اگر محسود بتواند حملات را در وزیرستان متوقف كند هیچ دلیلى وجود ندارد كه او بتواند ستیزه جویان را در دیگر مناطق پاكستان كنترول كند... همچنان مولوى عمر ظاهر میگوید - ما به تعهدمان بر سر آتشبس وفاداریم.
توافقات صلح در سال ۲۰۰۶ در پاكستان با هجوم حملات علیه نیروهاى نظامى لغو شد و به افراطگرایان فرصت داد كه دوباره گرد هم بیایند... محسود از دولت پاكستان میخواهد كه نیروهاى اردو را از مناطق قبیلهای خارج كند و به جنگش علیه نیروهاى ناتو در افغانستان ادامه بدهد. وى میافزاید: حتى انجام یك معاهده موفق توسط دولت پاكستان یك سیاست بازدارنده خواهد بود. فرماندهان نظامى منطقه پیشبینی حملات بیشترى در افغانستان را مینماید.
یكى از مسؤولین ناتو در افغانستان میگوید: باید نتایج فقدان صلاحیت اردوی پاكستان را براى دو یا سه سال دیگر تحمل كرد كه این موضوع نشاندهنده افزایش تروریسم است. ریچارد بوچر، معاون وزیر خارجه آمریكا در امور جنوب آسیا میگوید كه دولت اسلامآباد از اشتباهات در معاهده سال ۲۰۰۶ درس گرفته است. وى میافزاید: درنهایت شما مجبورید كه از نیروهاى نظامى جهت به اجرا درآوردن توافقات استفاده كنید. مشكلى كه جنگجویان هم از آن آگاهاند این است كه آتشبس فرصتى براى تجدید قوا را فراهم میکند.
دو سناتور مطرح امریکایی بعد از دیدار از افغانستان، پاکستان و هند گفتهاند که پاکستان خطر جدی را متوجه امنیت افغانستان ساخته است. سناتور کارل، رییس کمیسیون امور قوای مسلح کانگرس امریکا میگوید، خطری که امنیت افغانستان را تهدید میکند، داخلی نبوده، بلکه ریشه خارجی دارد. وی میگوید این خطر از خاک پاکستان ریشه میگیرد. القاعده و طالبان برای آموزش و پلان گذاری حملات علیه افغانستان از پناهگاههای امن در پاکستان استفاده میکنند. این سناتوران میگویند: تروریستانی را که ما در مورد آنها همواره صحبت میکنیم، همان کسانی اند که از پاکستان میآیند. تا اینکه پاکستان نخواهد، چاره دیگری برای این تروریستان وجود ندارد، اما پاکستان تا اکنون هیچگاهی نخواسته است جلو این تروریستان را از داخل شدن به افغانستان بگیرد. شواهدی زیادی وجود دارد که دولت پاکستان به... هدف تأمین صلح در قلمرو خود با القاعده و طالبان تفاهم میکند، اما این معاهده به طالبان و تروریستان فرصت میدهد تا آزادانه از سرحد عبور کرده و علیه افغانستان بجنگند.
این دو سناتور خواستار مشروط ساختن کمکهای امریکا به پاکستان شدند، چون به قول آنها اردوی پاکستان از این پولها برای هدف اصلیاش که همانا آماده ساختن برای جنگ با هند است استفاده میکند.
رس فین گولد عضو کمیتههای قضایی، اطلاعاتی و خارجی در مجلس سنای امریکا که چندی قبل در اسلامآباد
اعتراف کرد، اعتماد واشنگتن به مشرف در گذشته اشتباه بوده است. وی از بوش خواست با حمایت از احزاب سیاسی پاکستان اشتباه گذشته خود را جبران کند. این سناتور امریکایی مدعی شد، امریکا نباید فقط روابط خود را با رییسجمهوری پاکستان تحکیم بخشد بلکه با گسترش روابط با احزاب سیاسی قدرت مانور خود را در این کشور افزایش دهد. همچنان پیمان حکومت پاکستان با طالبان آن کشور تشنج را در افغانستان افزایش داده و امنیت افغانستان مستقیماً بر کشورهاى همسایه ارتباط دارد.
جنرال دان ک.مکنیل (DAN K.MCNEILL) قوماندان عمومى نیروهاى آیساف در آخرین کنفرانس خبریاش اظهار داشت - هر زمانى که یک پیمان بین حکومت پاکستان و طالبان آن کشور عقد میگردد، تشنج و ناآرامی در افغانستان افزایش پیدا میکند. این نگرانى بعد از آن انعکاس مییابد که حکومت پاکستان و طالبان محلى معاهده را امضاء نمودند. طالبان براى موفقیت معاهده، سفیر اختطاف شده پاکستان مقیم کابل و هجده عسکر اردوى پاکستان را رها نمودند و پاکستان در مقابل، پنجاهوپنج طالب به شمول ملأ منصور داد الله، یکى از قوماندانهای مهم آنها را آزاد کرده است. دولت افغانستان همواره گفته است که طالبان در مناطق قبایلى وزیرستان تربیه شده و به هدف انجام اعمال تخریبى و حملات انتحارى، وارد افغانستان میشوند. قوماندان آیساف میگوید، که تا زمانى که مخفیگاهها و محل آموزش مخالفین، از بین نرود امکان از بین بردن آنها وجود نخواهد داشت.
به نظر من از همه اولتر استراتیژى مخالفین را از بین ببریم و نگذاریم که مردم بهطرف آنها بروند. دان مکنیل گفت که امنیت نهتنها در افغانستان ضرورى است، بلکه بر کشورهای همسایه نیز، تأثیر زیادى دارد. آرزوى ما این است که عملکرد کشورهای همسایه افغانستان، مطابق گفتارشان باشد. تا امنیت در افغانستان بهبود یابد، چون امنیت در افغانستان، مستقیماً به همسایگان رابطه میگیرد. نظر به نفوس و مساحت افغانستان، باید تعداد نیروهاى خارجى که امنیت را تأمین نمایند چهارصد هزار تن باشد، اما این رقم امکان ندارد چراکه نه جامعه جهانى میتواند این تعداد را بفرستد و نه حکومت افغانستان توانایى پرداخت معاش آنها را دارد. آنها باید مشترکاً با نیروهاى داخلی این مبارزه را پیش ببرند و این به زمان زیادى ضرورت دارد.
در حمله هوایی آمریکا به منطقه قبایلی در شمال غرب پاکستان یازده نظامی پاکستان کشته شدند؛ که وزارت دفاع آمریکا از این حملات دفاع کرده اما وزارت خارجه پاکستان در اعتراض به این حمله سفیر آمریکا را در اسلامآباد را فراخواند و خشم و انزجار دولت اسلامآباد را ابلاغ و این عمل را اقدامی نامردانه و تحریکآمیز خواند. باید گفت آمریکا اخیراً ضمن مخالفت با توافقنامه صلح پاکستان با طالبان، اخیراً سرویس اطلاعاتی پاکستان (آی اس آی) را به همکاری با طالبان متهم کرده است. تحلیل گران معتقدند که احتمالاً آمریکا خواهان دخالت در مناطق قبایلی در سطح گستردهتر یعنی پیاده کردن نیرو در این مناطق است. بر همین اساس اشفاق کیانی فرمانده عمومی اردوی پاکستان گفته که دخالت نظامی ناتو و ورود آمریکا به خاک پاکستان غیرقابلقبول خواهد بود و اردوی پاکستان در مقابل آن خواهد ایستاد.
اردوی ملی کشور ما که با کمک نیروهای چندملیتی پس از سقوط طالبان تشکیلشده است در ردیف پنجاه و دوم جهانی قرار میگیرد و از لحاظ تجهیزات بیشتر از ادوات نظامی قدیمی به جامانده از دوران حضور اتحاد جماهیر شوروی استفاده میکند درحالیکه پاکستان بهعنوان یکی از انگشتشمار قدرتهای هستهای جهان، اردوی متشکل از شش صدونوزده هزار نیروی فعال دارد که در رده هفتم جهانی قرار میگیرد.
اردوی پاکستان از چندین فرقه و لوای پیاده، دو قطعه زرهی، دو قطعه مکانیزه، دو جزوتام توپچی، دو جزوتام نیروهای ویژه، هشت قطعه دفاع هوایی، بیستوسه قطعه توپچی هوایی و بسیاری تجهیزات و تقسیمات دیگر تشکیلشده است که درمجموع هرساله بودجه نظامی بالغ بر ۸.۷ میلیارد دالر صرف آن میشود. درواقع بسیاری از تحلیلگران معتقدند که آنچه کرزی بیان کرده تکرار پیشنهادهایی است که مقامات ناتو و نیروهای آمریکایی در گذشته مطرح کردهاند و قوای مسلح افغانستان نمیتواند مستقل از فرماندهی ناتو و آمریکا عمل کند.
زمانی که راه ارتباطات و گفتگوهای درست بسته میشود راه شکلگیری افکار و عقاید اغراق شده و افراطی باز میشود. حزب او مشترکات فرهنگی بسیاری با جامعه افغانستان دارد معتقد است که اکنون حساسترین موقعیت برای آغاز گفتگوهاست و در غیر این صورت خطر افزایش تنشها بین دو کشور وجود دارد. عدهای دیگر از تحلیلگران نیز آغاز تابستان را به که طور سنتی در هفت سال گذشته با افزایش حملات طالبان همراه بوده دلیل اتهامات و تهدیدهای کرزی علیه اسلامآباد میدانند و معتقدند که کرزی امسال با نوعی پیشدستی که هیاهوی فراوانی نیز به دنبال داشته، کوشیده است پیشاپیش انتقاداتی را که در پی افزایش حملات در ماههای آینده متوجه او میشود، به سمت همسایه جنوبی، یعنی پاکستان، منحرف کند.
از سوی دیگر شخص نواز شریف با کمک و حمایت شیوخ سعودی از تبعید به پاکستان بازگشت و اکنون بر اریکه قدرت تکیه زده است. او که پس از کودتای مشرف با وساطت خاندان آلسعود از محاکمه و مجازات گریخت و در کاخ ملک فیصل (امیر عربستان سعودی در دهه ۱۹۷۰ که ترور شد) دوران تبعید مجللی را گذراند از بستگان دور جنرال ضیا الحق، دیکتاتور پاکستان در اواخر دهه ۱۹۷۰ تا سال ۱۹۸۸ به شمار میرود که در دوران حکومت استبدادی خود با کمک دالرهای نفتی خاندان سعودی بنیان مدارس مذهبی بیشمار پاکستان را گذاشت از جمله مدارس تلاوت قرآن که از مدارس مذهبی کوچکتر بودند و شمارشان در مرز پاکستان و افغانستان بیش از هر جای دیگر بود. این مدارس که در آن سالها تحت نظر سازمان اطلاعات آمریکا نقش مراکز آموزش نیروهای جهادگر علیه دولت کابل را بازی میکردند، در سالهای بعد به مرکز پرورش نیروهای طالبان تبدیل شدند و هنوز به فعالیتهای خود ادامه میدهند و هنوز از نظر لطف برخی اعضای خانواده سعودی دور نیستند. در این شرایط بیتردید شریف که علم مبارزه و سرنگونی مشرف را برداشته در فضای سیاسی پاکستان آخرین چهرهای محسوب میشود که غرب و ایالاتمتحده بتواند به آن اعتماد کند ولو اینکه دولت گیلانی به قرارداد نهایی صلح نیز با طالبان دست پیدا کند.
تلاش دولت پاکستان برای توافق نهائی صلح با تروریستان و افراطگرایان، باعث افزایش حملات در افغانستان شده است. وزارت داخله افغانستان معتقد است، در دو ماهه نخست سال جاری، متوسط حملات مخالفین بهصورت هفتگی هشت مورد بود؛ اما پس از مذاکره دولت پاکستان با طالبان تعداد حملات به هجده مورد رسیده است. همین اکنون طالبان پاکستانی در حال جنگ با نیروهای داخلی و خارجی در جنوب و از جمله در گرمسیر هلمند، پنجوای و ارغنداب قندهار و ارزگان و فراه هستند و برخی گروههای نظامی و اطلاعاتی پاکستان در جنگ دخالت دارند. وزارت داخله توافق پاکستان با طالبان را باعث به خطر افتادن امنیت افغانستان دانست و این اقدام را ناقض حقوق بینالملل برشمرد. چندی قبل روزنامه وحدت چاپ پشاور نوشته است که مولانا محمدخان شیرانی رئیس حزب جمعیت علمای اسلام ایالت بلوچستان گفته است: طالبان و تنظیمهای جهادی پاکستان از سوی سازمانهای استخباراتی آن کشور ساختهشدهاند و به دستور آنان به افغانستان رفته، در جنگ علیه نیروهای ائتلاف و دولت افغانستان اشتراک میکنند.
سیاست جدید پاکستان با طالبان نگرانیهای زیادی را در داخل کشور به وجود آورده است. مطابق ارقام ارائه شده از سوی وزارت داخله، مذاکره اسلامآباد با طالبان باعث افزایش چشمگیر حملات مخالفین شده است. دولت پاکستان جدال با طالبان را باعث از بین رفتن توان این کشور در حل مسائل اساسی از جمله مشکلات اقتصادی میداند. اتخاذ سیاست مذاکره توسط دولت پاکستان در ظرف ماههای اخیر باعث شده آرامش نسبی بر این مناطق حکمفرما شود؛ اما بازگشت آرامش نسبی در پاکستان را به بهای افزایش حملات طالبان در افغانستان میگردد. همچنین از نگاه منتقدین این توافقنامه، با از بین رفتن جبهه درگیری طالبان با پاکستان، این افراطیون از توان بیشتری برای انجام عملیات در مناطق مختلف کشور برخوردار شده است.
از طرف دیگر آمریکا سالها پیش به بهانه مقابله با تروریزم و بنیادگرایی به افغانستان لشکرکشی نمود؛ اما اخبار و گزارشهای منتشرشده از احیای طالبان و توانائی آنها در تصرف مجدد مناطقی در هلمند، فراه، قندهار و غزنی حکایت دارند. هرچند نیروهای مسلح دولتی میگویند که مناطق تحت تصرف طالبان در قندهار، غزنی و فراه را باز پس گرفته است اما فعال شدن مجدد طالبان، اهداف و نیات آمریکا را از تصرف افغانستان با تردید جدی مواجه میکند. درحالیکه طالبان از آزادی عمل لازم برای انجام عملیات نظامی برخورداراست، آمریکا و سازمان ناتو که بیش از پنجاههزار نیروی نظامی در کشور مستقر کردهاند همچنان از توافقنامه آتشبس در پاکستان انتقاد میکنند.
تحلیل گران این سیاست آمریکا را در چارچوب تلاش این کشور برای پی گیری سیاست بحران کنترول شده در افغانستان برای توجیه ادامه حضور این کشور تلقی میکنند؛ زیرا این سؤال مطرح است که آیا آمریکا، انگلیس و سازمان ناتو بهرغم حضور گسترده نظامی و استقرار تجهیزات نظامی پیشرفته در کشور واقعاً از نابودی طالبان عاجزند؟ یا اینکه آمریکا از ادامه بحران کنترول شده در افغانستان از طالبان حمایت میکند؟ بنابراین، انتقادهای گسترده مقامهای سیاسی و امنیتی آمریکا و سازمان ناتو از پاکستان به خاطر امضا قرارداد آتشبس با طالبان، نوعی توطئه و مشکلات امنیتی تلقی میشود؛ زیرا پس از امضا این قرارداد، آمریکائیها با خارج کردن امداد گران از مناطق جنوبی افغانستان کوشیدند نشان دهند که برخورد مصالحه جویانه پاکستان با طالبان موجب تشدید ناامنی در افغانستان شده است.
پاکستان در ظاهر بنام تفاهمنامه صلح با تروریزم در حقیقت برای سربازگیری و اکمالات لوژستیکی آنان تلاش مینمایند و این شبکههای آدم کشی را از شکست و نابودی نجات میدهد و تمام این بازیها از جانب آی اس آی به اجرا گذاشته میشود. این در حالی است که آمریکا، انگلیس و سازمان ناتو از چند سال پیش مذاکره با طالبان را آغاز کردند و حتی واگذاری موسی قلعه از سوی انگلیسی به طالبان در سال گذشته، بر اساس توافق میان آنها صورت گرفت. همین اکنون نیز آمریکا، دولت افغانستان را برای مذاکره و تفاهم با طالبان تحتفشار قرار داده است. بنابراین ادعای مبارزه با تروریسم آمریکا تنها شعاری برای پوشش سیاستهای استعماری و سلطه طلبانه آمریکا در مناطق مختلف جهان بخصوص افغانستان تلقی میشود و آنچه که در پاکستان میگذرد به هدایت و مشوره سیا پیش برده میشود.
درهرحال، تقویت توانمندیهای نظامی و مالی طالبان با افزایش قاچاق مواد مخدر و کشت خشخاش ارتباط مستقیم دارد. بهگونهای که وزارت مبارزه با مواد مخدر اخیراً مقدار درآمد طالبان و القاعده از محل قاچاق مواد مخدر ر، بالغ بر چهار میلیارد دالر اعلام کرد و این در حالی است که فرماندهان نظامی انگلیس و آمریکا به سربازان تحت امر خود دستور دادهاند که با مسأله مواد مخدر کاری نداشته باشند و آن را خارج از چارچوب مسئولیت آنها اعلام کردند که بیانگر نوعی همکاری میان نیروهای خارجی و مافیای مواد مخدر است.
خیلیها را عقیده برین است که ضعفها و چالشهای بیش از اندازه در دولت کرزی با واکنشهای تند کاخ سفید روبرو خواهد شد. کرزی اگر نتواند با مخالفین اش تفاهم و در وضعیت کشور تغییراتی وارد نماید، جای خود را به کسی خواهد داد که توان این کار را داشته باشد.