ببرک کارمل شخصیت استثنایی و برآزنده ترین رهبر دوران وعصر خود بود که خردورزی، سیاست مداری، دولت داری، وطندوستی، تقوا، پرهیز گاری، خدمتگزاری، صداقت، متانت، شجاعت، گذشت اصولی، قاطعیت، وسعت نظر، دور اندیشی، قدرت پیشبینی، مجموعه شخصیت سیاسی ببرک کارمل را تشکیل میداد. ومهمترین نکته پیرامون تحول ششم جدی اینست که ح د خ ا مدیون رهبری خرد مندانه زنده یاد ببرک کارمل ومعترف به پیشبینیها وهشدارهای تاریخی آن بوده اند که در زمان کوتاه مدت نتایج عملی آنرا در حزب ودر میان جامعه احساس کردند.
همه میدانند که آمدن ببرک کارمل منحیث رهبر حزب د خ ا ودولت ج د ا نقظه عطفی در تاریخ کشور ما بود که نجات خلق افغانستان وجنبش ترقی خواهانه مردم افغانستان از استبداد وجنایات اهریمنی خفیظ اله امین را در پی داشت و در نخستین اقدام زعامت ببرک کارمل در راس حزب ودولت، توجه به رهایی مردم از استبداد امین وامینیها، رهایی محبوسین بدون قید وشرط، اظهار غمشریکی با مردم واعلان عفوعمومی، مصالحه با مخالفین دولت وصلح سراسری کشور بود.
ولی همزمان با آمدن قوای نظامی اتحاد شوروی سابق وتحول ششم جدی بهانه ی را بدست دشمنان افغانستان بوجود آورده بود.
بقول برخی از تحلیلگران فرهیخته سیاسی که پیرامون مسایل یاد شده ً چنین نگاشته اند: تاریخ گواه است که فقید ببرک کارمل با آنکه در جایگاه یک اسیر ویک تبعیدی در کشور چکوسالواکیا وسپس در اتحاد شوروی دوران تبعید را سپری مینمود با همه دور اندیشی وحفظ وجه وجاهت ملی در حد توان تمامی تلاش ومساعی خویش را بکار بست تا از اعزام نظامیان اتحاد شوروی در افغانستان جلو گیری کند. او عنوانی رهبران حزب کمونست اتحاد شوروی نامه ی نوشت وضمن ابراز مخالفت با اعزام ارتش سرخ در افغانستان از عواقب ان برای رهبران کرملین هوشدار داد.
در حالیکه قبلاً نورمحمد تره کی وحفیظ اله امین هفده بار بطور کتبی وشفاهی وتیلفونی درخواست کمک نظامی از اتحاد شوروی کرده بودند واین ماجراجویی ها بلاخره سبب شد که برغم مخالفت ببرک کارمل با اعزام قوای نظامی از اتحاد شوروی ولی اعزام گردیدند.
پس از سر نگونی حفیظ اله امین زنده یاد ببرک کارمل بحیث منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان، ریس شورای انقلابی وصدر اعظم ج د ا مسولیت رهبری حزبی ودولتی را بعهده گرفت درین رابطه ژورنالیست هندی مینویسد قبل از آنکه ببرک کارمل ریس جمهور ویا منشی عمومی حزب بشود، ببرک کارمل شده بود.
یعنی ببرک کارمل چنان شخصیت والایی داشت که نیم قرن عمر پربار خود را قبل از احراز وظایف رسمی رهبری وقف مبارزه بخاطر نجات ورفاه زحمتکشان افغانستان نموده بود. ببرک کارمل با خرد واندیشه ودانش بحیث یک انسان انساندوست پابند به اصول ومدافع سر سخت آزادی ودموکراسی بود.
ببرک کارمل نخستین زمامدار افغانستان بود که قانون لغو اعدام، عفو عموی زندانیان بدون هیچگونه تبعیض وحتا بشمول مخالفین سیاسی را عملی نمود
ببرک کارمل نخستین رهبری بود که معتقد به دموکراسی واقعی وقانیت دموکراتیک بود که بخاطر همبستگی ملی اصناف وا قشار زحمتکش کشور را در اتحادیه ها، شورا ها وسازمانهای اجتماعی بشمول جبهه ملی پدر وطن بخاطر سهم فعال وحضور نماینده گان سرتاسر ملیتها واقوام را ایجاد نمود.
ببرک کارمل بخاطر مواظبت از علما وروحانیون کشور مساجد وتکایا واماکن عبادتی را ایجاد وعلما را با اعطای معاشات وکوپون وسایر امتیازات مورد پشتیبانی قرار داد وسهولتهایی فراوان برفتن حج بوجود آورد.
ببرک کارمل تمام دروازه های بسته دولتی را تا سطوح عالی به روی همه ملیتها واقلیتهای اقوام ساکن درافغانستان باز نمود تا جایی که از ملیت شریف هزاره صدراعظم واز ملیتهای پشه یی، نورستانی، اهل هنود، بلوچی وغیره در سطوح وزرا عز تقرریافتند. وهم چنان زنان، کارگران ودهقانان وسایر زحمتکشان در زمان زعامت خجسته ببرک کارمل باداشتن شوراها واتحادیه ها وسازمانهای دموکراتیک شان به اهداف آزادی خواهانه شان رسیدند ودر دستگاه دولت وحزب نقش پر رنگ وتاثیر گذار داشتند. ببرک کارمل پروسه رشد قانونمند اجتماعی برای تامین وحدت ملی وترقی اجتماعی در کشور را ایجاد نمود. مطابق به بر نامه حزبی علیه تبعیض ونا برابری در برابر زنان مبارزه جدی صورت گرفت ببرک کارمل در جهت بهبود شرایط کار وزنده گی کارگران وسایر زحمتکشان وتهی دستان جامعه همواره توجه جدی مبذول میداشت چنانچه در دوران زعامت حزبی ودولتی ببرک کارمل معاشات اضافی، کوپون، خانه ونمرات زمین حق کار وحق استراحت وسایر امتیازات اعطا واجرا میگردید.
بزرگترین چالشی که دربرابر ببرک کارمل قرار داشت تحقق واقعی واحیای وحدت حزبی ووحدت ملی وحل مسایل ملی وآشتی ومصالحه بود که قبلاً این چهار ممیزه در زمان امین جلاد صدمه شدید دیده بود زیراکه در زمان امین، حزب پارچه پارچه و مردم وملیتها قربانی خودخواهی های امین گردیده بودند. قوای مسلح ضعیف ومخالفین بدروازه های اسلام آباد با رژیم پاکستانی آمیخته ولی ببرک کارمل بادرایت وخرد ورزی رهبرانه در حل عادلانه همه این مسایل پیروز بدر آمد.
موجودیت دوصد وشصت وچها ر جبهه جنگ در میان مردم بیسواد وکمسواد، نبود سواد سیاسی ُ در کشور آشوب زده خسته از جنگ ودست درازی خارجیها در ایجاد تنظیم های جهادی در آنسوی سرحدات کشور، استقلال وتمامیت ارضی وحاکمیت ملی کشور را به خطر جدی روبرو ساخته بود.
در چنین روز گاری، تاریخ مسولیت رهبری حزبی ودولتی را بدوش زنده یاد ببرک کارمل بحیث زعیم حزبی ودولتی افغانستان گذاشت که ازیکطرف به کمکهای نظامی اتحاد شوروی احساس نیازمندی وجود داشت وهم از جانبی دریک کشور سنتی عقب نگهداشته شده همسفری یک رهبر معظم وفرزانه همزمان با قوای نظامی کشور دیگر خالی از مشکلات نبوده ودرد سری ایجاد میکند بهمین دلایل بود که ببرک کارمل با رهبران شوروی ضمن مخالفت شان از اعزام قوا به افغانستان سران شوروی وبخصوص ولادیمیروف را مخاطب قرار داده خاطر نشان ساخته بود که گاهی به این فکر کرده اید که اگر من همزمان با تانک های شوروی وارد وطنم شوم ودر راس دولت قرار بگیرم مردم افغانستان بکدام دیده بطرفم خواهند نگریست.
درین رابطه عبدالوکیل سابق وزیر خارجه افغانستان نیز چنین مینگارد رهبر شوروی بتاریخ ۲۵ ماه اکتوبر ۱۹۷۹ الکسی پطروف را بعد از ۴۰ روز از بقدرت رسیدن حفیظ اله امین نزد ببرک کارمل به پراک فرستاد تا ببرک کارمل را به رفتن به مسکو قانع سازد ولی ببرک کارمل پالیسی خردمندانه خود را مبنی بر عدم رضاییت برفتن ماسکو وهمراه با قوای شوروی به افغانستان ارایه داشته بود ببرک کارمل بخاطر تامین واحیای وحدت حزبی به بازگشت بکشور علاقه مفرط داشت.
پس از آمدن ببرک کارمل به افغانستان مطابق به بر نامه حزب ودولت نخستین کار آن اعلامیه دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان بود که
مصونیت اتباع کشور، مواظبت وغمشریکی با مردم وبخصوص مصیبت زده گان دوره امین، مبارزه برای ختم جنگ وایجاد صلح، مبارزه بخاطر عدالت، دموکراسی وپیشرفتهای اساسی، رشد اقتصادی، میکانیزه ساختن زراعت وصنعت، رشد تجارت وارتقای سطح فرهنگی کشور تحکیم وحدت ملی همه وهمه رویدست گرفته شد که توسط اعضای سر سپرده حزب بامشارکت روشنفکران حزبی ودیگر سازمانها واحزاب همسو وهمکاری روبه گسترش مردم تحقق یافت.
ببرک کارمل عادلانه وشجاعانه مبارزه کرد وموفقانه به بالا ترین ستیج پیروزی وجاودانگی رسید. اگرچه میدانست در سر زمینی که ۹۵ فیصد نفوس آن بیسواد وفاقد سواد سیاسی اند ودشواری مبارزه را با ارتجاع حیله گر ومکار ونیرنگهای مستبدین تشخیص نموده بود با قبول تمام موانع ومشکلات وقربانی راه توده ها ی بینوا، ستمکش وزحمتکش ومحروم ومظلوم را انتخاب کرد ومبارزه شجاعانه را بر ضد استبداد وارتجاع وجهل ادامه داد واز خود مکتب بزرگ انسانیت ومبارزه عادلانه وآزادی ودموکراسی، برابری، عدالت اجتماعی تقوا وایثار گری وطنپرستی صداقت خدمتگاری صلح وصفا وهزاران میراث معنوی از خود بجا گذاشت.
ببرک کارمل بمثابه مبتکر و اساسگذارجبهه ملی پدر وطن:
ببرک کارمل انسان بشر دوست ومظهر عالیترین سجایای انسانی بود. عشق به انسان واحترام بمقام انسانی داشت. اوتمام حیاتش را برای رفاه انسان و آزادی انسان وقف نمود وبرای خوشبختی وسعادت انسان مبارزه کرد. وتمام خواستههای او را خوشبختی زحمتکشان تشکیل میداد او کار گران ودهقانان وسایر زحمتکشان را دوست داشت ببرک کارمل عاشق وخدمتگار مردم زحمتکش افغانستان همواره بدفاع از آنان می ایستاد.
محمد صدیق فرهنگ در آثار خود نقش واثر گذاری ببرک کارمل را در ساختار اتحادیه محصلین بوسیله ببرک کارمل برجسته ومهم دانسته از آن یاد آوری نموده است. داکتر محمد حسن شرق نیز در رابطه به اتحادیه محصلین چنین مینگارد در دور هفت شورای ملی تا حدی آزادی بیان از جانب دولت داده شد در هان آغاز ح د خ ا تاسیس گردید.
ببرک کارمل جبهه ملی ومترقی را به اشتراک فعال نماینده گان طبقات زحمتکش واقشار اجتماعی اصرار داشت که در اهداف وبر نامه های ح د خ ا گنجانیده شده و بخاطر تشکل وسیع توده های مردم در دستگاه دولت وسهیم ساختن اقشار زحمتکش جامعه در روند پیشرفتهای اجتماعی ودسته جمعی جبهه ملی پدر وطن را در سال ۱۳۶۰ تاسیس نمود.
همچنان تمام اقشار زحمتکش اجتماعی از قبیل سازمانهای سیاسی، اتحادیه کارگران، دهقانان، سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان، اتحادیه های محصلین، ژورنالیستان، نویسنده گان، شعرا، هنر مندان، نقاشان، پژشکان روحانیون وعلما سازمان دموکراتیک زنان وتمام اصناف را متشکل ودر یک جبهه واحد وطن بخاطر همبستگی ملی ودفاع از وطن واحد ومستقل افغانستان شامل ساخت. حزب بخاطر تحقق اهداف عالی وانسانی وبخصوص متحد نمودن خلقهای کشور وتصمیم گیری در مسایل مهم وحیاتی کنفرانسها ولویه جرگه های عنعنوی را تدویر مینمود وبه این ترتیب کلیه اصناف واقشار مردم را بخاطر تحقق آرمانهای ترقی خواهانه وپیشرفت وانکشاف میهن در سرنوشت کشور سهیم میساخت. ببرک کارمل اولین شخصیتی بود که کاردسته جمعی وکلکتویزم را در بین مردم ایجاد کرد وروحیه همبستگی ملی وبرادری را دربین اقوام وقبایل وملیتهای ساکن کشور ایجاد واستحکام بخشید.
روحش شاد و نامش جاودان باد